بهناز زال در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: مشاوره معمولاً برای مشکلاتی به کار میرود که مربوط به موقعیتهای کنونی افراد است اما زمانی که مسائل افراد ریشههای عمیقتر و سابقه طولانیتری داشته باشد و فرد سالها با آن درگیر بوده باشد، رواندرمانی ضرورت پیدا میکند.
وی افزود: تکنیکهای رواندرمانی عمدتاً زندگی فرد را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار میدهد و عوامل قدیمیتر و پیچیدهتر را هدف قرار میدهد.
زال ادامه داد: اگر بخواهیم به مهمترین مشکلات روانی که مردم امروز به خاطر آن به رواندرمانگر مراجعه میکنند اشاره کنیم، باید گفت اختلالات خلقی بهویژه افسردگی، بیشترین شیوع را دارد. همچنین اختلالات اضطرابی از جمله اضطراب فراگیر، فوبیاها و اضطراب اجتماعی از مشکلات شایع هستند؛ چراکه قرن حاضر را «قرن استرس» مینامند.
این روانشناس خانواده با بیان اینکه مسائل بینفردی نیز بسیار رایج است، تصریح کرد: عمدهترین این مسائل، مشکلات بین زوجین و روابط همسران است که مراجعه زیادی به رواندرمانگران را در پی دارد. علاوه بر این، مسائل موقعیتی مانند مشاوره پیش از ازدواج، تربیت فرزند و فرزندپروری از جمله موضوعاتی است که افراد را به روانشناسان میکشاند.
وی در پاسخ به این سؤال که رواندرمانی چگونه به بهبود کیفیت زندگی کمک میکند، گفت: جسم و روان به شدت با یکدیگر مرتبط هستند و آسیبهای جسمی بر روان افراد تأثیر میگذارد و بالعکس. بسیاری از بیماریهای جسمی امروز، منشأ روانتنی دارند و تحت تأثیر فشارهای روانی و استرسهای شدید بروز میکنند. بنابراین هرچه فرد از سلامت روان بیشتری برخوردار باشد، سلامت جسمی بالاتری نیز خواهد داشت.
زال خاطرنشان کرد: اختلالات روانی و مشکلات بینفردی کل زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد و مانع ایفای نقش مناسب در خانواده، اجتماع و محیط کار میشود. رواندرمانی با افزایش سلامت روان کمک میکند فرد تصمیمهای سالمتر و دقیقتری بگیرد و نقشهای خود را بهدرستی ایفا کند.
وی با اشاره به رویکردهای مختلف رواندرمانی تصریح کرد: بسیاری از مشکلات ما از باورها و تفکرات نادرست نشأت میگیرد. بنابراین اصلاح شناختها و باورهای غیرمنطقی یکی از مؤثرترین شیوههای رواندرمانی است. در کنار آن، تکنیک «ذهنآگاهی» نیز که به آگاهی فرد از افکار، هیجانات و رفتارهای خود کمک میکند، بسیار کاربردی است.
زال گفت: پذیرش مشکل و انعطافپذیری در مواجهه با آن، بخش مهمی از فرایند درمان است و هرچه فرد زودتر به رواندرمانگر مراجعه کند، روند درمان کوتاهتر و اثربخشتر خواهد بود. در مقابل، تأخیر در مراجعه، موجب پیچیدهتر شدن مشکل و افزایش مدت زمان رواندرمانی میشود.
وی با بیان اینکه شاخص مهم برای مراجعه به رواندرمانگر، زمانی است که مشکل روند طبیعی زندگی فرد را مختل کند، ادامه داد: اختلال در عملکرد فردی، خانوادگی، شغلی و اجتماعی از جمله معیارهایی است که نشان میدهد فرد نیازمند مراجعه به رواندرمانگر است.
این روانشناس خانواده افزود: گاهی افراد خود متوجه تغییرات رفتاری و خلقی نمیشوند و بازخورد اطرافیان مانند «تو تغییر کردی» یا «دیگر آن آدم سابق نیستی» میتواند زنگ هشداری برای مراجعه به رواندرمانگر باشد.
وی تأکید کرد: مراجعه به موقع به رواندرمانگر مانع پیچیدهتر شدن مشکلات و درگیر شدن سایر حوزههای زندگی میشود و به افراد کمک میکند از زندگی لذت بیشتری ببرند و تصمیمهای درستتری بگیرند.
انتهای پیام
نظرات