حمايت از حق تعيين سرنوشت، حاكميت و استقلال ملي و يكپارچگي سرزميني كشورها، مخالفت با آپارتايد، عدم الحاق به پيمانهاي نظامي چند جانبه و ... از جمله اصول و اهداف اوليه جنبش غيرمتعهدها در آغاز شكلگيري عنوان شد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) جنبش عدم تعهد در خلال نظام دو قطبي سرمايهداري و كمونيسم و فضاي جنگ سرد توسط كشورهاي در حال توسعه در سال 1961 پايهگذاري شد. گام اصلي و اوليه تشكيل جنبش عدم تعهد در كنفرانس آسيا ـ آفريقا در باندونگ در آوريل سال 1995 ميلادي برداشته شد، كه طي آن 29 تن از سران كشورهايي كه عمدتا از نسل قبلي كشورهاي استعمار شده به حساب ميآمدند با هدف تعيين و ارزيابي مسائل جهاني در باندونگ ـ اندونزي گردهم آمدند. در اين كنفرانس اصول دهگانه باندونگ مشخص شد. اين اصول متعاقبا به عنوان اهداف اصلي جنبش عدم تعهد تعيين شد. اجراي اين اصول معيار ضروري عضويت در جنبش عدم تعهد معرفي و تا اوايل دهه 1990 به عنوان جوهره اصلي جنبش قلمداد ميشد.
در سال 1960، در اثر نتيجه حاصله از كنفرانس باندونگ، كشورهاي عضو جنبش در خلال پانزدهمين نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد تصميم به گسترش اعضا گرفتند و در همان سال 17 كشور جديد آفريقايي و آسيايي به عنوان عضو جديد پذيرفته شدند. نقش اصلي در اين فرايند را رهبران برخي كشورها از جمله جمال عبدالناصر از مصر، نهرو از هند، احمد سوكارنو از اندونزي، تيو از يوگوسلاوي و نكروما از غنا ايفا نمودند.
6 سال پس از كنفرانس باندونگ، كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد يك مبناي وسيعتر جغرافيايي را در اولين كنفرانس سران در بلگراد در سپتامببر 1961 بنا نهادند. در اين كنفرانس 25 كشور شركت كردند: افغانستان، الجزاير، يمن، ميانمار، كامبوج، سريلانكا، كنگو، كوبا، قبرس، مصر، اتيوپي، غنا، گينه، هند،اندونزي، عراق، لبنان، مالي، مراكش، نپال، عربستان، سعودي، سومالي، سودان، سوريه، تونس و يوگسلاوي.
بنيانگذاران جنبش عدم تعهد ترجيح دادند براي جلوگيري از الزامات بروكراسي يك سازمان، اين تشكل را بعنوان جنبش معرفي نمايند. معيارهاي عضويت در جنبش عدم تعهد كه در نشست مقدماتي در قاهره در سال 1961 قبل از اجلاس سران در بلگراد مشخص گرديد مويد اين است كه جنبش قصد ندارد يك نقش انفعالي در عرصه بينالمللي ايفا نمايد و به دنبال اتخاذ مواضعي مستقل براي انعكاس منافع كشورهاي عضو ميباشد.
بنابراين اهداف اوليه جنبش عدمتعهد بر اصول ذيل استوار گرديد:
حمايت از حق تعيين سرنوشت، حاكميت و استقلال ملي و يكپارچگي سرزميني كشورها، مخالفت با آپارتايد، عدم الحاق به پيمانهاي نظامي چند جانبه و استقلال كشورهاي عضو از قدرتهاي بزرگ و نفوذ در بلوك بنديهاي سياسي، مبارزه عليه امپرياليسم در تمامي اشكال و ظهور، مبارزه عليه استعمار، استعمار جديد، نژادپرستي، اشغال و تسلط خارجي، خلع سلاح، عدم دخالت در امور داخلي كشورها و همزيستي مسالمت آميز ميان ملتها، رد استفاده از تهديد به زور در روابط بينالملل، تقويت سازمان ملل، دمكراتيزه نمودن روابط بينالملل، توسعه اقتصادي اجتماعي و بازسازي سيستم اقتصادي بينالمللي و همچنين همكاري بينالمللي در موقعيت برابر.
در خلال قريب به گذشت 50 سال از تشكيل جنبش عدم تعهد و افزايش اعضاي آن با تنوع ايدئولوژي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، اهداف و اصول اوليه آن كماكان حفظ شده است. اين در حالي است كه بعد از فروپاشي نظام دو قطبي و اضمحلال بلوك كمونيستي در جهان، بسياري فلسفه ادامه حيات جنبش عدم تعهد را زير سوال بردند، ليكن كشورهاي عضو جنبش عدم علاوه بر تاكيد بر الزامات ادامه فعاليت جنبش در عرصه بينالمللي، نشان دادند كه قادر بر برطرف نمودن اختلافات و پايهگذاري مبناي مشترك براي همكاريهاي دوجانبه و حفظ ارزشهاي مشترك ميباشند.
انتهاي پيام
نظرات