نقالی به واسطه زیباییهای زبانی و قدرت بیان هنری، به یک تجربه جمعی و فرهنگی تبدیل شده است که در آن، قصهها و افسانهها با لحن و احساس خاصی روایت میشوند.
در عصری که تکنولوژی و رسانههای جدید به طور فزایندهای در زندگی روزمره ما حضور دارند، نقالی همچنان میتواند به عنوان یک پل ارتباطی میان نسلها عمل کند و فرهنگ غنی ایرانی را به نسلهای جوانتر منتقل نماید. این هنر، با نگاهی به تاریخ و هویت فرهنگی، میتواند به ما یادآوری کند که چگونه داستانها میتوانند به ما الهام بخشند و درک ما را از انسانیت و زندگی عمیقتر کنند.
حامد خاتمیپور، کارشناس ادبیات با اشاره به ریشههای عمیق نقالی در تاریخ ایران گفت: این هنر به دورانهای کهن باز میگردد، زمانی که افراد با استعداد و خوشصدا به روایت داستانها، جنگها و حماسهها پرداخته و آنها را به شیوهای جذاب به سمع و نظر مردم میرساندند.
وی با بیان اینکه نقالی در واقع یک حرفه هنری است که با تخیل و خلاقیت، رویدادهای تاریخی را به تصویر میکشد، اظهار کرد: نقالی نه تنها یک هنر نمایشی است، بلکه به نوعی آینهای از فرهنگ و تاریخ یک ملت محسوب میشود.
خاتمیپور با اشاره به نقش شاه اسماعیل صفوی در ترویج این هنر، بیان کرد: شاه اسماعیل یکی از نخستین حامیان نقالی بود که این هنر را به عنوان ابزاری برای مداحی اهلبیت استفاده کرد و به گسترش آن در جامعه کمک کرد. از آن زمان، نقالی به عنوان بخشی از فرهنگ شفاهی مردم ریشه دواند.
وی همچنین به تأثیرات عمیق نقالی بر ادبیات و داستانپردازی در ایران اشاره و اظهار کرد: در قرن نهم هجری، حسین واعظ کاشفی با نگارش «فتوتنامه سلطانی» به بررسی شرایط اجرا، مکان و ساخت نقالی پرداخت و به بسیاری از ابهامات این هنر پاسخ داد. این اثر به عنوان یک منبع معتبر در تاریخ نقالی شناخته میشود و اهمیت این هنر در آن زمان را نشان میدهد.
این کارشناس ادبیات ادامه داد: نقالی میتواند شامل موضوعات مذهبی، تاریخی، اسطورهای و غنایی باشد. هر یک از این دستهها ویژگیهای خاص خود را دارند و نقالان با توجه به نوع داستان و مخاطب، روایتهای خود را تنظیم میکنند. این تنوع در موضوعات، نقالی را به یک هنر چند وجهی تبدیل کرده که میتواند به انتقال ارزشهای فرهنگی و اجتماعی کمک کند.
وی در ادامه به نقلهای غنایی به عنوان یکی از مهمترین انواع نقالی اشاره و تصریح کرد: این نوع نقلها در تمامی نواحی ایران یافت میشوند و بر اساس فرهنگ و فولکلور هر منطقه شکل میگیرند. در این داستانها، عاشق و معشوق به عنوان شخصیتهای اصلی حضور دارند و ناملایمات و چالشهایی که عاشق در راه رسیدن به معشوق با آن مواجه میشود، درام داستان را شکل میدهد.
این پژوهشگر ادبیات همچنین در خصوص تأثیر نقالی بر فرهنگ و هویت ملی گفت: نقالی به عنوان یک هنر نمایشی، نه تنها داستانها را روایت میکند، بلکه ارزشها و آموزههای اخلاقی را نیز به مخاطبان منتقل میکند. این هنر میتواند به تقویت هویت فرهنگی و اجتماعی جامعه کمک کند و نسلهای آینده را با تاریخ و فرهنگ خود آشنا سازد.
وی در ادامه با ابراز نگرانی از وضعیت کنونی این هنر افزود: با وجود اینکه نقالی ایرانی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده، اما امروزه به حاشیه رانده شده و نیازمند توجه بیشتری است. این هنر کهن و ارزشمند به دلیل بیتوجهی و عدم حمایتهای لازم، در معرض فراموشی قرار دارد.
خاتمیپور همچنین بر اهمیت برگزاری مراسم و مناسبتها به منظور ترویج نقالی تأکید و خاطرنشان کرد: اگر مسئولین به این هنر توجه کنند، میتوان با کمترین امکانات و بودجه، ارزشهای حماسی، پندیات و اخلاقیات را از طریق این شیوه هنری جذاب به مخاطبان عرضه کرد و از فراموشی آن جلوگیری کرد.
وی درخصوص ویژگیهای اجرا و تکنیکهای نقالی تصریح کرد: نقالان باید به فنون مختلفی از جمله شمشیربازی، نبرد و آیینهای پهلوانی تسلط داشته باشند تا بتوانند داستانها را به شکلی جذاب و تأثیرگذار روایت کنند. آنها همچنین باید با موسیقی و لحنهای مختلف آشنا باشند تا بتوانند احساسات و حالتهای مختلف شخصیتها را به مخاطبان منتقل کنند.
این پژوهشگر ادبیات با اشاره به نقش ابزارهای خاص نقالی افزود: نقالان با استفاده از ابزارهایی مانند عصا و دیگر وسایل میتوانند به شیوهای هنرمندانه داستانها را به تصویر بکشند. این ابزارها به نقالان کمک میکند تا به تماشاگران احساس واقعیتری از داستانها بدهند و شکوه یک نمایش را به تصویر بکشند.
نقالی یک هنر زنده و تأثیرگذار
وی در ادامه درخصوص اهمیت حفظ و ترویج نقالی به عنوان یک هنر زنده و تأثیرگذار بیان کرد: امیدواریم با همکاری و همت جمعی، نقالی به جایگاه شایسته خود در فرهنگ ایرانی بازگردد و به نسلهای آینده منتقل شود.
خاتمیپور همچنین به ضرورت آموزش نقالی به جوانان و نسلهای آینده اشاره و اظهار کرد: آموزش این هنر به جوانان نه تنها به حفظ آن کمک میکند، بلکه میتواند به رشد و شکوفایی فرهنگ و هنر در جامعه منجر شود. ما باید زمینههای لازم را برای آموزش نقالی فراهم کنیم و جوانان را تشویق به یادگیری این هنر کنیم.
وی با تأکید بر نقش نقالی در ترویج فرهنگ و هویت ملی، بیان کرد: این هنر میتواند به عنوان یک وسیله برای انتقال تاریخ و فرهنگ ایرانی به نسلهای آینده عمل کند.
وی خاطرنشان کرد: نقالی نه تنها یک هنر نمایشی است، بلکه یک گنجینه فرهنگی است که باید از آن به خوبی محافظت و نگهداری شود.
در مجموع، نقالی به عنوان یک هنر با ارزش فرهنگی و تاریخی، نیازمند توجه و حمایت بیشتری است تا به نسلهای آینده منتقل و از فراموشی آن جلوگیری شود. این هنر میتواند به عنوان یک ابزار مهم برای تقویت هویت فرهنگی و اجتماعی جامعه عمل کند و به ترویج ارزشهای انسانی و اخلاقی کمک کند.
محمد ناصری پژوهشگر آئینی نیز به اهمیت همکاری میان نهادهای فرهنگی و هنری اشاره کرد و گفت: توسعه و ترویج نقالی نیازمند همکاریهای بینسازمانی و بیننهادی است. باید از ظرفیتهای موجود در دانشگاهها، مراکز فرهنگی و هنری برای آموزش و پرورش نقالان جدید بهرهبرداری شود.
وی افزود: همچنین، برگزاری جشنوارهها و مسابقات نقالی میتواند به شناساندن این هنر به عموم و جذب جوانان به آن کمک کند.
ناصری درخصوص تأثیر نقالی بر ایجاد ارتباطات اجتماعی و فرهنگی بیان کرد: نقالی به عنوان یک هنر جمعی، میتواند به ایجاد ارتباطات اجتماعی و فرهنگی میان افراد و اقوام مختلف کمک کند. این هنر با ایجاد فضایی برای تعامل و تبادل نظر، میتواند به تقویت همبستگی اجتماعی و فرهنگی جامعه منجر شود.
وی با بیان اینکه هنر نقالی یکی از ارکان فرهنگی و هنری غنی است که در مناطق مختلف کشور، به ویژه در خراسان رضوی، با ویژگیها و ظرافتهای خاص خود به اجرا درمیآید، گفت: در خراسان رضوی، این هنر با ویژگیهای خاص منطقهای و فرهنگی خود همراه است. نقالان این خطه، داستانهایی را روایت میکنند که به تاریخ و فرهنگ محلی و ملی مرتبط است و در این راستا، شخصیتهای بزرگی چون فردوسی و داستانهای شاهنامه را زنده نگه میدارند.
هنر نقالی نه تنها یک هنر نمایشی، بلکه یک گنجینه فرهنگی است که باید از آن به خوبی محافظت و نگهداری شود. این هنر با ویژگیهای خاص خود در خراسان رضوی، همچنان به عنوان یک عنصر مهم در فرهنگ ایرانی باقی مانده و میتواند به عنوان ابزاری برای انتقال تاریخ و فرهنگ به نسلهای آینده عمل کند. امید است که با همت جمعی و حمایتهای لازم، نقالی به جایگاه شایسته خود در جامعه بازگردد و به عنوان یک میراث فرهنگی ارزشمند به نسلهای آینده منتقل شود.
انتهای پیام
نظرات