در خانههای قدیمی گلستان، یلدا همیشه با دورهمی خانواده در خانه بزرگترها آغاز میشود؛ جایی که رسمها جان میگیرند و شب، معنای دیگری پیدا میکند.
خوراکیهایی با طعم خاطره
کنار میوههای یلدایی، خوراکیهای محلی جای ویژهای دارند. «مارمرده» که از برنج و شیره یا شکر تهیه میشود، یکی از خوراکیهای شناختهشده این شب است؛ غذایی ساده اما گرم و شیرین که بیشتر یادآور دستپخت مادران و مادربزرگهاست.
«پُشتزیک» هم از دیگر تنقلات محلی است که با دانهها و مغزها آماده میشود و نماد برکت و فراوانی در بلندترین شب سال به شمار میآید.

قصه و خاطره؛ روایت شبهای طولانی
بعد از چیدن سفره، نوبت قصههاست. بزرگترها از گذشته میگویند؛ از زمستانهای سرد، از شبنشینیها و از رسمهایی که شاید امروز کمتر دیده شود. این قصهگوییها، یلدا را از یک شب معمولی جدا میکند و به آن عمق و معنا میبخشد.

بازیهای قدیمی؛ شور و خنده تا نیمهشب
بخش جدانشدنی یلدای گلستان، بازیهای قدیمی است؛ بازیهایی ساده اما پرهیجان که نسلها را دور هم جمع میکرد.
در برخی خانهها، بازیهایی مثل «گل یا پوچ» با هیجان خاصی انجام میشود و خنده و کریخوانی فضای خانه را پر میکند. بازیهای کلامی، معما گفتن، حدسزدن و حتی مسابقههای دوستانه برای حافظه یا ضربالمثلهای محلی، از دیگر سرگرمیهای این شب بوده است. کودکان با بازی، بیدار میماندند و بزرگترها با همین بازیها، شب را کوتاهتر میکردند.
احترام به بزرگترها؛ اصل فراموشنشدنی یلدا
در فرهنگ مردم گلستان، یلدا بدون دیدار بزرگان کامل نیست.
حضور کنار پدران و مادران، شنیدن حرفهایشان و تقسیم شادی شب، مهمترین بخش این آیین است؛ رسمی که هنوز هم در بسیاری از خانوادهها پابرجاست.

یلدا؛ سنتی که هنوز نفس میکشد
اگرچه شکل زندگی تغییر کرده، اما یلدا در گلستان همچنان زنده است؛ با مارمرده و پُشتزیک، با قصه و بازی، و با دورهمیهایی که تاریکی بلندترین شب سال را قابل تحمل میکند. یلدا در این استان، یادآور این حقیقت ساده است که با هم بودن، همیشه روشنایی میآورد.
انتهای پیام

نظرات