اشاره:
آنچه كه درپي ميآيد، ويرايش نخست مقالهي «آشنايي با واژگان عمومي مهندسي گياهپزشكي» است؛ از مجموعهي متون آموزشي آشنايي با « مفاهيم مهندسي كشاورزي» ويژه خبرنگاران سياستي و سياستپژوهان بخش مهندسي كشاورزي كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران، تدوين شده است.
مجموعهي اين متون آموزشي تلاش ميكند كه با ادبياتي غير فني، مفاهيم فني و مهندسي گياهپزشكي را براي خوانندگاني كه به عنوان خبرنگار يا سياستپژوه به آن نياز دارند توضيح دهد.
اين واژه نامه مفاهيم پايه و اوليهي مهندسي گياهپزشكي را كه كاربرد عمومي تري در مقايسه با مفاهيم تخصصي تر اين رشته دارند، توضيح ميدهد و به فهم متون مقالاتي كه در آينده منتشر خواهد شد كمك ميكند.
واژگان عمومي گياهپزشكي: (plant protection)
1- پاتولوژي گياهي: (Plant Pathology )
پاتولوژي گياهي به علم مطالعهي بيماريهاي گياهي گفته ميشود، اين علم عوامل بيماريزا، چگونگي ايجاد بيماري، چگونگي فعل و انفعلات، ارتباط ميان گياه ميزبان و عوامل توليدكنندهي بيماري آن و درنهايت روشهاي مبارزه با آنها را مورد بررسي قرارميدهد.
2-بيماريشناسي گياهي: (phytopathology )
علم مطالعهي بيماريهاي گياهان، شناسايي، مطالعه و مبارزه با عوامل زيانآور به گياه و فرآوردههاي گياهي و آثار ناشي از اين عوامل.
3-بيماري گياهي: (Plant Disease)
4-بيماري فيزيولوژيكي: (physiological disease) هرگونه اختلال در فيزيولوژي گياه كه عامل آن موجود زنده نباشد مانند اختلال ناشي از كمبود مواد غذايي، سرمازدگي و آلودگي هوا. بديهي است همه بيماريها جنبه فيزيولوژيكي دارند ولي اصطلاح دربيماري فيزيولوژيكي اغلب به معنايي است كه دربالا آورده شده
5-بيمارگر: (Pathogen)
پاتوژنها به دو گروه زنده Animate و غيرزنده Inanimate تقسيمبندي ميشوند كه عامل توليد بيماري هستند.
6- پارازيتيسم: (Parasitism)
رابطهي ميان انگل و ميزبان كه دراكثر مواقع به ضرر ميزبان تمام ميشود.
7-پارازيت: (Parasit)
يا انگل به موجودي گفته ميشود كه حداقل يك قسمت از چرخهي زندگي خود را داخل يا روي موجود زندهي ديگر كه به آن ميزبان يا host گفته ميشود به سرميبرد و تمام يا قسمتي از موادغذايي موردنياز خود را از آن موجود كسب كند.
8-انگلهاي اجباري: (Obligate Parasite)
يعني برخي از پاتوژنها مانند ويروسها، نماتدها و عدهاي از قارچها براي تغذيه و تكميل چرخهي زندگي خود، وابستگي كامل به سلول زندهي ميزبان دارند و درمحيط غذايي غيرزنده قادر به رشد نميباشند.
9-ساپروفيت اجباري: (Obligate Saprophyte)
قادر به تغذيه از سلول زنده نميباشند بلكه موادآلي موردنياز خود را از منابع غيرزنده يا بقاياي پوسيده تامين ميكنند مانند باكتريها، مايكوپلاسماها و بسياري از قارچها كه قادرند هم از سلول گياهي و هم درمحيط غيرزنده رشد كنند.
10- دورهي بيماري:
فواصلي كه درتوسعهي يك بيماري رخ ميدهند را دوره يا چرخهي بيماري مينامند كه شامل مراحل زيراست:
الف/ تلقيح: (Inoculation)
عبارت از تماس عامل بيماريزا با گياه است. عامل بيماريزا را مايهي تلقيح ميگويند.
ب/ رخنه: (Penetration)
رخنه عبارت از ورود عامل بيماريزا مستقيم يا از منافذ طبيعي و زخمها به داخل ميزبان صورت ميگيرد. قارچها، نماتدها و گياهان گلدار انگل ميتوانند به داخل گياه نفوذ كنند. محل تماس قارچ با سطح گياه كمي متورم شده و آپرسوريوم (Appresorium) تشكيل ميشود ازمحل آپرسوريوم يك هيف ظريفي به نام ميخ رخنه خارج شده و به كمك آن وارد گياه ميشود. گياهان انگل گلدار نيز آپرسوريوم و ميخ رخنه توليد ميكنند. تمام باكتريها و بسياري از قارچها توسط روزنههاي هوايي، آبي، عدسكها و زخم وارد گياه ميشوند ويروسها و بعضي از باكتريها و پاتوژنهاي ديگر ميتوانند توسط نيش حشرات به داخل بافت ميزبان رخنه كنند.
ج/ عفونت: (Infection)
عفونت مرحلهاي است كه پاتوژن درداخل ميزبان با سلولهاي حساس ارتباط برقراركرده، غذاي خود را ازآنها جذب ميكند. گياه دراين مرحله مكانيسم دفاعي مختلفي ازخود آشكار ميسازد.
د/دورهي نهفتگي بيماري:(Latent Period)
مدت زمان بين تلقيح تاظهور علايم بيماري را دورهي نهفتگي يا كمون ميگويند.
ن/ تهاجم: (Invasion)
دراين مرحله عوامل بيماريزا بهصورتهاي گوناگون و به درجات متفاوت در بافت ميزبان خود پخش ميشوند.
و/ توليدمثل: (Reproduction)
نحوهي توليدمثل درانگل متفاوت است. باكتريها بهصورت تقسيم دوتايي سلول و بهندرت ازطريق جنسي تكثير ميشوند. قارچها ازطريق توليد اسپورهاي جنسي و غيرجنسي و ميكوپلاسماها، پروتزوآها با تقسيم ساده تكثير ميشوند ويروسها و ويروئيدها ازطريق همانندسازي (replication) با استفاده از تقسيم سلول، نماتدها با تخمگذاري و گياهان گلدار انگل با توليد بذر توليدمثل ميكنند.
هـ/ انتشار پاتوژن: (Transmission)
انتشار انگلها مانند زئوسپورهاي قارچ، باكتري، نماتد ميتوانند مسافت كوتاهي را طي كنند اما دراكثر مواقع انگلها به صورت غيرفعال توسط باد، باران، حشرات، آب آبياري، بذر، غده و نشاءهاي آلوده، جانوران و ادوات كشاورزي و باغباني انتشار پيدا ميكنند.
ي/ زمستان گذراني: (Over wintering)
انگلهاي گياهان چندساله زمستان را در گياهان ميگذرانند. قارچهايي كه انگل گياهان يكساله هستند ممكن است زمستان را به شكل اسپور، ميسليوم درحالت خواب، اسكلرت (سختينه) درروي بقاياي گياهي و يا دربذر و غده سپري كنند، باكتريها نيز درداخل بذر، غده، گياهان آلوده و خاك زمستان را ميگذرانند. نماتدها در بيشتر مواقع بهصورت تخم درخاك و يا بهندرت بهشكل لارو در بذر زمستان گذراني ميكنند. ويروسها در حشرات ناقل، گياهان ميزبان، بذر و غده زمستان را ميگذرانند...
11- بيرنگي: (etiolation)
ازبين رفتن رنگ سبز گياه به علت رشد درتاريكي يا دراثر مواد توليد شده در ميكروارگانيزمها
12- سبزردي يا كلروز: (chlorosis)
به از بين رفتن جزئي يا كلي رنگ سبز اندامهاي گياهي دراثر كمبود موادغذايي يا حملهي پاتوژنها با وجود نور كافي گفته ميشود. كلروز با برطرف شدن عامل آن محو شده و گياه رنگ طبيعي خود را به دست ميآورد.
13- ملانوز: (melanose)
به قهوهاي يا سياه شدن غده و اندامهاي گوشتي ميگويند، اين بيماري دراثر كمبود اكسيژن پديد ميآيد.
14-موزائيك: (mosaic)
ايجاد لكههاي زرد در پيكرهي سبز پهنك را موزائيك مينامند كه از بيماريهاي ويروسي است.
15-پلاسيدگي: (wilting)
درگياهاني ديده ميشود كه ريشه يا آوندهايشان مورد حمله قرارگرفته باشند.
16-لكهدارشدن برگ و ميوه:
بسياري از انگلها توليد لكه دربرگ و ميوه ميكنند. اندازه، شكل، رنگ، لكهها ميتواند درتشخيص بيماري مهم باشد.
17-ريزش اندامهاي گياهي:
ريزش برگ، گل، جوانه، ميوه در صورتي كه غيرطبيعي و ناشي ازبيماري است كه بياندازه باشد.
18-نانيسم: (nanisme)
نانيسم يا كوتولگي اندامهاي گياهي دراثر كاهش تعدادي از سلولهاي گياهي هيپوپلازي (hypoplasia) و يا كوچك شدن اندازهي سلولها هيپوتروفي (hypotrophy) پديد ميآيد.
19-ژيگانتيسم: (gigantism)
عبارت از رشد بياندازهي اندامهاي گياهي دراثر افزايش تعداد سلولها هيپرپلازي (hyperplasia) و يا رشد بياندازهي سلول هيپرتروفي (hypertrophy) ميباشد. ژيگانتيسم در اثر افزايش ازت خاك، عوامل نامساعد محيط، بيماريهاي باكتريايي و... بوجود ميآيد.
20-عدم تقارن دربرگ:
با ازبين رفتن تقارن بين دوقسمت پهنك بوجود ميآيد.
21-جارويي شدن:
شاخهها از فواصل نزديك بهم رشد كرده، شكل جارو به خود ميگيرند.
22- روزت: (rosette)
فاصلهي ميان گره هاكم شده و برگها بهصورت كپهاي مانند گلبرگهاي گل سرخ شده.
23-تاولي شدن:
بافت ميان رگبرگها رشد فوق العادهاي پيدا كرده و در روي پهنك به شكل تاول ظاهر ميشود.
24-غده يا گال (سرطان):
دراثر تحريك سلولها وعمل هيپروتروفي يا هيپرپلازي بوجود ميآيد.
25-تغييراستحكام بافت گياهي:
دراثر بيماري ممكن است بافت گياهي استحكام خود را ازدست داده، پوسيده شود.
26-نكروز: (necrosis)
نكروز دراثر مرگ سلولهاي گياه بوجود ميآيد كه بهصورت بافت مرده يا لكهي قهوهاي خشك ظاهر ميشود.
27-بلايت يا بادزدگي: (blight)
مرگ سريع برگ، جوانه، شاخه و اندام گياهي ميگويند.
28-شانكر: (canker)
به ناحيهي مرده نكروتيك فرورفته با حاشيهي مشخص در پوست ريشه، تنه يا شاخه ميگويند.
29-مرگ سرشاخه: (dieback)
مرگ سريع سرشاخهها از انتها به پائين گسترش مييابد.
30-آنتراكنوز: (anthracnose)
به لكههاي زخم مانند نكروتيك روي برگ، ساقه، ميوه يا گل ميگويند.
31-جرب:(scab)
لكههاي موضعي روي برگ، ميوه، غده و يا سايرقسمتهاي گياه كه بهطور عمده كمي برجسته يا فرورفته بوده و ترك خورده نيز ميباشند.
32-وارت: (wart)
زگيل
33-زنگ: (rust)
تاولهاي شبيه به زنگ آهن درروي برگ و يا ساير اندامهاي هوايي گفته ميشود.
34-سفيدك: (mildew)
لكههاي زرد يا نكروتيك (خشك) روي برگ، ساقه و ميوه اند كه بهطورمعمول با ريسه يا اندامهاي بارده قارچ همراه هستند.
35-لكه: (blotch)
قسمتهاي نسبتاً وسيع ونامنظم تغيير رنگ يافته يا مرده روي اندامهاي گياه
36-موميايي: (mummy)
ميوهاي كه براثر حملهي قارچ پوسيده و سپس چروكيده و خشك شده باشد.
37-سياهك: (smut)
بيماري ناشي از قارچهاي راستهي Ustilaginales
38-پژمردگي: (wilt)
پلاسيدگي يا ازبين رفتن شادابي گياه براثر كمبود يا ازدست دادن آب، پژمردگي ممكن است براثر اختلال درانتقال يا جذب آب.
39-زردي: (yellows)
اصطلاحي براي توصيف بيماريهاي گياهي كه نشانهي عمده و شهود آنها زردي است.
40-هوازي: (aerobe)
موجود زندهاي كه براي فعاليت و رشد نياز به اكسيژن دارد.
41-بيهوازي: (anaerobe)
موجود زندهاي كه درنبود اكسيژن (O2) آزاد، فعاليت و رشد ميكند.
42-غيرزنده: (a biotic)
واژهاي براي توصيف بيماريهايي كه براثر عوامل غيرزنده بوجود ميآيد.
43-آفلاتوكسين:(Aflatoxin)
زهرابهاي كه قارچ Aspergillus و برخي ديگر از قارچها توليد ميكنند و براي انسان و حيوان زيانآور است.
44-باكتري: (bacterium)
موجود زندهي پروكاريوت و معمولاً تك سلولي با ديوارهي مشخص كه تكثيرآن به روش تقسيم دوتايي انجام ميشود.
45-بيماري باكتريايي: (bacteriosis)
هرنوع عفونت يا بيماري كه عامل آن باكتري باشد.
46-سازگاري:(Compatibility)
47-تشخيص: (diagnosis)
شناسايي بيماري، اختلال يا عارضه و نيز شناسايي عامل آنها.
48-خفتگي: (dormancy)
حالت غيرفعال موجودات زنده براثر شرايط
49-دوز: (dose)
1- ميزان آفتكش درواحد سطح حجم يا وزن
2- مقدار بيمارگر كه براي مايهزني به كار ميرود.
50-گياه تله: (decoy crop)
گياهي زراعي كه به منظور جلب بيمارگر و كاهش جمعيت آن كشت ميشود كاهش جمعيت بيمارگر از طريق حذف گياه تله انجام ميشود.
51-گردپاشي: (dusting)
پاشيدن آفتكشها به صورت گرد.
52-اپي فيت: (epiphyte)
موجود زندهاي كه بدون داشتن رابطهاي انگلي روي سطح گياه به سرميبرد.
53-قارچ: (fungus)
موجود زندهاي با هستهي حقيقي كه اندام رويشي آن معمولاً به شكل ريسه است و موادغذايي خود را ازطريق جذب گرفته و توليدمثل آن با تشكيل هاگهاي جنسي، غيرجنسي يا هردو است.
54- زيستگاه: (habitat )
محل طبيعي زندگي موجود زنده
55- دامنهي ميزباني: (host range)
مجموعهي ميزبانان يك بيمارگر كه به طورطبيعي شناخته شده و يا به طورآزمايشي تعيين شده باشد.
56-ريسه: (hypha )
رشتهاي لولهاي شكل كه واحد ساختماني اغلب قارچها است.
57-ميسليوم: (mycelium )
توده ريسه (hyphae) قارچها
58-قارچشناسي: (mycology)
علم مطالعه قارچها
59- ميكوپلاسمايي: (mycoplasma)
موجودات شبيه باكتري ولي بدون ديواره ياخته
60-نماتد: (nematode)
جانوركرمي شكل يا نخ مانند از شاخهي Nematoda كه ممكن است انگل گياه يا حيوان باشد و بهطور آزاد درآب يا خاك زندگي ميكند.
61-نماتدشناسي: (nematology)
علم مطالعهي نماتدها
62-پاتووار: (pathovar)
زيرگونهاي از باكتري كه ازلحاظ دامنهي ميزباني متمايز باشد.
63-پاتوتيپ: (pathotype)
زيرگونهاي از بيمارگر كه ازلحاظ بيماريزايي (بهويژه دامنهي ميزباني) متمايز باشد.
64-سختينه: (sclerotium)
اندامي سخت، فشرده و مقاوم دربرابر شرايط نامساعد محيط كه ميتواند زماني طولاني به حالت غيرفعال باقي بماند و پس از مساعد شدن شرايط جوانه زند.
65-تنش: (stress)
اثر نامساعد محيط خارج روي گياه وبيماري
66-استايلت: (stylet)
قطعات دهان دراز، باريك و توخالي برخي حشرات و نماتدها براي سوراخ كردن بافت ميزبان و كشيدن مواد غذايي ازآن.
67-همزيستي: (symbiosis)
زندگي دوموجود زنده غيرمشابه باهم به نحوي كه اين نوع زندگي براي هر دومفيد باشد.
68-تحمل: (tolerance)
نوعي واكنش درمقابل بيمارگر كه درآن گياه آلوده ميشود ولي خسارت چنداني نميبيند يا نشانههاي شديدي درآن به وجود نميآيد. كه درواقع تحمل نوعي پذيرندگي است.
69- ويروسشناسي:(virology)
علم مطالعهي ويروسها
70-پرآزاري: (virulence)
شدت بيماريزايي بيمارگر
71-زهرابه: (toxin)
1- تركيباتي كه بهوسيلهي بيمارگر توليد و موجب بروز تمام و يا قسمتي از نشانههاي بيماري درگياه ميشود.
2- هرگونه تركيبي كه ازموجودي توليد ميشود و براي برخي موجودات ديگر زيانآور است.
تدوين: مهندس مرجان طاووسي
كارشناس مهندسي گياهپزشكي
خبرنگار مهندسي كشاورزي سرويس مسائل راهبردي ايران
نظرات