چه چیزی میتواند یک طرح را به «هنر» تبدیل کند؟ برای پاسخ به این سوال محققان این پرسش را مطرح کردند که آیا ناظران میتوانند به طور قابل اعتمادی «نقاشیهای قطرهای» ساخته شده توسط کودکان را از نقاشیهای بزرگسالان تشخیص دهند.
این گروه تحقیقی بر تکنیک چکه و پاشیدن جکسون پولاک تمرکز کرد و دریافت که سن، امضای قابل تشخیصی در الگوهای رنگ به جا میگذارد.
ریچارد تیلور، محقق ارشد این تحقیق از دانشگاه اورگان آمریکا گفت: بررسی ما نشان میدهد که الگوهای هنری ایجاد شده کودکان با استفاده از تکنیک ریختن رنگ که توسط جکسون پولاک مشهور شد، از الگوهای ایجاد شده توسط بزرگسالان قابل تشخیص است. یافتههای ما نشان میدهد که نقاشیهای کودکان، شباهت بیشتری به نقاشیهای پولاک نسبت به نقاشیهای بزرگسالان دارند.

نحوه شکلگیری الگوهای نقاشی کودکان
محققان به دو ابزار کمی تکیه کردند که شامل تحلیل فراکتال و لاکوناریتی بود. فراکتالها، الگوهایی هستند که در مقیاسهای مختلف تکرار میشوند و مانند شاخهبندی درختان، پیچ خوردگی خطوط ساحلی و موج ابرها هستند. بسیاری از آثار هنری، بهطور عمدی و یا غیر عمدی، حاوی ساختارهای فراکتال هستند. تحلیل فرکتال، چگونگی تغییر مقیاس چگالی رنگ را هنگام بزرگنمایی و کوچکنمایی اندازهگیری میکند. اکوناریتی، بافت شکافهای بین خوشههای رنگ را ثبت میکند. این معیارها در کنار هم، راهی برای خواندن دستور زبان زیربنایی یک نقاشی فراتر از آنچه ارائه میدهد که چشم به تنهایی میتواند تجزیه کند.
برای آزمایش نشانههای سنی، این گروه ۱۸ کودک (چهار تا ۶ ساله) و ۳۴ بزرگسال (۱۸ تا ۲۵ ساله) را مورد بررسی قرار داد. همه به سبک پولاک کار میکردند؛ رنگ رقیق شده روی کاغذی ریخته میشد که روی زمین گذاشته شده بود.
نتایج نشان داد: در صدها تصویر، بزرگسالان تمایل داشتند رنگهای متراکمتری با مسیرهای وسیعتر و متنوعتر استفاده کنند. کودکان الگوهایی با مقیاس ظریفتر با فواصل مکرر و قابلتوجه بین خوشهها ایجاد کردند. خطوط آنان سادهتر و تکبعدیتر بود و کمتر جهت خود را تغییر میداد.
محققان پیشنهاد کردند که این تضادها احتمالا نشاندهنده تفاوت در تعادل و کنترل حرکتی است، هرچند که آنان در این تحقیق بهطور مستقیم حرکت را ردیابی نکردند.

الگوها در هنر تاریخی
محققان برای بررسی چگونگی تاثیر این ساختارها بر بینندگان، زیرمجموعهای از نقاشیهای بزرگسالان را از نظر پیچیدگی درک شده، جذابیت بصری و دلپذیری ارزیابی کردند.
تیلور گفت: نتایج تحقیقات قبلی ما نشان میدهد که سیستمهای بصری ما در طول میلیونها سال مواجهه با فرکتالها در مناظر طبیعی، در زبانهای بصری آنان روان شدهاند. این توانایی پردازش اطلاعات بصری، واکنش زیباییشناختی را برمیانگیزد. جالب اینجاست که نقاشیهای کودکان جذابتر از نقاشیهای بزرگسالان است.
سایت ارث گزارش کرد، سوال گستردهتر این است که چه چیزی هنر را هنر میکند و جواب این سوال، با معادلات حل نخواهد شد اما این تحقیق ابزاری دیگر به جعبه ابزار اضافه میکند و نشان میدهد که چگونه فیزیک حرکت بر روی بوم نقش میبندد و چگونه سیستم بصری ما که با دنیای فراکتال صیقل داده شده، پاسخ میدهد.
نتایج این تحقیق در مجله مرزهای فیزیک منتشر شده است.
انتهای پیام


نظرات