یک استاد دانشگاه تهران با اشاره به سیاست راهبردی آمریکا در منطقه گفت: آمریکا در این چارچوب به دنبال منزوی کردن ایران در منطقه است تا در شکلدهی به نظم جدید منطقهای، ایران کشوری فعال و نقش آفرین نباشد و باید مذاکرات هستهای را در این چارچوب بررسی کرد.
به گزارش خبرنگار انرژی هستهای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمد جمشیدی، استاد دانشگاه تهران صبح دوشنبه در نشست یک روزه با عنوان "مذاکرات هستهای لوزان از دیدگاه علوم سیاسی" که در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد گفت: بر اساس سند راهبردی دفاعی 2014 آمریکا، این کشور به دنبال انتقال به سمت یک نظم جدید در منطقه است که لزوما مسالمتآمیز نیست و میتواند همراه با خشونت باشد و این وضعیت یک نسل طول میکشد.
او با بیان این که به هر دلیلی ایران در فضایی وارد مذاکرات شده است که مبنای آن دستیابی ایران به سلاح هستهای در نظر گرفته شده است، افزود: یکی از مشکلات اساسی این است که در مذاکرات به جای NPT موضوع فرار (گریز) هستهای مبنا قرار گرفته شده است در حالی که فرار هستهای یک عبارت فرضی و بیمعنا است و این مساله ماهیت برنامه هستهای ما را در نهایت به سمت انحراف از مسیر صلحآمیز نشان میدهد. علاوه بر این قرار گرفتن این مذاکرات بر این مبنا غیرحقوقی است چرا که در NPT چنین چیزی وجود ندارد و اساسا منطقی غیراستراتژیک دارد.
جمشیدی افزود: وقتی میخواهید سلاح هستهای بسازید یعنی به دنبال قدرت بازدارندگی و ضربه دوم هستیم اما منطق فرار هستهای به شما میگوید که تنها به دنبال یک بمب هستهای هستید. بنابراین اگر میخواهیم در این فضا صحبت کنیم بد نیست مبنا را یک زرادخانه هستهای کوچک قرار دهیم نه دست یافتن به یک بمب هستهای در این صورت میتوانیم ذخایر اورانیوم غنی شده خود را نیز حفظ کنیم.
وی در ادامه به منطق مصونیت هستهای اشاره کرد و گفت: منطق مصونیت تاسیسات هستهای به ما میگوید به پراکندگی و تنوع هستهای باید به گونهای باشد که طرف مقابل نتواند به ما ضربه بزند ولی اگر این منطقه دچار تزلزل شد به اعتبار و احتمال تهدید نظامی را افزایش میدهد. تاسیسات فردو منطقه مصونیت ماست و تمرکز غنیسازی در فردو امری راهبردیتر است.
این استاد دانشگاه در ادامه با انتقاد از زمانبندی هر یک از فعالیتها و برنامه هستهای ایران در چارچوب بیانیه لوزان گفت: این که قرار است برای هر یک از برنامه هستهای ما یک دوره زمانی قرار داده شود به ضرر ماست و بهتر است یک دوره زمانی مشخص بر تمامی برنامه هستهایمان قرار گیرد.
جمشیدی همچنین به مذاکرهکنندگان توصیه کرد که ایران در چارچوب توافق هستهای عضو گروه عرضهکنندگان هستهای شود و بتواند تولید و عرضه را در آنجا داشته باشد. در این صورت برنامه هستهای ما در آینده منطق فنی خود را خواهد داشت.
او همچنین در رابطه با تحقیق و توسعه گفت: در حالی که در توافق ژنو تحقیق و توسعه در چارچوب محدودیتها قرار نگرفته است اما در توافق لوزان تحقیق و توسعه نیز به دایره محدودیتهای هستهای ما وارد شده است و معتقدم باید این موضوع به توافق ژنو برگردانده شود. از سویی ما در بیانیه لوزان تنها اجازه تحقیق و توسعه بر روی چهار نوع سانتریفیوژ را پیدا کردهایم و مشخص بود سانتریفیوژهای دیگر که سه مدل هستند مشمول چه اقداماتی خواهند شد. آیا میتوانیم روی همه مدلهای سانتریفیوژ تحقیق و توسعه انجام دهیم یا خیر؟ آقای مونیز، وزیر انرژی آمریکا گفته است ایران نمیتواند بر روی آبشار کامل نسلهای جدید سانتریفیوژ کار کند و این صحبت به این معنی است که ما بعد از ده سال محدودیت در غنیسازی تازه باید تحقیق و توسعهمان را کامل کنیم و این به ضرر ماست.
جمشیدی درباره تحریمها با بیان این که استراتژی آمریکا از نظامیمحور به اقتصادیمحور در دوره اوباما تغییر کرده است گفت: طبق بیانیه لوزان و توافق ژنو هدف لغو کلیه تحریمها علیه ایران به صورت جامع است. اما وقتی این هدف میخواهد عملیاتی شود در هر یک از بخشهای مربوط به اروپا، آمریکا، شورای امنیت و تحریمهای ملی قیدهایی گذاشته میشود و به این معنی که ابتدای بیانیه با انتهای آن همخوانی ندارد. بر اساس بیانیه لوزان تحریمها علیه ایران نه به طور جامع برداشته میشود و نه کلیه تحریمها قرار است برداشته شود و به نظر من این شیوه نگارش بیانیه به طور متزلزل تحریمها را کاهش داده است و قابل اعتماد نیست. معتقدم تحریمها علیه ایران بر اساس قوانین 2012، 2013، 2010 و قانون ایران و سوریه و قانون 1996 ایران و لیبی باید برداشته شود.
جمشیدی در رابطه با قطعنامه جدید شورای امنیت که بر اساس فصل هفت منشور سازمان ملل صادر میشود گفت: یکی از تهدیدهای بزرگ همین جا رخ میدهد. ایران برای آزمایش موشک شهاب 3 قطعنامهای نگرفته است و قطعنامههایی که صادر شده مرتبط با موضوع هستهای اعلام شده است و توصیه می کنم واژه "مرتبط با هستهای" کاملا در قطعنامه جدید برداشته شود. چرا که این موضوع میتواند هر چیزی را از جمله فعالیتهای نظامی ایران را به بحث هستهای مرتبط کند. همچنین در قطعنامه جدیدی که میخواهد شکل گیرد موضوع خروج ایران از فصل هفت دیده نمیشود. یکی از مشکلات و منافع اساسی ما این است که در نهایت و پس از توافق هستهای وضعیت ما چه خواهد شد. آیا پرونده هستهای ایران عادی میشود یا خیر؟ چنان که موضوع همچنان ذیل فصل هفت باقی بماند یعنی پرونده هستهای همچنان به طور ویژه باقی میماند.
وی تاکید کرد: کشورهای 1+5 بحث موشکی ما را به دم هستهای ما بستهاند. بنابراین اگر ما موشکی بسازیم که قادر باشد سلاح هستهای حمل کند آن فعالیت موشکیمان تحریم میشود و اگر در این چارچوب دغدغههای آنان را رفع کردیم پس هوشمندانه باید رژیم تحریمی در حوزه موشکی و تسهیلاتی نیز برداشته شود و دیگر تحریم نظامی توجیحی ندارد.
انتهای پیام
نظرات