خیانت و عدم تعهد زناشویی، مشکلات اقتصادی، عدم مهارت حل مسئله، بیماریهای جسمی و روحی طرفین، اختلافات فرهنگی و سنی، انتظارات نابهجا و... از عوامل اصلی طلاق هستند.
پیش از این نقش عوامل مهارت حل مسئله، مشکلات اقتصادی و اختلافات فرهنگی در طلاق بررسی شد؛ در این بخش و در ادامه بررسی عوامل موثر در طلاق، به نقش خیانت در طلاق پرداخته شده است.
خیانت و عدم تعهد زناشویی؛ دومین عامل طلاق در کشور
به باور مردم و بنا به گفته روانشناسان خیانت و عدم تعهد زناشویی پس از نارضایتی جنسی دومین عامل طلاق در کشور محسوب میشود؛ برای اندیشمندان حوزه روانشناسی و افرادی که به مبحث خانواده میاندیشند، همیشه این پرسش مطرح بوده است که علل وقوع و گسترش این پدیده در جامعه چیست و چگونه میتوان برای کمک به سلامت روحی جامعه از وقوع چنین امری جلوگیری به عمل آورد.
در بحث درباره مسئله خیانت نخستین سوالی که ذهن را مشغول میکند، بررسی علل این موضوع و در وهله دوم پرسش آن است که آیا میتوان بعد از وقوع چنین امری به ترمیم صمیمیت جنسی اقدام کرد و این اصولا امری عقلایی است یا خیر؟.
امیررضا خرمروز، یک روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با ایسنا درباره تاثیر خیانت بر افزایش طلاق اظهار کرد: در بحث اختلافات زناشویی چیزی که بیشترین بحث و گفتوگو در مورد آن وجود دارد که شامل بیشترین اختلاف زن و شوهر با یکدیگر میشود، بحث عدم گفتوگوی سازنده است که سبب بیشتر شدن اختلافات و درگیریها میشود.
لزوم گفتوگوی سازنده در پیشگیری از اختلافات زناشویی
وی با بیان اینکه زوجین در ابتدای رابطه هیچ شناختی از هم ندارند و این سبب گسترش اختلافات میشود، تصریح کرد: این اختلافات میتواند شامل مواردی همچون شخصیت، قومیت و فرهنگ متفاوت باشد و این کاملا طبیعی است که این اختلافات وجود داشته باشد اما چیزی که از همه مهمتر است گفتوگوی سازنده است و زوجین باید درباره اختلافات خود با هم صحبت کنند؛ چراکه قهر و سکوت سبب شدت و ادامهدار شدن بحث میشود و همچنین بر عمق مسئله میافزاید.
این روانشناس در خصوص مسئله خیانت، بیان کرد: خیانت به معنای واقعی، عدم تعهد زوجین است که این عدم تعهد فقط به معنای برقراری رابطه جنسی با شخص دیگری نیست و حتی شامل پیام دادن ساده، شوخی کردن در فضای مجازی و انتشار عکس خصوصی برهنه نیز میشود؛ این تعهد شامل مرزهایی است که باید در زندگی زناشویی رعایت شود و این انجام نمیگیرد.
خرمروز درباره عوامل اصلی طلاق، خاطرنشان کرد: بیشترین عوامل طلاق به اختلافات طبقاتی، عوامل اقتصادی، انتظارات بیجا و غیرواقعبینانه و ... میشود؛ البته با وضعیت اقتصادی فعلی در مواردی، انتظارات معقولانه نیز برطرف نمیشود و متاسفانه عدم درک زوجین نسبت به هم سبب افزایش طلاق میشود.
وی ادامه داد: این مسئله میتواند یکی از ریشههای خیانت باشد؛ البته چیزی تحت این عنوان که پروندههای طلاق با موضوع خیانت بسیار فراوان باشد، دیده نمیشود و همین عوامل یادشده به عدم تعهد منجر میشود.
گول فانتزیهای شبکههای اجتماعی را نخوریم
این مشاور خانواده شبکههای مجازی را که یکی از عوامل اثرگذار خیانت در جامعه دانست و اضافه کرد: شبکههای مجازی توقعات فرد را نسبت به زندگی زناشویی بالا میبرند؛ چراکه چیزی که در فضای مجازی مشاهده میشود، زندگی واقعی نیست بلکه زندگی مجازی است که این نوع از زندگی بسیاری را تحت تأثیر قرار میدهد و این سبب مقایسه و سپس خیانت میشود؛ بنابراین نباید گول زندگی در فضای مجازی را بخوریم.
این مشاور خانواده در خصوص تبعات خیانت بر فرد قربانی، بیان کرد: فردی که خیانت میبیند دو راه دارد و این شامل تمام کردن رابطه و یا اعتماد دوباره است. اگر قرار باشد دوباره اعتماد کند باید فاکتورهای اعتمادسازی وجود داشته باشد و این نیازمند تلاش دو طرفه است. فردی که خیانت میبیند اعتماد به نفسش زیر سؤال میرود و این باز هم به گفتوگوی سازنده برای حل مشکلات برمیگردد.
وی ادامه داد: زمانی که گفتوگویی وجود ندارد نهایتا اختلافات عمیقتر میشود و خیانت شکل میگیرد و فرد خیانتدیده اعتمادبهنفس خود را به کلی از دست میدهد و خود را لایق این مسئله میپندارد. آسیبهای خیانت تا همیشه با فرد باقی است و ممکن است فرد کمکم دچار شکاکیت شود و طرف مقابل به راحتی نمیتواند اعتماد قربانی را به دست بیاورد اگر چه این از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
تنها در صورتی که فرد قربانی بخواهد، بازگشت به زندگی را توصیه میکنیم
خرمروز با تاکید بر اینکه فرد قربانیای که دچار شکاکیت باشد، هرگز نمیتواند مانند گذشته عمل کند، بیان کرد: فردی که زمینه شکاکیت داشته باشد و خیانت ببیند به راحتی نمیتواند این قضیه را هضم کند و زوجین موقع خیانت به شدت احساسات سرکوبکنندهای نسبت به هم دارند و ممکن است برخی افراد قربانی به طرف مقابل خیانت کنند و این کاملا اشتباه است.
وی تاکید کرد: تنها در صورتی به فرد خیانتدیده بازگشت به زندگی را توصیه میکنیم که خود فرد بخواهد و این مسئله نباید به خاطر فرزند و یا خویشان و یا دیدگاه سایرین باشد. ارزشمندی فرد این جا باید حفظ شود و نباید فرد را قربانی افراد و یا دیدگاههای غلط اجتماعی نماییم؛ قطعا فردی که نمیتواند این مسئله را هضم کند باید طلاق بگیرد، چراکه تاثیرات منفی طلاق به مراتب کمتر از ماندن در رابطه و طلاق عاطفی است.
کمبودهای اخلاقی و کمکاریهای همسر از دلایل اصلی خیانت در جامعه
در ادامه حجتالاسلام و المسلمین علی اکبر اسکندری در خصوص پیامدهای مسئله خیانت در جامعه اظهار کرد: شکلگیری الگوسازی غلط از پدیده خیانت در جامعه از مضرات افزایش این مسئله است که لزوم بازبینی سیاستها در کنترل فضای مجازی را یادآوری میکند.
وی با اشاره به دلایل شکلگیری خیانت در خانواده، افزود: هر دو مورد کمبودهای اخلاقی و روحی افراد و هم کمکاریهای همسر سبب ایجاد خیانت در خانواده میشود؛ البته کمبود معنویت نیز یکی از دلایلی است که به این مسئله دامن میزند، چراکه معمولا افرادی که در زندگی دچار کمبود معنویت هستند دچار مشکلات روحی و روانی میشوند و این خود عاملی برای خیانت و یا طلاق در خانواده خواهد شد که در اصل ریشه آن به دوری از خداوند و کمبود معنویت برمیگردد.
این کارشناس خانواده، در خصوص اهمیت ترمیم روابط بعد از تنش در خانواده، بیان کرد: اگر زن و شوهری زندگی خویش را بخواهند و معقول رفتار کنند و ریشه خانوادگی داشته و یا قصد جبران اشتباهات گذشته خویش را داشته باشند صد درصد با وجود تمام مشکلات و تنشها و یا مسئله خیانت، میتوانند روابط خود را ترمیم و از سر بگیرند؛ چراکه انسان موجودی مختار است.
وی ادامه داد: اگر شخصی درگیر هوا و هوس نباشد و زندگی خود را دوست داشته باشد با اندکی عقبنشینی از خواستهها، قطعا میتواند زندگی خود را تغییر دهد؛ اما در غیر این صورت و تشدید بداخلاقیها و کمبودهای روحی و روانی عکس این مسئله اتفاق میافتد و قابلیت اصلاح برای طرفین از بین میرود و تمام این موارد به همت و اراده افراد برمیگردد.
اسکندری با تاکید بر اهمیت مشاوره در ترمیم روابط بعد از خیانت، تصریح کرد: افرادی که مورد خیانت قرار میگیرند چنانچه قصد بازگشت به زندگی را داشته باشند نیاز به چند مشاور قوی دارند. نقش مشاوره در این زمینه بسیار برجسته است اما متاسفانه برخی از افراد هرگز به مشاور مراجعه نمیکنند و اصولا مشاور را قبول ندارند و این سبب میشود که زندگی آنها قابل اصلاح نباشد.
خیانت به فرد، فرزندان و جامعه آسیب میزند
وی در خصوص پیامدهای مسئله خیانت بر روان زوجین، بیان کرد: مسئله خیانت پیامدهای خطرناکی برای فرد، فرزندان فرد و جامعه دارد. بعد از این موضوع افراد دچار خستگی و سرخوردگی میشوند، احساس شکست و نابودی میکنند و حاضر نیستند دیگر چیزی را تجربه کنند. فرزندان افراد نیز دچار کمبودهای روحی و روانی و یا حتی مشکلات معنوی میشوند.
به طور کلی صمیمیت جنسی میان زن و شوهر قطعا یکی از فاکتورهای مهم در زندگی مشترک است که اگر کم شود و افراد به ارزشهای اخلاقی نیز پایبند نباشند میتواند به آسانی سبب وقوع پدیده خیانت شود؛ مسئلهای که بعید است اگر اتفاق بیفتد زوجین بتوانند دوباره روابط خود را ترمیم کنند.
با تمام این مباحث چنانچه اصل اختیار انسان و باورمندی به تغییر را تصدیق کنیم، میتوانیم معترف شویم که حتی با وجود شرایط سخت خانوادگی باز هم میتوان به ترمیم روابط عاطفی و جنسی با تلاشهای مکرر کمک کرد.
انتهای پیام
نظرات