محمد برومند در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در واقع «جیگی جیگی ننه خانم» یک تکنیک در اجرای نمایش عروسکی است که از زمانهای گذشته در خراسان کهن که شامل افغانستان، تاجیکستان و سه خراسان بزرگ میشده، رواج داشته است. در این نوع نمایش یک عروسک نخی که به انگشتان بازیدهنده متصل بوده همراه با موسیقی دوتار روی یک دایره چوبی به حرکت درمیآمده است و فرد اجراگر آواز «جیگی جیگی ننه خانم» را میخوانده است. این نوع از عروسک و شیوه اجرایی آن در تئاتر عروسکی به "قی ننه" معروف است.
وی ادامه داد: این نمایش همچنان در تاجیکستان رایج است اما متاسفانه در خراسان تا حد زیادی به فراموشی سپرده شده است. تا ۴۰ یا ۵۰ سال پیش حتی پس از انقلاب، مردانی مسن در ورودی وکیل آباد مشهد این نمایش را اجرا میکردند اما امروزه تعداد بسیار محدودی از آنها باقی ماندهاند که به علت محدودیتهای شهرداری و برخورد نامناسب مردم دیگر انگیزهای برای این ادامه دادن این مسیر ندارند.
برومند با اشاره به برخی از آیینهای استقبال از بهار ایرانیان، گفت: جیگی جیگیها شبیه به افرادی بودند که در تهران به آنها حاجی فیروز میگفتند اما در خراسان با این نام شناخته میشدند. برخلاف حاجی فیروز که فقط در یک بازه زمانی خاص از سال یعنی ایام نوروز لباس مخصوص میپوشیدند و اجرا میکردند، جیگی جیگی ننه خانمها در تمام طول سال مشغول این کار بودند. در سایر شهرهای کشور نیز همزمان با آغاز بهار افرادی با نامهای متفاوت به اجرا میپرداختند.
«جیگی جیگی ننه خانم» نوازنده دورهگرد مشهدی در تنهایی و سرما درگذشت
این نویسنده و کارگردان مشهدی ادامه داد: در دهه ۳۰ و۴۰ شمسی به علت عدم دسترسی عامه مردم به رادیو و تلویزیون، برخی از هنرمندان دورهگرد به سرگرم کردن مردم میپرداختند و مورد توجه هم بودند. یکی از آنها مردی بود که با عنوان «جیگی جیگی ننه خانم» در مشهد شناخته شده بود. او که از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبود سرانجام به علت سرمای شدید و در تنهایی کامل در محله نوغان جان خود را از دست میدهد. این محله در گذشته شبیه بیابانی بود که هر کسی جرات عبور از آن را نداشت و اگر شخصی این جسارت را داشت به او دریادل میگفتند؛ به همین علت است که نام دریادل برای این منطقه باقی مانده است.
برومند ادامه داد: با وجود فقر زیاد «جیگی جیگی خانم» هرگز از کسی گدایی نمیکرد و اگر مردم خودشان چیزی به او میدادند، با قدردانی آن را دریافت میکرد. گاهی اوقات نیز مردم برای مراسمی از او دعوت میکردند و میخواستند که اجرا کند. آوازهایی که او میخوانده تاثیرات زیادی بر برخی از هنرمندان مثل داوود کیانیان، محمدرضا شجریان، رضا جوان، محمد مطیعی و دیگران گذاشته است، به گونهای که در مواجهه با ساز و آواز جذاب جیگی جیگی به هنر گرایش پیدا کردهاند.
وی با اشاره به اینکه در سال ۱۳۴۲ شهرداری تصمیم میگیرد تا جیگی جیگی را در قبرستان عمومی و رایگان گلشور که امروزه تبدیل به پارک شده است دفن کند، تاکید کرد: همزمان با او فردی ثروتمند هم فوت میشود و قبری در حرم مطهر که قیمت بالایی هم داشته برایش خریداری میشود تا در آن جا به خاک سپرده شود، اما طی یک ماجرای عجیب، جسد جیگی جیگی ننه خانم و آن مرد تاجر با یکدیگر جابهجا میشوند به طوری که جیگی جیگی در حرم امام رضا (ع) و آن مرد در قبرستان گلشور دفن میشوند. در ادامه خانواده مرد تاجر از مراجع تقلید آن زمان یعنی آیتالله سبزواری و آیتالله میلانی درخواست نبش قبر میکنند اما آنها مخالفت میکنند و دستور میدهند که اجساد همانطور که به خاک سپرده شدند، باقی بمانند.
برومند با نقل این حدیث از امام رضا (ع) که «بعد از انجام واجبات، نزد خدا عملی با ارزشتر از شاد کردن مومنان نیست»، خاطرنشان کرد: به همین دلیل مردم مشهد بر این باور بودند که چون جیگیجیگی سبب خوشحالی افراد بوده است مورد توجه و لطف خداوند و امام رضا (ع) قرار گرفته است. هرچند که این اتفاق جابهجایی در دفن شدن تنها به این مورد ختم نمیشود و نمونههای دیگری را با روایتهای مشابه نیز میتوان یافت.
ظرفیت «جیگیجیگی ننهخانم» برای تبدیل شدن به یک برند جهانی فرهنگی
این نمایشنامهنویس درباره مطرح شدن «جیگی جیگی ننهخانم» در سطح جهانی، گفت: خوشبختانه جیگیجیگی ننه خانم تبدیل به یک برند جهانی شده است به طوری که در رابطه با این موضوع تعدادی نمایشنامه، کتاب، فیلم و اجرای تئاتر تولید شدهاند و حتی یک جشنواره بینالمللی با همین مضمون برگزار شده است. امروز افراد زیادی این شخص را بیشتر از گذشته میشناسند و درحال حاضر مردم مشهد همچنان از جیگی جیگی به نیکی یاد میکنند.
وی با تاکید به اینکه ارگانهای دولتی به خصوص شهرداریها در همه دنیا به گردآوری جاذبههای گردشگری میپردازند، افزود: این برخورد باعث میشود که مردم سایر کشورها برای پیگیری و بازدید این سرمایههای فرهنگی تشویق شوند. به عنوان مثال جشنوارههای فیلم و تئاتر نیز از همین نمونهها به شمار میرود. در مشهد گردشگران در کنار زیارت حرم امام رضا(ع) از سایر ظرفیتهای گردشگری و اماکن طبیعی و تفریحی نیز بهره میبرند. به همین علت میتوان روی چهرههای مردمی مثل جیگی جیگی سرمایهگذاری کرد و در همین راستا به تولید فیلم، تئاتر و نگارش کتاب پرداخت. تولید چنین آثاری موجب میشود تا افراد با فرهنگ و هویت مشهد به صورت گستردهتر و دقیقتر آشنایی پیدا کنند.
برومند خاطرنشان کرد: اگر انتقال خاطرات و تجربیات افراد برجسته به کودکان و نوجوانان به شیوه درست و اصولی رخ دهد، نسل جدید متوجه این موضوع میشوند که دستاوردها و هنرهای افراد با مرگ آنان خاتمه پیدا نمیکند. اگر کسی دارای اخلاق و برخورد شایسته باشد و به مردم خود خدمت کند، قطعا آیندگان به نیکی از او یاد خواهند کرد. به همین دلیل کودک و نوجوان از همان ابتدا میآموزد که در کنار منافع شخصی به منافع جمعی و شهروندان نگاهی متفاوت و ویژه داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه برندسازی فرهنگی یکی از ضعفهای مشهد بهشمار میرود، عنوان کرد: ما در این شهر برندهای اقتصادی زیادی داریم که شهرت زیادی دارند اما به چهرههای فرهنگی و هنری کمتر پرداخته شده است. در این راه رسانهها و خبرنگاران، مدیران و مسئولان مربوطه باید توجه بیشتری نشان دهند. تنها، برگزاری یک جشنواره یا تولید یک مستند نمیتواند این امر را تبدیل به حقیقت کند بلکه باید مجموعهای محصولات فرهنگی طراحی و عرضه شود. یکی از راههای مقابله با تهاجم فرهنگی بازگشت به فرهنگ خود است.
نهادهای مسئول فرهنگی باید از احیا هنرهای نمایشی سنتی حمایت کنند
این نویسنده و کارگردان تئاتر افزود: در طی ۱۵ سالی که برای تبدیل جیگیجیگی ننه خانم به یک برند فرهنگی و هنری تلاش کردم، تمامی امور مالی این موضوع که شامل تولید مستند، تئاتر، چاپ کتاب و مواردی از این قبیل میشده به عهده خودم بوده است. در این راه بی توجهی و عدم حمایت از پروژهها توسط مسئولان و مدیران باعث میشود که پژوهشهای هنری به سختی صورت گیرد.
وی با تاکید به اینکه جایگاه امروز تئاتر خراسان نسبت به سایر شهرها به دلیل همت جوانانی بوده که نه در بخش دولتی بلکه در بخش خصوصی فعالیت داشتهاند، گفت: به علت هزینههای بالا در تولیدات یک اثر هنری عوامل تولید تصمیم میگیرند در مرحله انتخاب موضوع، سوژهای را برگزینند که مردم آن را بپسندند و مباحث فرهنگی و با کیفیت در درجه بعدی قرار میگیرد. در این میان نهادهایی مانند حوزه هنری انقلاب اسلامی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شهرداری، آموزش و پرورش، سازمان میراث فرهنگی و غیره این وظیفه را دارند که در کنار احیای هنرها و سنتهای نمایشی قدیمی از هنرمندان هم حمایت کنند.
انتهای پیام
نظرات