« ابراهيم شمشيري » دبير كل جامعهي اسلامي دانشجويان است، البته تا مهرماه كه شوراي مركزي جديد كارش را آغاز ميكند، در كنگرهي اخير، شوراي مركزي جديد انتخاب شد، شمشيري هم در دور جديد، به عضويت هيات عالي نظارت آن درآمد.
دانشجوي كارشناسي ارشد رشتهي علوم ارتباطات دانشكدهي صداوسيما است، به دعوت ما به محل خبرگزاري دانشجويان ايران آمد و حدود 40 دقيقه با او گفتوگو كرديم. با لحني آرام و شمرده سخن ميگفت و سعي ميكرد تا از زيادهروي در پاسخها خودداري كند تا دامنهي بحث گستردهتر شود، اما فرصتش محدود بود چون قراري ديگر داشت، بايد ميرفت.
از نظر شمشيري مهمترين دغدغهي جامعهي اسلامي دانشجويان ايجاد يك «دولت اسلامي» است، ميگويد: «سيستم اجرايي و ادارهي امور با ايدهآل ما تطابق ندارد». شايد به همين جهت، نوع تعامل خود با مسوولان را «انتقادي اصلاحي» ميداند.
ميگويد «برخي از دانشجويان تندروي ميكنند، چه اصلاحطلب چه انقلابي»، اما از طرفي عدم فعاليت سياسي در دانشگاه را نوعي انفعال ميداند كه ميتواند مورد سوءاستفاده قرار گيرد.
در عين حالي كه به انجام فعاليت سياسي اعتقاد دارد، در كنار آن به فعاليتهاي علمي و توليد علم تاكيد ميكند. طبيعت مجموعهي دانشجويي را نگاه انتقادي ميداند و معتقد است حيطه سياسي دانشگاه به دانشجويان سپرده شود، البته ميگويد كه نياز امروز دانشگاهها، انقلاب نرمافزاري و فكري است.
ايسنا: مهمترين دغدغهي جامعهي اسلامي دانشجويان در چهار سال آينده چيست؟ آيا در اين چهار سال تفاوتي با سالهاي گذشته خواهد داشت يا خير؟
شمشيري: براي مجموعههاي دانشجويي تدوين استراتژي مشكل است چون مانند جامعهي اسلامي دانشجويان هر سال انتخاباتي دارند و افراد جديد با پويايي بيشتر جاي افراد قبلي را ميگيرد در نتيجه تدوين استراتژي آن نياز به كارهاي زيربنايي دارد.
به طور كلي آنچه در اساسنامه ذكر شده اين است كه جامعهي اسلامي در صدد تحقق آرمانهاي انقلاب اسلامي و پيگيري آن از راههاي مختلف مانند اسلامي كردن دانشگاهها يا وحدت با حوزه است كه اينها به عنوان آرمانهاي اصيل و بلند جنبش دانشجويي، اهداف كلي و بلندمدتي هستند كه سعي ميكنيم در مقاطع مختلف و با توجه به مقتضيات زمان آنها را دستهبندي كنيم تا قابل دسترسي و عملياتي باشند.
در سالهاي گذشته، به نوعي احساسمان اين بود كه انقلاب اسلامي در دورههاي مختلف از نظر اجرايي دچار نقايصي شده است و از گفتمان اصيل خود كمابيش فاصله گرفته است، اما بحمدالله شاهد بوديم كه در اين انتخابات اخير رياست جمهوري شخصي را كه حمايت كرديم توانست راي بياورد و احساس ميكنيم مجموع حركتهاي ما و يا ساير تشكلها كه با اين گفتمان وارد صحنه شدند تا حدودي زمينهي تحقق بيشتر و امكان وقوع بيشتري پيدا كرده است.
احساس ما اين است كه گفتمان عدالت در فاز اجرايي شدن حركت به سمت تحقق دولت اسلامي است. يعني اينكه بتوانيم اركان مختلف كشورمان را با مباني اصول ديني خودمان در قسمتهاي اجرايي هماهنگ كنيم و اگر مشكلات و نارساييهايي وجود دارد آنها را شناسايي كرده و در جهت رفع آن به مسوولان كشور تذكر دهيم. همچنين سعي كنيم به نوعي گامي در جهت تحقق آرمان دولت اسلامي برداريم هرچند به نظر ميرسد كه دولت اسلامي به سادگي قابل تحقق نيست و براي پيگيري آن نياز به تلاش، مجاهدت و مبارزات طولانيمدت و بلندمدت دارد، بهويژه در دولت آينده است.
ايسنا: شما گفتيد ايجاد دولت اسلامي به سادگي قابل تحقق نيست. با توجه به اينكه 26 سال از انقلاب اسلامي ميگذرد آيا ما در حال حاضر فاقد يك دولت اسلامي هستيم؟!
شمشيري با نقل مضمون سخني از حضرت امام (ره) در مقطعي مبني بر اين كه «ما ميخواهيم در مسير جمهوري اسلامي حركت كنيم وگرنه آنچه ما در آن زندگي ميكنيم جمهوري اسلامي آرماني ما نيست»، گفت: يعني اسلام بايد به واقع در تمام ابعاد زندگي مردم باشد. اين هنوز اتفاق نيفتاده و در واقع مهمترين دغدغهي جامعهي اسلامي دانشجويان ايجاد دولت اسلامي تا كشور اسلامي است در چهار سال آينده.
اگر يك سير كلي را بخواهم بيان كنم، حركت پنج مرحلهاي را براي نيل به اهداف نهايي ترسيم كرديم (البته در گذشته نيز تلاشهايي صورت گرفته اما در حال حاضر انتظار ما از گذشته بيشتر شده است) كه گام اول آن بحث انقلاب اسلامي بود. حركت اسلامي با يك رهبري و با يك ساز و كار و نظام خاص كه از سال 1342 تا 1357 با مجاهدات امام (ره) و يارانش و مردم ايران به ثمر نشست و انقلاب پيروز شد.
پس از پيروزي انقلاب، شاهد تلاشهاي بوديم در جهت تشكيل نظام اسلامي، يعني نظامي كه ساز و كارهاي آن مبتني بر اسلام باشد كه با نوشتن قانون اساسي گام مهمي در اين زمينه برداشته شد و در طي 25 سال گذشته كمكم توانست ثبات و جايگاه و اركان مختلف قانون اساسي جاي خود را پيدا كرده و هر يك در شاكلهي سيستماتيك مشخص شود، اركان مختلف نظام اسلامي مانند دولت، شوراي نگهبان، مجمع تشخيص مصلحت، رهبري، هر يك جايگاه و اختيارات و وظايفشان در چه حدودي است و چگونه ميتوانند عمل كنند كه كشور را به سوي مناسبي سوق دهند.
اما به نظر ميآيد كه برداشتن گام بعدي، يعني گامي براي تشكيل دولتي كه اركان او اعم از كارگزاران، چه سيستم و چه روابط مختلفي كه بين دولت و مردم برقرار است و يا روابطي كه داخل دولت بين اجزاي مختلف برقرار است، بر اساس اصول اسلامي و مطابق با نيازها و شرايط روز مردم باشد.
ايسنا: يعني به نظر شما تا به حال نبوده؟
شمشيري: درست است كه حركتهاي خوبي انجام شده، اينكه ما ميگوييم در صدد تشكيل دولت اسلامي هستيم، به اين معنا نيست كه دولتهاي قبل ضد اسلام يا منحرف بودند. نه! ولي نگاه آرماني و انتظارات ما از رابطهي مسوولان با مردم در تمام اركان و اجزاست.
مسوولان ما مسلمان و متدين هستند اما وقتي به سيستم نگاه ميكنيم، احساس نميشود كه آن سيستم اجرايي و اداره كننده با نيازها و ايدهآلهاي ما تطابق دارد، اين است كه به نظر ميرسد كه در مرحلهي بعدي، قطعا نياز است كه اين تطابق را در تمام اجزاي دولت ببينيم تا در مرحلهي بعدي بتوانيم با اسلامي شدن دولت و در جاي خود قرار گرفتن كشور شاهد تحولهاي اساسي در آن باشيم.
ايسنا: دربارهي دغدغههاي جامعهي اسلامي دانشجويان صحبت كرديم، به نظر شما اين دغدغههاي فعلي چه تفاوتي با سالهاي گذشته دارند؟
شمشيري: در ايران در سالهاي گذشته شاهد شكلگيري گفتمانهاي وارداتي بوديم كه سعي ميشد به نوعي بومي تلقي شود، مثلا در دورهي سازندگي، پيشرفت، توسعه و سازندگي به عنوان يك بحث اساسي در كشور ما مطرح بود، اما در كنار آن در مورد عدالت اجتماعي و برطرف كردن نيازهاي طبقات محروم و اينكه مسوولاني كه در جهت ايجاد پيشرفت كشور حركت ميكردند خودشان واقعا به نوعي همراه و همگام مردم باشند، متاسفانه از اين نظرها دچار نقصان بوديم و پيشرفت ما توام با عدالت نبود.
در آن سالها مثلا در دورهي 8 سالهي آقاي خاتمي بحث توسعهي سياسي و مسايل فرهنگي مفصل و زيادي مطرح شد اما از طرف ديگر شاهد بوديم كه رويكرد و عملكرد مردم در انتخاباتها نسبت به چيزي كه تحت عنوان توسعهي سياسي و مسايل پيراموني مطرح شد، رضايتبخش نبود و مردم به نوعي خود مدعيان توسعهي سياسي را كنار گذاشتند و شايد هم در برخي مقاطع شعارهاي حزبي مطرح شد اما اين شعارها به صورت يك بعدي بودند و در عمل هم محقق نشدند، وقتي مردم مدعيان سياسي را در سه انتخابات كنار گذاشتند معلوم ميشود كه به حرفهايي كه گفته شد عمل نشد و انتظارات مردم در اين زمينه برآورده نشده است.
اين است كه طبيعتا چيزي كه مورد نياز كشور است از بين رفتن گسستها و شكافهاي بين مسوولان و مردم است كه در سالهاي مختلف به وجود آمده. همچنين برخي در هر يك از گفتمانها خواستند گفتمان خود را به نوعي مستقل از گفتمان انقلاب اسلامي نشان دهند و در برخي مقاطع به نوعي با بيان تئوري پايان انقلاب سعي كردند اين گفتمان جديد را به ملت تحميل كنند، اما شاهد آن بوديم كه ملت نپذيرفتند و عملا اين افراد نتوانستند مشكل مردم را حل كنند، پس بايد اين نقايص برطرف شود و خواستههايي را كه مردم از ابتداي انقلاب داشتند و در مقاطع مختلف هم دولت به بخشي از آن تكيه كرد بايد با يك نگاه جامعنگر به آنها نگاه كرده و در زمينهي مسايل سياسي، اجتماعي، فرهنگي و معيشتي، گامهاي بلندي براي حل مشكلات برداشته شود تا در جهت آرمانهاي اصيل انقلاب كه بعد از اين مقدمات است حركت كرد.
ايسنا: خب! برگرديم به دانشگاه، رقباي فكري شما در حوزهي سياسي دانشگاه چه گروههاي فكري هستند؟
شمشيري: ببنيد! براي ما اصل اين است كه به اسلام به عنوان ديني نگاه ميكنيم كه براي تمام ابعاد زندگي بشر برنامه دارد و ادارهي امور مختلف را ميتواند به عهده بگيرد. اين حرف انقلاب اسلامي بوده و هست و اگر كسي بخواهد خلاف اين روند حركت كند ما قائل هستيم كه با بحث و گفت و گوي منطقي ميتوانيم ثابت كنيم كه كارهاي آنها خلاف است و اگر كسي خلاف اين مسايل عمل كند، نميتوان اسم اين عمل را رقابت گذاشت. يعني كسي كه از ايدهها و چارچوب نظام و نگاه انقلاب فاصله گرفته، باز هم تاكيد ميكنم كه رقابت اصطلاح مناسبي براي او نيست.
اما در پاسخ به سوال شما بايد گفت كه طبيعتا در يك سيستم افراد يا گروههايي كه به اصول مشتركي پايبند هستند ميتوانند در يك سيستم همكاري كنند و غير ممكن نخواهد بود، در مرامنامهي اكثر تشكلهاي دانشجويي هم به اين مباني تاكيد شده و من تصور نميكنم كه اگر بخواهيم با توجه به مباني مجموعههاي مختلف كه در دانشگاه فعاليت ميكنند به اين معنا نبايد رقابتي وجود داشته باشد.
ايسنا: وجود ندارد يا نبايد وجود داشته باشد؟
شمشيري: اگر كسي آن مباني و آرمانها را زير پا ميگذارد، به نظر ما آن فرد رسميت و هويتي از خود ندارد و وقتي كسي شاخصه و هويتي براي خود نداشته باشد طبيعتا تعريفي نميتوان براي او ارائه كرد. بر اين اساس فكر ميكنيم كه اين افراد بايد اول وضعيت و هويت خود را مشخص كنند، بعد شايد بشود با آنها در برخي زمينهها مذاكره كرد و بايد ديد كه در چه چارچوب و دايرهاي ميشود با آنها وارد بحث شد.
ايسنا: اما شما نگفتيد چه گروههايي خلاف شما فكر ميكنند (اگر اصطلاح رقيب را به قول شما براي آنها به كار نبريم).
شمشيري: بخشهايي از انجمنهاي اسلامي بودند كه به جهت فاصله گرفتن از اصول و مباني خودشان به شاخهها و دستهبنديهاي متعددي تقسيم شدند. صرف اينكه مخالف هستند مهم نيست، چون اين يك موضوع طبيعي است و شايد در بسياري از مجموعهها از جمله مجموعهي خودمان اختلاف نظر داشته باشيم اما به نظر ما كساني كه بدون هيچ مبنايي بخواهند فعاليت كنند، فعاليتشان از نظر قانوني صحيح نيست و بايد در عملكرد آنها تجديدنظر شود.
ايسنا: تعامل خود را با مسوولان، دستگاهها و نهادها چگونه تعريف ميكنيد؟
شمشيري: در زمينهي تعامل با دستگاه و مسوولان، جامعهي اسلامي دانشجويان به عنوان مجموعهي دانشجويي كه تعلق خاطر و منفعتي در برخورد و تبادل نظر با مسوولان ندارد، به عنوان مجموعهاي كه ميخواهد در جهت اصلاح امور حركت كند، اگر در مواردي احساس شود كه مسوول يا نهادي برخلاف مصالح انقلاب اسلامي حركت ميكنند يا اشتباهي مرتكب ميشوند سعي ميكنيم به آنها تذكر دهيم يا به نوعي آنها را متوجه خطاها و اشتباهاتشان كنيم و در واقع نوع تعامل ما با مسوولان نوعي تعامل انتقادي اصلاحي است.
ايسنا: خطوط قرمز شما براي فعاليتها و انتقادها چيست؟
شمشيري (با كمي تعجب): خطوط قرمز؟! در داخل مجموعه يا به طور كلي؟
ايسنا: در هر دو.
شمشيري(با درنگ): در داخل مجموعه، طبق اساسنامه خطوط كلي ما مشخص است و حيطههاي مختلف كه اگر از آنها خارج شويم، رسميت مجموعه زير سوال ميرود، به همهي آنها در اساسنامه اشاره شده از جمله بحث ولايت فقيه، انقلاب اسلامي، حكومت ديني، پيروي از اسلام و فرامين اسلامي است و در خارج از مجموعه نيز چيزي شبيه به اين اصول مضاف بر اينكه مصالح كشور و نظام به عنوان اصولي كه بايد از آنها پاسداري كرد. البته اين پاسداري به معناي حمايت از فرد يا افراد نيست و گاهي ممكن است مصلحت حكم كند كه به خود افراد انتقادات تند و جدي شود.
در واقع به نظر ما كليت حركت انقلاب اسلامي كه در كشور ما با حكومت جمهوري اسلامي ايران تبلور پيدا كرده، به عنوان يكي از خطوط ما، اين است كه اگر كسي بخواهد به آن خدشهاي وارد كند چه با عملكرد خود در دستگاههاي اجرايي يا برخوردهاي نامناسب، براي ما پذيرفته نخواهد شد و با او مقابله خواهيم كرد.
ايسنا: پس خطوط قرمز شما در آينده برخوردهاي انتقادي و مقابله با دشمنان خواهد بود؟
شمشيري: طبعت مجموعهي دانشجويي همين است كه يك نگاه انتقادي اصلاحي به مجموعه داشته باشد و همواره چنين بوده، شايد در گذشته به نوعي بود و در آينده هم وجود خواهد داشت، اما آنچه متفاوت است نيت توانمندي و نگاه مسوولين جامعه است، ممكن است مطالبه و درخواستي كه از بدنهي دانشجويي از آنها وجود دارد متفاوت باشد.
علت آنكه ميگويم هدف ما ايجاد دولت اسلامي است اين است كه احساس ميكنيم مسوولان و رييس جمهور منتخب كاملا نسبت به اين مساله و نيازهاي جامعه آگاه است، البته در دورههاي گذشته هم اين يكي از مطالبات ما بود، اما حالا زمينه را براي درخواستها و به چالش كشيدن بحثها مناسبتتر ميبينيم.
ادامه دارد...
نظرات