به گزارش ایسنا، فناوری در دهههای اخیر به یکی از اصلیترین موتورهای توسعه اقتصادی و اجتماعی در جهان تبدیل شده است. بسیاری از کشورها توانستهاند با تکیه بر نوآوریهای فناورانه، بهرهوری تولید را افزایش دهند، صنایع جدید ایجاد کنند و کیفیت زندگی مردم را بهبود بخشند. در این میان، توسعه فناوری تنها به معنای اختراع یک ایده جدید نیست، بلکه شامل مجموعهای از فعالیتها از شناسایی یک فرصت تا تولید، عرضه و استفاده موفق از یک محصول یا روش جدید میشود. اگر این زنجیره بهدرستی عمل نکند، حتی بهترین ایدهها نیز ممکن است هرگز به مرحله استفاده در جامعه نرسند.
اهمیت این موضوع در بخش کشاورزی دوچندان است. کشاورزی نقشی اساسی در تأمین غذا، ایجاد اشتغال و ثبات اقتصادی و اجتماعی کشورها دارد. با افزایش جمعیت جهان و محدودیت منابعی مانند آب و زمین، دیگر نمیتوان تنها با روشهای سنتی پاسخگوی نیازهای غذایی آینده بود. افزایش عملکرد در واحد سطح، کاهش ضایعات و استفاده بهینه از منابع، همگی وابسته به بهکارگیری فناوریهای نوین هستند. با این حال، مسیر انتقال نتایج پژوهشهای علمی به مزرعه و بازار، مسیری هموار نیست و موانع مختلفی در این راه وجود دارد که شناخت آنها شرط اصلی اصلاح وضعیت موجود است.
جواد قاسمی، استادیار مؤسسه آموزش و ترویج کشاورزی وابسته به سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، به همراه سه نفر از همکاران سازمانی خود، در همین رابطه تحقیقی را با محوریت شناسایی و تحلیل موانع توسعه فناوریهای حاصل از طرحهای تحقیقاتی کشاورزی انجام دادهاند. در این پژوهش تلاش شده است تصویری روشن از مشکلات ساختاری، حمایتی و اجرایی ارائه شود که مانع از تبدیل نتایج پژوهشهای کشاورزی به فناوریهای قابل استفاده برای بهرهبرداران میشود.
برای انجام این پژوهش، ۲۸۴ نفر از اعضای هیأت علمی سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی در حوزههای مختلفی مانند زراعت، باغبانی، دامپروری، منابع طبیعی، خاک و آب و شیلات مشارکت داشتند و دادههای مورد نیاز تحقیق را از طریق پرسشنامه فراهم نمودند. این دادهها سپس با استفاده از نرمافزارهای آماری، تحلیل شده و مدلی برای دستهبندی موانع توسعه فناوری ارائه گردید.
یافتههای پژوهش نشان دادند که موانع پشتیبانی و حمایتی، مهمترین چالش پیش روی توسعه فناوریهای کشاورزی هستند. این موانع شامل کمبود منابع مالی، ضعف زیرساختها، کمبود تجهیزات و مشکلات مرتبط با نیروی انسانی میشوند. در مقابل، موانع آموزشی، ترویجی و اطلاعرسانی در پایینترین رتبه قرار گرفتند، هرچند پژوهشگران تأکید دارند که این دسته از موانع نیز همچنان اهمیت دارند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
بر اساس نتایج تحلیلها، موانع توسعه فناوری را میتوان در پنج دسته کلی طبقهبندی کرد: آموزشی و ترویجی، بازاریابی و بازاررسانی، ساختاری و برنامهریزی، فنی و مشاورهای و در نهایت پشتیبانی و حمایتی. این دستهبندی نشان میدهد که مشکل تنها به یک بخش خاص محدود نمیشود، بلکه مجموعهای از عوامل بههمپیوسته مانع از موفقیت فناوریهای کشاورزی در ورود به بازار و جامعه میشوند.
به گفته محققان، ساختار خاص بخش کشاورزی، از جمله خردهمالکی، تنوع نظامهای بهرهبرداری و شرایط اجتماعی و فرهنگی مناطق روستایی، بر شدت این موانع افزوده است. بسیاری از فناوریهای تولیدشده، متناسب با نیاز واقعی کشاورزان یا شرایط اقتصادی آنها نیستند یا در زمان مناسبی عرضه نمیشوند. از سوی دیگر، تمرکز بیش از حد بر تولید مقالههای علمی، گاهی باعث شده است تولید فناوری و محصول قابل عرضه در اولویت پایینتری قرار گیرد.
پژوهشگران تأکید میکنند که تقویت زیرساختها، اصلاح فرآیندهای برنامهریزی، ایجاد مشوقهای مالی و معنوی برای محققان و توجه جدی به بازار و نیاز بهرهبرداران، میتواند نقش مهمی در رفع این موانع داشته باشد. همچنین توسعه ارتباط با بخش خصوصی، سرمایهگذاران و استفاده از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان، از جمله راهکارهایی است که میتواند مسیر تجاریسازی فناوریهای کشاورزی را هموارتر کند.
این یافتههای علمیپژوهشی در فصلنامه «مدیریت توسعه فناوری» منتشر شدهاند؛ نشریهای که وابسته به سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران است و با همکاری انجمن مدیریت فناوری ایران فعالیت میکند.
انتهای پیام


نظرات