سعید معیدفر، جامعه شناس و دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران، رئیس انجمن جامعه شناسی ایران، در نهمین نشست از سلسله نشستهای افزایش آگاهی در شرایط بحران با عنوان «تاب آوری اجتماعی در شرایط بحران» که امروز ۱۶ مرداد، به همت جهاد دانشگاهی قم برگزار شد، گفت: در جامعه امروز ایران، دو الگوی متضاد مشاهده میشود، از یک سو، واگرایی روزمره با نشانههایی مانند کاهش سرمایه اجتماعی و فردگرایی افراطی و از سوی دیگر همگرایی بحرانی در مواقع حاد؛ مانند همبستگی در جنگ اخیر، کمکهای مردمی خودجوش، و فداکاری در بحرانها، پرسش کلیدی اینجاست؛ چرا این همبستگیِ بحرانی به تابآوری پایدار تبدیل نمیشود؟
وی با بیان اینکه ریشههای ناپایداری تابآوری، در چهار عامل اصلی نهفته است ادامه داد: اولین عامل، فقدان زیرساخت نهادی است همبستگیهای خودجوش مانند کمکهای جنگ اخیر در نهادها نهادینه نمیشوند. در مقابل، نمونهای مانند ژاپن پس از سونامی، سازوکارهای نهادی برای مدیریت سرمایه اجتماعی ایجاد کرد. عامل دوم، گسست از میراث فرهنگی است لذا دانش بومیِ تابآوری(قناعت) با مدرنیته مصرفگرا جایگزین شده و نسل جدید بیارتباط با خرد پیشینیان تربیت میشود.
وی بحرانهای ساختاری همچون ناترازیهای انرژی و تابآوری نمایشی را از دیگر عوامل ناپایداری تابآوری دانست و گفت: همبستگی در بحرانهای کوتاهمدت مانند ۱۲ روز جنگ با تابآوری در بحرانهای ممتد مانند خشکسالی ۷ ساله تفاوت بنیادین دارد.
معیدفر با بیان اینکه برای تبدیل همبستگی مقطعی به تابآوری پایدار، چهار اقدام ضروری است، گفت: احیای خرد بومی از طریق بازخوانی الگوهای قنات و قناعت در مطالعات علوم اجتماعی، نهادینهسازی همبستگیها با ایجاد صندوقهای مردمیِ دائم نه مقطعی، گنجاندن اصول تابآوری محیطزیستی در نظام آموزشی به عنوان آموزش اکولوژیک و توقف پروژههای ضدتابآور مانند سدسازی بیرویه در اقلیم خشک از جمله راهبردهای تبدیل همبستگی مقطعی به تابآوری پایدار است.
در ادامه این نشست، محمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری ایران، با بیان اینکه در مباحث تابآوری و بحران، ما با اختلال ناشی از یک عامل مزاحم مواجهیم، گفت: در ادبیات دانشگاهی، دو مفهوم کلیدی تابآوری و مدیریت بحران وجود دارد؛ اگرچه این دو در عمل و نظریه همپوشانی دارند، اما وجه تمایز اساسی آنها را میتوان چنین بیان کرد که تاب آوری پیشگیری محور و مدیریت بحران واکنش محور است.
وی ادامه داد: رویکرد پیشگیرانه، تمرکز بر تقویت ساختارها و عملکردهای اصلی سیستم و نگاه فرآیندی به مسائل در گستردهترین مقیاس دارد. مبتنی بر آموزش، خردورزی و تغییرات تدریجی رفتاری-ساختاری است و هدف آن، تضمین تداوم عملکرد سیستم در مواجهه با اختلالها است.
مقدسی با بیان اینکه مدیریت بحران، واکنشمحور است و رویکرد مقابلهای پس از وقوع بحران دارد، گفت: تمرکز بر حل فوری یک بحران خاص در کوتاهترین زمان، اولویت با سریعترین و مناسبترین راهحل و هدف آن، حداقلسازی خسارات و بازگرداندن وضعیت به حالت پایدار است؛ به عنوان مثال بخش اورژانس بیمارستان را به عنوان نماد مدیریت بحران در نظر بگیرید، تمرکز بر نجات فوری و کاهش آسیب اما بخشهای بستری نماد تابآوریاند.
وی بیان کرد: سادهانگاری در بحران خطرناکترین واکنش است، مانند تلقی کرونا بهعنوان سرماخوردگی ساده پیش از شیوع گسترده، لذا خطر واقعی وقتی است که فرد خود را غیربیمار بپندارد و پیگیری درمان را متوقف کند.
مدیر و موسس خانه تاب آوری ایران فقر را از جمله عوامل تهدیدکننده تاب آوری عنوان کرد و گفت: فقر همزمان تواناییها، داراییها، معنا و هویت را هدف میگیرد، از طرفی زنانهشدن فقر بهویژه نگرانکننده است، زیرا زنان، محور ساختارهای فرهنگی و تربیتیاند.
مقدسی با بیان اینکه بحران زمانی رخ میدهد که سیستمهای دانشبنیان و عقلانیت را نادیده بگیریم، گفت: بحرانها عموماً پیامد سه غفلت؛ عناد با علم، بدکارکردیهای سازمانی و مدیریتی و عدم انجام اقدامات لازم بر اساس خردورزی هستند.
وی در پایان گفت: باید با تکیه بر سرمایههای فرهنگی و معنوی، همبستگیهای مقطعی مانند آنچه در جنگ اخیر در جامعه رخ داد را به سرمایه اجتماعی ساخت یافته و منسجم تبدیل کنیم و از آن برای ارتقاء تاب آوری اجتماعی بهره ببریم؛ که این مهم جز با تکیه بر عقلانیت و دانش، اجازه نقش آفرینی فرهیختگان و اندیشمندان اجتماعی و نیز اقدام به هنگام و اصولی رخ نمیدهد.
انتهای پیام
نظرات