• دوشنبه / ۳ آذر ۱۴۰۴ / ۰۹:۴۱
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1404090301548
  • خبرنگار : 51054

فاطمه(س)؛ حقیقتی تابنده بر تارک تاریخ

فاطمه(س)؛ حقیقتی تابنده بر تارک تاریخ

ایسنا/اصفهان در روزهایی که تاریخ هنوز از داغ رحلت پیامبر(ص) آرام نگرفته بود، مدینه بار دیگر در سوگی فرورفت که عمق آن تا همیشه در لایه‌های زمان طنین انداخت؛ بانویی که سایه‌اش پناه رسول خدا و نورش چراغ‌خانه وحی بود، در سکوتی جانسوز و در پی رنج‌هایی که در آخرین ماه‌های عمر بر او رفت، چشم از جهان فروبست و زمین را در غمی فرو برد که هنوز التیام نیافته است.

در تاریخ انسانیت و معنویت، نام بانویی می‌درخشد که تابش نور وجودش نه‌تنها روزگار خویش، بلکه قرن‌ها پس از او نیز جان‌ها را روشن ساخته و دل‌ها را به آرامشی عمیق فرامی‌خواند؛ بانویی که حضورش آیینه تمام‌نمای رحمت الهی بود و لطافت روحش، آسمان اخلاق و فضیلت را معنا می‌بخشید. حضرت فاطمه زهرا(س)، پاره تن پیامبر رحمت و مهربانی، نه‌تنها دختر رسول خدا، بلکه گوهری یگانه در صدف آفرینش بود؛ گوهری که خداوند، مهر و عظمت و صبر را یکجا در وجودش نهاده بود تا حجتی بر زمین و الگویی برای همه نسل‌ها باشد.

از همان لحظه تولد، گویی آسمان، نوری سپید بر خانه محمدی افشاند؛ نوری که هر گوشه خانه را از بشارت و لطافت و طهارت پر کرد و پیامبر(ص) را به چنان سروری رساند که لبخند بر لبانش نشست و فرمود: «این دخترم، پاره وجود من است.» خانه پیامبر که همیشه آکنده از سخاوت، ادب، صداقت و نورانیت بود، با آمدن این فرزند عزیز، روح تازه‌ای گرفت؛ گویی نسیم مهر الهی در آن وزیدن گرفت و روزگار به عطر حضورش آراسته شد.

او در کودکی، در آغوش پیامبری پرورش یافت که سراسر رحمت و حکمت بود و در کنار مادری که نمونه ایمان و وفاداری بود. در چنین فضایی، روح او با آیات الهی شکل گرفت و جانش با ذکر خدا معنا یافت. هر رفتار او انعکاسی از تربیت پیامبر بود: صدایش آرام، نگاهش روشن، لبخندش مرهم، و حضورش نعمتی که خانه محمدی را به بهشتی زمینی بدل کرده بود. در همان سال‌های کودکی، فاطمه نه‌تنها دختری فرمان‌بردار، بلکه بانویی خردمند بود؛ گویی دانایی و وقار، پیش از بلوغ، بر وجودش سایه افکنده بود.

با ازدواج او با حضرت علی(ع)، فصل تازه‌ای از زندگی این بانوی آسمانی آغاز شد؛ فصلی که در ظاهر با خانه‌ای کوچک و سقفی ساده همراه بود، اما در باطن، جهان را از دروس بزرگ اخلاق، معنویت، بندگی و ایثار آکنده ساخت. آن خانه کوچک، دانشگاهی بود که استادانش علی و فاطمه بودند و شاگردانش حسن و حسین؛ و از همین دانشگاه بود که موج نور و حق‌طلبی، تاریخ را درنوردید. در آن خانه، دو سرچشمه نور، دو ستون ایمان و دو جلوه بندگی در کنار یکدیگر می‌درخشیدند و زندگی‌شان کتابی از عشق الهی، صبر، عدالت‌خواهی و خدمت به خلق بود.

اما این روزگار پرنور، دیری نپایید؛ پس از رحلت پیامبر، زمین مدینه دیگر رنگ آرامش نداشت و روزهای سخت آغاز شد. در همان دوران تیره و سنگین، فضایل فاطمه(س) بیش از هر زمان دیگری به جلوه درآمد. صبر او، سدّی شد در برابر طوفان‌ها؛ سخنش، چراغی بود در دل تاریکی؛ و استقامتش، درسی بود برای همه آزادگان تاریخ. بانوی دو عالم، در برابر ظلم، چون کوه ایستاد و در برابر سختی‌ها، چون آفتاب می‌تابید. وفاداری‌اش به حق، پیروی‌اش از وصیت پدر، و صداقت بی‌شائبه‌اش، او را نه‌تنها الگویی خانوادگی، بلکه مرجع معنوی جامعه اسلامی ساخت؛ چنان‌که تاریخ، هر ورق از زندگی او را به‌عنوان درسی برای انسانیت ثبت کرده است.

در روزهای پایانی عمر، هنگامی که رنج‌ها تن نحیفش را فراگرفت و اندوه فقدان پدر، سینه‌اش را می‌فشرد، بازهم وقار و عظمتش فرونریخت. حتی در لحظات پایانی، وصایای معنوی‌اش، نوری بود که مسیر آینده اهل‌بیت و شیعیان را روشن ساخت. لحظه وداعش، لحظه‌ای بود که آسمان مدینه گریست و زمین بقیع به سوگ نشست و شبی که علی(ع) در قبرستان بقیع، در سکوتی، همسر آسمانی‌اش را به خاک سپرد، جهان شاهد یکی از پرهیبت‌ترین و عمیق‌ترین لحظات تاریخ شد؛ شبی که نه‌تنها شهادت بانویی بزرگ را رقم زد، بلکه مظلومیت حقیقت را نیز ابدی ساخت.

 «فاطمه(س) حقیقتی است که تاریخ برای فهم او باید به‌زانو درآید»

علی عاشوری، استاد علوم قرآن و حدیث در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی نجف‌آباد در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به آنکه شناختن حضرت زهرا(س) بدون لمس لایه‌های عمیق تاریخ، ممکن نیست، اظهار کرد: زندگی این بانوی عظیم‌الشأن، نه‌تنها روایت یک انسان قدسی، بلکه حکایت روشن یک انسان کامل است که در دل پیچیده‌ترین روزگار اجتماعی، جلوه‌های بی‌بدیل اخلاق و ایثار را به نمایش گذاشت. فهم مقام فاطمه(س) تنها با خواندن روایت‌ها حاصل نمی‌شود، بلکه باید زیست او را در بستر تاریخ و شرایط دشوار آن دوران بازخوانی کرد، تا روشن شود چگونه در میان بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، بانویی با آن لطافت روح و عظمت شخصیت توانست ستون آرامش، صبر و حق‌خواهی باشد.

وی در ادامه با اشاره به دوران کودکی حضرت زهرا(س) افزود: سختی‌های ابتدای زندگی ایشان در مکه، بخش کمی از شخصیت والای ایشان را نشان می‌دهد. فاطمه در سال‌هایی چشم به جهان گشود که مسلمانان در محاصره، فشار و آزار بودند و همین شرایط، روحیه استقامت و صبر را در جان او ریشه‌دار کرد. تاریخ‌نویسان تصریح کرده‌اند که حتی در کودکی، حضور فاطمه برای پیامبر(ص) تسلّی و آرامش بود و بعدها لقب «امّ‌ابیها» دقیقاً از همین حقیقت ریشه گرفت؛ یعنی دختری که برای پدر خود همچون مادر بود، پناهی مهربان و همراهی همیشگی.

این استاد الهیات ادامه داد: ازدواج حضرت زهرا(س) با امیرالمؤمنین علی(ع) «ازدواجی آسمانی» نامیده شده که باید این تعبیر آسمانی را در کنار واقعیت‌های زمینی زندگی آنان فهمید. خانه کوچک آن دو بزرگوار، چنان ساده بود که در روایت‌ها آمده تنها حصیری ساده، قطیفه‌ای کهنه و مشک آبی، جزو دارایی‌هایشان بود، اما همین خانه ساده، مرکز تربیت بزرگ‌ترین انسان‌های تاریخ شد. روابط خانوادگی فاطمه و علی(ع) سرشار از احترام، محبت، مشارکت و همدلی بود و این نکته باید به‌عنوان الگویی بی‌مانند برای خانواده‌های امروز دیده شود.

عاشوری در بخشی دیگر از این گفت‌وگو، با اشاره به نقش تربیتی حضرت زهرا(س)، بیان کرد: تربیت امام حسن و امام حسین(ع) تنها محصول علم و فضیلت علی(ع) نبود، بلکه مهربانی، بصیرت، صبر و اخلاق فاطمه(س) همچون شالوده‌ای استوار، شخصیت آن دو امام را شکل داد. وقتی در روایات از «سید جوانان اهل بهشت» سخن گفته می‌شود، باید دانست این مقام تنها نتیجه خون و نسب نیست، بلکه ثمره تربیت مادر و پدری است که خود در اوج بندگی و حقیقت‌جویی بودند.

وی در ادامه توضیح داد: پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، سخت‌ترین روزهای زندگی حضرت زهرا آغاز شد؛ روزهایی که در آن نه‌تنها بار اندوه پدر را بر دوش داشت، بلکه در برابر جریان‌هایی که مسیر جامعه اسلامی را تغییر می‌داد، تنهای تنها ایستاد.

این استاد الهیات اظهار کرد: درک غربت فاطمه در آن روزها، به معنای درک بخش مهمی از تاریخ صدر اسلام است. بانوی دو عالم، با بدنی رنجور و دلی غم‌زده، اما با عزمی استوار، سخن گفت، احتجاج کرد، دفاع نمود و حقیقت را یادآوری کرد؛ نه برای خود، بلکه برای حفظ میراث پیامبر.

عاشوری در بخش دیگری از این گفت‌وگو، به روایات مختلف درباره نحوه آسیب‌دیدن و بیماری حضرت اشاره کرد و توضیح داد: منابع معتبر شیعه و بسیاری از منابع تاریخی اهل‌سنّت نیز تأکید دارند که حوادث پس از سقیفه، از جمله هجوم به خانه اهل‌بیت، بر رنج جسمی و روحی فاطمه(س) افزود و بیماری او شدت گرفت که این بخش از تاریخ، بخشی است که گاه از آن چشم پوشیده می‌شود، اما برای فهم مظلومیت فاطمه و علی(ع) باید بادقت و بی‌تعصب بررسی شود.

وی در ادامه با اشاره به آخرین روزهای زندگی حضرت، بیان کرد: لحظه‌های پایانی فاطمه زهرا، لحظه‌هایی آمیخته از نور و اندوه بودند. در بعضی از روایات، تصویر زنی را نشان می‌دهند که با چهره‌ای رنجور، اما با روحی آرام، وصایای خود را بیان می‌کرد؛ از شست‌وشوی پیکر تا محل دفن و حتی تأکید بر آنکه کسانی که او را آزردند، نباید بر جنازه‌اش حاضر شوند که این وصیت‌ها نه‌تنها نشانه رنج‌هایی است که بر او رفته، بلکه بیانی از شأن و عظمت او نیز هست؛ بانویی که حتی در لحظه مرگ نیز حق را از باطل جدا کرد.

این استاد الهیات سپس با اشاره به صحنه دفن حضرت زهرا(س)، ادامه داد: تنهایی علی در آن شب دفن، یکی از جان‌سوزترین فرازهای تاریخ است. بر اساس روایات، علی(ع) با دستان خود، در دل تاریکی شب، قبر را آماده کرد، پیکر همسر آسمانی‌اش را بر دوش گرفت و در میان گریه‌ای که تاریخ هنوز پژواک آن را می‌شنود، او را به خاک سپرد. دفن شبانه، نه یک اتفاق ساده، بلکه نشانی از اعتراض حضرت زهرا به آنچه بر او و بر اهل‌بیت گذشته بود، است و همین امر است که تاریخ مکان دقیق قبر او را در پرده‌ای از راز نگاه‌داشته است.

عاشوری در پایان خاطرنشان کرد: شناخت فاطمه زهرا(س)، تنها شناخت یک شخصیت تاریخی نیست؛ شناخت راهی است که به حقیقت، به عدالت و به روشنایی می‌رسد که هرکس بخواهد مسیر انسانیت را بشناسد، باید سیره فاطمه(س) را ورق بزند؛ زیرا زندگی او، نه فقط زندگی یک بانوی بی‌نظیر، بلکه نقشه‌ای است برای ساختن روح انسان. اگر امروز جهان اسلام در پی بازگشت به فضیلت‌هاست، باید به خانه کوچک علی و فاطمه بازگردد؛ خانه‌ای که نور آن هنوز خاموش نشده و تا ابد، انسان‌ها را به راه درست فرامی‌خواند.

به گزارش ایسنا آنگاه که علی(ع) خاک سرد بقیع را بر پیکر همسر آسمانی‌اش فروریخت، گویی تاریخ به احترام ایستاد و سکوتی سنگین بر شب مدینه سایه انداخت. آن شب، شبی نبود که تنها چراغ‌خانه‌ای خاموش شود؛ شبی بود که جهانی در سوگ فرورفت. بانویی که به‌حق «کوثر پیامبر» بود، در غربتی که هنوز ادامه دارد، از چشم‌ها پنهان شد، اما نامش بر بلندای هستی باقی ماند.

امروز، قرن‌ها پس از آن واقعه، هنوز روشنایی زندگی او، مسیر انسان‌ها را هدایت می‌کند و هنوز صدای گام‌هایش در کوچه‌های مدینه شنیده می‌شود؛ بانویی که آمد تا معنای بندگی را بیاموزاند و رفت تا تاریخ بداند، حقیقت هرگز خاموش نمی‌شود و شاید راز بی‌نشان بودن مزارش، نشانی باشد برای هر دلی که به جست‌وجوی نور می‌رود؛ نوری که در خاک پنهان شد، اما در قلب جهان تا ابد می‌درخشد.

شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)، نه‌تنها پایان زندگی زمینی او که آغاز فصل تازه‌ای از غربت اهل‌بیت و نقطه‌ای سرنوشت‌ساز در تاریخ دین و حقیقت بود.

انتهای پبام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha