صبح زود از سنندج راهی مریوان شدیم؛ شهری که ماهها بود در انتظار آغازی دوبارە بود؛ آغاز جشنواره تئاتر خیابانی مریوان! سرانجام حوالی ساعت ۹:۳۰ به مریوان رسیدیم بە مکانی کە در برنامە شروع کارناوال را چهارراه شبرنگ اعلام کردە بود؛ از ماشین پیادە میشویم اولین چیزی کە بە چشم میخورد، جمعیتی است کە برای آغاز آیین افتتاحیه گرد هم آمده بودند.
از دور، المان بزرگ لکلک سفید بر فراز جمعیت به چشمم خورد پرندهای که کردها بە آن «حاجیلقلق» میگویند، بە سمت آن قدم برمیدارم پرندە سفید را کودکان مریوانی با لباسهای رنگارنگ کردی احاطە کردە و بە صف شدە بودند تا سرود و شعری در ستایش طبیعت و محیط زیست و حفاظت از آن بخوانند.
با چهرههای معصوم و لبخند صادقشان، نخستین قاب جشنواره را رقم زدند، لبخندی که در قاب دوربین عکاسان جاودانه شد، با پایان اجرای کودکان، کارناوال افتتاحیه به راه افتاد.
در پیشاپیش کاروان، لکلک بزرگ مریوان حرکت میکرد و جمعیت با دستزدن و خواندن آواز او را همراهی میکردند، چند قدمی بیشتر نرفتە بودیم کە صدای دهل و سورنا در فضا پیچیده بود و زنان مریوانی با لباسهای کردی و رنگهای زنده در کنار مردان، ریتمی از زندگی و دوستی را در خیابانها جاری ساختند.

در میانهٔ مسیر، کارناوال با گروه دوازدە سوارە مریوان همراه شد؛ گروهی از هنرمندان محلی که با لباسهای سنتی کردی، حرکات آیینی و رقص جمعی خود را به نمایش گذاشتند، آنان دایرهای از دوستی و اتحاد ساختند تا یادآور شوند که فرهنگ کردستان بر پایهی مهر، اتحاد و همدلی استوار است و مسیر کاروان از خیابان جمهوری تا پارک ملت ادامه یافت.
پارک ملت مریوان آخرین مسیر در سین برنامەهای مربوط بە افتتاحیە بود، با رسیدن بە پارک ملت، کودکان مریوانی بادکنکهای رنگی صلح را به آسمان رها کردند و نقابهایی کە بر چهرە زدە بودند را از چهرە خود باز کردند و با رها شدن بادکنکها آسمان مریوان را رنگ امید و صلح بە خود گرفت و مردم در سکوتی کوتاه بە آسمان چشم دوختند.

در ادامهٔ برنامه، گروهی از هنرمندان استان خوزستان با اجرای رقص محلی و موسیقی جنوبی، گرمای جنوب را به سرمای دلنشین کوهستان هدیه دادند و اجرای آنان با استقبال پرشور مردم همراه شد؛ نمادی از پیوند فرهنگها، از کوهستانهای کردستان تا دشتهای خوزستان.
آیین افتتاحیۀ هجدهمین جشنوارە تئاتر خیابانی مریوان با شور و همدلی مردم و حضور گروههای مختلف هنری به پایان رسید.
بعد از استراحتی چند ساعتە بلاخرە نوبت بە اجراها رسید، برای رصد و دیدن نمایشها همراە خبرنگاران راهی زریبار میشویم، صحنە در حال آمادە شدن است.

انتخاب سخت میان خون و بخشش؛ روایت تازهای در ته این قصه!
هرکسی در تدارک بخشی از نمایش است، یکی هنگدرام مینوازد، یکی در حال چینش وسایل نمایش است! سرانجام بعد از چند دقیقە نمایش شروع میشود، نام نمایش "تە این قصە" است، موضوع نمایش در مورد خواهر و برادری است کە برای زندانیان متهم بە قتل رضایت اولیا دم را میگیرند و خانوادەها را بە بخشش تشویق میکنند، در ادامە ماجرا خواهر و برادر قصە با قتل پدرشان روبەرو میشوند، و بر سر دو راهی بخشش و قصاص گیر میکنند.
امیر رجبپور نویسنده و کارگردان قزوینی نمایش «ته این قصه!» به ایسنا میگوید: موضوع در مورد برادر خواهری است که سالها دنبال این بودند که برای کسانی که مرتکب قتل شدەاند توی نزاها و دعواها رضایت بگیرند تا روزی که بالای سر یک جنازە میبینند کە پدرشان بە قتل رسیدە است.
او ادامە میدهد: برادر و خواهر قصە کە بە دنبال رضایت از خانوادە مقتولین بودند حالا در جایگاهی قرار میگیرند کە نمیخواهند از خون ریختە شدە پدر خود بگذرند.
رجبپور میگوید نمایش با یک پایان باز بە پایان میرسد و بازیگران پایان قصە را بە مخاطبان میسپارد کە آیا باید این خواهر و برادر انتقام خون پدر خود را بگیرند یا از آن بگذرند.
او اضافە میکند: این چندمین باری است کە بە مریوان آمدەام و برای سومین بار بە عنوان کارگردان در جشنوارە تئاتر خیابانی مریوان شرکت کردەام.

نمایش آن سوی سکوت؛ نگاهی انسانی به فراموششدگان جنگ
نمایش بعدی لب دریاچە زریبار برگزار شد، هوا تقریباً تاریک تاریک شدە است، اما از شور و هیجان مردم کم کە نە تازە بیشتر هم شدە بود.
نام نمایش «آن سوی سکوت» است، قصە خانوادەهایی کە در جنگ ایران و عراق وسایل و خانە زندگیشان هنگام فرار جا میماند و حال دختری بازماندە از جنگ کە در هنگام فرار خانوادە خود را از دست دادە است در جستوجوی نام و نشان یا حتی وسایل بجاماندە از خانوادەاش میگردد.
خدارسولی طراح فضای نمایش «آن سوی سکوت» به کارگردانی یاسر میرحمیدی از رشت دربارە نمایش بە ایسنا میگوید: نمایش ما دربارهی عکسی است که سالها پیش بر روی پل خرمشهر گرفته شده؛ عکسی معروف از پنج نفر که داستانی تأثربرانگیز پشت آن نهفته است.
او ادامە میدهد: این پنج نفر برای سرگرمکردن نیروهای عراقی به آن سوی پل میروند تا مردم بتوانند در مدت دو ساعت شهر را تخلیه کنند؛ در نهایت هر پنج نفر جان خود را از دست میدهند کە برخی از آنها رزمنده بودند و برخی از نیروهای مردمی.
او میگوید هنوز کسی بهطور دقیق نمیداند آن پنج نفر چه کسانی بودند، در همین حین در شهر اتفاقاتی رخ میدهد و مردم وسایل و یادگارهایی از خود بر جای میگذارند؛ همان یادگارهایی که روایتگر بخش دیگری از نمایش ما هستند.
خدارسولی اضافە میکند: این دومین باری است که در جشنواره تئاتر شرکت میکنیم و در دورهی قب در بخش بینالملل حضور داشتیم که در آن، بازیگر زن گروه ما موفق به دریافت جایزه شد و طرح و ایده نمایش نیز مورد توجه قرار گرفت.
در نمایش «آنسوی سکوت»، آرزو علیپور نقش دختری را ایفا میکند که سالهاست درگیر کابوسی تکرارشونده است؛ کابوسِ لحظهای که پنج نفر را دیده بود از روی پل خرمشهر عبور میکنند، تصویری که در ذهنش حک شده و هرگز رهایش نمیکند.
او در تلاش است با کمک مردم، آن صحنه را دوباره بازسازی کند؛ بازسازیای که برایش هم دردناک است و هم سرشار از لذت و رهایی.
این نمایش در بخش دگرگونههای جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان اجرا شده و با بازی درخشان آرزو علیپور، تجربهای احساسی و تأثیرگذار را برای تماشاگران رقم زده است.

رؤیاهایی که دوباره جان میگیرند؛ روایت ذهنی در «یک خودآگاه مسحور»
نمایش بعدی کە در کنار دریاچە زریبار برگزار شد، نمایشی بە نام «یک خودآگاه محسور» بود، کە روایتی از رهایی و اسارت داشت، از آزادی روح و از حصار تن، از حصاری کە آدمیزاد بە دور خود میتند و بە گمانش از آن اسارت رهایی ندارد.
کارگردان در این نمایش اثری را بە نمایش میگذارد کە نشان از محدودیتهایی دارد کە انسان در ذهن خود آن را میسازد، اثری کە با نگاهی متفاوت بە جهان درونی انسان میپردازد.
سعید ارغوانی کارگردان نمایش «یک خودآگاه محسور» در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: این نمایش با نگاهی متفاوت به جهان درونی انسان و رؤیاهای ازدسترفتهاش میپردازد.
خالق این اثر میگوید: من کارهای محیطی انجام میدهم و این نخستین باری است که در این جشنواره شرکت میکنم، زیرا احساس کردم بخش دیگرگونه فضای مناسبی است تا بتوانم کارهایم را نمایش بدهم.
او دربارهی مضمون نمایش افزود: موضوع اثر رویایی است که احساس میکنم ما آن را از دست دادهایم و دلم میخواست این رؤیاها را به شکلی تصویری نشان بدهم و بگویم که میتوانیم تصاویر ذهنی خود را ببینیم؛ کە چیزهایی نیستند که باید دائم سانسورشان کنیم.
به گفته این هنرمند، نمایش از دو بخش اصلی تشکیل شده است: در اثر من دو «جسم» وجود دارد؛ یکی بیان و کلام است، دیگری بدن و حرکت؛ یکی نماد رهایی است و دیگری نماد حصار و اسارت کە همه اینها ساختههای ذهن انسان هستند و انگار از دریا چیزهایی را بیرون میآورم، به آنها شکل و زندگی میدهم تا تصاویر ذهنیام را خلق کنند

انسان، خطای آخر؛ نمایشی برای صلح جهانی از لاهیجان
«انسان خطای آخر» نمایش بعدی اجرا شدە در اولین روز از هجدهمین جشنوارە تئاتر خیابانی مریوان بود کە بە موضوع صلح جهانی میپردازد.
امیر امینی، کارگردان تئاتر در گفتوگو با ایسنا درباره نمایش خود با عنوان «انسان، خطای آخر» گفت: این نمایش نوشته خانم آرزو علیپور و تولیدشده از استان گیلان، شهر لاهیجان، با محوریتی جهانی درباره پیام صلح و پرهیز از خشونت به صحنه میآید.
او در معرفی اثر میگوید: موضوع نمایش ما صلح جهانی است؛ قصهای که از زایش انسان آغاز میشود و نشان میدهد انسان چگونه در فرایند پیشرفت و طلب قدرت، وسایل و سلاحهای بزرگتری میسازد - تا جایی که به ساخت بمبهای اتمی میانجامد و خواستار تسخیر دنیا و اعمال قدرت میشود.
امینی ادامه میدهد: در میانه داستان، کودکان حاضر در صحنه در برابر بمبها میایستند و از طریق عمل نمادین بازیگر اصلی حلقهای از صلح شکل میگیرد؛ حلقهای که پیامش آشکار است: دنیا باید با آرامش، مهربانی و خیرخواهی پیش رود.
او درباره حضور در جشنواره نیز توضیح میدهد: برای من حضور در جشنواره مریوان تجربهای ارزشمند است؛ من پیشتر در دورههای متعدد این جشنواره حضور داشتهام و اکنون برای نخستینبار در هجدهمین دوره با این اثر در خدمت مردم هستم.
امینی میافزاید: جشنواره مریوان از جمله بینظیرترین رویدادهای تئاتری کشور و حتی در سطح بینالمللی است و قابل مقایسە با هیچ جشنوارەای نیست.
نمایش «انسان، خطای آخر» با تکیه بر فرمهای نمایشی خیابانی و حضور نمادین بازیگران کودک و بزرگسال، کوشیده است پیام صلح را فراتر از مرزها و زبانها منتقل کند. امینی تأکید کرد که هدف گروه، ترویج فرهنگ نوعدوستی و هشدار نسبت به خطرات رقابت بر سر قدرت و تسلیحات ویرانگر است.
انتهای پیام


نظرات