جعفر شریفی در گفتوگو با ایسنا، در خصوص تاریخچه زمین شناختی دریاچه ارومیه گفت: بر اساس گزارشات محققان، دریاچه ارومیه باقی مانده دریای مدیترانه بوده اما از دیدگاه تکتونیک برخی بر این باورند که دریاچه در قسمتی از پهنه خرد شده بین صفحات عربستان، ایران و ترکیه قرار گرفته است؛ در اصل نسبت به داده های زمین شناسی، خاورمیانه از دوره اواخر میوسن در فاز مسینین از زیر آب خارج شده است؛ مطالعات تاریخ زمین شناسی دریاچه ارومیه از طریق رسوبات قدیمی و فسیلهای یافت شده از جمله در حوضه شمال کمربند ارومیه- دختر نشان میدهد که تشکیل دریاچه نیز در دوره بعد از میوسن اتفاق افتاده است.
به گفته وی، این دریاچه زمانی آب شیرین بوده و بعدها تحت تأثیر فرآیندهای تکتونیکی و به صورت مرحلهای و تناوبی از دریای اصلی جدا شده است. تحقیقات زمین شناسی نشان میدهد که نوسانات شرایط جغرافیایی، دریاچههای بین قارهای را کنترل میکند و این عمل همواره در طبیعت بوده و در دریاچه نیز تکرار شده، به طوری که آثار این نوسانات در رسوبات نیز مشهود است؛ همچنین گفته شده که دریاچه ارومیه در دوره پلیو-پلیستوسن تا تبریز و مراغه گسترش داشته است.
این استاد دانشگاه همچنین با بیان اینکه مطالعات رسوبات دریاچه ارومیه حاکی از پایین رفتن سطح آب آن در گذشته نیز دارد، اظهار کرد: درز و شکافهای طویل در سطح رسوبات به عمق بیش از نیم متر ایجاد شدهاند که موجب اکسیداسیون سطح رسوبات نیز شده است؛ شکافهای طویلی در رسوبات داخل دریاچه در سال 1382 مشاهده شده است که آثار آن در رسوبات قدیمی دریاچه در منطقه ممقان نیز وجود دارد که حکایت از این دارد که این شکافها چندین میلیون سال پیش نیز بودهاند.
وی در ادامه با بیان اینکه مشاهده شکافهای پر شده از اکسید آهن قرمز رنگ در شمال ممقان نشان از شرایط اکسیداسیون شدید در آن دوره دارد، افزود: زمان هایی که در گذشته دریاچه تا حدی به سمت خشک شدن پیش رفته است رسوبات ژیپس ته نشین شده اما هیچ گاه به طور کامل خشک نشده است؛ فازهای رسوبی مختلفی در روند دریاچه ارومیه تشکیل شدهاند که به آن " ox eye " یا چشم گاوی گفته میشود و به ترتیب شامل تناوب رسوبات آواری، آهک، دولومیت، ژیپس، نمک، و نمکهای پتاسیم و منیزیم است.
وی تأکید کرد: نمکزایی اکنون نیز ادامه داشته و به دلیل ورود آب و تکرار خشکیزایی نوساناتی بین فازهای نمک و نمک پتاسیم و منیزیم دیده میشود که املاح مضری نیز به همراه آن ها تشکیل شده است، همچنین موجودات دریاچه در فاز ژیپس از بین رفتهاند و تنها موجودات باقی مانده در دریاچه، آرتمیا و جلبک تک سلولی است.
شریفی همچنین با تأکید بر اینکه دریاچه ارومیه یک دریاچه تکتونیک است، گفت: به جهت قرارگیری بین نیروی مزدوج حاصل از گسل فعال تبریز از شرق و گسل فعال ارومیه ازغرب، گودال ارومیه توسط این دو گسل کنترل می شود. همچنین نیروی مزدوج دو گسل اصلی، منجر به ایجاد چهار گسل شده است که شامل گسل موازی با گسل اصلی که عمق دریاچه را تعیین میکند؛ گسل عمود بر گسل اصلی و همچنین گسل مایل که ارتباط بین آب دریاچه با آرتزینهای اطراف دریاچه را برقرار میکنند؛ و گسل شکافی یا S شکل که از آن مواد مذاب و آتشفشانی بیرون آمده که "جزیره اسلامی" و "زنبیل داغی" از جمله جزایر آتشفشانی تشکیل شده، هستند.
وی با تأکید بر اینکه ارتباط بین آب دریاچه و آرتزین ها از طریق گسلهای عمود و مایل و حرکت این گسلهاست، نه بافت خاک، افزود: تعداد 102 جزیره در دریاچه تعریف شده است که حاصل گسلهای عمودی و طولی بوده و از حرکت گسلهای بخش هورست یا بالاراندگی، جزیره و از حرکت گسلهای بخش گرابن یا پایین افتادگی، دریاچه تشکیل شده است؛ برخی از این جزایر، آتشفشانی بوده و برخی نیز از رسوبات میوسن و کرتاسه تشکیل شدهاند که از نظر بافت و سن متفاوت بوده و در ارتباط با حرکت گسلها هستند.
پل میان گذر دریاچه ارومیه باید به طور کامل از محل فعلی خود برداشته شود
وی با اشاره به اینکه شرایط جغرافیایی، میزان بارندگی پایین، سدسازی در اطراف دریاچه، احداث پل میان گذر و مصرف غیر اصولی آب در کشاورزی از عوامل مهم در خشکی دریاچه هستند، تاکید کرد: شرایط جغرافیایی و اقلیمی در گذشته نیز گاهی مناسب و گاهی نامناسب بوده است؛ اگر دریاچه به دست انسان تخریب نشود در هر شرایطی قادر به کنترل خود هست، همانطور که دریاچه در گذشته چند بار تا خشکی پیش رفته و دوباره احیا شده است.
استاد رسوب شناسی دانشگاه ادامه داد: آب های زیرزمینی و سطحی توسط سدها کنترل میشود که ایجاد سدهای بی رویه نه تنها موجب خالی شدن آرتزینها از طریق کشاورزی میشود، بلکه آب دریاچه نیز تقویت نمی شود. از طرف دیگر، پل میان گذر از عمل فرایند چرخش آب در داخل دریاچه ارومیه جلوگیری میکند و باعث میشود تا آب ورودی به دریاچه دوباره تبخیر شده و نمک زایی صورت گیرد که در این صورت موجب افزایش سرعت فرآیند خشکی دریاچه میشود.
وی در ادامه با تأکید بر اینکه پل میان گذر در خطرناکترین مکان دریاچه در گودال لجنی و بین دو گسل اصلی ایجاد شده است و در زیر آن نیز حدود 150 تا 200 متر لجن یا رس قرار دارد که این موجب تداوم نشست سطح دریاچه در این محل شده است، اظهار کرد: در چنین شرایطی به جای ایجاد پل در این مکان و پر کردن محل آن با سنگ بهتر بود که پل میان گذر با یک کیلومتر فاصله و از سمت گمیچی رد میشد تا منجر به این مشکل و تخریب دریاچه نمیشد.
وی در خصوص راهکار این مشکل افزود: بر این اساس، پل باید به طور کامل از محل فعلی خود برداشته شود، به این دلیل که سطح دریاچه در این قسمت در حال نشست بوده و در آینده میتواند برای پل زیان بار باشد و همچنین با این عمل جریانهای چرخشی آب دریاچه به حالت طبیعی خود بر میگردد.
شریفی همچنین با بیان اینکه آرتزینهای اطراف دریاچه بزرگترین منابع تجمع آب هستند، بیان کرد: از صوفیان تا سلماس حدود 80 کیلومتر آرتزین با عمق 400 متر وجود دارد که میتوانستیم میلیاردها مکعب آب را در آن ها ذخیره کنیم.
وی با بیان اینکه ایجاد سد نیز نتوانسته آب را به خوبی ذخیره کند، تاکید کرد: تمام این اعمال نادرست در نهایت سبب افزایش تبخیر آب دریاچه شده است، بخصوص که مصرف غیراصولی آب در کشاورزی، ایجاد سد در مسیر رودخانههای منطقه و استفاده نادرست آب از چاهها منجر به خالی شدن آب آرتزینها و همچنین حرکت آب دریاچه به داخل چاهها و در نتیجه آلودگی آنها میشود.
ریزگردها از نظر فیزیکوشیمیایی بسیار مضر و خطرناک هستند
استاد رسوبشناسی دانشگاه همچنین خاطرنشان کرد: دشت بزرگ تبریز و دریاچه در صورت خشک شدن، منابع اصلی ریزگرد هستند اما میتوان از نظر زمانی و مکانی از بروز آن پیشگیری کرد. فقدان پوشش گیاهی و کشاورزی در منطقه و همچنین خشکی دریاچه سبب تولید ریزگردها شده است که انواع مشکلات آب و هوایی، زیست محیطی، اکوسیستم، اجتماعی و اقتصادی را به وجود خواهد آورد.
وی گفت: علفهای خودزا در سطح دشت دریاچه و دشت تبریز قادرند نمک و ژیپس رسوبات را تجزیه و متلاشی کرده و توسط آبهای سطحی شسته شده و از محیط دور شوند، بر این اساس میتوان آنها را در دریاچه پیشرفت داد.
وی تأکید کرد: کانی شناسی، ژئوشیمیایی، ساخت و بافتهای رسوبی دریاچه قابلیت تولید ریزگرد را دارند. انواع ساختهای تی پی، تپههای گلی، درز و شکافها، سطحها و حوضچههای نمکی موجود در دشت دریاچه و دشت تبریز مواد اولیه ریز گرد محسوب میشوند؛ تی پی استراکچر به صورت فضای خالی زیر یک لایه نازک از نمک است که در اثر تجزیه، ریزگرد و ژیپس - نمک تولید میکند.
شریفی ادامه داد: ذرات ژیپس- نمک ریزگردها از نظر ژئوشیمیایی و شکل متفاوت بوده و مطالعات الکترومیکروسکوپی که بر روی این ذرات انجام دادهایم نشان میدهد که ریزگردها از نظر فیزیکوشیمیایی بسیار مضر و خطرناک هستند به طوری که داخل لایه نازک نمک، یک لایه از انواع مواد سمی وجود دارد و این ذرات نمک به دلیل وزن مخصوص کم و اشکال سوزنی، ورقهای، و دوکی شکل میتوانند به آسانی در هوا به حرکت در آمده و مسافت زیادی را حمل شوند.
اصلاح و ترمیم خاکهای منطقه ضرورت دارد
استاد رسوب شناسی همچنین بر ضرورت انجام اصلاح خاک تأکید کرد و گفت: اگرعوامل خشکی دریاچه را اصلاح کرده و ترمیم، اصلاح و بهینه سازی خاک مناطق اطراف دریاچه انجام گیرد امکانات کار نیز به منطقه بر میگردد و مردم در دامداری، مرغداری و باغها مشغول به کار میشوند، همچنین کشاورزی رونق پیدا کرده و تولیدات افزایش پیدا میکند.
به گفته وی، مخروط افکنههای موجود در شرق دریاچه ارومیه به طول 80 کیلومتر در حدود 14 نوع بافت مختلف دارد که درصد بالایی از زمینهای آن به دلیل بالا بودن میزان تخلخل و نوع بافتهای خاک آن موجب افزایش تعداد دفعات آبیاری سالانه حدود 15 تا 25 جلسه میشود که این نیز کاهش سطح آب آرتزین و خالی شدن آن را در زیرزمین در پی دارد، بر این اساس، کشاورزی که 60 تا 70 درصد آب را تصرف میکند، اصلاح و ترمیم خاکهای منطقه یک امر ضروری است تا از این طریق تعداد دفعات آبیاری را به پنج تا شش جلسه در سال کاهش دهیم.
استاد دانشگاه در خصوص چگونگی احیای دریاچه ارومیه گفت: هدایت و جهت یابی رودخانهها به طور مستقیم به سمت دریاچه ارومیه در مواقع بارندگی جهت احیای دریاچه میتواند مؤثر باشد. از طرف دیگر، تغییر مکان پل میان گذر، اصلاح چشمههای زیرزمینی و تقویت آن ها، اصلاح خاک و انتقال آب فاضلاب تصفیه شده به کشاورزی در زنده شدن دریاچه نیز تأثیرگذار خواهد بود.
وی همچنین خاطرنشان کرد: انتقال آب فاضلاب بدون تصفیه و به طور مستقیم به دریاچه، موقعیت دریاچه را تغییر داده و اکوسیستم آن را از بین میبرد به طوری که موجودات زنده داخل دریاچه مانند جلبک و آرتمیا نیز دیگر نمیتوانند در آن محیط رشد کنند. اما در صورتی که آب فاضلاب وارد کشاورزی شود علاوه بر اینکه خاک تقویت پیدا میکند، آب نیز تصفیه شده و در نهایت این عمل موجب پر شدن آرتزینها نیز میشود.
وی در پایان با بیان اینکه احیای تمام چشمهها در اطراف دریاچه اقدام دیگری است که میتواند عملی شود، افزود: سطح آب زیرزمینی که در برخی مناطق در فصل تابستان پایین میرود، در زمستان و بهار در بالای سطح مبنا قرار میگیرد، بر این اساس میتوان چشمههای زیرزمینی را اصلاح و تقویت کرد و آب را از طریق لولهکشی به سطح انتقال داده و در کشاورزی استفاده کنیم و در بقیه فصول آن را به دریاچه انتقال دهیم.
گفتوگو از: نسرین پورفتحی خبرنگار ایسنا منطقه آذربایجانشرقی
انتهای پیام
نظرات