محسن بابادی در گفت و گو با ایسنا، اظهار کرد: یکی از مهم ترین مباحث در ساختار یک باشگاه حرفهای، کمیته فنی است. کمیته فنی باید متشکل از افراد بادانش، باتجربه و نظریهپردازهایی باشد که سرد و گرم فوتبال را چشیده و به مباحث فنی، آنالیز، طراحی و علم تمرین و...متناسب با جدیدترین دستاوردهای فوتبال دنیا اشرافیت کافی و توانایی آن را داشته باشد که در شرایط بحرانی به باشگاه موردنظر کمک کنند.
او ادامه داد: متاسفانه در باشگاههای لیگ برتری ایران توجه خاصی به این موضوع مهم نشده و کمیته فنی یا مدیران فنی به صورت تشریفاتی و نمادین کنار تیمها هستند یا از خود اختیار نداشته یا دارای اختیاراتی بسیار محدود هستند. همچنین یا اینکه حیطه اختیاراتشان بیش از حد معمول و معقول بوده، به گونهای که در روند و چرخه تیم اختلال ایجاد کرده و مزاحم سرمربی و مسایل فنی تیم و باشگاه هستند.
یک کارشناس فوتبال عنوان کرد: به همین دلیل بیشتر باشگاههای ایرانی و مخصوصا سرمربیان، مدیر فنی یا کمیته فنی را قبول نداشته یا اگر هم بپذیرند چنین کمیته یا شخصی در این سمت کنار تیم باشد، سعی میکنند به صورت کاملا محدود و صرفا در حد یک حضور فیزیکی آن را قلمداد کرده و خود و تیم را از آن دور نگه دارند، چرا که طی سالیان اخیر در اثر ندانم کاری و عدم آگاهی نسبت به وظایف توسط آن کمیته یا مدیر فنی، موارد بسیار زیادی پیش آمده که دخالتهایی در کار فنی تیمها صورت پذیرفته و پس از مدتی مدیر فنی هوا و هوس و سودای سرمربیگری را در ذهن خود پرورانده یا به علت عدم تفاهم و نپذیرفتنش توسط سرمربی، به هر شکل ممکن دنبال تخریب یا برکناری وی بوده است.
او بیان کرد: در این میان تنها باشگاه متضرر خواهند؛ در حقیقت باشگاهی که کمیته فنی یا مدیر فنی را جهت اشرافیت نسبت به مسایل فنی و کمک در این خصوص استخدام کرده، همین کمیته یا مدیر بلای جانش یا سبب ایجاد تنشهای گسترده و چند دستگی در آن مجموعه شده است. پس میطلبد مدیران عامل و هیات مدیره باشگاهها در این خصوص اهتمام بیشتری ورزیده و از هر فردی به عنوان مدیر فنی استفاده نکنند. باید افراد زبده، مسلط به علم روز فوتبال، تحلیل، آنالیز و مشرف بر مسایل فنی ولو گمنام را استخدام کرده که عصای دست مربی بوده و بتوانند با وی تعامل کرده و در محیطی دوستانه به وی راهکار، مشاوره و کمک دهد نه سد راه وی و استخوانی در گلوی وی و باشگاه شوند که مربی دائما بترسد که آقابالاسر برایش گذاشتهاند و ترس از دست دادن موقعیتش را داشته باشد.
بابادی گفت: پس باید کمیته و مدیرفنی حدود و حیطه اختیارات فنی و روش تعامل با سرمربی را دانسته و بتواند در بزنگاه ها به وی کمک کند. در باشگاههای بزرگ فوتبال خوزستان همچون فولاد، استقلال خوزستان، نفت آبادان و مسجدسلیمان کمبود یک کمیته فنی مقتدر متشکل از افراد بادانش، فوتبال فهم و کارکشته به شدت احساس میشود. کسانی که اگر از نظر عملی در حد سرمربی نباشد، حداقل به لحاظ علمی و نظریهپردازی فوتبال یک سروگردن از وی بالاتر باشند.
او افزود: شاید اگر این باشگاهها طی این همه سال به جای تشکیل کمیتههای فنی تشریفاتی و کدخدامنشانه که هدف اصلیاش کنترل حواشی و جلوگیری از جنجال برخی فوتبالیها بوده، دنبال تشکیل کمیتههای فنی کارشناسانه و قوی به دور از این اسم و رسمها بودند، وضع فوتبال استان خوزستان این نمیشد که اکنون میبینیم. چه اشکالی دارد در کمیته فنی باشگاهها از افراد جوان و تحصیلکرده که مسلط به علوم فوتبالی هستند استفاده شود و صرفا دلخوش به اسامی چند دهه پیش که در فوتبال امروز دیگر جواب نمیدهند، نباشیم؟ البته احترام پیشکسوت و زحمتکشان چند دهه اخیر فوتبال همیشه واجب بوده و هست، اما باید از برخی از آنان در جای خود و دیگر مناصبی که میتوانند کمک موثرتری کنند مثل مشاور، سرپرست، کانون هواداران، تربیت و آموزش مربیان جوان، برگزاری کلاسهای آموزشی و آموزش به ردههای پایه استفاده شود. علم فوتبال به روز شده و لحظه به لحظه تغییر میکند و نباید عقبگرد داشت و باید رو به جلو حرکت کرد.
انتهای پیام
نظرات