خبرنگاری، شغلی است پر از چالش و دغدغه که پشت هر تیتر و هر خبر، تلاش بیوقفه و شجاعت گمنامی نهفته است چراکه خبرنگاران، در جایی که دیگران سکوت میکنند، صدای حقیقت را بلند فریاد میزنند؛ در دل بحرانها، میانه هیاهو و ناامنی، بیوقفه میدوند تا رویدادها را برای مردم روایت کنند. این حرفه نه تنها نیازمند دقت و دانش است، بلکه تحمل فشارهای روحی و جسمی، مواجهه با تهدیدات و محدودیتها، و گاه پای گذاشتن به مرزهای خطرناک را میطلبد.
مشکلاتی چون نبود امنیت شغلی، دسترسی سخت به اطلاعات، و مواجهه با سانسور و محدودیتهای رسانهای، بخشی از دشواریهای روزمره خبرنگاران است.
خبرنگاران نه تنها صدای بیصدایان و دیدهبانهای حقیقت هستند بلکه در مسیر کشف و انعکاس واقعیات باید از موانع بسیاری مانند فشارهای زمانی طاقتفرسا و شرایط کاری دشوار و مواجهه با خطرات جسمی و روانی در محلهای بحرانی، عبور کنند؛ در حقیقت خبرنگاران باید از مرزهای راحتی بگذرند تا نور حقیقت را به دل تاریکیها بتابانند. خبرنگاری، شغلی است که عشق به خدمت را میطلبد، حتی وقتی این مسیر پر از موانع و نامهربانیها باشد.
در دهه گذشته خبرنگاران بسیاری در رسانه فعال بودند اما چند سالی میشود که شاهد حضور کمرنگ جوانان در عرصه خبر هستیم، به راستی علت کاهش استقبال این حرفه در چیست؟
کاهش امنیت شغلی و فرار از خبرنگاری
سعیده خداداد، مدیر سابق یکی از رسانههای استان قزوین در گفتوگو با ایسنا اظهار میکند: استقبال نکردن نسل جدید از شغل خبرنگاری دلایل متعددی دارد که شاید مهمترین آن کاهش امنیت شغلی باشد. متأسفانه در این حرفه تضمینی برای امنیت شغلی وجود ندارد؛ بسیاری از خبرنگاران بدون قرارداد رسمی، بیمه و حمایتهای قانونی فعالیت میکنند و ممکن است ناگهان بدون اطلاع قبلی اخراج یا تعدیل شوند، این دغدغهها باعث میشود خبرنگار نتواند بهطور کامل به شغل مورد علاقهاش بپردازد.
وی بیان میکند: از سوی دیگر، خبرنگاری کاری سخت و پرمسئولیت است که درآمد آن با حجم سختیهایش همخوانی ندارد، در بسیاری از رسانهها دستمزدها پایین بوده و حتی گاهی پرداخت نمیشود و اگر پرداختی صورت گیرد، مبلغ آن بسیار ناچیز است.
وی تصریح میکند: نبود چشمانداز شغلی روشن، مشکلات کاری خبرنگاران را تشدید میکند، بسیاری از آنها پس از سالها فعالیت، از نظر اجتماعی، رفاهی و مالی پیشرفت قابلتوجهی نمیکنند که این موضوع باعث فرسودگی روانی و دلزدگی حرفهای میشود.
این فعال رسانه خاطرنشان میکند: یکی دیگر از مشکلات مهم، نبود حمایت حقوقی و قضایی کافی است. خبرنگاران اغلب مصونیت قانونی ندارند و رسانههای متبوع نیز در مواجهه با مشکلات و تهدیدها، حمایتی از آنها نمیکنند، این وضعیت باعث میشود خبرنگار فدای بقای رسانه شود.
وی خاطرنشان میکند: همچنین خبرنگار تلاش زیادی برای تهیه، ویرایش و انتشار خبر انجام میدهد اما با سانسور و محدودیت مواجه شده و زحماتش نادیده گرفته میشود، همچنین آموزش حرفهای و ارتقای سواد خبرنگاری به میزان کافی انجام نمیشود.
از بحران اقتصادی تا چالش شبکههای اجتماعی
خداداد مطرح میکند: بحران اقتصادی رسانهها، بهویژه رسانههای مکتوب، معیشت خبرنگاران را تحت تأثیر قرار داده و آنها فاقد اتحادیه مستقل و قدرتمند صنفی برای پیگیری مطالبات خود هستند.
وی در ادامه اظهار میکند: افزایش رقابت رسانهای بهخصوص در شبکههای اجتماعی، کاهش مخاطب و درآمد رسانهها را به همراه داشته برای همین انگیزه مالی خبرنگاران کاهش یافته است. در رسانههای سنتی، جذابیتهای مالی مانند پورسانت و تشویقیها به اندازه کافی وجود ندارد و رسانههایی که میخواهند انتقاد کنند با محدودیتهایی مواجه میشوند که باعث تضعیف روحیه خبرنگاران میشود.
این خبرنگار بیان میکند: روند تولید سریع و آسان محتوا در شبکههای اجتماعی باعث شده افراد زیادی به شکل غیررسمی نقش خبرنگار را ایفا کنند و این مسئله اعتماد عمومی به رسانههای رسمی را کاهش داده است، تولیدکنندگان محتوا در این فضاها محبوبتر شدهاند و درآمد آگهیدهندگان از رسانههای سنتی به شبکههای اجتماعی منتقل شده است.
وی میگوید: با این حال، شبکههای اجتماعی نمیتوانند جایگزین خبرنگاران حرفهای باشند، اما فشارهای روزافزون بر رسانههای سنتی باعث کاهش فرصتهای شغلی و بیتوجهی به شأن و حقوق خبرنگاران شده است، ورود فناوریهایی مانند هوش مصنوعی نیز میتواند بحران موجود در خبرنگاری اجتماعی و سیاسی را تشدید کند.
خداداد اظهار میکند: در حال حاضر نیز با پدیدهای بهعنوان مهاجرت روزنامهنگاران حرفهای روبهرو هستیم، روزنامه نگاران حرفهای وقتی به حد نصابی از توان علمی و مالی میرسند و حس میکنند در داخل کشور اقناع نمیشوند به خارج از کشور مهاجرت میکنند و در رسانههای مطرح جهان به عنوان خبرنگار یا دبیر سرویس دست دوم یا سوم جذب میشوند و دنبال ارتقا در خارج از کشور هستند چراکه فکر میکنند امکان رشد بیشتر در کشور برای آنان وجود ندارد.
بحران شغل خبرنگاری در آینده
به گزارش ایسنا، در ادامه محمدرضا جباری، مدیر خبرگزاری برنا در استان قزوین در گفتوگو با ایسنا اظهار میکند: در آینده، شغل خبرنگاری با بحرانهای جدی مواجه خواهد شد، زیرا توجه لازم به معیشت خبرنگاران نمیشود و حمایتهای مادی و معنوی کافی در این حوزه صورت نمیگیرد، از آنجا که درآمد این شغل پاسخگوی مخارج زندگی نیست، افراد انگیزهای برای ورود به این حرفه ندارند.
وی میگوید: از دیگر مشکلات خبرنگاری میتوان به بیمه، حمایتهای حقوقی و قانونی اشاره کرد. وقتی خبرنگار پس از انتشار یک مطلب دچار بحران قضایی میشود، اغلب باید به تنهایی از خود دفاع کند و حمایتی از سوی نهادهای مربوط صورت نمیگیرد. البته خانه مطبوعات در تلاش است تا بتواند از خبرنگاران حمایت کند.
جباری بیان میکند: امروز در عصر نوین ارتباطات قرار داریم و شبکههای اجتماعی بهعنوان رسانههایی با شکل جدید مطرح شدهاند، به نظر من این شبکهها تهدیدی برای رسانههای رسمی نیستند؛ چراکه اگر حرفهای عمل کنیم، میتوانیم اخبار را با شیوههای جذاب و مخاطبپسند ارائه دهیم.
وی ادامه میدهد: فعالیت شبکههای اجتماعی در حوزه رسانه هم تهدید است و هم فرصت؛ زیرا میتواند باعث پویایی رسانهها شود و به این موضوع میتوان از دو جنبه متفاوت نگریست.
مدیر خبرگزاری برنا در استان قزوین تصریح میکند: متولی اصلی رسانهها، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ اما خود این نهاد نیز با بحران مالی مواجه است، چرا که فرهنگ در کشور ما مظلوم واقع شده و با کملطفی روبهروست.
وی ادامه میدهد: دستگاه فرهنگ و ارشاد اسلامی که باید صدها تشکل فرهنگی، هنری و مذهبی را تحت پوشش قرار دهد، قطعاً نمیتواند با اعتبار قطرهچکانی به این مهم دست یابد، به نظر من باید در سطح کلان باید اعتبارات دستگاه فرهنگی تقویت شود تا رسانهها بتوانند حمایت لازم را دریافت کنند.
جباری در پایان خاطرنشان میکند: در مجموع، نگاه حاکمیت و نظام باید به رسانه تغییر کند، اگر رسانه را بهعنوان ابزاری برای اطلاعرسانی، چشم و گوش و زبان ملت و پل ارتباطی بپذیرند، آنگاه بستر فعالیت حرفهای فراهم خواهد شد.
استقبال از خبرنگاری کاهش داشته چون...
در ادامه حسن عابدینی، مدیر خبرگزاری مهر در استان قزوین، در گفتوگو با ایسنا اظهار میکند: مهمترین موضوع در شغل خبرنگاری موضوع معیشت رسانه است؛ به همین دلیل بسیاری وارد این حرفه میشوند اما نمیمانند.
وی میگوید: یکی دیگر از مشکلات، نبود فضای امن شغلی است چون ساختار مشخص و مدونی برای این شغل وجود ندارد. در خبرگزاریها ممکن است استقبال کم باشد، اما افراد کمتری جذب نشریات مکتوب یا پایگاههای خبری میشوند، چون این مجموعهها باید خودشان چرخ اقتصادی خود را بچرخانند و اگر در این چرخه موفق نباشند لای چرخدنده له میشوند.
عابدینی تصریح میکند: قدرت روایتگری فردی در برابر رسانه رسمی از نکات مهم است، در گذشته، رسانههای رسمی تنها منبع روایتسازی برای مردم بودند، اما امروزه در شبکههای اجتماعی هر فرد به نوعی یک رسانه است، این تغییر ساختار رسانه و نقش روایتهای رسمی باعث شده رسانههای رسمی کمرنگ شوند.
وی خاطرنشان میکند: از سوی دیگر، بسیاری از افراد در جامعه احساس میکنند رسانههای رسمی محدودیتهای سیاسی و سازمانی دارند و نمیتوانند همه واقعیتها را بازتاب دهند و در مقابل، روایتهای مردمی و خردهروایتهای فردی در شبکههای اجتماعی، درست یا نادرست، به مردم حس بیواسطه بودن اخبار را منتقل میکنند به همین جهت بیشتر مورد اعتماد قرار میگیرند.
مدیرخبرگزاری مهر در قزوین بیان میکند: خانه مطبوعات نهادی صنفی است که باید جایگاه واقعی صنفی خود را داشته باشد و به واسطهگری برای حل مشکلات خبرنگاران و دولت بپردازد، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در سیاستگذاری، تبیین آییننامههای حمایتی از جامعه رسانهای و همکاری دستگاههای اجرایی برای تقویت اطلاعرسانی بسیار مهم است.
وی اظهار میکند: نکته آخر اینکه برداشت اشتباهی وجود دارد که دولت باید به رسانههای مکتوب پول بدهد؛ اینطور نیست، رسانه مکتوب و پایگاه خبری در حکم مجموعه اقتصادی- فرهنگی است و وقتی تأسیس میشود، باید خود دنبال منابع مالیاش باشد.
به گزارش ایسنا، با وجود اهمیت بسیار بالای خبرنگاری در انتقال اخبار و اطلاعرسانی به جامعه، این حرفه با چالشهای جدی و متعددی روبهروست و تا زمانی که نگاه مسئولان به رسانه بهعنوان ابزاری حیاتی برای توسعه فرهنگ و شفافیت تغییر نکند و حمایتهای مادی و معنوی لازم فراهم نشود، نمیتوان انتظار داشت خبرنگاران با انگیزه و امنیت خاطر به فعالیت خود ادامه دهند؛ لذا ضرورت دارد که متولیان فرهنگ و رسانه با برنامهریزی دقیق و حمایت همهجانبه، زمینههای رشد و پویایی این حرفه خطیر را فراهم آورند.
یکی از دلایل کاهش استقبال از حرفه خبر گسترش شبکههای اجتماعی و پیامرسانهاست زیرا تکتک آحاد جامعه با گوشی هوشمند و نصب شبکههای اجتماعی رسانههای متعددی را در اختیار دارند و همین امر موجب شده است جوانان کمتر جذب رسانه و شغل خبرنگاری شوند و در حقیقت هر کس با گوشی هوشمند به یک خبرنگار تبدیل شده است و این احساس نیاز در بین نسل جوان وجود ندارد تا با خبرنگاری در رسانههای رسمی صدایی برای ملت باشند.
انتهای پیام
نظرات