ملینا شیرانی در گفتوگو با ایسنا با تأکید بر اهمیت شادی در سلامت روانی جامعه اظهار کرد: شادی یک انتخاب صرف نیست، بلکه یک نیاز بنیادی برای تضمین سلامت روان و تابآوری اجتماعی است.
وی افزود: شادی همانند غذا و خواب، برای زندگی ضروری است و نباید آن را صرفاً در قالب تفریحات گذرا تعبیر کرد.
این روانشناس بالینی ادامه داد: در بسیاری از جوامع پیشرفته، شادی جزء اصلی سیاستگذاریهای عمومی قرار گرفته است، اما در کشور ما شادی بیشتر به مناسبتها محدود شده و کمتر بهصورت روزمره تجربه میشود.
شیرانی با اشاره به اهمیت شادی پایدار بیان کرد: شادی واقعی، احساسی از امنیت روانی، رضایت زندگی و امید به آینده است.
وی افزود: اگر شادی را تنها به شکل سرگرمیهای کوتاهمدت ببینیم، نمیتوانیم انتظار نشاط واقعی در جامعه را داشته باشیم.
این روانشناس درباره موانع عمده شادی در ایران گفت: مهمترین مانع، فشارهای اقتصادی است؛ وقتی بخش عمده انرژی روانی مردم صرف تأمین نیازهای اولیه میشود، فرصتی برای شادی باقی نمیماند، همچنین کمبود فضاهای عمومی شاد مانند پارکها، رویدادهای فرهنگی و هنری، مانعی قابلتوجه است.
شیرانی فرهنگسازی ناکافی در مورد شادی را یکی دیگر از موانع دانست و افزود: در برخی گفتمانها شادی را بهنوعی رفتار بیاهمیت یا حتی ناپسند میدانند. این نگاه باید از پایه تغییر کند. رسانهها نیز نقش تعیینکنندهای دارند؛ تمرکز بر بحرانها و اخبار منفی، بهتدریج جامعه را به سمت ناامیدی میبرد.
وی درباره نقش فردی در تجربه شادی تأکید کرد: مردم میتوانند برای شادی خود تلاش کنند، اما در غیاب فضای عمومی سالم، این تلاشها اثرات موقتی خواهد داشت. شادی باید بهعنوان حق اجتماعی شناخته شود و در سیاستها لحاظ شود.
این روانشناس بالینی در ادامه درباره نسل جوان اظهار کرد: نسل جوان امروز شادی را در امکان خلق، خلاقیت و آزادی جستوجو میکنند. اگر این فضاها فراهم نشود، سرخوردگی گسترش مییابد و ممکن است به انزوا، مهاجرت یا رفتارهای پرخطر منجر شود.
شیرانی در پاسخ به اینکه نقش خانواده در ایجاد شادی چیست، گفت: خانواده اولین محیطی است که کودک مفهوم شادی را در آن میآموزد. خانوادهای که پر از تنش و بدون شوخطبعی باشد، فرزندی مضطرب میپرورد. در مقابل، خانوادهای که لحظات خنده و صمیمیت دارد، کودکی باروحیه سالمتر تربیت میکند.
وی با اشاره به نقش سیاستگذاران افزود: سیاستگذاران باید شادی را بهعنوان حق عمومی به رسمیت بشناسند. طراحی فضاهای شهری شاد، حمایت از هنر و موسیقی، آموزش مهارتهای زندگی در مدارس و تولید محتوای امیدبخش در رسانهها، بخشهایی از این اقدام است. شادی هزینه نیست؛ سرمایهگذاری برای کاهش آسیبهای اجتماعی است.
این روانشناس برای نمونه تجربه کشورهای دیگر را مطرح کرد: در بوتان، شاخص شادی ناخالص ملی مبنای سیاستها قرار گرفته است. در فنلاند نیز با سرمایهگذاری روی فضاهای عمومی و حمایت اجتماعی، مردم از سطح بالایی از رضایت زندگی برخوردارند. این کشورها ثابت کردهاند شادی قابلبرنامهریزی و ایجاد است.
شیرانی درباره پیوند شادی و سلامت روان گفت: افراد شاد کمتر در معرض افسردگی و اضطراب هستند، روابط اجتماعی بهتری دارند و بهرهوری کاری بیشتری دارند. شادی نوعی واکسن روانیست که جامعه را مقاومتر میکند.
وی در پایان تأکید کرد: اگر امروز برای ایجاد شادی سرمایهگذاری شود، فردا جامعه کمتر هزینههای درمانی، آسیبهای اجتماعی و فروپاشی سرمایه اجتماعی را خواهد پرداخت.
انتهای پیام
نظرات