به گزارش ایسنا، «مدیریت دانش»(Knowledge Management) به فرآیند جمعآوری، سازماندهی، اشتراکگذاری و استفاده از دانش در یک سازمان اشاره دارد. هدف از مدیریت دانش، بهبود کارایی، نوآوری و تصمیمگیری در سازمان است. با پیشرفتهای اخیر در هوش مصنوعی، فرصتهای جدیدی برای بهبود و تحول در مدیریت دانش ایجاد شده است. هوش مصنوعی میتواند به طور خودکار فرآیندهای مدیریت دانش را تسهیل کند، حجم زیادی از دادهها را تحلیل کند و بینشهای ارزشمندی ارائه دهد.
هوش مصنوعی میتواند در زمینههای مختلفی از مدیریت دانش مانند جمعآوری و سازماندهی دانش، اشتراکگذاری آن، تحلیل و کشف آن یا پاسخگویی به سوالات ایفای نقش کند.
جمعآوری و سازماندهی دانش
این بخش به فرآیندهایی اشاره دارد که در آن دانش از منابع مختلف جمعآوری شده و به شکلی ساختاریافته و قابل دسترس سازماندهی میشود. هوش مصنوعی میتواند با استفاده از تکنیکهای مختلف، این فرآیند را بهبود بخشد. این تکنیکها شامل پردازش زبان طبیعی، خلاصهسازی خودکار، شناسایی موجودیتها و روابط، طبقهبندی خودکار و تحلیل احساسات است. این سامانه با استفاده از هرکدام از این تکنیکها میتواند برای دانشمندان و یا پاسخ به سوالات علمی مفید واقع شود.
هوش مصنوعی با استفاده از پردازش زبان طبیعی میتواند زبان انسان را درک و پردازش کند. همچنین در حوزه مدیریت دانش میتواند برای استخراج اطلاعات از متنهای مختلف مانند اسناد، ایمیلها، گزارشها و صفحات وب استفاده شود.
این سامانه با استفاده از تکنیک خلاصهسازی خودکار میتواند متون طولانی را به خلاصههای کوتاه و مفید تبدیل کند که این امر به کاربران کمک میکند تا به سرعت اطلاعات مهم را دریافت کنند. این سامانه همچنین با کمک تکنیک شناسایی موجودیتها و روابط میتواند موجودیتهای مهم مانند نام افراد، سازمانها، مکانها را در متن شناسایی کند.
هوش مصنوعی با طبقهبندی خودکار خود میتواند متون را بر اساس موضوع یا دستهبندی به صورت خودکار طبقهبندی کند که این امر به سازماندهی و جستجوی دانش کمک میکند. فرآیند تحلیل احساسات نیز میتواند احساسات موجود در متن را تحلیل کند که این امر به درک بهتر دیدگاهها و نظرات کاربران کمک میکند.
اشتراکگذاری دانش
این بخش به فرآیندهایی اشاره دارد که در آن دانش بین افراد و گروههای مختلف در سازمان به اشتراک گذاشته میشود. هوش مصنوعی میتواند با ارائه ابزارها و روشهای مختلف، این فرآیند را تسهیل کند.
مهمترین ابزار این فرآیند «سامانههای توصیهگر»(Recommender Systems) هستند. این سامانهها الگوریتمهایی هستند که به کاربران پیشنهادهایی بر اساس علایق، رفتارها و نیازهایشان ارائه میدهند.
این سامانهها در زمینههای مختلفی مانند تجارت الکترونیک، فیلم، موسیقی و اخبار استفاده میشوند و همچنین به کاربران دانش مرتبط با پروژهها، وظایف و علایقشان را پیشنهاد میدهند و میتوانند متخصصانی را که در زمینههای خاصی دانش دارند، به کاربران معرفی کنند.
یکی دیگر از مزایای این سامانهها توصیه منابع آموزشی است. «سامانههای توصیهگر» میتوانند منابع آموزشی مانند دورهها، مقالات و کتابها را به کاربران پیشنهاد دهند.
تحلیل و کشف دانش
این بخش به فرآیندهایی اشاره دارد که در آن هوش مصنوعی دانش موجود در سازمانها را کشف میکنند. هوش مصنوعی میتواند با استفاده از الگوریتمهای «یادگیری ماشین»(Machine Learning)، این فرآیند را تسریع کند و بهبود بخشد.
«یادگیری ماشین» یک شاخه از هوش مصنوعی است که به رایانهها امکان میدهد بدون برنامهریزی صریح، از دادهها یاد بگیرند.
الگوریتمهای «یادگیری ماشین» میتوانند الگوها و روابط پنهان در دادهها را کشف کنند و پیشبینیهایی بر اساس این الگوها انجام دهند. این فرآیند میتواند روندها و الگوهای موجود در دادهها را پیشبینی کند که این امر به سازمانها کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیرند.
همچنین این فرآیند مزایای دیگری مانند شناسایی مسائل و مشکلات و بهینهسازی فرآیندها دارد. هوش مصنوعی با استفاده از این قابلیتها، میتواند مسائل و مشکلات رایج در سازمان را شناسایی کند که این امر به بهبود فرآیندها و کاهش هزینهها کمک میکند. ضمن اینکه میتواند فرآیندهای مختلف در سازمان را نیز بهینهسازی کند که به افزایش کارایی و بهرهوری کمک میکند.
پاسخگویی به سوالات
این بخش به فرآیندهایی اشاره دارد که در آن کاربران میتوانند سوالات خود را مطرح کنند و پاسخهای مرتبط را دریافت کنند.
هوش مصنوعی میتواند با استفاده از چتباتها و سامانههای پاسخگویی به سوالات، این فرآیند را بهبود بخشد. استفاده از هوش مصنوعی در چتبات این امکان را به کاربران میدهد که با این سامانه به زبان طبیعی تعامل کنند.
چتباتها معمولاً برای ارائه خدمات به مشتری، پاسخگویی به سوالات و ارائه اطلاعات استفاده میشوند. این سامانههای رایانهای امکان پاسخگویی به سوالات متداول و ارائه اطلاعات مورد نیاز کاربران مانند راهنماها، دستورالعملها و مقالات را دارند. این سامانهها همچنین قابلیت راهنمایی کاربران در فرآیندهای مختلف را دارند.
چالشهای استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت دانش
هوش مصنوعی با وجود تمام مزایای خود در زمینه علم و مدیریت آن همچنان دچار چالشهای فراوانی است. این چالشها با توجه به همهگیر شدن این سامانهها و استفاده روزافزون عموم مردم از آنها رو به افزایش است. هوش مصنوعی با مسائل و چالشهایی از قبیل کیفیت داده، هزینه، مقاومت در برابر تغییر، مسائل اخلاقی و یکپارچهسازی با سامانههای موجود روبروست.
الگوریتمهای هوش مصنوعی برای عملکرد صحیح به دادههای با کیفیت نیاز دارند. دادههای نادرست، ناقص، متناقض یا قدیمی میتوانند منجر به نتایج نادرست و تصمیمگیریهای نامناسب شوند. در مدیریت دانش، این بدان معناست که اگر دادههای موجود در سامانههای مدیریت دانش مانند اسناد، ایمیلها یا پایگاههای داده، دارای کیفیت پایینی باشند، هوش مصنوعی نمیتواند به درستی دانش را استخراج، سازماندهی و ارائه کند.
همچنین پیادهسازی و نگهداری سامانههای هوش مصنوعی میتواند پرهزینه باشد. این هزینهها شامل خرید یا توسعه نرمافزارهای این سامانه، سختافزار مورد نیاز برای اجرای این نرمافزارها، آموزش کارکنان برای استفاده از این سامانهها و نگهداری و بهروزرسانی آنها میشود. با توجه به افزایش روزافزون استفاده از هوش مصنوعی، برخی از افراد ممکن است در برابر استفاده از آن مقاومت نشان دهند، به خصوص اگر فکر کنند که هوش مصنوعی جایگزین شغل آنها خواهد شد یا باعث تغییرات ناخواسته در روش کارشان میشود. این مقاومت میتواند منجر به عدم پذیرش این سامانهها و عدم استفاده مؤثر از آنها شود.
استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت دانش میتواند مسائل اخلاقی مانند حفظ حریم خصوصی دادهها، امنیت دادهها، شفافیت الگوریتمها و مسئولیتپذیری را ایجاد کند. سازمانها باید به این مسائل توجه کنند و راهکارهایی برای مدیریت آنها مانند رعایت حریم خصوصی دادهها یا شفافیت و مسئولیتپذیری ارائه دهند. یکپارچهسازی سامانههای هوش مصنوعی با سامانههای مدیریت دانش موجود میتواند چالشبرانگیز باشد. سامانههای مدیریت دانش معمولاً پیچیده هستند و ممکن است از فناوریها و استانداردهای مختلف استفاده کنند.
اطمینان از اینکه هوش مصنوعی میتوانند به طور مؤثر با این سامانهها تعامل داشته باشند و دادهها را به اشتراک بگذارند، میتواند زمانبر و پرهزینه باشد. بسیاری از مدلهای هوش مصنوعی، به ویژه مدلهای یادگیری عمیق، به عنوان «جعبه سیاه» شناخته میشوند، زیرا درک چگونگی رسیدن آنها به یک تصمیم خاص، دشوار است. در مدیریت دانش، این عدم تفسیرپذیری میتواند مشکلساز باشد، زیرا ممکن است کاربران نتوانند به توصیهها یا پیشبینیهای ارائه شده توسط این سامانهها اعتماد کنند.
هوش مصنوعی میتواند نقش مهمی در بهبود و تحول در مدیریت دانش ایفا کند.«سامانههای توصیهگر» با استفاده از تکنیکها و فرآیندهای متعدد خود کارایی، دقت و دسترسی به دانش را بهبود ببخشند و فرصتهای جدیدی برای نوآوری ایجاد کنند. با این حال، سازمانها باید به چالشهای مرتبط با استفاده از هوش مصنوعی توجه کنند و استراتژیهایی را برای مقابله با آنها تدوین کنند.
انتهای پیام
نظرات