مسعود سپهوندی درباره جایگاه حافظ و تأثیر شعر او بر ادبیات ایران و جهان در گفتوگو با ایسنا بیان کرد: حافظ، شاعر غزل و حکمت است که در هر بیتش عشق و و رندی و عرفان، زمین و آسمان و طرب و تأمل در هم میآمیزند.
وی ادامه داد: او سخن را به هنر تبدیل کرده و معنا را در موسیقی واژهها میرقصاند. در دیوان او، هر غزل دری است به جهان خیال و حقیقت، جایی که راز زندگی و شور هستی با ظرافتی بیهمتا همنوا میشوند.
سپهوندی در خصوص اینکه آیا میتوان گفت که تأثیر ادبیات ایران بر شاعران غربی محدود به حافظ بوده است یا گستره وسیعتری دارد؟ اظهار کرد: قطعاً گستره وسیعتری دارد و نه تنها گوته، بلکه بسیاری از شاعران و نویسندگان اروپایی در طول تاریخ تحت تأثیر ادبیات ایران قرار گرفتهاند. این تأثیر تنها به غزل یا شعر محدود نمیشود.
این دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی خرمآباد افزود: حتی آثار داستانی که امروزه در غرب مخاطبان زیادی دارد، برگرفته از شیوهها و مضامین ادبیات کلاسیک ایران است. به عبارت دیگر، بسیاری از آموزهها و فنون ادبی که امروز در جهان ادبیات مدرن مشاهده میکنیم، ریشه در تاریخ ادبیات ایران دارند.
وی در پاسخ به اینکه درباره حافظ، نظرات پژوهشگران بسیار متنوع است و شما چه ویژگی بارزی را در نگاه حافظ به هستی و عشق میبینید، گفت: نکته مهم این است که حافظ توانسته میراث شاعران پیش از خود را با خرد و بصیرت جمع کند. او نه تنها از قرآن و مفاهیم دینی اثر پذیرفته، بلکه سنتهای باستانی و اسلامی ایران را با عرفان، فلسفه و کلام تلفیق کرده است.
دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی خرمآباد بیان کرد: به همین دلیل است که غزلهای او معناً مستقل دارند و در عین حال با موسیقی و بدیع لفظی زبان فارسی پیوند خوردهاند. حافظ از شاعرانی مانند فردوسی، خیام، سنایی، عراقی، عطار و مولوی تأثیر گرفته و پژوهشها نشان میدهد که بیش از ۲۵ شاعر در شکلگیری سبک او مؤثر بودهاند، چه در جنبههای لفظی و چه محتوایی.
برخی منتقدان معتقدند که حافظ در دستانداز تفسیرهای متضاد قرار گرفته است که سپهوندی این موضوع را تایید کرد و گفت: بله، این مسئله قابل توجه است. حافظ همواره مورد مصادره گروهها و دیدگاههای مختلف قرار گرفته، عدهای میخواهند او را تنها بر اساس فلسفه غرب یا مذهب خاصی تفسیر کنند، در حالی که حافظ نگاه جامع و زیباشناختی به جهان دارد. نگاه او فرقهای نیست و شعرش با جریانهای اجتماعی و معنوی زمانه در تعامل است.
وی در رابطه با ویژگی برجسته غزلهای حافظ در مقایسه با شاعران پیشین ادامه داد: در غزل حافظ، تلاطمهای زندگی و نوسانات معنوی به زیبایی تصویر شده است. اگرچه سعدی، مولوی و خیام نیز این کار را کردهاند، اما در حافظ شدت و ظرافت بیان بیشتر است. او توانسته است اضطرابها و پرسشهای انسان معاصر را نیز پاسخ دهد، زیرا غزل او با جهان پرتلاطم انسان امروز نیز همخوانی دارد. به قول گوته، لفظ را میتوان عروس و معنا را داماد دانست؛ در شعر حافظ، این ازدواج به بهترین شکل محقق شده است.
این دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی خرمآباد، درباره عشق و نگاه عرفانی حافظ، یادآور شد: عشق در غزل حافظ تجلی معنوی و پاک دارد. او زیباییهای عالم را دوست دارد، زیرا آن را تجلی حضرت حق میبیند. حافظ مسیر ویژهای برای گذر از عشق زمینی به عشق الهی ایجاد کرده است؛ عشقی که هم پاک و هم سرشار از معنویت است. در کنار این، او توانسته عناصر عرفانی و اخلاقی را در شعر خود به شکلی طبیعی و متعادل وارد کند.
این استاد دانشگاه در رابطه با جایگاه حافظ در استفاده از اساطیر و قصص مذهبی گفت: او در این زمینه استادانه عمل کرده است. حافظ نه تنها به تلمیح اکتفا نکرده، بلکه از اساطیر و قصص مذهبی برای ایجاد تداعیهای معنایی و هنری بهره برده است. او داستانهای آدم، نوح، هود، صالح، ابراهیم، یوسف و موسی را در شعر خود بازتاب داده و با توانایی فوقالعادهای، گذشته و حال، انسان و جهان را در پیوندی هنرمندانه به یکدیگر متصل کرده است.
این دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی خرمآباد در مورد تأثیر ترجمه آثار حافظ بر مخاطبان غربی گفت: ترجمه آثار حافظ نقش کلیدی در شناساندن ادبیات ایران به غرب داشته است. حتی گوته تحت تأثیر شعر حافظ قرار گرفت و او را الگویی برای غزل و موسیقی زبان یافت. ترجمههای متعددی از حافظ به زبانهای لاتین و اروپایی انجام شده و هنوز ادامه دارد؛ از سر ویلیام جونز در قرن هجدهم تا مترجمان معاصر. دلیل این محبوبیت، قابلیت تأویل و بازتاب خود مخاطب در شعر حافظ است؛ هر کس میتواند جنبهای از جهان خود را در غزلهای او بیابد.
سپهوندی با اشاره به جایگاه حافظ در ادبیات کلاسیک جهان اظهار کرد: حافظ امروز در کنار شاعران کلاسیک بزرگ جهان، جایگاهی ممتاز دارد. دیوان او نه تنها نمونهای از هنر شعر فارسی، بلکه نموداری از تفکر، عرفان، فلسفه و جامعهشناسی است. او شاعری کمنظیر است که توانسته میراث ادبی و فکری پیشینیان را به قالبی یگانه و اصیل تبدیل کند، به گونهای که همچنان برای مخاطبان امروز تازه و معنادار باقی مانده است.
انتهای پیام
نظرات