به گزارش ایسنا، چند روز پیش «شی جینپینگ»، رئیس جمهور چین میزبان نشست رهبران سازمان همکاری شانگهای (SCO) بود که در آن علاوه بر رهبران اعضای سازمان، دیگر رهبرانی که به دنبال نزدیک شدن به آنها هستند، هم شرکت کردند.
«مایکل فرومن»، نماینده تجاری سابق ایالات متحده آمریکا و رئیس اندیشکده «شورای روابط خارجی» در تحلیلی نشست امسال رهبران سازمان همکاری شانگهای را که در روزهای ۹ و ۱۰ شهریور در شهر تیانجین برگزار شد را با توجه به حضور «نارندرا مودی»، نخست وزیر هند در کنار رهبران روسیه و چین در نشست، نشانه رقم خوردن یک ژئوپلتیک جدید به نفع مسکو و پکن دانسته است.
او در مقاله خود که در وبگاه این اندیشکده منتشر شد، نوشته است:
«سازمان همکاری شانگهای از زمان تأسیس آن در سال ۲۰۰۱ یک سازمان تأثیرگذار نبوده است. نشستهای این سازمان هم همچون نشستهای سازمان بریکس اغلب گردهمایی محور کشورهای ناراضی از غرب در سالنهایی بزرگ به نظر میرسیدند به این هدف که پیشرفت نمادینی در جهت تضعیف ارکان مختلف آنچه نظام بینالمللی تحت رهبری ایالات متحده بوده، رقم بزنند. نشست امسال این سازمان متفاوت بود و به نظر رسید گام بزرگی در نزدیک شدن شی جینپینگ و «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهور روسیه به نارندرا مودی، نخست وزیر هند برداشته شده است. این اگر که یک پیروزی معنادار نبوده باشد اما یک پیروزی نمادین بود و در حالی که آنها باید از ایالات متحده به خاطر انجام کارهای سخت و سنگین تشکر کنند، جای تعجب دارد.»
فرومن در ادامه با برشمردن تصمیمات دولت دوم ترامپ علیه هند که باعث رویگردانی دهلینو از واشنگتن شد، تصریح داشته است: «دردسر در ماه ژوئن شروع شد یعنی زمانی که "دونالد ترامپ"، رئیس جمهور آمریکا علنا و در یک گفتوگوی تلفنی مستقیم با مودی ادعا کرد شخصا واسطه آتشبس بین دهلی نو و اسلام آباد شده است. هند اما وجود هر گونه میانجی گری خارجی بین خود و همسایهاش را بارها رد کرده است. نارندرا مودی بر خلاف همتای پاکستانیاش هنوز ترامپ را به عنوان نامزد جایزه صلح نوبل معرفی نکرده است. در ادامه ترامپ چندی بعد دست به اعمال تعرفههای تنبیهی ثانویه ۵۰ درصدی علیه هند تحت عنوان مجازات این کشور به دلیل تداوم واردات نفت از روسیه زد در حالی که چین، ترکیه و دیگر کشورها اقدام به خرید حجم قابل توجهی از همان نفت از شرکتهای روسی میکنند. به وضوح رئیس جمهور آمریکا از این ناخرسند بود که هند محصولات نفتی پالایش شده روسیه را مجددا به اروپا و جاهای دیگر به منظور کسب سود سالم میفروشد در حالی که چین واردات نفت روسیه را به خاطر استفاده خودش افزایش میدهد.
این اقدامات بود که روابط آمریکا و هند را وارد یک سقوط آزاد دیپلماتیک کرد. اوج این ضربه زمانی بود که شی جینپینگ، مودی و پوتین چند روز پیش در شهر تیانجین به روی فرش قرمز راه رفتند، دستان همدیگر را گرفتند و به سمت دوربینها لبخند زدند. حتی شی جینپینگ به کنایه گفت: «زمان آن رسیده که اژدها و فیل با یکدیگر برقصند.»

باز شدن آغوش مودی به روی شی جینپینگ و گرمتر شدن روابط دهلینو و پکن بر خلاف تلاشهای چند دهه گذشته پنج رئیس جمهور ایالات متحده برای تبدیل کردن هند به یک شریک بلند مدت است؛ شریکی که قرار بود ایالات متحده با آن به منظور رقابت با ظرفیت صنعتی عظیم، مهارت فنی و توانمندیهای نظامی فزاینده چین همکاری داشته باشد.
نماینده تجاری اسبق ایالات متحده به تلاشهای چند دهه اخیر ایالات متحده آمریکا برای تقویت تعاملات و روابطش با هند اشاره کرده و تصریح میکند:
«ایجاد روابط قوی بین ایالات متحده و هند یکی از معدود اهداف سیاست خارجی پایدار و ۲ حزبی در آمریکا در عرض در سه دهه گذشته بوده است. من به یاد میآورم که سال ۲۰۰۸ اقدام «جورج دبلیو بوش»، رئیس جمهور وقت آمریکا و «مانموهان سینگ»، نخست وزیر وقت هند در امضای توافقنامه هستهای غیرنظامی ایالات متحده و هند شوک بزرگی را به وجود آورد. توافقی که در بر دارنده تفکیک تاسیسات هستهای غیرنظامی و نظامی هند، پایبندی به قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و از همه مهمتر، همکاری هستهای غیرنظامی بین این ۲ قدرت بود. در سالهای اخیر ایالات متحده همکاریهای قدرتمندی را نیز با هند در حوزههای دفاعی و فناوری به ویژه در حوزه هوش مصنوعی (AI) و هوافضا توسعه داده است؛ شراکتهایی که شامل ابتکار عمل ایالات متحده و هند در مورد فناوریهای حیاتی و نوظهور (i-CET) و همچنین ابتکار عمل اکوسیستم شتاب دفاعی هند و ایالات متحده (INDUS-X) میشوند.
و یک محور مهم اتحاد استراتژیک ۲ کشور، بلوک «گفتوگوی امنیتی چهارجانبه»، که بیشتر با نام «کوآد» (Quad) شناخته میشود، بوده است. این بلوک ائتلاف بین چهار کشور استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده است که کارش را با رایزنیهای کم سر و صدا شروع کرده و بعدا به سطح برگزاری رزمایشهای مشترک دریایی، اشتراکگذاری اطلاعات و هماهنگی در زمینه فناوریهای نوظهور رسید؛ همه این تعاملات با هدف مقابله با تهدید رو به رشد چین برای یک منطقه آزاد و باز هند-اقیانوسیه رخ میدادند. همانطور که «کرت ام. کمپبل»، معاون وزیر امور خارجه سابق و «جیک سالیوان»، مشاور سابق امنیت ملی دولت آمریکا در مقالهای جدید برای نشریه فارین افرز نوشتند روابط ایالات متحده و هند «یکی از درخشانترین نقاط حمایت ۲ حزبی در واشنگتن پر تفرقه که در آن کمبود هماهنگی بر سر اهداف بینالمللی وجود دارد، بوده است».

در وضعیت کنونی این ابتکارات احتمالا از رونق میافتند و هزینههای اعتماد در این رابطه ممکن است، بسیار بالا برود. هند کشوری مغرور است و ترامپ هم رئیس جمهوری مغرور. این ترکیب ایدهآلی نیست. ترامپ اخیرا در پستی در فضای مجازی نوشت: «به نظر میرسد که ما هند و روسیه را به چینِ عمیق و تاریک باختهایم. باشد که آنها آیندهای طولانی و مرفه با هم داشته باشند! اگرچه این اتفاق قطعا یک پسرفت است، اما ممکن است یک تغییر ژئوپلتیکی تکتونیکی و دائمی را رقم نزند. منافع ملی اساسی هر کشور ثابت میماند.»
نویسنده این مقاله در ادامه به گمانهزنی درباره روندهای احتمالی که هند در آینده در زمینه سیاست خارجی در پیش خواهد گرفت پرداخته و نوشته است:
«پس از اینجا به کجا میرویم؟ هند با این غریبه نبوده که ابرقدرتهای رقیب برای جلب نظرش و ترغیب کردنش به روابط نزدیک قدم جلو بگذارند. در طول جنگ سرد، این کشور مدعی پیشتازی در جنبش عدم تعهد، نه فقط محض خاطر بیطرفی بلکه با هدف کسب اهرم نفوذ بود. "جواهر لعل نهرو"، نخست وزیر سابق هند، زمانی گفته بود: "ما پیشنهاد میکنیم تا حد امکان از سیاست زور برآمده از گروههای ضد یکدیگر، که در گذشته منجر به جنگهای جهانی شده و ممکن است دوباره به فجایعی در مقیاسی حتی وسیعتر منجر شوند، دوری کنیم." به موجب این صحبتها هند تعهد خود را به چندگانگی ژئوپلتیکی اعلام و با دقت از آزادی مانور دهی خود حتی با وجود آنکه مسکو و واشنگتن برای امتیازگیری گرد هم جمع شده بودند، محافظت کرد. دکترین نهرو در بیشتر موارد کارآمد نشان داد. هند از نظام عدم اشاعه تسلیحات هستهای خارج شد، از درگیریهای پرهزینه اجتناب کرد و تقریباً پنجاه سال به طرز ماهرانهای در تعاملاتش بین اتحاد جماهیر شوروی سابق، چین و ایالات متحده تعادل برقرار کرد. گرایش به عدم تعهد هنوز به عنوان یک ساختار سیاسی در دهلی نو زنده و پویا است و ترامپ ممکن است بازگشت آن را تقویت کند. باید به یاد داشته باشیم که روند گرم شدن روابط ایالات متحده و هند در سه دهه گذشته، نشانه دور شدن هند به طرزی منحصر به فرد از راهبرد انزواطلبانهای بوده که در بیشتر دوران پس از جنگ جهانی دوم در پیش گرفت. "جایشانکار"، وزیر امور خارجه هند، اوایل سال ۲۰۲۵ به فایننشال تایمز به طعنه گفت: "من فکر میکنم فضایل نظم قدیمی تا حدودی اغراقآمیز هستند. هند چیزی بیش از تحول را که راحت و باثبات هم باشد، میخواهد. اما همچنین این رویکرد باید منعکسکننده جهان آنطور که اکنون هست باشد نه آنطور که در دوران پس از ۱۹۴۵ بود؛ زمانی که قوانین به نفع غرب سنگینی میکردند."»

نگارنده این مطلب در خاتمه نتیجهگیری میکند: «با محو شدن دوران تکقطبی گذشته، بندبازی هند بین چین، روسیه و ایالات متحده، دریچهای جالب به پویایی نظم آینده ارائه میدهد. مفاهیم دوقطبی و چندقطبی که اغلب پیشبینی میشود، برقرار شوند، نمیتوانند پیچیدگی و بیثباتی موجود در چشمانداز ژئوپلتیکی فعلی را به تصویر بکشند. قدرتهای نوظهور و متوسط، از جمله هند و کشورهای بزرگ خلیج فارس، ظرفیت و انگیزههای استراتژیک لازم برای مقاومت در برابر اجبار به انتخاب یک شریک یا شریکی دیگر را دارند. هند واقعاً نمونه بارز چندگانگی ژئوپلتیکی است. این دوران جدید کمتر با مفاهیم سنتی دوقطبی یا چندقطبی و بیشتر با چنددستگی و چندجانبهگرایی تعریف میشود: گروههای همپوشانی کننده کشورهای همفکر بر سر مجموعهای از موضوعات خاص – اعم از تجارت، فناوری یا امنیت - خارج از ساختار مجامع چندجانبه موجود با هم همکاری میکنند. آنچه باید دید این است که آیا این ائتلافهای جاهطلب پیرامون یا علیه ایالات متحده تشکیل خواهند شد یا خیر.»
انتهای پیام
نظرات