ورزش، در عالیترین شکل خود، نمایانگر ظرفیت بیکران روح انسان برای غلبه بر موانع و دستیابی به کمال است. در این میان، جنبش پارالمپیک، این حقیقت را به شکلی الهامبخش و غرورآفرین به نمایش میگذارد؛ جایی که محدودیتهای جسمی، نه مانع، بلکه سکوی پرتابی برای ثبت شگفتیها و تعریف مجدد معنای قهرمانی میشوند.
روز ملی پارالمپیک، تنها یک رویداد تقویمی نیست، بلکه عهدی دوباره با توانمندی و ایستادگی است. این روز، فرصتی مناسب برای گرامیداشت قهرمانانی است که با ارادهای پولادین و عزمی راسخ، نشان دادهاند که معلولیت نمیتواند سد راه شکوفایی استعدادهای درخشان باشد.
هر مدال و هر رکورد ثبت شده توسط ورزشکاران توانیابان، پیام امید، تلاش و ارزش بینهایت هر یک از این ورزشکاران را دارد اما نگاهی عمیق و بدون تعارف به زیرساختها، حمایتها و امکانات ورزشی برای ورزشکاران توانیاب در استان خوزستان، نشان میدهد این امکانات درخور شأن این ورزشکاران نیست. آن هم برای ورزشکاران با استعداد خوزستانی که در تمام عرصههای بینالمللی بارها و بارها خوش درخشیدهاند و باعث به اهتزار در آمدن پرچم جمهوری اسلامی ایران شدهاند مثل همین مسابقات اخیر جهانی هند.
ورزشکاران پارالمپیکی خوزستان بارها ثابت کردهاند که با کمترین امکانات، بزرگترین افتخارات را کسب میکنند اما این موفقیتهای درخشان، نباید سایهای بر کمبودها و نبود زیر ساخت بیندازد، زیرا هر روز مسیر تمرین، رشد و زندگی عادی این قهرمانان را دشوارتر میسازد. از نبود فضاهای ورزشی استاندارد و دسترسپذیر گرفته تا کمبود حمایتهای مالی پایدار، تجهیزات تخصصی و بهروز، هر یک چالشی جدی است که توان و اراده بالقوه این ورزشکاران و حتی مربیان سازنده آنها را تهدید میکند.
به مناسبت روز ملی پارالمپیک به زمین جانبازان و معلولان اهواز واقع در ورزشگاه تختی اهواز رفتم. زمینی که قهرمانان زیادی از جمله جواد حردانی، صادق بیت سیاح و هاشمیه متقیان را به ورزش ایران معرفی کرده است. مدال آورانی که بارها و بارها با افتخارآفرینی خود با وجود معلولیت باعث شدهاند به ایرانی بودن خود افتخار کنیم، اما همین ورزشکاران سالهای سال است از نبود زیرساخت و تجهیزات به روز و تخصصی با شرایط سختی دست و پنجه نرم میکنند.
وارد زمین چمن میشویم؛ خاک بیشتر از چمن به چشم میآید. آن طرف تر نیز چند جوان با شوق فراوان به همراه مربیشان در حال تمرین هستند. به سمت مربیشان میروم روی سکویی نشسته و عصای خود را کنارش گذاشته. او سید علی موسوی است. مربی که دو پای خود را در جنگ تحمیلی از دست داد.
در ادامه پای صحبتهای سیدعلی موسوی قهرمان دیروز پارا دو و میدانی خوزستان و مربی امروز قهرمانان خوزستانی نشستیم. مربی که از نبود زیرساخت لازم ناراحت است و میگوید بارها دلسرد شده اما باز هم به خاطر عشق به کارش ادامه داده است. مربی که از مسئولان برای نادیده گرفتن مربیان سازنده نیز گلهمند است.
پاهایی که در جنگ جاماندند ولی آغازگر موفقیت شدند
او در معرفی خود میگوید «جانباز ۷۰ درصد هشت سال دفاع مقدس هستم. سال ۶۲ و زمانی که ۱۸ سال سن داشتم در ماههای پایانی خدمتم دشمن پاتکی در سمت مهران زد که مناطق مختلفی را از جمله دشت عباس، میمک، سومار، صالح آباد، چنگوله و چند قسمت دیگر را هم درگیر کرد. یادم هست که نزدیک اذان ظهر بود یک خمپاره در کنار من و دو نفر دیگر به زمین اصابت کرد که یکی از بچه ها شهید شد، نفر بعدی دستش مجروح شد و دو پای من نیز قطع شد. یک سال بعد از این اتفاق، یکی از دوستانم به من اطلاع داد افراد معلول هم میتوانند وارد عرصه ورزش شوند و بر همین اساس وارد ورزش جانبازان و معلولان سابق و توانیابان امروز شدم. شروع ورزشم با رشته بستکبال با ویلچر بود و در ادامه و به مرور زمان، رشتههای مختلفی را ارزیابی کردم و در نهایت وارد رشته پارادوومیدانی شدم. در این رشته در سال ۱۹۹۱ برای مسابقات به ژاپن رفتیم و در دو ماراتن به رقابت پرداختم. پس از آن در سال ۱۹۹۲ در مسابقات پارالمپیک بارسلون شرکت کردم که در رشته پرتاب دیسک پنجم شدم. یک سال بعد نیز در مسابقات مجروحان جنگی ارتش توانستم در دو رشته پرتاب وزنه و دیسک به دو مدال دست پیدا کنم. در مسابقات جهانی برلین نیز به قهرمانی رسیدم و در مرحله دوم مسابقات مجروحین جنگی ارتش موفق به کسب سه مدال شدم.»
گلهمندی از نادیده گرفتن مربیان
او ادامه میدهد:«پس از کنارگذاشتن ورزش وارد عرصه مربیگری شدم و پایهگذار موفقیت خیلی از ورشکاران خانم و آقا استان خوزستان بودهام، ولی نگاه حمایتی مسئولان به مربیان چندان خوب نیست و از مسئولان خوزستان میخواهم که مربیان را هم در کنار ورزشکاران ببیند و از آنان حمایت کند. متأسفانه در استان خوزستان از مربیان حمایت نمیشود و حتی مربیان سازنده به اردوهای تیم ملی هم اعزام نمیشوند تا در کنار ورزشکاران خود باشند. در همین راستا از هیات جانبازان و توانیابان خوزستان و ادارهکل ورزش و جوانان استان باید پیگیر این مهم باشد.»
قهرمان فراوان ولی امکانات هیچ
این مربی سازنده در رشته پارادومیدانی با اشاره به مشکلات زیر ساختی در استان خوزستان، میگوید: «پارادوومیدانی خوزستان فاقد تجهیزات تخصصی و بهروز است و نگاهی به زمین تمرینی ورزشکاران در مجموعه ورزشی تختی اهواز نشان میدهد که این زمین چمن از شرایط لازم برخوردار نیست و متأسفانه کسی کاری انجام نمیدهد. اینکه این همه مدالآور داریم و وضعیت امکاناتی ما این باشد برازنده استان خوزستان نیست. وزنه، دیسک و نیزه استاندارد نداریم و همه مسئولان هم این معضلات را میدانند ولی روز پارالمپیک هم که میشود همه مسئولان میآیند و پس از کلی «بهبه» گفتن میروند. خدا میداند که ما تاکنون چقدر ورزشکار المپیکی، آسیایی و جهانی معرفی کردهایم ولی متأسفانه مسئولان کمک دهنده نیستند تا رویه قهرمانپروری ادامه پیدا کند.»
رها کردند و رفتند
او ادامه میدهد: «خوزستان ظرفیت خوبی برای معرفی استعداد به ورزشهای جانبازان و تاوانیابان به ویژه در رشته دو و میدانی دارد و نباید عدم حمایت باعث دلسردشدن ورزشکاران و افت این رشته شود. باید به فکر استعدادیابی باشیم زیرا قهرمانان فعلیمان با افزایش سن از دور مسابقات خارج خواهند شد. بارها برای خودم پیش آمده که عدم پشتیبانی و حمایت لازم باعث دلسردیام شده است. به طور مثال در همین زمین جانبازان آب آشامیدنی نداریم و شرایط اصلاً خوب نیست و این در حالی است که ورزشکاران با امید فراوان به اینجا میآیند. حتی ورزشکارانی را داشتهایم که مدتی در این رشته فعالیت کردهاند و در ادامه به خاطر نبود زیرساخت لازم ورزش را رها کردهاند. حتی در سطح شهر هم شرایط برای افراد معلول فراهم نیست اما جدیداً بهزستی در تلاش است خودرویی برای تردد این افراد در سطح شهر اهواز اختصاص دهد. حتی برای آمد و رفت تمرینات با مشکل مواجهایم و برخی تاکسیهای اینترنتی نمیپذیرند که افراد معلول را سوار خودروی خود کنند و این مشکل بارها برای خودم پیش آمد.»
حقوقی که با نوع فعالیت همخوانی ندارد
موسوی به درآمدش در عرصه مربیگری هم اشاره میکند و میگوید « اگر به شما بگویمد ماهانه چقدر دستمزد بابت فعالیت در عرصه مربیگری دریافت میکنم باورتان نمیشود؛ من ماهانه یک میلیون تومان دریافت میکنم. هیچ کسی با این مبلغ کار نمیکند و فقط به خاطر عشقی که به این رشته و ورزشکاران دارم، ادامه میدهد. در واقع به بُعد مادی نگاه نمیکنم و نگاه معنوی به این قضیه دارم و میخواهم دانش خودم را انتقال دهم. من حتی گاهاً از جیب خودم برای این ورزش هزینه کردهام و منتظر کسی نماندهام. به هر حال مشکلات و معضلات را عنوان کردم زیرا معتقدم خوزستان میتواند حرفهای بیشتری در ورزش جانبازان و توانیابان داشته باشد.»
شاید مشکلاتی که این مربی خوزستان مطرح کرد تنها بخش کوچکی از دغدغه مربیان و ورزشکاران جانبازان و توانیابان خوزستانی باشد؛ مسئولان استان خوزستان باید بدانند برای تداوم پرواز ارادههای این ورزشکاران ضروریست که حمایتها و امکانات، همتراز با عزم و شایستگیشان قرار گیرد. البته طی سالهای اخیر و در زمان مدیریت فعلی ورزش و جوانان خوزستان و رییس هیات ورزش جانبازان و توانیابان استان، زمین اختصاصی این هیات در ورزشگاه تختی اهواز سر و سامان گرفته و به وضعیت بهتری تبدیل شده است، اما رسیدن به شرایط ایدهالتر نیاز به حمایت همه جانبه مسئولان استانی دارد. همان مسئولانی که در زمان استقبال از ورزشکاران پس از درخشش در میادین مختلف بینالمللی خود را در این موفقیتها سهیم میدانند. مسئولانی که حالا نیز باید پای کار بیایند تا ورزشکار معلول برای ارائه توانایی خود و مربی آن برای انتقال تجربهاش، با تمام وجود تلاش کنند و طرد و خانهنشین نشود.
بر این اساس روز ملی پارالمپیک نباید تنها به جشن و تقدیر خلاصه شود؛ بلکه باید به مثابه نقطه عطفی برای مطالبهگری شفاف و برطرف ساختن کمبودهای بنیادین و زیر ساختی در مسیر ورزش حرفهای معلولان باشد؛ ورزشکارانی که عزم خود را برای موفقیت جزم کردهاند اما به تنهایی نمیتوانند مسیر پر فراز و نشیب رسیدن به قله افتخار را طی کنند و نیاز به حمایت و پشتیانی دارند.
انتهای پیام
نظرات