رئیس انجمن ایرانی روابط بینالملل گفت: راهحل اصلی برونرفت از مسئله تروریسم، ایجاد همکاری جمعی و بینالمللی در قالب سازمان ملل یا سایر سازمانهای بینالمللی است.
به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ارسلان قربانی استاد روابط بینالملل دانشگاه خوارزمی که چند ماه پیش با تصویب هیئت ممیزه این دانشگاه به رتبه استاد تمام نائل شده است، بر این باور است که اگر نگاه واقعبینانه از اسلام بهصورت علمی و آکادمی در سطح لایههای تصمیمگیران و تصمیمسازان در روابط بینالملل مطرح شود به همان نسبت هم، از نگاه اسلامهراسی و ایرانهراسی کاسته میشود.
آنچه در ادامه میآید، مصاحبه با قربانی درباره موضوعات روز حوزه تروریسم است که در آستانه برگزاری دومین کنگره بینالمللی 17000 شهید ترور انجام شده است:
آقای دکتر از نظر شما دیدگاههای بینالمللی به مسئله تروریسم در ارتباط با ایران چگونه است؟
تروریسم یکی از مفاهیم و واژههایی است که همانند برخی دیگر از واژهها در روابط بین دولتها بهویژه در گفتمان بین قدرتهای بزرگ، هنوز جایگاه خاص خود را پیدا نکرده است. در واقع تعریفی که از تروریسم در بعد نظری و یا در سیاست اعلانی وجود دارد با تعریفی که در بعد عملی و یا سیاست اعمالی وجود دارد، کاملا با یکدیگر متمایز هستند. نکته دیگر اینکه تروریسم را در ارتباط با ایران میتوان در چارچوب همان مباحث کلان اسلام سیاسی و یا نگاه اسلامهراسی که در جهان وجود دارد، تعریف کرد. لذا بهنظر میرسد تصویر سیاست بینالملل از تروریسم با توجه به نگاهی که بیان کردم، هنوز تصویر کاریکاتوری بیش نیست و علت آن این است که این مفهوم در واقع بیشتر در گفتمانهای سیاسی بین قدرتها حاکمیت دارد؛ تا اینکه بهعنوان یک رویکرد حل مسئله تروریسم مبتنی بر دیپلماسی گفتمانی با تأکید بر کرامت انسان، نقش دین و فرهنگ میان کشورها باشد.
نکته دیگری که میتوانیم به آن تأکید کنیم این است که چرا در این راستا چنین مفهومی از تروریسم وجود دارد؟ علت این مسئله به مداخله قدرتهای بزرگ در خاورمیانه برمیگردد. مداخلهگران در امور خاورمیانه جهت ارائه تصویر کاذب از اسلام واقعی، از گروههای افراطی مروج تروریسم حمایت میکنند.
بهنظر شما ریشههای ایرانهراسی و اسلامهراسی چه تأثیری در شکلگیری تروریسم در ایران دارد؟
بسیار زیاد، در واقع یک ارتباط مستقیمی وجود دارد. هرچقدر رویکرد اسلامهراسی یا ایرانهراسی در روابط بینالملل تقویت شود و این تصویر واقعی نباشد به همان نسبت هم نگاه تروریستی به ایران قویتر میشود. هرچقدر بحث ریشههای اسلامهراسی و ایرانهراسی باز شود و تحلیلی از واقعیتها ارائه شود به همان نسبت هم از نگاه تروریستی نسبت به جمهوری اسلامی ایران کاسته میشود. واقعیت این است که باید این بحث کالبد شکافی شود؛ چراکه خیلی از دلایل این بحث به تصویرهای غلط از اسلام برمیگردد و بخشی از این امر هم به خود اسلامگرایان تندرو در کشورهای خاورمیانه و حکومتهای پادشاهی برمیگردد. ما باید بهدنبال راه برونرفت باشیم و بهجای تعبیر و تصویر غیرواقعی که از اسلام وجود دارد و به اسلامهراسی تبدیل شده است، دعوت واقعی اسلام به صلح، امنیت، برابری، مباحث بشری و مکارم اخلاقی را مطرح کنیم. هرچقدر گفتمانها و نگاه واقعبینانه از اسلام بهصورت علمی و آکادمی مطرح شود و در سطح لایههای تصمیمگیران و تصمیمسازان در روابط بینالملل مطرح شود به همان نسبت هم ازنگاه اسلامهراسی و ایرانهراسی کاسته میشود و در نتیجه نگاه تروریستی هم به همین ترتیب کم میشود. نکته دیگر اینکه تروریسم پدیده بینالمللی است که در همه جای دنیا در حال بهوقوع پیوستن است. راه حل اصلی، ایجاد همکاری جمعی و بینالمللی در قالب سازمان ملل یا سایر سازمانهای بینالمللی است.
ما اکنون در جامعه بینالملل و بهخصوص در خاورمیانه با تروریسم تکفیری مواجه هستیم. درحالحاضر در قسمتهای مرزی کشور، اهلسنت را داریم که تحت فشار و تبلیغات فراوان وهابیت سلفی هستند؛ اگرچه همانطور که میدانید اهلسنت افراد غیوری هستند و ورود آنها به اینگونه بحثها بسیار کمتر است، اما آیا بهنظر شما امکان زایش و گسترش تروریسم تکفیری در مرزهای ما وجود دارد؟
آنچه که ما اکنون شاهد آن هستیم نوعی تروریسم عقیدتی ایدئولوژیک است که در حال فراگیرشدن و تسری در تمام نقاط جهان است و تکفیریها و داعش یکی از آنها هستند. در واقع وهابیت و سلفیگری نماد آنهاست. واقعیت آن است که بههرحال این نوع تروریسم ایدئولوژیک، نوعی تهدید نهتنها برای ایران بلکه برای همه کشورهاست ولی با سازوکارهایی که در بخش امنیتی کشور وجود دارد، این مسئله قابل مدیریت است و البته در حال مدیریت هم هست. منتهی بهنظر من فارغ از کارهایی که باید جمهوری اسلامی انجام دهد، جهانیکردن پدیده تروریسم یا وجه جهانیدادن به این پدیده با رویکرد تروریسم ایدئولوژیک است. همچنین القای این نکته که اگر قدرتها و کشورها بهویژه کشورهای اروپایی و آمریکایی همکاری لازم را در این زمینه با ایران نداشته باشند، صددرصد ضررهای تروریسم به همین کشورها هم سرایت خواهد کرد و این کشورها هم دچار این چالش خواهند شد؛ کمااینکه اکنون هم میبینیم. بنابراین بهنظر من داعش و خیلی از این تروریستهای ایدئولوژیک، زائیده و حاصل سیاست قدرتهای بزرگ مثل طالبان در افغانستان و داعش در عراق بودند. بهنظر من میتوانیم فارغ از نگاههای ارزشی و نگاههای مبتنی بر منافع ملی کشورها، نگاه جهانی به تروریسم داشته باشیم. البته جمهوری اسلامی ایران در این زمینه میتواند با توجه به سابقهای که در مبارزه با این پدیده در داخل مرزهای ما داشته است، بازیگر خیلی مهمی باشد.
آیا بهنظر شما سازمان ملل متحد، ابرقدرتها و بازیگران منطقهای در ارتباط با پدیده تروریسم، استراتژی مشخصی دارند؟ ارزیابی شما دراینباره چیست؟
متأسفانه جهان قرن 21، علیرغم همه تحولاتی که رخ داده است و علیرغم تأثیر جهانیشدن در ابعاد مختلف زیست محیطی، اقیلمی، سیاست، هنجارها و حتی فرهنگ با چالشهای عمدهای مواجه است که یکی از مهمترین این چالشها، تصمیمسازیهایی است که پشتِدرهای بسته سازمان ملل انجام میشود. همانطور که میدانید حق وتو در شورای امنیت انحصاری است و مهمتر از همه نگاه به طرح تروریسم در سازمان ملل یک نگاه سیاسی است یا نگاهی که مبتنی بر اظهارنظرها و یا رهیافتهای کشورهای خاص است.
بنابراین سازمان ملل علیرغم همه تلاشهایی که انجام داده مانع از این شد که یک نگاه جهانی و یک نگاه واحد نسبت به تروریسم در سطح بینالملل هم در سازمان ملل و هم در سایر سازمانها مطرح شود. سازمانهای منطقهای هم نتوانستند در اصل مسئولیت حمایت گامهای مؤثری بردارند و چارچوب مشخصی را برای مبارزه با تروریسم در منطقه و ارتباط آن با سطح جهانی مطرح کنند. لذا معتقدم یکی از مهمترین راهکارهای تحکیم مبارزه با تروریسم، همکاریهای منطقهای است.
همچنین ادیان الهی هم هیچ سازگاری و آشتی با تروریسم ندارند و لذا این همکاری منطقهای به دور از مدافع قدرتهای بزرگ میتواند زمینه را تا حدودی برای مبارزه با تروریسم فراهم کند.
نظر شما درباره نقش اندیشکدهها و مراکز مطالعاتی و به طبع آن اجرایی در ارتباط با پدیده تروریسم چیست؟
بهنظر من نهتنها در دنیا بلکه در کشور ما هم مطالعه آکادمیک و منسجمی از تروریسم انجام نگرفته است و بهنظر میرسد برگزاری کنفرانسها، میزگردها و حتی تشکیل اندیشکدهها نیاز است و از طرف دیگر ارائه نتیجه تحقیقات به جهان نیز در قالب برگزاری کنفرانسهای بینالمللی و نشستهای بینالمللی لازم است مسئلهای که شخص آقای روحانی از آن در سازمان ملل تحت عنوان نفی خشونت مطرح کردند یکی از مواردی است که میتواند در شتابدادن به این موضوع و انجام مطالعه آکادمیک مؤثر باشد. همچنین جا دارد اندیشکدهها و همایشهایی در ایران شکل بگیرد و این موضوع بهصورت علمی و آکادمیک تحلیل و نقد شود و حتی اگر چالشها، خلاءها و نقیصههایی از طرف خود جمهوری اسلامی ایران در این زمینه وجود دارد، بحث شود تا بتوانند در سطح منطقهای، بینالمللی و جهانی تصویر علمی و آکادمیک منسجمی از تروریسم ارائه بدهند. معتقدم این خلاء در کشور و در دانشگاههای ما وجود دارد و میتوان با گنجاندن این مباحث در مباحث درسی، پروژههای رساله و پایاننامههای دانشجویی آن را بهصورت جدیتر و علمیتر بحث و بررسی کرد که این نیازمند توجه بیشتر مسئولین و کارگزاران است.
ارزیابی شما از برگزاری دومین کنگره بینالمللی 17000 شهید ترور در مقابله با تروریسم و حمایت از قربانیان ترور چیست؟
ایران یکی از قربانیان اصلی تروریسم است و در صدر قربانیان قرار دارد. در اوایل انقلاب، شعار امامخمینی(ره) با تحرکات تروریستی و ترورهایی که در جمهوری اسلامی ایران اتفاق میافتاد کاملا فاصله داشت؛ بنابراین بهنظر من ارائه تفسیر واقعی از تروریسم، شهدای ترور ما و همچنین نگاه اسلام به آن در قالب این کنگره خلاءای بود که وجود داشت. معتقدم باید بیشتر دراینباره بحث شود و تعداد زیادی از اندیشمندان و اساتید را وارد این موضوع کنیم. باید گونههای مختلف تروریسم، تروریسم عقلانیت، تروریسم هنجاری، تروریسم شخصیتی و گونههای جدیدی را که در حال شکلگیری هستند، تحلیل و ارزیابی شود. این امر خود میتواند گام بزرگی در ارائه نگاه جمهوری اسلامی ایران و طرح انجام تحقیقات آکادمیک و علمی درباره تروریسم باشد.
انتهای پیام
نظرات