با تاكيد بر ضرورت مبارزه با زمينخواري منتشر شد؛ نامه برخي دانشجويان دانشگاه شيراز به رييسجمهور در حمايت از فرماندار اين شهر
تعدادي از دفاتر انجمن اسلامي دانشكدههاي دانشگاه شيراز در نامهاي به رييسجمهور از اقدام فرماندار شيراز در مبارزه با زمينخواري حمايت كرده و اعلام كردند: احزاب سياسي و خاندانهاي وابسته به آن و آقازادهها و مفسدين در يك جبهه عليه فرماندار به دنبال بركناري وي هستند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در قسمتهايي از اين نامه كه به امضاء برخي تشكلهاي دانشجويي رسيده خطاب به رييسجمهور ابراز عقيده شده است: فارس از ديرباز تاكنون يكي از مهمترين پايگاههاي احزاب سياسي منفعتطلب و خاندانهاي قدرتمدار بوده است. در نقطه مقابل دلسوزان و مومنين به گفتمان اصيل انقلاب اسلامي و عدالتخواهي با وجود سعي فراوان براي شكستن آپارتايد مستحكم موجود در انزوا و تحت بايكوت شديد جريانات زر و زور و تزوير قرار داشتهاند.
مناصب سياسي در اين استان همچون طعمهاي لذيذ و دندانگير در ميان گروهي معدود از آقازادههاي پررو دست به دست ميگشته و افرادي كه محروم از مولفههاي لازم و كافي كسب قدرت مخصوص فارس چون رانتهاي سياسي فاميلي، پول و ثروت و قدرت و نفوذ موروثي بودند، هيچگاه فرصت خدمت به مردم را در فارس نمييافتند و ورود به محافل مرادف حضور در مناصب انگاشته ميشد.
در بخش ديگري از اين نامه آمده است: با روي كار آمدن دولت نهم و عدم وابستگي رييسجمهور محترم به احزاب، كفه تناسبات ديرين قدرت در هم ريخت. اما متاسفانه در استان فارس نه تنها اينگونه نشد بلكه در واقع امر افرادي ذينفوذ با تاسيس يك شركت سهامي به عنوان نقطه فرصت و سكوي پرش، هر يك از مسووليتها را بدون توجه به اصل شايسته سالاري و توانمندي افراد بين خاندانهاي سياسي تقسيم كردند.
در اين پروسه چرخش هارمونيكي مديران كم بازده و پرمصرف كه ناخواسته بنا به فرهنگ غلط مديريتشان، هزينهها را براي دولت اسلامي بالا برده و امت هميشه در صحنه را از رويش و نوزايي و كارآمدي چرخه مديريتي استان نااميد كرده تا همچنان فارس در آتش فرقهگرايي و خانزدگي پسامدرن بسوزد و اميد و فرصت براي مومنين به گفتمان عدالت از بين برود.
در ادامه اين نامه آمده است: در كنار مباحث ياد شده مواردي از جمله فساد اقتصادي به طور ويژه مبحث زمينخواري در سالهاي اخير موجب سرخوردگي، ياس و نااميدي مردم از صداقت مسوولين و مانع رشد و پيشرفت و توسعه فارس بوده است.
در اين نامه همچنين با اشاره به اينكه «زمينخواري نه صرفا يك فساد اقتصادي كه علت موجبه وحدت و ائتلاف جريانات سياسي نيز بوده است» ميخوانيم: پيوند شوم و نامبارك مافياي زمين و احزاب و گروههاي سياسي از يك طرف و مشاركت آقازادههاي مدعي پررو و مديران تهيدستي كه در طول مدت زمان كوتاهي به ثروتهاي نجومي رسيدند، از طرف ديگر اجازه فعاليت سالم به هيچ سرمايهگذار يا مسوول پاكدستي نميداد و انحصارطلبي گروهي خاص فضاي سرمايهگذاري و پيشرفت را در استان پهناور فارس زنداني در قفس فولادين پنجههاي خاندانهاي متنفذ كرده بود.
اين نامه ميافزايد: هر كس در مقابل اين اختاپوس بيرحم مقاومت ميكرد محكوم به شكست بود و متاسفانه آنها بودند كه در فارس حكومت ميكردند و شكل جديدي از فئوداليسم در حوزههاي مختلف زمين و مسكن و اقتصاد بوجود آورده و همه را رعيت و زيردست خود ميپنداشتند.
در بخش ديگري از نامه تشكلهاي دانشجويي آمده است: بديهي است كه زرنگهاي كوچه خلوت كه تا ديروز خود را چون قوامالملك ميديدند و در اوهام خودشان حكومت 150 سالهاي را بر جان و مال مردم فارس متصور بودند و هم آنان كه زمينخواري و سرمايهسالاري را باب كردند و حالا دستشان از بيتالمال كوتاه گشته و نفوذشان از بين رفته بيكار نمينشينند و هر روز توطئهاي جديد به راه مياندازند و قصد شكستن تيغ و تيشه عدالت را در سر ميپرورانند.
مصداق اين توطئه شوم را ميتوان در كارشكنيها و مشكلسازيها در راه مبارزه بيامان و دليرانه با زمينخواري به خصوص در شهر شيراز مشاهده كرد.
زمينخواري پديده شومي است كه متولي آن در شيراز سرمايهداران زالو صفت و خاندانهاي مدعي هستند كه زمينهاي بكر شيراز را با زورگويي و گردن شكني و گاها تفنگ كشي واتكا به اسم و رسم و اعتبار خاندان تصرف كرده و اراضي ملي حاشيه شيراز را چون ملك پدري از آن خود كردهاند و اين همه چيز جز به وجود آمدن مافياي عظيم فساد اداري از يك سو و بدبين شدن مردم به مسوولان از سوي ديگر نصيب اين استان نكرده است.
ظهور و بروز آفت زمينخواري را در داستان پرغصه باغ شهر و ويلاسازي حومه شيراز ميتوان ديد. طرحي كه توسط اطرافيان برخي متنفذين و با زورگويي منجر به تصرف عدواني مراتع عشاير و اراضي ملي و فروش غيرقانوني آن گرديد و در فارس امروز موجب بروز مشكلات و آسيبهاي بي شمار گشته است.
نويسندگان اين نامه معتقدند: برخي احزاب سياسي موسوم به چپ و راست هم نشان دادهاند وقتي پاي منافع كلان اقتصادي و سياسي به ميان آمد با هم به وحدت ميرسند و با پردهبرداري از تزوير خيالين جنگ احزاب عيان است كه در مسائل شيرين اقتصادي آنان دوقلوهاي به هم چسبيدهاي هستند و دعواهاي صوريشان چيزي جز فريب مردم نبوده است.
اين نفاق در ماجراي تخريب دولت به ويژه در سطح به وضوح ديده شد و دولت در بين قيچي با دو لبه چپ و راست مجروح گشت.
حضور نماينده دولت كريمه كه به طرح شعارها و خط مشي عدالتخواهي رياست محترم جمهوري در مبارزه با فقر و فساد و تبعيض مبادرت كرده براي قدرت طلبان و آقازادههايي كه قدرت و سلطه خود را با تثبيت گفتمان عدالت در معرض نابودي ميبينند تلخ مينمايد.
بديهي است فرو غلتيدن در گرداب خودبيني كه از هيچ تخريب و تهمتي فروگذار نكنند كه الغريق يتشبث به كل حشيش.
سفرهاي مداوم فرماندار شيراز كه مدلي بومي از سفرهاي استاني مقام محترم رياست جمهوري است و مشي مردممداري و عدالتخواهانه وي موجب اميدوارشدن مردم به گرهگشاييها و باور به راستين بودن شعار دولت خدمتگزار شده و اين مهم موجب روي آوردن و حمايتهاي روزافزون مردمي از مسوولان دولتي گرديده است چنانكه گويي رايحه خوش عدالت تازه به فارس رسيده است.
در اين نامه با حمايت از اقدام فرماندار شيراز در مبارزه با زمين خواري آمده است: فرماندار شيراز از بدو ورود به نيابت از مردم عدالتخواه فارس با عزمي راسخ به مبارزه بيامان با مفسدين اقتصادي و زمينخواران پرداخته كه بازپس گيري حدود هزار ميليارد از 5 هزار ميليارد اراضي ملي از چنگال زمينخواران گواه اين مدعاست.
سفرهاي مدام به ميان مردم در معيت امام جمعه محترم و سركشيهاي پي در پي جهت پيگيري امور مستضعفين و محرومين باعث محبوبيت ايشان در ميان اقشار مختلف مردم شده است؛ چراكه مسوولان كشوري تا قبل از ظهور دولت نهم به جاي آنكه براي حال محرومان و فقرا تلاش كنند يا به فكر توسعه اقتصادي با مدل ليبرالي و نسخه صندوق بينالمللي پول بودند كه اين امر همزاد مانور اشرافيت و له شدن ناگزير طبقات محروم زير چرخ دندههاي توسعه اقتصادي بود يا با توسعه به اصطلاح سياسي و مدينةالنبي تصور كردن جامعه مدني به اعتراف خودشان هفته به هفته براي نظام مقدس جمهوري اسلامي بحران آفريني ميكردند.
در بخش ديگري از اين نامه ميخوانيم: سفر به گراي اعتماد و محبت با رسوخ رويه مديريتي انساني در بدنه كارگزاران رده مياني دولت دهم در شهرها و روستاها نيز شروع شد و مردم رنج ديده و زخمخورده از بيعدالتي براي بازپسگيري حقوق تضيع شده گرداگرد مديران اسلامي جمع شدند.
امروز بيش از صدها هزار نفر از مردم به ويژه در مناطق محروم از اقشار مختلف درگير پديده شوم زمينخواري و كلاهبرداري آقازادهها و سرمايهداران مقدسمآب هستند كه براي دادرسي به كميته ويژه مبارزه با مفاسد اقتصادي و زمينخواري فرمانداري شيراز دل بستهاند. فرماندار شيراز اعتماد از دست رفته مردم كه با سوء مديريت برخي مديران و آقازادگان منجر به بدبيني شده بود را احيا كرد و اگر ادامه يابد قطعا موجب اعتماد حداكثري مردم به مسوولان خواهد بود و چه خدمتي بالاتر از اين؟
نويسندگان اين نامه معتقدند: بي شك تعويض مديران انقلابي كه از محبوبيت فوق العادهاي در ميان مردم برخوردارند موجب سرخوردگي نيروهاي ارزشي و عدالتخواه و دوستداران دولت خواهد بود و اينگونه تداعي ميشود كه مديران عدالتخواه هيچگاه فرصت خدمت نخواهند يافت و تركيب قدرت سياسي در فارس به حالت سابق بازخواهد گشت. امروز برخي احزاب سياسي و خاندانهاي وابسته به آن و آقازادهها و مفسدين در يك جبهه عليه فرماندار به دنبال بركناري وي هستند.
در پايان نامه تشكلهاي دانشجويي آمده است: ما دانشجويان به عنوان تشكلهاي مستقل كه هميشه جز استقرار عدالت و ادامه راه انقلاب و اجراي منويات رهبري دغدغهاي نداشتهايم ضمن حمايت خود از فرماندار شيراز از جنابعالي درخواست ميكنيم كه موجبات ابقا هرچه بيشتر ايشان در اين مسند را فراهم آوريد تا انشاءالله شاهد خدمات و اقدامات مؤثر جناب آقاي قاسمي در اين شهر باشيم.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات