مدارس، محیط کلیدی برای برنامههای ارتقای سلامت هستند؛ نوآوریهای انجام شده در سیستم مدرسه، این مزیت را دارند که جمعیتهای بزرگ و متنوعی را پوشش دهند و امکان ارائه راهبردهای بهداشت عمومی جهانی و عادلانه را به کودکان فراهم کنند، به همین دلیل، مداخلات تغذیهای فراوانی در محیط مدرسه انجام شده است.
بسیاری از بررسیهای منظم، اثربخشی مداخلات مدرسهمحور را با هدف افزایش مصرف میوه و سبزیجات در بین کودکان ارزیابی کردهاند. اگرچه مداخلات مدرسهمحور فرصتی ایدهآل برای آموزش و حمایت از جذب فعالیتهای ارتقادهنده سلامت کودکان ارائه میدهند، اما تحقیقات، در بهترین حالت، افزایش اندک تا متوسط در مصرف ترکیبی میوه و سبزیجات را نشان دادهاند. با توجه به اینکه مصرف میوه و سبزیجات کودکان همچنان کمتر از حد مطلوب است، تحقیقات بیشتری برای شناسایی راهبردهای جدید و موثر برای بهبود مصرف در این گروه مورد نیاز است.
استدلال شده است که میتوان از مضامین پایداری زیستمحیطی برای پشتیبانی از آموزش تغذیه در چارچوب مدرسه استفاده کرد. علاوه بر این، نیاز مبرمی به شناسایی و اجرای راهبردهایی برای ترویج و حمایت از رژیمهای غذایی سالم و پایدار از نظر زیستمحیطی وجود دارد.
یکی از راههای کاهش اثرات زیستمحیطی رژیم غذایی، تشویق به مصرف بیشتر میوه و سبزیجات است، زیرا آنها اغلب در مقایسه با گوشت یا غذاهای فوق فرآوری شده، کمتر در اثرات زیستمحیطی مرتبط با رژیم غذایی نقش دارند. بنابراین، پیامهای پایداری زیستمحیطی، هنگامی که به مداخلات تغذیهای اضافه میشوند، میتوانند انگیزهای برای پذیرش شیوههای غذایی توصیهشده سالم و پایدار فراهم کنند.
نوآوریهای غذایی پایدار از نظر زیستمحیطی در برخی کشورها مورد توجه قرار گرفته و با مداخلات آموزش تغذیه در مدارس همراه بوده است. طبق نتایج تحقیق اخیر، اقدامات سیاست جهانی برای ترویج شیوههای مرتبط با رژیم غذایی سالم و پایدار در محیط مدرسه شامل موارد تغذیه، سلامت و باغبانی، یادگیری عملی از تولیدکنندگان و پردازشگران محلی، کاهش ضایعات مواد غذایی است.
نتایج تحقیقات اخیر همچنین نشان داد، شیوههایی که مصرف مواد غذایی را بهعنوان بخشی از رژیم غذایی سالم و پایدار امکانپذیر میکنند، شامل موارد زیر میشوند، اما محدود به این موارد نیستند.
(۱) انتخاب غذاهایی که با استفاده از تولید پایدار مواد غذایی پرورش یافتهاند،
(۲) تقویت سیستمهای غذایی محلی با ارتباط با تولیدکنندگان اولیه،
(۳) خوردن غذاهای موجود در محل،
(۴) افزایش مصرف غذاهای گیاهی،
(۵) تهیه وعدههای غذایی خانگی که با دیگران به اشتراک گذاشته میشوند و
(۶) اتخاذ راهبردهای به حداقل رساندن ضایعات مواد غذایی.
این شیوههای مرتبط با رژیم غذایی پایدار برای شناسایی اجزای پایداری زیستمحیطی برای گنجاندن در این بررسی استفاده شدند. تا به امروز، هیچ بررسی، شواهدی مربوط به برنامههای آموزش تغذیه در مدارس که شامل مولفههای پایداری زیستمحیطی هستند را برای ارزیابی اینکه آیا مصرف میوه و سبزیجات را در بین کودکان در سن مدرسه افزایش میدهند یا خیر، گردآوری نکرده است. این بررسی نظاممند با اهداف زیر انجام شد:
(۱) شناسایی و توصیف مولفههای برنامههای آموزش تغذیه در مدارس که شامل آموزش پایداری زیستمحیطی و یا فعالیتهای طراحیشده برای ترویج مصرف میوه و سبزیجات در کودکان (۵ تا ۱۲ سال) بودند.
(۲) بررسی اینکه آیا این برنامهها مصرف و یا تنوع میوه و سبزیجات را بهبود بخشیدهاند.
(۳) توصیف مولفههای برنامههایی که افزایش قابل توجهی در نتایج مورد نظر ایجاد کردهاند.
نتایج
فقط هشت مورد از ۱۸ تحقیق، افزایش قابل توجهی در نتایج مورد نظر گزارش کردند. هشت تحقیق افزایش قابلتوجهی در مصرف میوه و سبزیجات و یا انواع آنها را گزارش کردند. برنامههایی که شامل اجزای تجربی پایداری زیستمحیطی (مانند باغبانی، چشیدن میوه و سبزیجات و فعالیتهای آشپزی) بودند و با چارچوب نظری پشتیبانی میشدند، نسبت به تحقیقاتی که هیچ اثری را گزارش نکردند، بیشتر احتمال گزارش نتایج قابل توجه را داشتند.
در مجموع، این تحقیقات افزایش قابل توجهی در مصرف میوه و یا سبزیجات و یا انواع مختلف آنها گزارش کردهاند که میزان این اثرات در نیمی از این تحقیقات اندک بوده است، در حالی که نیمی دیگر افزایش بیشتری در حد حداقل نصف وعده را گزارش کردهاند. افزایش روزانه ۰.۵ وعده میوه (۷۵ گرم) و سبزیجات (۳۷.۵ گرم) پیش از این معنادار تلقی شده است، با توجه به اینکه حتی افزایش اندک در مصرف ترکیبی میوه و سبزیجات، مانند ۵۰ گرم در روز، میتواند بهطور بالقوه از ابتلا به برخی بیماریهای غیرواگیر جلوگیری کند.
پیامدها
سایت ساینس دیرکت گزارش کرد، این بررسی بر مزایای برنامههای آموزش تغذیه مدرسهمحور تاکید کرد که اجزای تجربی پایداری زیستمحیطی را در بر میگیرند. این یافتهها میتواند از محققان آینده در طراحی راهبردهایی برای بهبود مصرف میوه و سبزیجات کودکان با گنجاندن اجزای تجربی پایداری زیستمحیطی در برنامههای تغذیهای پشتیبانی کند. علاوه بر این، انجام ارزیابیهای فرآیند برای جمعآوری نظرات معلمان برای غلبه بر موانع اجرایی مشترک، انجام ارزیابیهای پیگیری طولانیمدت برای نظارت بر تغییرات رفتاری در طول زمان و اجرای سیاستهای مدرسه برای حمایت از این برنامهها نیز میتواند مفید باشد.
نتایج این تحقیق در مجله «آموزش و رفتار تغذیهای» (Journal of Nutrition Education and Behavior) منتشر شده است.
انتهای پیام
نظرات