در عصری که فرهنگهای محلی در برابر تهاجمات فرهنگی و هویتی بیگانگان دچار تحولات شدیدی شدهاند، مفهوم انتخاب آگاهانه دینی و اخلاقی اهمیت ویژهای یافته است. مکتب حسینی، با تأکید بر عدالت و مقاومت در برابر ظلم، نه تنها یک سنت تاریخی نیست، بلکه بهعنوان یک جریان زنده و پویایی است که در میان چالشهای روز جامعه حضور فعال دارد. این مکتب، با تربیت هویت جمعی مقاوم، زمینهساز انتخابهای معنوی و اخلاقی در نسل جوان است و در جوامع اسلامی و حتی فراتر از آن، نهضت امام حسین(ع) بهعنوان نمادی از مقاومت و حقطلبی مورد توجه قرار گرفته است؛ در این مصاحبه با حفیظالله فولادی، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در راستای به بررسی نقش مکتب حسینی در تقویت هویت ملی، مقابله با تهدیدات فرهنگی و شکلگیری یک کنش جمعی ارزشمحور به گفتوگو پرداختیم.
ایسنا: امروزه فرد در معرض گونههای متعددی از هویتها و الگوهای اخلاقی قرار دارد؛ چگونه میتوان مکتب حسینی را بهعنوان یک فضای پرورش انتخابهای آگاهانه و معنوی در میان این تنوع معرفی کرد؟
در دنیای ارتباطات امروزی، فرهنگها و به نوعی هویت اصلی افراد بهویژه در میان جوانان دستخوش تحولات جدی شده است و این هویت اصیل، در معرض انواع مخاطرات قرار گرفته است و فرهنگ سنتی تحت تأثیر قدرت فناوری و فرهنگهای مهاجم بهویژه غربی، قرار گرفته و به مرور زمان، از حیث قوام و پایداری، تضعیف شده است.
در این راستا، اگر بخواهیم به صورت مشخص در مورد جامعه خودمان در این دنیای پیچیده و پراکنده صحبت کنیم، متوجه میشویم که جوان در جامعه ایران، با تنوعی از هویتها، فرهنگها و الگوهای رفتاری متفاوت مواجه است: نگاه سنتی محض، نگاه منبعث از تعالیم اسلام ناب، نگاه روشنفکرانه با رویکردهای دینی و سکولار و یا حتی الحادی که این تنوع، بدون توجه به حجم آماری هر یک، در جامعه وجود دارد.
با این حال، اگرچه برخی از این تنوعها، تهدیدهایی برای بقای فرهنگ عمومی به حساب میآیند، اما میتوان به مدد عناصر بنیادین فرهنگی، به تقویت فرهنگ حاکم بر جامعه کمک کرد. به نظر میرسد مکتب حسینی، یعنی قیام امام حسین(ع) و اصحاب کربلا که سرشار از خلوص و ایثار خاصی است و بر تارک تاریخ تا ابد خواهد درخشید و میتواند نقش مهمی بهعنوان راه نجات در این مخاطرات ایفا کند.
فرهنگ ایرانی ذاتا آمیختهای از چارچوبها و عناصر دینی، ملی، قومی و هویتی درونی است و عموم افراد اذعان دارند که جامعه ایرانی یک جامعه اسلامی و دینی است و در مقابل، برخی افراد و گروهها در تلاش هستند تا این بعد دینی را از فضای فرهنگی جامعه حذف کنند که این تلاش، به قول معروف، «آب در هاون کوبیدن» است و نتیجهای جز شکست نداشته و نخواهد داشت.
در این شرایط، میتوان از طریق توجه به فضای نهضت امام حسین(ع)، در این دریای متلاطم تهاجم فرهنگی، موفق عمل کرد؛ در واقع، پافشاری بر نهضت اباعبدالله الحسین(ع) و ایستادگی بر معانی بنیادین آن حرکت، مانند عدالت، مقاومت در برابر ظلم، ایثار و فداکاری میتواند به عنوان سنگ بنای مقاومت فرهنگی عمل کند.
هدف این است که نشان دهیم، مکتب امام حسین(ع)، صرفا یک سلسله شعائر ظاهری، سنتهای تاریخی و یا یادبودهای گذشتهنگر نیست، بلکه این مکتب، یک جریان زنده و پویا است که در طول تاریخ همواره جریان داشته و قادر به شکلدهی هویت فردی و اجتماعی بوده است و معتقدم که نهضت اباعبدالله الحسین(ع) امروزه با ایجاد غلیان، هیجان، شور و ارتقاء سطح معرفت و آگاهی، توانسته بر تهاجمات فرهنگی موجود غلبه کند.
این شور و شعور حسینی و عزاداری برای اباعبدالله الحسین(ع) دیگر مختص به جغرافیای شیعهنشین نیست. این حرکت، امروزه در اقصی نقاط جهان؛ در اروپا، آمریکا، آفریقا و کشورهای مختلف آسیایی حضور فعال دارد و عزاداران حسینی فقط مختص به ایران یا جوامع شیعه نیستند، حتی در ایران، اقلیتهای قومی و مذهبی مانند برادران اهل تسنن، ارمنیها و دیگر گروهها نیز در عشق به امام حسین(ع) و عزاداری برای او مشارکت میکنند که این موضوع، ناظر بر زنده بودن این نهضت و توانایی آن در ایجاد وحدت، الهام و انسجام فرهنگی است.
ایسنا: مکتب حسینی با تأکید بر عزاداری و مرثیه خوانی، چگونه میتواند زمینهساز انتخابهای دینی و اخلاقی آگاهانه در نسل جوان باشد؟
در پاسخ به سوال قبل، به طور اجمالی به نکاتی اشاره کردم که میتواند در پاسخ به این پرسش نیز مد نظر قرار گیرد. نمیتوانیم عزاداری برای امام حسین(ع) و واقعه تاریخی کربلا را صرفا به عنوان یک رویداد احساسی یا یک مراسم سنتی و تکراری تلقی کنیم؛ یعنی اینکه در یک بازه زمانی خاص، لباس سیاه بپوشیم، مجلس تشکیل دهیم، عزاداری کنیم و سپس تمام شود.
آنچه میتواند نهضت امام حسین(ع) را به یک فرهنگ اثربخش تبدیل کند، داشتن دیدگاه تحلیلی و الگوگیرانه از آن واقعه است که این معنا باید توسط خطبا، دانشمندان دینی و با محوریت علمای معتمد ترویج شود. به تعبیر شهید مطهری، قیام امام حسین(ع) رساننده این معناست که «مثلی لا یبایع مثله»؛ یعنی شخصی همانند امام حسین، با شخصی همانند یزید بیعت نمیکند و این البته مفهومی است که در همیشه تاریخ قابلیت تسری دارد. شمر و یزیدیان در سال ۶۱ هجری، نماد ظلم و استکبار بودند و تمام شدند ولی این معنا با گذشت زمان، همچنان در قالبهای دیگر قابلیت تداوم دارد.
با تبدیل این دیدگاه مفهومی به بستری برای تفکر، میتوان فهمید که چرا نهضت امام حسین(ع) توانسته در طول تاریخ دوام بیاورد و امروزه نیز اثربخش باشد. این حرکت، آگاهی لازم را برای انتخاب مسیر درست در لحظات سرنوشتساز فراهم میکند. لحظهای که فرد در معرض ذلتپذیری و تسلیم در برابر ظالم و زیادهطلبی قرار میگیرد، مکتب حسینی به پیرو خود یادآوری میکند: «من پیرو حسین هستم. امام حسین(ع) و مکتب او به من آموزش دادهاند که نباید در مقابل ظلم، تعدی و تجاوز، سر تسلیم فرود آورم.»
استکبار جهانی، به ویژه آمریکا، در برخی موارد نسبت به برخی ملتها و حکومتها، تعبیرهایی به کار میبرد که حقیقتا بسیار توهینآمیز است. مثلاً وقتی میگوید حاکمان برخی کشورها نقش گاو شیرده را برای ما ایفا میکنند، این نشاندهنده نگاهی تحقیرآمیز و ناشی از استکبار است که بسیاری از جوامع توان و بلکه اراده ایستادگی در برابر او را ندارند، و به نظرم فقط از جوامعی که دارای الگوهای روشن و گویایی همانند امام حسین(ع) هستند، برمیآید که در مقابل زیادهخواهان و مستکبران تاب مقاومت داشته باشند. البته باید گفت که اگر نقش رهبری دینی و پیشوایی امام جامعه را نادیده بگیریم، حتی در میان جامعه ما هم ای بسا برخی از حاکمان و کارگزاران ممکن است در مدیریت جامعه، به دلایل مختلف، از وظایف خود کوتاهی کنند.
امام حسین(ع) و فرهنگ حسینی، تنها به یک شخصیت تاریخی محدود نمیشود. بسیاری از مردم، حتی اگر زندگی دنیوی خوبی داشته باشند، اما این زندگی اگر تحت سلطه ظلم و ذلت باشد، آن را رد میکنند و شما این شور حسینی را در مردم ایران میبینید؛ مانند سردار شهید قاسم سلیمانی که میگفت: «ما ملت امام حسینیم.» جنگ ۱۲ روزه نشان داد که واقعا ملت ما، ملت امام حسین است و همه ملت بهصورت یکپارچه در برابر تجاوز دشمن صهیونیستی و آمریکا ایستادگی کردند. دشمن، در این جنگ نشان داد که اینگونه نیست که هر کسی را که طرفدار جمهوری اسلامی باشد، هدف قرار میدهد.
دشمن امروز، دشمن تمامی ایرانیان است و دیگر تمایزی بین افراد قائل نیست، در واقع؛ دشمن ایرانی بودن را هدف قرار داد، نه فقط هویت سیاسی یا مذهبی خاصی را؛ بنابراین، تمامی اقشار جامعه؛ جوان و پیر، مرد و زن یکپارچه در مقابل دشمن ایستادند و به نظرم خاستگاه این فرهنگ ایستادگی، محصول عزاداری و زندهنگهداشتن فرهنگ نهضت امام حسین(ع) در میان مردم بوده است.
ایسنا: در جوامع اسلامی امروز، چگونه میتوان از مکتب حسینی به عنوان یک منبع الهامبخش برای تصمیمگیریهای اخلاقی و دینی در میان افراد استفاده کرد؟ به نظر میرسد این مقاومت حسینی در همه جا به صورت یکسان جریان ندارد. پس چگونه میتوانیم این فرهنگ را به سایر جوامع اسلامی تزریق کنیم؟
واژه «تزریق» ممکن است دقیق نباشد و در واقع، باید نقش واسطه را ایفا کنیم و به نوعی، نقش یک الگوی اصیل را ایفا کنیم، نه اینکه خود را جایگزین امام حسین(ع) بدانیم، بلکه بازتابگر او باشیم. افراد میتوانند از طریق مطالعه تاریخی، امام حسین (ع) را بشناسند و درک کنند. مردم غزه الگوی مقاومت خود را امام حسین(ع) میدانند. باید اصول کلی این واقعه را مانند حقگویی، مقاومت در برابر ظلم، فداکاری در راه حق را در زندگی فردی و اجتماعی خود برجسته کنیم و امام حسین(ع) این فرهنگ را به عنوان «فرهنگ مقاومت» در تاریخ ثبت کرد.
این فرهنگ با واژگانی چون «مبارزه با ظلم»، «حقمداری»، «فداکاری» و «پذیرش مخاطرات برای آگاهیبخشی به جامعه و جهانیان»، قیام امام حسین(ع) را به نهضتی جهانی تبدیل میکند. مهاتما گاندی میگفت: «من در مقابل استعمار انگلیس ایستادگی کردم و این ایستادگی، ریشه در نهضت حسین(ع) دارد.» این بیان او حاکی از شناخت وی از حرکت امام حسین(ع) بوده است. ممکن است ملتهایی که در مقابل ظلم مقابله میکنند، امام حسین(ع) را به عنوان پیشوای خود ندانند، اما امام را بهعنوان یک الگوی اخلاقی در قیامشان مد نظر قرار میدهند.
نهضت امام حسین(ع) هر ساله، شور، هیجان و غلظت بیشتری پیدا میکند و این، ناظر بر همان خلوصی است که در مراسم و فضای عزاداری تولید میشود. این فرهنگ مقاومت، در امتها، جوامع و بهویژه در جامعه شیعی جریان دارد. صادقانه عرض کنم، جنگ ۱۲ روزه، تحولی بزرگ در قلبها ایجاد کرد و این جمله شهید سلیمانی که «ما ملت امام حسینیم» یک حرف الهی بود که از زبان این سردار بیان شد.
برنامهریزی دشمن بسیار دقیق و حسابشده بود و آن فضایی که دشمن به دنبال ایجاد آن به واسطه بازیهای رسانهای و فرهنگی بود با شکست مواجه شد؛ این فرهنگ مقاومت و ایستادگی ملت ایران، حتما سرایتکننده به سایر ملتهاست. میتوان مدعی شد که ایران اسلامی توانسته ابهت آمریکا را در جهان بشکند و همه اینها به برکت وجود الگوهایی چون قیام امام حسین(ع) برای یک ملت و فرهنگ است.
ایسنا: آیا انتخاب آگاهانه در مکتب حسینی میتواند منجر به شکلگیری یک هویت جمعی مقاوم در جامعه شود؟ این پدیده از لحاظ اجتماعی چه پیامدهایی داشته است؟
در این زمینه، چند نظریه در جامعهشناسی وجود دارد که یکی از این نظریات، «نظریه کنش جمعی» است که در مطالعات اجتماعی مطرح شده و با تحقیقات میدانی قابل تأیید است. این نظریه بیان میکند که کنش جمعی مبتنی بر دو عنصر کلیدی شکل میگیرد؛ «انگیزش ارزشمحور» یعنی حرکتی بر اساس ارزشهای معنوی، اخلاقی و دینی و «هویت مشترک داشتن» یعنی احساس تعلق به یک گروه با مأموریت و مقصود واحد است.
زمانی که این دو عنصر در کنار هم قرار میگیرند، میتوانند به شکلگیری هویت جمعی مقاوم منجر شوند. مکتب حسینی، با تأکید بر ارزشهایی مانند عدالت، ایثار، مقاومت در برابر ظلم و تسلیمنبودن در برابر ستم، زمینهساز تحقق این هویت جمعی است و این هویت، نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان اسلام، تأثیرگذار بوده و همچنان در حال گسترش است. دو عنصر «انگیزش ارزشمحور» و «هویت مشترک داشتن» در واقع کلیدواژههای اصلی نظریه کنش جمعی هستند و هر دو این عناصر در قضیه تبعیت از مکتب امام حسین(ع) به وضوح وجود دارند.
این کنش ارزشمحور، ناظر بر این است که من به عنوان یک فرد، پیرو مکتبی معنوی هستم؛ مکتبی که نماد آن، امام حسین(ع)، عدالتطلب و ظلمستیز است و ذلت را هرگز نمیپذیرد و مرگ را نه پایان، بلکه انتقال به حیات حقیقی میداند و خدا را محور تمام امور قرار میدهد، حتی در سختترین شرایط، زمانی که تنها و محاصره شده است، میگوید خدایا، من تو را میشناسم و به تو پناه میبرم، چون تو همه چیز را میدانی و مرا میبینی، پس هراسی از پیشامدها ندارم.
این عناصر و مفاهیم، بسیار محوری و بنیادین هستند. وقتی این ارزشها در فرد رسوخ کنند، او را در جامعهای به نام «جامعه هویتمند» جای میدهند و هویت مشترک بودن ما همان چیزی است که شهید سلیمانی گفت: «ما ملت امام حسینیم.». در جنگ تحمیلی هشتساله، به معنای واقعی کلمه با دنیا درگیر شدیم و به گفته رهبر معظم انقلاب، حتی به ما اجازه وارد کردن سیم خاردار هم داده نمیشد. یعنی در داخل کشور، قادر به تولید سیم خاردار هم نبودیم، در حالی که طرف مقابل با حمایت کشورهای غربی و منطقه با تسلیحات پیشرفته نظامی، از جمله تانکهای سبک و سنگین، هواپیماهای پیشرفته نظامی، میراژ، آواکس و همه استانداردهای نظامی روز دنیا، روبرو بودیم.
در واقع، تمام مستشاران نظامی و کشورهای بزرگ، از جمله آمریکا، شوروی، فرانسه، انگلیس و دیگران در کنار عراق قرار گرفتند. ولی توانستیم با وجود تمام این ناتوانیها، در مقابل دشمنی تا بن دندان مسلح و مجهز به فناوری پیشرفته، مقاومت کنیم که این مقاومت، حاصل تجمیع هویت مشترک مردم با رهبری ولایی و دینی بود. رهبر ما، رهبری حکیم و دوراندیش است و این رهبر، حتی از سوی اپوزیسیون و در مقاطع مختلف تاریخی، به دلیل تصمیمات هوشمندانهاش ستوده شده است.
حضور آرامشبخش، مقاومت ایثارگرانه و جایگزینی سریع سرداران شهید در جنگ تحمیلی اخیر، همگی نشانههایی از یک کنش جمعی منسجم بود که با تبعیت مردم از رهبری حکیم و فرزانه که با مدیریت عالی خود و آرامش برگرفته از اطمینان به یاری خداوند خود، توانست مردم و نیروهای مسلح و کارگزاران نظام را در مقابله با دشمن متحد سازد و اساسا همه اینها مرهون نصرت و عنایت ویژه خدا به ملتی حسینی بود و تا زمانی که چنین باشیم مطمئنا یاری خداوند نیز تداوم خواهد داشت.
انتهای پیام
نظرات