به گزارش ایسنا، جان مککین، سناتور آمریکایی در یادداشت خود برای روزنامه واشنگتن پست در ادامه نوشته است: "از آنجایی که ما برای مرگ حلب لب به تحسین و ستایش گشودهایم، باید متوجه مشارکت آمریکا در این تراژدی شویم.
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا از ضرورت "شهادت دادن" به بیعدالتی سخن میگوید. در واقع او جز این کار دیگری برای حلب نکرد. ما چه چیزی را شهادت دهیم؟ استفاده از بمبهای هوشمند برای هدف قرار دادن زنان و کودکان، بیمارستانها و نانواییها، خانههای امدادرسانی و کاروانهای کمکهای بشردوستانه را؟ آیا باید درباره گسترش و توسعه بمبهای بشکهای، گسترش و توسعه بشکههای نفتی پر از گلوله که بیهیچ حساب و کتابی از هواپیماها انداخته میشوند و تا جای ممکن غیرنظامیان را کشته و زخمی میکنند، شهادت دهیم؟
آیا باید به تاکتیکهایی شهادت دهیم که در حملات هوایی برای کشتن امدادرسانانی چون "کلاه سفیدها" استفاده میشود؛ گروهی که برای نجات بیگناهان بلافاصله در صحنههای حملات حضور مییابند.
و حالا هم آیا باید به اتوبوسهای پر از پناهجویی شهادت دهیم که از حلب خارج میشوند و دهها هزار تن دیگر که با امید به عطوفت و عفو بشار اسد، رئیسجمهور سوریه و متحدان روسی و ایرانیاش همچنان در این شهر ماندهاند.
اوباما علاوه بر تمام اینها شاهد مسائلی بزرگتر نیز بوده و هیچ کاری برای توقف آن نکرده است.
مانند سایر ظلمها، نابودی حلب نیز سخنان و اقدامات توهمی اخلاقی بسیاری را به راه انداخت؛ نشستهای بیپایان در کاخهای طلایی ژنو و وین و هر جایی دیگر. کشیدن خط قرمزها و محدودیتها بدون اینکه هیچ نتیجهای داشته باشد. صدور بیانیههای این چنینی که "آیا ما واقعا باید این اندیشه را بپذیریم که جهان در مقابل روآندا یا سربرنیکا قدرتی ندارد؟"
این را رئیسجمهور آمریکا سال ۲۰۱۳ از اعضای مجمع عمومی سازمان ملل پرسید و ادامه داد: اگر این جهانی است که مردم میخواهند در آن زندگی کنند، این را باید بگویند و با منطقی فاقد احساسات درباره گورهای دسته جمعی فکر کنند.
محاسبه و فکر کردن اکنون در مقابل ماست. گورهای دسته جمعی پیش چشمان ماست و اسم حلب هم مانند روآندا و سربرنیکا در تمام طول تاریخ به عنوان نمادی از شکست اخلاقی و شرمساری همیشگی طنین انداز خواهد شد.
حتی در میان جنگی که حدود ۵۰۰ هزار کشته برجای گذاشته، نیمی از جمعیت سوریه را از خانههایشان رانده، فجیعترین بحران مهاجرتی را در اروپا به راه انداخته و به تروریستهای مسلحی چون داعش بال و پر داده، حتی در میان تمام این وقایع وحشتناک و ضداخلاقی حلب بیش از همه به چشم میآید.
حلب ممکن است سقوط کرده باشد اما جنگ در سوریه راه زیادی تا پایان دارد. شرایط حتی احتمالا با تشدید درگیری میان دولت اسد، ایران، روسیه – ترکیه، کردها، کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و سایرین بر سر لاشه باقی مانده از سوریه بدتر هم خواهد شد.
اما آمریکا هنوز میتواند تصمیمی بگیرد. هرچه قدر ما برای کمک کردن به پایان جنگ بیشتر صبر کنیم، گزینههای پیش روی ما بدتر میشوند. اما هیچ کس نباید گمان کند که ما گزینهای نداریم.
ما باید بدانیم که در اتفاقاتی که در سوریه رخ داده، سهمی داریم. مساله تنها درباره رنج کشیدن سایرین نیست بلکه درباره امنیت ملی ایالت متحده است: قدرت گیری دوباره القاعده در سوریه ما را تحت تاثیر قرار میدهد. ظهور پیشرفتهترین گروه تروریستی جهان ما را تحت تاثیر قرار میدهد آن چنان که در پاریس و سن برناردینوی کالیفرنیا شاهد آن بودیم. بحران پناهجویان که متحدان ما چون اسرائیل و اردن را بیثبات کرده و بنیان دموکراسیهای غربی را تهدید میکند نیز بر شرایط تاثیر میگذارد.
ما همچنین باید بدانیم که اسد، ولادیمیر پوتین، همتای روسیاش و قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای سپاه قدس ایران هرگز در مقابله با تروریسم شرکایی "قابل اعتماد" نخواهند بود. در حقیقت خلاف این امر واقعیت دارد. دولت سوریه، روسیه و ایران علیه داعش نمیجنگند. کشتار بیحد و حصر مردم سوریه توسط آنها مسالهای است که شرایط را برای ظهور داعش فراهم کرد.
"اشغال خونین" حلب برای افراطی کردن و عضو گیری تروریستها موفقیتی بادآورده محسوب میشود. فکر کردن به این موضوع که ما میتوانیم داعش را با اعتماد کردن به کسانی که هر روز آن را تقویت میکنند، شکست دهیم یک فانتزی خطرناک است.
در نهایت ما باید بدانیم که پایان جنگ در سوریه تا زمانی که اسد و حامیان خارجیاش متوجه شوند که از طریق نظامی موفق نخواهند بود، غیرممکن است. این اشتباه را نکنید: موفقیت نظامی مسالهای است که آنها برای آن تلاش میکنند. سقوط حلب تنها آنها را تشویق خواهد کرد که سلاحهایشان را به سوی اهداف دیگری در سوریه بچرخانند. ما باید هوشمندی جورج شولتز، وزیر خارجه اسبق آمریکا را به یاد بیاوریم که میگفت: دیپلماسی بدون قدرت همواره در بهترین حالت بیاثر و در بدترین حالت خطرناک خواهد بود.
تنها به این دلیل که آمریکا نمیتواند تمام خشونتها در جهان را متوقف کند، ما را از مسئولیتمان در استفاده از قدرت خود برای پایان دادن به وحشتناکترین بیعدالتی تبرئه نمیکند به ویژه در زمانی که توقف چنین مسالهای منافع ما را نیز تامین کند و به آمریکا و شرکایش امنیت بیشتری بدهد. ما نیازی نداریم که به ژاندارم جهان وحشتناکمان تبدیل شویم اما ما نمیتوانیم خودمان را از ناآرامیهایی که جهان دهشتناکمان را فرا گرفته کنار بکشیم. اگر بخواهیم دست به چنین اقدامی بزنیم، بیثباتی، وحشت و نابودی که در قلب این ناآرامی است در نهایت خودش را به سواحل ما میرساند."
انتهای پیام
نظرات