به گزارش ایسنا، منطقه غرب آسیا در طول یک دهه گذشته، بهویژه از زمان آغاز جنگ نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه در اکتبر ۲۰۲۳ شاهد تحولات خارقالعادهای بوده است اما دلایل اساسی که منطقه را برای مدت طولانی درگیر جنگ کرده، همچنان بدون تغییر باقی مانده است. برخی از بازیگران رفتهاند، برخی دیگر قدرت را به دست آورده یا از دست دادهاند و برخی دیگر، سیاستهای متفاوتی را پیش گرفتهاند اما منابع اساسیتر بیثباتی هنوز دست نخورده باقی ماندهاند.
«استیون والت» استاد برجسته روابط بینالملل در دانشگاه هاروارد با انتشار این مقدمه در نشریه فارن پالسی به بررسی تحولات جدید و همچنین موارد بدون تغییر در منطقه پرداخت تا توضیح دهد که چرا آنچه «خاورمیانه جدید» نامیده میشود، محقق نخواهد شد.

هیچیک از بخشهای محور مقاومت حذف نشدهاند
به نوشته والت، آشکارترین و مهمترین تحول چند سال گذشته در غرب آسیا مربوط به «محور مقاومت» است که به زعم رسانه آمریکایی از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون با تشدید کارزار رژیم صهیونیستی علیه تمام بخشهای این ائتلاف، از جمله در غزه، لبنان، سوریه، یمن و ایران تضعیف شده است.
این استاد دانشگاه در ادامه تاکید کرد که اگرچه کارزار رژیم صهیونیستی در ۲ سال گذشته نتایج قابل توجهی داشته است، هیچ یک از بخشهای این محور حذف نشدهاند و همگی سرسختانه باقی ماندهاند.
در ادامه این مطلب آمده است: تحول دوم، تغییر تدریجی قدرت و نفوذ در جهان عرب، دور از مصر و عراق و به سمت عربستان سعودی و کشورهای نفتی ثروتمند خلیج فارس است. مصر همچنان دچار مشکل اقتصادی است، در حالی که عربستان سعودی و امارات متحده عربی در حال رقابت برای نوسازی و تنوع بخشیدن به اقتصاد خود و ایفای نقشهای دیپلماتیک فعالتر هستند. به همین دلیل است که برخی از کارشناسان اکنون معتقدند که این کشورها میتوانند نقش میانجی در منطقه ایفا کنند، حتی اگر فقط از روی ضرورت باشد.
والت معتقد است تحول مهم دیگر در غرب آسیا کاهش نفوذ روسیه در منطقه است که به دلیل برکناری «بشار اسد» از قدرت در سوریه و بار جنگ طولانی و پرهزینه در اوکراین اتفاق افتاده و مسکو دیگر قادر به ایفای نقشی که در دهههای اخیر ایفا کرده است، نیست و این تحول، تغییر قابل توجه دیگری را نشان میدهد.
در نهایت، نقش سایر قدرتهای خارجی، از جمله ایالات متحده ممکن است بهطور قابل توجهی در حال تغییر باشد. اگرچه ایالات متحده دهههاست که با ایران خصومت داشته است، تصمیم واشنگتن برای مشارکت فعال در حملات رژیم صهیونیستی علیه ایران گامی مهم است، چراکه «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی و برخی از بخشهای لابی صهیونیستی در ایالات متحده، مدتهاست که برای این اقدام تلاش میکنند و سرانجام به آرزوی خود رسیدند.

اسرائیل مرتکب جنایات جنگی شده است
این تحلیلگر سیاسی افزود: همزمان، وحشیگری اسرائیل علیه غزه، حمایت سیاسی از اسرائیل را در احزاب سیاسی ایالات متحده و در سراسر جهان تضعیف میکند. همانطور که «آلون پینکاس» دیپلمات سابق اسرائیلی به تازگی در روزنامه نیو ریپابلیک اظهار داشت، اکنون ۶۰ درصد از آمریکاییها از حملات اسرائیل در غزه ناراضی هستند و نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد که اکثریت آنها تصویر نامطلوبی از آن دارند.
روزنامههای پیشرو نیز با شدت بیشتری اقدامات رژیم صهیونیستی را محکوم میکنند و کارشناسان برجسته نسلکشی، ازجمله در سرزمینهای اشغالی بهطور فزایندهای تلآویو را به این جنایت فجیع متهم میکنند. و حتی اگر کسی این اصطلاح خاص را رد کند، شکی نیست که رژیم صهیونیستی در مقیاس وسیعی مرتکب جنایات جنگی شده است. بهعلاوه، حمله حماس در ۷ اکتبر نیز توجیهی برای ادامه بمباران و گرسنگی دادن به یک جمعیت درمانده نیست.
والت خاطرنشان کرد که «حزب دموکرات اکنون در این مورد عمیقاً دچار اختلاف شده و بنای مستحکم باور حزب جمهوریخواه در طرفداری از اسرائیل در حال ترک خوردن است. بنابراین، اوضاع در حال تغییر است».
استاد دانشگاه هاروارد با اشاره به اینکه «روندهای مشابهی در سراسر جهان در حال وقوع است»، نوشت: یک نظرسنجی اخیر موسسه «پیو» در ۲۴ کشور نشان داد که اکثریت مردم در ۲۰ کشور، دیدگاههای نامطلوبی نسبت به اسرائیل دارند و دولتهای فرانسه، انگلیس، کانادا و احتمالاً استرالیا متعهد شدهاند که کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند. همچنین، این احتمال وجود دارد که ایالات متحده سرانجام از اهرم قابل توجه خود برای فشار آوردن به اسرائیل برای توقف جنگ بیهوده غزه و پایان دادن به تلاشهایش برای ایجاد یک «اسرائیل بزرگتر» با احتساب کرانه باختری استفاده کند.
او نوشته است: همه اینها را کنار هم بگذارید، میتوان فهمید که چرا برخی معتقدند، اکنون شاهد یک تغییر اساسی بالقوه در منطقه هستیم. تردیدی وجود ندارد که برخی از عناصر مهم تغییر کردهاند اما یک «خاورمیانه جدید»؟ نه به این سرعت.

هیچ هژمونی وجود ندارد که بتواند نظم را در خاورمیانه تحمیل کند
والت، یکی از دلایل این ارزیابی خود را چندقطبی بودن منطقه غرب آسیا توصیف و تاکید کرد: هیچ قدرت مسلط یا هژمونیکی وجود ندارد که بتواند نظم را در آنجا تحمیل کند. دولت بوش نیز تلاش کرد منطقه را در طول «لحظه کوتاه تکقطبی» آمریکا تغییر دهد و به طرز فجیعی شکست خورد. نه حماس، نه حزبالله، نه حوثیها (انصارالله) و نه ایران از بین نرفتهاند و همگی همچنان به قوت خود باقی هستند. کشورهای عرب با نفوذ در خلیج فارس یا شبه جزیره عربستان نیز از آنچه اسرائیل اخیراً انجام داده راضی نیستند، زیرا آنها بیش از هر چیز به دنبال ثبات هستند و این، قطعاً چیزی نیست که اسرائیل ارائه داده است.
طبق این یادداشت، این، بدان معناست که غرب آسیا همچنان منطقهای خواهد بود که در آن کشورهای مختلف برای قدرت، امنیت و نفوذ با هم رقابت میکنند و به نظر نمیرسد که هیچ یک از رویدادهای چند سال گذشته بتواند این ویژگی تکرارشونده سیاست منطقهای را تغییر دهد و نهادهایی مانند اتحادیه عرب یا شورای همکاری خلیج فارس بسیار ضعیفتر از آن هستند که تغییر چندانی ایجاد کنند.
او با تاکید بر اینکه «علاوه براین، ایالات متحده هنوز آنجاست و بهرغم نارضایتی عمومی فزاینده از اقدامات آن، دولت ترامپ هنوز در حال تزریق پول و اسلحه به اسرائیل است»، خاطرنشان کرد: متأسفانه، این وضعیت، دستورالعمل کاملی برای ظهور مجدد افراطگرایی است و بعید خواهد بود که شاهد ظهور امواج جدید تروریسم در واکنش به وقایع چند سال گذشته نباشیم. این ترس، یکی از دلایلی است که کشورهای نفتی عرب از اقدامات اسرائیل بسیار نگران هستند؛ زیرا میدانند که وضعیت اسفناک آنها همچنان ابزاری قدرتمند برای جذب نیرو برای افراطگرایان است و بر شکست خود آنها در رسیدگی به این مشکل تأکید میکند.

خاورمیانه منطقهای با اختلافات سیاسی عمیق است
والت در پایان به حلنشدن مساله فلسطین و حتی دورتر شدن دستیابی به آن، بهعنوان یکی از اساسیترین مشکلات منطقه غرب آسیا اشاره و تصریح کرد: نکته اصلی این است که خاورمیانه همچنان منطقهای با اختلافات سیاسی عمیق است، جایی که بازیگران قدرتمند خارجی بر کشورهای منطقه تسلط دارند و حقوق، عاملیت و حاکمیت آنها را انکار میکنند که میتوان این را در تلاشهای مکرر برای به حاشیه راندن ایران از طریق تحریمها و اخیراً حملات هوایی مشاهده کرد. میتوان آن را در کارزار طولانی برای انکار حق فلسطینیها از داشتن کشوری برای خودشان یا حتی اصرار بر اینکه «چیزی بهعنوان ملت فلسطین وجود ندارد» مشاهده کرد. و میتوان آن را در خود جهان عرب مشاهده کرد، جایی که پادشاهان و حاکمان نظامی درخواستها برای آزادی بیشتر و حقوق سیاسی را سرکوب میکنند.
انتهای پیام
نظرات