• دوشنبه / ۱۰ دی ۱۳۸۶ / ۱۵:۳۷
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8610-05024

مهندسي فرهنگي/ ‌برنامه‌ريزي‌ فرهنگي: مفهومي‌ هنوز مبهم؟

مهندسي فرهنگي/
‌برنامه‌ريزي‌ فرهنگي: مفهومي‌ هنوز مبهم؟

اشاره:
آن چه در پي مي‌آيد بخشي از مقدمه‌ي كتاب Cultural planning: an Urban Renaissance   به نگارش
Graeme Evans  است كه با ترجمه‌ي دكتر پرويز اجلالي‌ در بخش مهندسي فرهنگي سايت شوراي عالي انقلاب فرهنگي انتشار يافته است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، به دنبال بررسي موضوع سياست‌گذاري فرهنگي و مهندسي فرهنگي، متن كامل اين مقاله را به حضور خوانندگان گرامي تقديم مي‌كند.

 

برنامه‌ريزي فرهنگي مفهومي هنوز مبهم

*****

گستره‌ي تأثيرگذاري مكان‌هاي فعاليت فرهنگي دسته جمعي

مكان‌هاي‌ فعاليت‌هاي‌ فرهنگي‌ دسته‌ جمعي، آثار مهم‌ و پايدار زيبايي‌شناختي، اجتماعي، اقتصادي‌ و نمادين‌ بر شكل‌ و كاركرد شهرهاي‌ بزرگ‌ و كوچك‌ دارند. هنرها، به‌ ويژه‌ وقتي‌ متمركز و يكپارچه‌ اداره‌ مي‌شده‌اند، نقشي‌ محوري‌ در حيات‌ جامعه‌هاي‌ گوناگون‌ در دوره‌هاي‌ مختلف‌ (كلاسيك، رنسانس، صنعتي‌ و پساصنعتي) و در سرتاسر جهان‌ داشته‌اند. همراه‌ شدن‌ اين‌ واقعيت‌ با رفاه‌ و تحول‌ تكنولوژيكي‌ و اجتماعي‌ به‌ حمايت‌ اقتصاد شهرها از توليد هنري‌ و صنايع‌ دستي، نوآوري‌ و صنايع‌ فرهنگي‌ رشد يابنده‌ مي‌انجامد كه‌ به‌ نوبه‌ي‌ خود ايجاد مزيت‌ نسبي‌ مي‌كند و در همان‌ حال‌ احساس‌ تعلق‌ خاطر به‌ شهر و كشور و هويت‌ مشترك‌ به‌وجود مي‌آورد.

تركيب مفهوم فرهنگ با عمل برنامه‌ريزي
دربرگيرنده‌ي تضاد ميان:
سنت و دگرگوني
تلاش‌هاي فرهنگي معاصران و آرمان‌هاي حقوق فرهنگي، برابري و زيبايي 

كاربري‌ زمين‌ و فرهنگ‌ پديده‌هاي‌ پايه‌اي‌ طبيعي‌ و انساني‌ هستند. اما تركيب‌ مفهوم‌ فرهنگ‌ با عملِ‌ برنامه‌ريزي‌ در برگيرنده‌ي‌ تضاد ميان‌ سنت‌ و مقاومت‌ در مقابل‌ دگرگوني، دگرگوني‌ يا ميراث‌ فرهنگي‌ گذشتگان‌ و تلاش‌هاي‌ فرهنگي‌ معاصران‌ از سويي‌ و آرمانهاي‌ حقوق‌ فرهنگي، برابري‌ و زيبايي‌ از سوي‌ ديگر است. هرگاه‌ فرهنگ‌ عمومي‌ و تمدن‌ مورد اعتناست‌ و غرور و دلبستگي‌ به‌ شهر، ايالت‌ يا قوميت‌ مورد نظر است، يادمانهاي‌ عمومي، ميدان‌ها، ساختمان‌ها و رويدادهاي‌ فرهنگي‌ به‌ كار مي‌آيند. البته‌ انگيزه‌ها ممكن‌ است‌ تشريفاتي، تبليغاتي‌ يا زيباسازي‌ باشد. اين‌ نمودها معمولاً‌ نمادين‌ و قديمي‌ هستند و مكانها، شهرها يا حتي‌ كشورها را در برمي‌گيرند. بنابراين، تحقق‌ و چگونگي‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ بازتاب‌ جايگاه‌ هنرها و فرهنگ‌ در جامعه‌ و همچنين‌ نوع‌ نگاهي‌ است‌ كه‌ در جريان‌ تحولات‌ جامعه‌ شهري، سنت‌ برنامه‌ريزي‌ شهري‌ به‌ طراحي‌ و برنامه‌ريزي‌ سكونتگاههاي‌ انساني‌ پيدا كرده‌ است:

«مكان‌ و فرهنگ‌ مستمراً‌ با هم‌ در مي‌آميزند، زيرا هر مكان‌ شناخته‌شده‌اي‌ در واقع‌ جايگاهي‌ است‌ براي‌ روابط‌ متقابل‌ و متراكم‌ ميان‌ انسان‌ها كه‌ به‌ نوبه‌ي‌ خود يكي‌ از خاستگاههاي‌ فرهنگ‌ مي‌باشد» (اسكات، 2000:30).2 

رنسانس شهري فرهنگ را به عنوان توليد و مصرف به كار مي‌گيرد
سرمايه‌داري متأخر كالاهاي نمادين را بخشي از بازار محلي 
و فرهنگ و هنر را جزو كسب و كار بزرگ و بين‌المللي گردشگري به شمار مي‌آورد
برنامه‌ريزي براي فرهنگ به اين معنا در واقع همان برنامه‌ريزي و تخصيص منابع اقتصادي است

در گذشته‌ شهرهاي‌ فرهنگي‌ به‌ مراكز امپراطوري‌ها، دولت‌ شهرها و مراكز بازرگاني‌ و صنعت‌ منطبق‌ مي‌شدند. اما امروزه‌ رنسانس‌ شهري‌ كه‌ فرهنگ  را بعنوان‌ مصرف، توليد و استراتژي‌ ارايه‌ تصويري‌ از شهر به‌ كار مي‌گيرد، در همه‌ شهرها و مناطق‌ شهري‌ در كشورهاي‌ توسعه‌ يافته، كمترتوسعه‌ يافته، نوخاسته‌ و در حال‌ بازسازي، اعم‌ از تاريخي‌ و جديد و همة‌ شهرهايي‌ كه‌ خواهان‌ ماندگاري‌ در اين‌ عصر پساصنعتي‌ (يا بعبارت‌ دقيق‌تر، عصر صنعتي‌ جديد) هستند، قابل‌ مشاهده‌ است. البته‌ جنبه‌هاي‌ نمادين‌ و سياسي‌ - اقتصادي‌ فرهنگ‌ هيچ‌گاه‌ كاملاً‌ با هم‌ منطبق‌ نبوده‌اند. شايد در عصر جهاني‌ شدن‌ اين‌ موضوع‌ تعجب‌آور نباشد، زيرا سرمايه‌داري‌ متأخر كالاهاي‌ نمادين‌ را بخشي‌ از بازار محلي‌ و خانگي‌ و هنر و فرهنگ‌ را جزو كسب‌ و كار بزرگ‌ و بين‌المللي‌ گردشگري‌ به‌ شمار مي‌آورد. پس‌ برنامه‌ريزي‌ براي‌ فرهنگ‌ به‌ اين‌ معنا در واقع‌ همان‌ برنامه‌ريزي‌ و تخصيص‌ منابع‌ اقتصادي‌ است.

رويكرد حقوق فرهنگي و شهرنشيني و جهان‌گرايي رو به رشد، جنبه‌هايي از هنر و فرهنگ را جزء خدمات رفاه اجتماعي به شمار مي‌آورد
برنامه ريزي فرهنگي بايد هنز سطح بالا را همچون فرهنگ عمامه پسند و محلي در مكان‌ها و زمان‌هاي مختلف در برگيرد

 اما جنبه‌هاي‌ كالبدي‌ فرهنگ‌ عمومي‌ (امكانات‌ و اسباب‌ آسايش‌ در حوزة‌ عمومي) كه‌ اغلب‌ زيرساخت‌ فرهنگي3 خوانده‌ مي‌شود مستقيماً‌ بخشي‌ از طراحي‌ و برنامه‌ريزي‌ شهري‌ (تعيين‌ روابط‌ ميان‌ كاربري‌ زمين، دسترسي‌ و حمل‌ و نقل) است. هرچند شهرها و صنايع‌ فرهنگي‌ طراحي‌ شده‌ و داراي‌ سبك‌ خاص‌ از زاويه‌ تاريخي‌ و همين‌طور معاصر شايان‌ توجه‌ بيشتر هستند، اما ايجاد، برنامه‌ريزي‌ و پشتيباني‌ از امكانات‌ فرهنگي‌ بويژه‌ امكاناتي‌ كه‌ براي‌ استفاده‌ محلي‌ طراحي‌ شده‌اند و همچنين‌ امكانات‌ مخصوص‌ خود هنرمندان‌ (مثل‌ امكانات‌ آموزشي، مهارت‌آموزي، امكانات‌ توليد خرد و استوديوها) كاربرد و سابقة‌ بسيار بيشتري‌ دارند. اين‌ وضعيت‌ در قرن‌ بيستم‌ بسيار رواج‌ يافته، بطوري‌ كه‌ رويكرد حقوق‌ فرهنگي‌ و شهرنشيني‌ و جهان‌گرايي‌ رو به‌ رشد جنبه‌هايي‌ از هنر و فرهنگ‌ را جزء خدمات‌ رفاه‌ اجتماعي‌ به‌ شمار مي‌آورد. اين‌ موضوع‌ نه‌ فقط‌ در الگوي‌ سوسياليستي‌ (كاخ‌هاي‌ خلق)، بلكه‌ از قديم‌ هرجا كه‌ برنامه‌هاي‌ سرگرم‌ كنندة‌ عمومي‌ و فرهنگي‌ در گردهمايي‌ها و مكانهاي‌ تجمع، فستيوال‌ها و بازارهاي‌ سيار، باغهاي‌ تفريحي‌ و ساختمانهاي‌ مخصوص‌ به‌ اجرا در مي‌آمدند، بديهي‌ تلقي‌ مي‌شد. در واقع‌ حوزة‌ كار برنامه‌ريزي‌ براي‌ فرهنگ‌ مراكز هنري‌ محلي‌ يا به‌ اصطلاح‌ خانه‌هاي‌ فرهنگ4 در روستاهاي‌ بزرگ، مراكز محلات‌ باشگاههاي‌ كارگري‌ يا امكانات‌ فرهنگي‌ خصوصي‌ يا متعلق‌ به‌ شهرداري‌ از موزه‌ و تئاتر گرفته‌ تا سالن‌هاي‌ اجتماعات‌ ، سينما،  فستيوالهاي‌ محلي‌ و...را در برمي‌گرفت. بنابراين‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ مي‌بايست‌ هنر سطح‌ بالا را همچون‌ فرهنگ‌ عامه‌پسند و محلي‌ در مكانها و زمانهاي‌ مختلف‌ در برگيرد. سطح‌ بين‌المللي، امكان‌ مقايسه‌ را نيز فراهم‌ مي‌آورد و نشان‌ مي‌دهد كه‌ در كشورها و حكومتهاي‌ مختلف‌ با عينيت‌ يافتن‌ فرهنگ‌ در جامعه‌ و طراحي‌ سكونتگاههاي‌ شهري‌ چه‌ برخوردهايي‌ صورت‌ گرفته‌ است.

تعريف‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگي:
مثل‌ «فرهنگ» واژة‌ برنامه‌ريزي‌ كاربرد گسترده‌اي‌ دارد و با مجموعه‌اي‌ از وظايف‌ و رشته‌هاي‌ علمي، از جغرافياي‌ انساني‌ (يعني‌ همان‌ رشته‌اي‌ كه‌ مادر برنامه‌ريزي‌ شهري‌ مدرن‌ است) گرفته‌ تا طراحي‌ شهري‌ (شامل‌ طرح‌ريزي‌ براي‌ سكونتگاهها مثل‌ طرح‌هاي‌ جامع)، برنامه‌ريزي‌ اقتصادي‌ (برنامه‌هاي‌ 5 ساله، طرح‌ مارشال) و سياستگذاري‌هاي‌ اجتماعي‌ همراه‌ آنها و مديريت‌ عمومي‌ و بازرگاني، نظرية‌ سازمان‌ و سرانجام‌ برنامه‌ريزي‌ استراتژيك‌ در پيوند است‌ و در هر حال‌ برنامه‌ريزي‌ كاربرد روش‌ علمي‌ (هرچند نه‌چندان‌ دقيق) در سياست‌گذاري‌ است‌ و از آن‌ به‌ عنوان‌ رشته‌اي‌ كه‌ هم‌ علم‌ است‌ و هم‌ هنر و با نظريه‌هاي‌ سياستگذاري‌ عمومي‌ و انتخاب‌ پيوند تنگاتنگ‌ دارد، نام‌ برده‌ مي‌شود (دان‌ ليوي، 1991)5. از زاويه‌اي‌ ديگر، برنامه‌ريزي‌ را فرآيند تعيين‌ اقدامات‌ مناسب‌ آينده‌ بواسطة‌ سلسله‌اي‌ از انتخابها (گزينه‌ها) دانسته‌اند (ديويدوف‌ و راينر6، 1973: 11). اگر اين‌ تعاريف‌ را در مورد برنامه‌ريزي‌ تسهيلات‌ و اسباب‌ آسايش‌ به‌ كار ببريم، همانطور كه‌ تيتز در اثر عظيم‌ خود در باب‌ مكان‌يابي‌ تسهيلات‌ آورده‌ است‌ «تسهيلات‌ عمومي... در شكل‌گيري‌ شكل‌ كالبدي‌ شهرها و كيفيت‌ زندگي‌ درون‌ آنها نقش‌ اساسي‌ دارند» (1968: 35). تعاريفي‌ كه‌ در ذيل‌ مي‌آيند هرچند نسبت‌ به‌ هم‌ مستقل‌ هستند به‌ صورت‌ تركيب‌ شده‌ با يكديگر هم‌ به‌ كار مي‌روند و در عمل‌ ممكن‌ است‌ با يكديگر هم‌پوشي‌ داشته‌ باشند. «به‌ اقرب‌ احتمال، دشواري‌ دستيابي‌ به‌ تعريفي‌ دقيق‌تر از اين‌ مفهوم‌ ناشي‌ از چند وجهي‌ بودن‌ آن‌ است، اما در نهايت‌ همه‌ بر اين‌ موضوع‌ توافق‌ دارند كه‌ هدف‌ پاياني‌ سازماندهي‌ شهر به‌ صورتي‌ است‌ كه‌ براي‌ ساكنانش‌ شادماني‌ بيشتر فراهم‌ آورد» (كوهن‌ و فورتيه،7 1988: 12). اصطلاحات‌ استراتژي‌ و برنامه‌ استراتژيك‌ نيز امروزه‌ وسيعاً‌ به‌ كار مي‌رود. شايد اين‌ گستردگي‌ بازتاب‌ رويكردهاي‌ مديريت‌ بازرگاني‌ و علمي‌ باشد كه‌ از دهة‌ 60 ميلادي‌ به‌ اين‌ طرف‌ از ايالات‌ متحده‌ وارد شده‌اند و در آنها از اصطلاحات‌ فني‌ و نظامي‌ استفاده‌ شده‌ است. مثلاً‌ استراتژي‌هاي‌ فرهنگي‌ (زوكين، 1995)8، استراتژيست‌هاي‌ شهري‌ (بجاي‌ برنامه‌ريزان‌ در لندري‌ 2000). يك‌ تقليد ديگر، استفاده‌ از مفهوم‌ زيرساخت‌ است‌ كه‌ نخستين‌ بار در راه‌آهن‌ فرانسه‌ و سپس‌ در مورد تجهيزات‌ نظامي‌ و تسهيلات‌ عمومي‌ به‌ كار برده‌ مي‌شد. مفاهيم‌ بالا از دهة‌ هشتاد ميلادي‌ به‌ اين‌ طرف‌ در مديريت‌ فرهنگ‌ و هنر و سياستگذاري‌ و اجرا (شوراي‌ هنر، 1984، 1993)9، مديريت‌گرايي‌ نو و خدمات‌ عمومي‌ خردمندانه‌ (پيك، 1988، 1991، ايوانز، 2000، آدورنو، 1991)10 و در طرحها و استراتژي‌هاي‌ منطقه‌اي‌ و شهري‌ رايج‌ بوده‌ و با ديدگاهي‌ كه‌ برنامه‌ريزي‌ را تخصيص‌ منابع‌ و تصميم‌گيري‌ راجع‌ به‌ آينده‌ مي‌داند، سازگار بوده‌اند.

1- برنامه‌ريزي‌ شهري(11) اين‌ نوع‌ برنامه‌ريزي‌ كه‌ در انگلستان‌ بر مبناي‌ قانون‌ برنامه‌ريزي‌ شهر و روستا (1947) و در ايالات‌ متحده‌ تحت‌ عنوان‌ برنامه‌ريزي‌ شهري‌ ومنطقه‌بندي‌ رسميت‌ يافت‌ در برگيرندة‌ طرح‌ريزي‌ براي‌ تسهيلات‌ (اوقات‌ فراغت، حفاظت‌ بناها) و همين‌طور توسعة‌ اقتصادي‌ است‌ و در درجة‌ اول‌ تابعي‌ از جمعيت، كاربري‌ زمين‌ و كنترل‌ ساخت‌ و ساز (منطقه‌بندي، طبقه‌بندي‌ كاربري‌ زمين‌ها) و در درجة‌ بعد حفاظت‌ ميراث‌ فرهنگي‌ و نواحي‌ ارزشمند مي‌باشد.

2- برنامه‌ريزي‌ استراتژيك(12) تخصيص‌ منابع‌ كلان‌ اقتصادي، برنامه‌ريزي‌ و سرمايه‌گذاري‌ دراز مدت‌ (زيربناها) برنامه‌ريزي‌ بنگاهي13 صنايع‌ خصوصي‌ و برنامه‌ريزي‌ استراتژيك‌ تجارتي‌ را در برمي‌گيرد. اين‌ فعاليت‌ هم‌ برنامه‌ريزي‌ رفاه‌ اجتماعي‌ را شامل‌ مي‌شود و هم‌ كاربري‌ زمين‌ ملي‌ / منطقه‌اي‌ و گسترش‌ تسهيلات‌ (مثلاً‌ طرحهاي‌ ساختاري‌ بالادست‌ در انگلستان‌ و طرح‌هاي‌ جامع‌ يا استراتژيك‌ در آمريكا- سو و گتزلز، 1988)14.

برنامه‌ريزي‌ استراتژيك‌ تضمين‌ اين‌ نكته‌ است‌ كه‌ توسعة‌ مناسب‌ در مكان‌ مناسب‌ انجام‌ بگيرد و با ارايه‌ خدمات‌ و زيربناهاي‌ مورد نياز پشتيباني‌ شود (انگلفيلد، 1987:29).15

3- برنامه‌ريزي‌ فرهنگ‌ و هنر(16) تخصيص‌ منابع‌ و توزيع‌ يارانه‌ها و امكانات‌ عمومي‌ براي‌ مجموعه‌اي‌ از فعاليتهاي‌ هنري‌ تشويق‌ و طراحي‌ شده‌ (تماشا خانه‌ها، گالري‌ها، موزه‌ها، تالارهاي‌ كنسرت، مراكز هنري‌ و رسانه‌اي، نمايش‌ فيلم‌ و غيره) و حمايت‌ از هنرمندان‌ و كاركنان‌ فرهنگي‌ (شامل‌ آموزش). اين‌ نوع‌ برنامه‌ريزي‌ در سطح‌ ملي‌ (سياستهاي‌ هنري‌ دولتي‌ ملي‌گرا)، منطقه‌اي‌ (نواحي‌ هنري‌ منطقه‌اي‌ و استاني) و اجتماعات‌ محلي‌ انجام‌ مي‌شود. بنابراين‌ برنامه‌ فرهنگ‌ و هنر نوعي‌ برنامة‌ استراتژيك‌ (بخش‌ دوم‌ از تعريف‌ قبلي) براي‌ منابع‌ هنري‌ (هنرمندان‌ و كاركنان‌ هنري‌ خلاق، امكانات‌ اعتبارات، بازارها و مخاطبان‌ و شركت‌كنندگان‌ در يك‌ حوزة‌ دسترسي‌ يا يك‌ اجتماع‌ محلي) است. برنامه‌ريزي‌ فرهنگ‌ و هنر و مفهوم‌ توسعة‌ فرهنگ‌ و هنر و دسترسي‌ به‌ فرهنگ‌ و هنر (يا حقوق‌ فرهنگي) را نيز شامل‌ مي‌شود. به‌ اين‌ ترتيب‌ كه‌ با مداخله‌ در اجتماعات‌ محلي‌ تلاش‌ مي‌كنند تا تقاضا براي‌ مصرف‌ و تمايل‌ به‌ مشاركت‌ در توليد آثار هنري‌ را تشويق‌ كنند و در مواردي‌ نيز در جهت‌ تحقق‌ اهداف‌ دموكراسي‌ و توسعة‌ فرهنگي‌ مي‌كوشند.

4- برنامه‌ريزي‌ فرهنگي(17) از يك‌ ديدگاه‌ هنر برنامه‌ريزي‌ شهري‌ را گويند (مونرو، 1967)18 و از ديدگاهي‌ كلي‌تر، هماهنگ‌سازي‌ فعاليتهاي‌ هنري‌ در جامعة‌ شهري‌ مورد نظر مي‌باشد. همچنين‌ گاه‌ آن‌ را «استفادة‌ استراتژيك‌ از منابع‌ فرهنگي‌ به‌ منظور توسعة‌ يكپارچة‌ شهرها، مناطق‌ و كشورها» تعريف‌ كرده‌اندDMU) ، 1995)19. از تركيب‌ اين‌ تعريفها يك‌ رويكرد فرهنگي‌ نسبت‌ به‌ برنامه‌ريزي‌ و طراحي‌ شهري‌ به‌ وجود مي‌آيد كه:

(1) از نظام‌ ايجاد شده‌ با برنامه‌ريزي‌ فرهنگ‌ و هنر استفاده‌ مي‌كند.

(2) ساز و كارهاي‌ مورد استفاده‌ عبارتنداز: ملاحظات‌ مربوط‌ به‌ طراحي‌ شهري، هنر عامه‌پسند، حمل‌ و نقل‌ ايمني، فضاهاي‌ كار فرهنگي‌ و صنعتي‌ و مفاهيم‌ پيوند دهنده‌ عبارتند از: مفهوم‌ زنجيرة‌ توليد خلاق‌ و سلسله‌ مراتب‌ امكانات‌ فرهنگي. با توجه‌ به‌ نقش‌ توسعة‌ فرهنگي‌ و دموكراسي‌ نهفته‌ در ذات‌ اين‌ نگرش‌ به‌ فرهنگ، ايفاي‌ نقش‌ حكومت‌ محلي‌ و مشاركت‌ اجتماع‌ محلي‌ در فرآيند برنامه‌ريزي‌ و مكان‌يابي‌ امكانات‌ و طراحي‌ شهري‌ نيز جزيي‌ از اين‌ نوع‌ برنامه‌ريزي‌ است...

برنامه‌ريزي، همانطور كه‌ پيش‌ از اين‌ گفته‌ شد، به‌ برنامه‌ريزي‌ منابع‌ در حال‌ و آينده‌ برمي‌گردد. بنابراين‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ فعاليت‌ها، امكانات‌ و تسهيلاتي‌ را شامل‌ مي‌شود كه‌ جمعاً‌ منابع‌ فرهنگي‌ يك‌ جامعه‌ را تشكيل‌ مي‌دهند. بدين‌ منظور چارچوبي‌ طراحي‌ شده‌ است‌ كه‌ عرصه‌هاي‌ متنوعي‌ را كه‌ نگرش‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ در زمينة‌ طراحي‌ سياستها فراروي‌ ما مي‌گشايد، نشان‌ مي‌دهد. مطابق‌ اين‌ چارچوب‌ «برنامه‌ريزي‌ فرهنگي» يعني‌ «فرآيند تحت‌ نظرداشتن‌ و توجه‌ به‌ پيامدهاي‌ اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، آموزشي، زيست‌ محيطي، سياسي‌ و نمادين‌ منابع‌ فرهنگي‌ شهر» (كمديا، 1991: 2078 و همين‌طور نگاه‌ كنيد به‌ شكل1).

در كتاب‌ جديدي‌ كه‌ اخيراً‌ درباره‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ و توسعة‌ محلي‌ در استراليا منتشر شده‌ است، برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ بسادگي‌ به‌ عنوان‌ «رويكردي‌ هدفمند و استراتژيك‌ به‌ توسعة‌ فرهنگي» تعريف‌ شده‌ است‌ كه‌ مثل‌ هر نوع‌ برنامه‌ريزي‌ با ارزيابي‌ كامل‌ وضع‌ موجود، تعيين‌ اهداف‌ كلي‌ و جزيي‌ دقيق، و تعيين‌ اولويتها و مسأله‌هاي‌ مشخص‌ از راه‌ طراحي‌ و اجراي‌ راهكارهاي‌ عملي، مشخص‌ مي‌شود.» (گوپي، 1997: 8)21. محقق‌ ديگري‌ به‌ نام‌ لندري‌ همين‌ نگرش‌ را با استفاده‌ از اصطلاحات‌ مديريت‌ و ادارة‌ امور حكومتي‌ منابع‌ فرهنگي‌ (بنت، 1998)22 بيان‌ مي‌كند به‌ اين‌ شرح: «برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ فرآيند تشخيص‌ پروژه‌ها، طراحي‌ برنامه‌ها و مديريت‌ استراتژي‌هاي‌ اجرا را گويند. هدف‌ از اين‌ نوع‌ برنامه‌ريزي‌ نه‌ برنامه‌ريزي‌ كردن‌ فرهنگ، بلكه‌ در واقع‌ كسب‌ يك‌ نگرش‌ فرهنگي‌ به‌ انواع‌ سياستگذاري‌هاي‌ عمومي‌ است» (لندري، 2000:173)23. مي‌توان‌ ادعا كرد كه‌ اين‌ نگرش‌ مشخصاً‌ بوروكراتيك‌ به‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ در سادگي‌ اين‌ فعاليت‌ اغراق‌ مي‌كند و پيچيدگي‌ها و تنش‌هاي‌ ذاتي‌ فرآيندهاي‌ توسعه‌ محلي، توسعة‌ فرهنگي‌ و خلاقيت‌ (مثلاً‌ نقش‌ هنرمندان) و دشواري‌ اولويت‌گذاري‌ ميان‌ آنها (فرهنگ‌ كي؟ اولويتهاي‌ كي؟) را از ياد مي‌برد. با وجود اين، همين‌ كتاب‌ در صفحات‌ بعدي‌ با نگرشي‌ واقع‌گرايانه‌تر چنين‌ راهنمايي‌ مي‌كند:

«برنامه‌ها و سياستهاي‌ فرهنگي‌ نقشي‌ دايمي‌ براي‌ ارزيابي‌ و عمل‌ فرهنگي‌ در محيط‌ رقابتي‌ برنامه‌ريزي‌ تعريف‌ مي‌كنند. از يك‌ سو، گفتماني‌ رسمي‌ در قالب‌ برنامه‌ريزي‌ قانوني‌ مطرح‌ مي‌كنند و از سوي‌ ديگر، راهي‌ غيررسمي‌ و پرانرژي‌ بر روي‌ اجتماعهاي‌ مشتاق‌ به‌ مشاركت‌ در حفظ‌ و توسعة‌ هويت‌هاي‌ فرهنگي‌ يك‌ ناحيه‌ مي‌گشايند» (گوپي،1997:54)24.

‌ نتيجه:
هركدام‌ از تعاريف‌ بالا را مي‌توان‌ گسترش‌ داد. اما بطور كلي‌ مي‌توان‌ چند نوع‌ فعاليت‌ را كه‌ معمولاً‌ بعنوان‌ برنامه‌ريزي‌ براي‌ فرهنگ‌ شناخته‌ مي‌شوند، از هم‌ تفكيك‌ كرد. يكي‌ برنامه‌ريزي‌ كه‌ از نوع‌ برنامه‌ريزي‌ اقتصادي‌ است‌ و به‌ تخصيص‌ منابع‌ براي‌ فعاليتهاي‌ فرهنگي‌ (يارانه، بودجه، كمكهاي‌ بلاعوض، وام) براساس‌ مجموعه‌اي‌ از اولويتها مي‌پردازد. اين‌ نوع‌ فعاليت‌ كه‌ بسياري‌ اوقات‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگ‌ و هنر ناميده‌ مي‌شود با چالشهايي‌ روبه‌رو است‌ كه‌ مهم‌ترين‌ آنها اعمال‌ نفوذ و تصميم‌گيري‌ دولت‌ دربارة‌ حمايت‌ از آثار هنري‌ است‌ كه‌ هميشه‌ با آزادي‌ بيان‌ سازگار نيست. نوع‌ دوم‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ كه‌ در دهه‌ اخير مشخصاً‌ با اين‌ نام‌ مشهور شده26، در واقع‌ جزيي‌ از برنامه‌ريزي‌ و حتي‌ طراحي‌ شهري‌ است‌ و عنصر مكان‌يابي‌ و طراحي‌ فضاهاي‌ فرهنگي‌ شهر را نيز دربر مي‌گيرد. به‌ سخن‌ ديگر، عنصر كالبدي‌ در اين‌جا قوي‌ است‌ و دسترسي‌ و حمل‌ و نقل‌ و نقش‌ نمادين‌ و يادماني‌ مراكز فرهنگي‌ مورد توجه‌ قرار مي‌گيرد. برخي‌ ديگر از متخصصان‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ را در واقع‌ برنامه‌ريزي‌ براي‌ جلب‌ مشاركت‌ مردم‌ در اداره‌ امور شهرها از بعد اجرايي‌ و عمراني، هر دو مي‌دانند. از اين‌ ديدگاه، برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ در واقع‌ برنامه‌ريزي‌ براي‌ فرهنگ‌ نيست، بلكه‌ برنامه‌ريزي‌ براي‌ مشاركت‌ در سطح‌ محلي‌ است‌ و با مقوله‌هاي‌ مديريت‌ و حكومت‌ مرتبط‌ است‌ و جزيي‌ از برنامه‌ريزي‌ شهري‌ است.

فعاليت‌ ديگري‌ كه‌ باز هم‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ خوانده‌ مي‌شود، طراحي‌ استراتژي‌هاي‌ فرهنگي‌ است. برخي‌ اين‌ فعاليت‌ را از نوع‌ برنامه‌ريزي‌ استراتژيك‌ به‌ شمار مي‌آورند و از برنامه‌ريزان‌ فرهنگي‌ با نام‌ استراتژيست‌هاي‌ فرهنگي‌ نام‌ مي‌برند. اين‌ ديدگاه‌ نيز در برگيرنده‌ي‌ فعاليت‌هاي‌ مختلفي‌ از طرح‌ريزي‌ كالبدي‌ گرفته‌ تا سياستگذاري‌ كلان‌ عمومي‌ است. با وجود اين، مي‌توان‌ اين‌ نگرش‌ را با سياستگذاري‌ فرهنگي‌ كلان‌ يكسان‌ شمرد، زيرا از اين‌ زاويه‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ تعيين‌ اولويت‌بندي‌ و طراحي‌ سياستهاي‌ عمومي‌ است‌ كه‌ باعث‌ تقويت‌ وحدت‌ و انسجام‌ ملي‌ شده، هويت‌ ملي‌ و فرهنگي‌ شهروندان‌ را تقويت‌ و تثبيت‌ مي‌كند.

واقعيت‌ اين‌ است‌ كه‌ كاربردهاي‌ فوق‌ از هم‌ قابل‌ تفكيك‌ نيستند و جايگزين‌ يكديگر مي‌شوند. بنابراين‌ برنامه‌ريزي‌ فرهنگي‌ كماكان‌ مفهومي‌ است‌ مبهم.

‌ ‌يادداشت‌ها:

1- اين‌ مقاله‌ ترجمه‌ مقدمة‌ كتاب‌ زير با حذف‌ برخي‌ قسمتها و تلخيص‌ بخشهاي‌ ديگر است.

Graeme Evans. Cultural planning: an Urban Renaissance?, London, Routledge, .2001

2-

 Scott,A.(0002) The Cultural Economy of cities, London, Sage.

3-

Cultural Infrastructure

4-

 Maison de la Culture, Casa de Cultura

- Dunleavy, p.(1991) Democracy, Bureavcracy and Public choice: Economic5 Explanations in Political Science, Hemel Hompstead: Harvester Wheatsheaf.

- Davidoff, P. and Reiner, T. A(3791),"A choice theory of planning", in6 499 rep), Oxford: pergamon.1Faludi A. (ed) A Reader in planning Theory (

- Cohen,J.L. and Fortier,B.(8891) Paris La Ville et Ses projects (A City in the7 Making), paris: Babylone.

- Zukin. S. (5991) The Culture of Cilies, Cambridge, MA: Blackwell.8

- Arts Council (4891) The Glory of The Garden: A Strategy for the9 Development of the Arts in England, London, Arts Council of Great Britain.

-0 Pick,J. (8891) The Arts in a State:A Study of the Government Arts Policies1 from Ancient Greece to the present, Bristol: Bristol Classical.

Pick.J. (1991) vile Jelly: The Birth, Life and Lingering Death of the Art Council- of Great Britain, Doncaster: Brymill.

Evans. G.L.(0002),"Measure for Measure: evaluating Performance and the- .243-66:6ation in". Studies in Cultures, organizations and Societies, zarts organi

Adorno, T.W.(1991) The Culture Industry: Selected Essays on Mass Culture,- London: Routledge.

-1
Town Planning1

-2
Strategic Planning1

-3
Corporate Planning1

-4
So,F.S. and Getzels, J.(8891) The Practice of Local Government Planning,1 Washington, DC: International City Management Association.

-5
Engelfield, D. (7891) Local Government and Business: A Practical Guide,1 London, Municipal Journal Ltd for The Industry and Parliment Trust.

-6
Arts Planning1

-7
cultural Planning1

-8
Munro, T(7691) The Arts and their Interrelation, Cleveland, W. Reserve1 University.

-9
DMU (5991) "Course prospectus for MA in European Central Planning",1 Leicester: De Montfort University.

-0
Comedia(1991) London World City: The Position of Culture, London,2 London Planning advisory Committee.

-1
Guppy,M.(ed.)(7991) Better Places, Richer Communities, Sydney:2 Australia Council.

-2
Bennet, T.(8991) Culture: A Reformer's Science, London, sage.2

-3
Landry, C.(0002) The Creative City. A Toolkit for Urban Innovators,2 London: Earthscan.

-4
Guppy,M.(ed.)(7991) Better Places, Richer Communities, Sydney:2 Australia Council.

-5
Comedia(1991) London World City: The Position of Culture, London2 London Planning advisory Committee.

26- شايد بشود در فارسي‌ اين‌ نوع‌ برنامه‌ريزي‌ را طرح‌ريزي‌ فرهنگي‌ خواند (مترجم).

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha