• یکشنبه / ۲۰ مهر ۱۴۰۴ / ۱۷:۵۲
  • دسته‌بندی: صنفی،فرهنگی‌ودانشجویی
  • کد خبر: 1404072013140
  • خبرنگار : 71974

در بیانیه دو انجمن دانشکدگان فنی دانشگاه تهران عنوان شد

محمدامین کلاته نماد «مطالبه‌گری برای دانشگاهی ایمن‌تر»

محمدامین کلاته نماد «مطالبه‌گری برای دانشگاهی ایمن‌تر»

در پی جان باختن یک دانشجوی دانشگاه تهران در انفجار آزمایشگاه این دانشگاه در روز پنجشنبه دهم مهرماه، دو انجمن دانشگاه تهران در بیانیه‌های جداگانه، ضمن تسلیت مجدد به خانواده این دانشجو، «محمدامین کلاته» را به عنوان نماد «مطالبه‌گری برای دانشگاهی ایمن‌تر» دانستند و اعلام کردند که این فاجعه باید نقطه عطفی برای اصلاح رویه‌ها و احیای مسئولیت‌پذیری در دانشگاه باشد.

به گزارش ایسنا، در متن این بیانیه که در برنامه انجمن اسلامی دانشجویان دانشکدگان فنی با عنوان «آنچه از ما رفت...» قرائت شد، آمده است:

« بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

با دلی داغدار و روحی رنجیده، درگذشت دردناک همکلاسی عزیزمان محمدامین کلاته را به خانواده گرامی ایشان و جامعه دانشگاهی تسلیت می‌گوییم. از خداوند متعال برای بازماندگان صبر و برای مجروحان این حادثه، سلامتی و بهبودی مسألت داریم.

این فاجعه غم‌انگیز بر اثر انفجار در یکی از آزمایشگاه‌های دانشگاه روی داد؛ جایی که باید نماد آموزش عالی کشور باشد و به پشتوانه بیش از ۹۰ سال اعتبار علمی، مأمن دانش و پژوهش تلقی شود.

حادثه‌ای چنین جان‌سوز در حالی رخ می‌دهد که هنوز یک سال از قتل مرحوم امیرمحمد خالقی نگذشته و پرونده آن جنایت همچنان گشوده است. پیش از آنکه خواستار تشکیل کمیته‌ای برای بررسی و شفاف‌سازی ابعاد این حادثه شویم، از خود می‌پرسیم: سرنوشت کمیته پیگیری قتل مرحوم خالقی در حوادث کوی دانشگاه چه شد؟ جز آنکه پس از فروکش کردن تب مطالبه‌گری دانشجویان، آن کمیته نیز در هاله‌ای از ابهام فرو رفت؟

پرسش اساسی اینجاست که چرا جان دانشجو تا این اندازه بی‌اهمیت جلوه می‌کند؟ چرا رسیدگی به بدیهی‌ترین وظایف دانشگاه، یعنی تأمین ایمنی و امنیت دانشجویان، تنها زمانی جدی گرفته می‌شود که جان عزیزی از دست رفته باشد؟

چه نسبتی است میان جان‌ دادن و حق‌ گرفتن؟ آیا باید جان بدهیم تا حقی ستانده شود؟ما وظیفه‌ دینی، اخلاقی و انسانی خود، و نیز حق مسلم دانشجویی‌مان می‌دانیم که نسبت به روشن شدن ابعاد این فاجعه مطالبه‌گر باشیم و تا اطمینان از عدم تکرار چنین رخدادهایی، بر خواسته‌های خود پافشاری کنیم.

مطالبات ما به‌روشنی عبارت‌اند از:

1. تشکیل کمیته‌ای برای پیگیری علل وقوع حادثه، روشن شدن ابعاد قصور احتمالی، تعیین مقصران و پاسخ‌گویی آنان به جامعه دانشجویی.

۲. تشکیل کمیته ایمنی دانشگاه با هدف بررسی وضعیت HSE و تجهیزات تمامی آزمایشگاه‌ها و کارگاه‌های دانشکده‌ها، به‌منظور پیشگیری از حوادث مشابه و ارائه گزارش تفصیلی به دانشجویان در اسرع وقت.

۳. تشکیل فوری شورای صنفی دانشکدگان فنی برای پیگیری امور صنفی و رفاهی دانشجویان و همکاری مؤثر در اجرای وظایف مصوب آن.
ما باور داریم که دانشگاه باید مأمن امن دانشجویان باشد و نباید اجازه داد غفلت‌ها و سهل‌انگاری‌ها، جان آینده‌سازان این سرزمین را به خطر اندازد. امید است این فاجعه، نقطه عطفی برای اصلاح رویه‌ها و احیای مسئولیت‌پذیری در دانشگاه تهران باشد.

محمدامین کلاته همواره در قلب‌های ما جاودان خواهد ماند و نخواهیم گذاشت نامش در بازی‌های سودجویانه مخدوش شود. یاد و نام او، انگیزه‌ای خواهد بود برای ساختن دانشگاهی ایمن‌تر، عادلانه‌تر و شایسته‌تر برای آیندگان.»

انجمن علمی دانشجویان دانشکده مواد و متالورژی نیز در بیانیه ای جداگانه آورده است:

«بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

خانواده گرامی شهید راه علم، محمدامین کلاته

با نهایت تأسف و اندوه، فقدان هم‌دانشگاهی عزیزمان را به شما تسلیت می‌گوییم. جای تأسف است که دکتر امید، رئیس دانشگاه تهران، در این جلسه مهم حاضر نشد و با پرهیز از روبه‌رویی با حقیقت، از دید دادخواهان پنهان ماند.

هنوز دستانمان به نوشتن از غمی چنین سنگین نمی‌رود. واژه‌ها توان وصف اندوهی را که بر دل ما نشسته ندارند. آنچه بر محمدامین گذشت، حادثه نبود؛ جنایتی بود در حق دانشجو.

خون او ناحق ریخته شد و دانشگاه تهران به این خون آلوده است؛ دانشگاهی که اکنون زندگی یک جوان پرتلاش و نخبه علمی را بدهکار است.
این اتفاق نه در بیرون از دانشگاه، بلکه در قلب دانشگاه و در دل آزمایشگاه رخ داده است؛ جایی که باید نماد ایمنی، علم و پیشرفت باشد، نه قربانگاه بی‌تدبیری‌ها و بی‌توجهی‌ها. همان‌گونه که پیش‌تر در ماجرای تلخ مرحوم امیرمحمد خالقی شاهد بودیم، نباید دانشگاه باز هم از زیر بار مسئولیت بگریزد.

این خون، حاصل سال‌ها بی‌تدبیری، بی‌اهمیتی به جان دانشجویان و فدا کردن ایمنی در برابر بی‌نظمی و منافع شخصی است؛ و با هیچ توجیهی پاک نخواهد شد.

ما همچنان نگران سلامتی دو دانشجوی آسیب‌دیده، آقای رضا پارسی و خانم فاطمه کفاش هستیم که در بیمارستان بستری‌اند. طبق گزارش‌های رسیده، حال عمومی آقای پارسی وخیم است و با بحران تنفسی و عفونت ریوی دست‌وپنجه نرم می‌کند. گفته شده درد و رنج او اکنون از روز حادثه نیز شدیدتر است.

محور نخست: ابهامات و پرسش‌های حیاتی درباره روز حادثه

مسئولان باید بی‌درنگ و بدون لکنت و پنهان‌کاری به سؤالات اساسی زیر پاسخ دهند:

اگر طبق گفته مسئولان، واحد HSE سه ماه قبل از حادثه بازدید داشته، چرا نظارت مؤثری بر تعویض کپسول هیدروژن در روز قبل از حادثه صورت نگرفت؟

آیا تمهیدات ابتدایی ایمنی مانند فاصله‌گذاری، لوله‌کشی مناسب یا جانمایی ایمن کپسول رعایت شده بود؟

آیا سنسورهای تشخیص نشت گاز هیدروژن فعال و دارای گواهی ایمنی بوده‌اند؟

گزارش سه‌ماهه HSE درباره وضعیت این آزمایشگاه چه بوده است و اگر هشدار داده بود، چرا اقدامی صورت نگرفت؟

چرا در لحظات اولیه حادثه، از ورود نیروهای امدادی به محل جلوگیری شد؟

در بخش درمان نیز قصور آشکاری دیده می‌شود. خانواده آقای پارسی گزارش داده‌اند که او برخلاف توصیه پزشکان باید در بخش ایزوله می‌ماند، اما به بخشی منتقل شد که بیماران دارای عفونت ریوی بستری بودند. وعده‌های مکرر مسئولان برای فراهم‌کردن اتاق مجزا هرگز عملی نشد. آیا این بی‌توجهی‌ها جان او را در خطر مضاعف قرار نداده است؟

محور دوم: هشدارهایی که نادیده گرفته شدند

حادثه اخیر اولین نمونه از خطرات در دانشکده فنی نیست. در سال‌های گذشته نیز مواردی از قطع عضو، مسمومیت گازی، بیهوشی در اثر استنشاق مواد شیمیایی و نشت جیوه رخ داده که هیچ‌گاه به‌صورت جدی پیگیری نشده‌اند.

در برخی موارد، دانشجویان مجبور شده‌اند برای جلوگیری از پلمب آزمایشگاه‌ها، در بازرسی‌های نمایشی HSE پنهان‌کاری کنند و خطرات را گزارش ندهند.

گزارش‌ها حاکی از آن است که برخی اساتید پروژه‌هایی را از خارج دانشگاه پذیرفته‌اند و انجام آن‌ها را به دانشجویان سپرده‌اند — بدون آموزش کافی و با پرداخت ناچیز — تا در عمل، سلامت و جان دانشجویان قربانی منافع شخصی شود.

در برخی آزمایشگاه‌ها تجهیزات ابتدایی ایمنی مانند ماسک، دستکش، روپوش، دوش اضطراری، جعبه کمک‌های اولیه و کپسول آتش‌نشانی یا وجود ندارد یا معیوب است. این وضعیت شرم‌آور است و باید بی‌درنگ اصلاح شود.

محور سوم: ریشه‌ها و مطالبات

ریشه این فاجعه در کسری بودجه، نبود شفافیت و فقدان استقلال نهاد HSE از مدیریت دانشگاه است.

بازرسی‌ها از پیش اطلاع داده می‌شوند، کانال ارتباطی امنی برای گزارش نواقص از سوی دانشجویان وجود ندارد و پیشنهاد همکاری آتش‌نشانی برای نظارت فنی نیز از سوی دانشگاه رد شده است.

ما دانشجویان، مطالبات خود را صریح و روشن اعلام می‌کنیم:

۱. تشکیل کمیته حقیقت‌یاب مستقل از دانشگاه با حضور نمایندگان دانشجویان و ارائه گزارش‌های مرحله‌به‌مرحله به افکار عمومی.

۲. اصلاح ساختار نظارتی و ورود نهادهای مستقل مانند آتش‌نشانی با اختیار لغو مجوز فعالیت آزمایشگاه‌های ناایمن.

3. افزایش بودجه ایمنی و نوسازی تجهیزات فرسوده، جایگزینی روش‌های پرخطر و تضمین تأمین بودجه فوری برای اصلاح وضعیت.

4. شفافیت کامل در فرایند اصلاحات، انتشار عمومی جدول زمان‌بندی اقدامات ایمنی و گزارش مالی تخصیص بودجه.

5. آموزش مسئولیت‌پذیری و ایمنی، الزام دانشجویان و اساتید به گذراندن دوره‌های استاندارد ایمنی و تعیین مسئول مشخص برای هر آزمایشگاه.

6- نظارت جدی بر منافع مالی اساتید و اطمینان از اینکه درآمد پروژه‌های بیرونی صرف ایمن‌سازی و بهسازی محیط‌های آزمایشگاهی شود. »

به گزارش ایسنا، حوالی ساعت ۱۴ پنجشنبه ۱۰ مهرماه با انفجار یک کپسول‌ آزمایشگاه محمود نیلی‌احمدآبادی، استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران، دانشجویان و همسایه‌های این دانشکده را به خیابان کشاند. در این انفجار محمدامین کلاته، دانشجوی مقطع کارشناسی‌ارشد این دانشکده در دم جان باخت و دو دانشجو نیز به بیمارستان منتقل شدند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha