سیروس برنا بلداجی در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه در مجموع میتوان علت تنشها و شورشهای کنونی در عراق را در چهار مولفه جستجو کرد، اظهار کرد: صورتبندیهای سیاسی و اجتماعی کنونی در عراق نوین یا همان کشاکش قدرت بین گروههای سیاسی و اجتماعی فعال این کشور، یکی از دلایل این تحولات است.
وی افزود: ساختار، بافت و بنیاد های جامعهشناختی امنیت در عراق، که بر اساس وجود شکافهای عمده افقی و عمودی در وضعیت جامعهشناختی این کشور نمایان است و ما آن را در قالب شکاف های قومی- مذهبی و سایر خرده ایستار ها و نحلههای فکری و مذهبی در عراق مشاهده میکنیم ، از دیگر علل بنیادین وقوع این ناآرامی ها است .
این کارشناس مسائل عراق همچنین موضوع «ناکارآمدی» را یکی دیگر از دلایل این اعتراضات عنوان کرد و گفت : کم و کیف مدیریت سیاسی و اداری عراق نوین، پس از سقوط رژیم بعث در این کشور به گونهای بوده که اکنون مردم از این شرایط گلهمند هستند، چرا که میبینند حاکمیت ملی عراق با چالشهایی چون پایین بودن سطح بهره وری و کارآمدی و همچنین فساد شدید اقتصادی و اداری، که منجر به کاهش سطح اعتماد عمومی و سطح مشروعیت سیاسی شده مواجه است.
وی تعارض منافع بین کشورهای همجوار عراق در قلمروی سیاسی این کشور و کم و کیف نقش آفرینی آشکار و نهان ایران در «فرآیند دولتسازی نوین عراق نوین» را یکی دیگر از دلایل این موضوع عنوان کرد و افزود: در مجموع میتوان گفت دو مقوله سوم و چهارم یعنی؛ تعارض منافع بین کشورهای همجوار عراق در قلمروی سیاسی این کشور و همچنین پایین بودن سطح کارآمدی دولت عراق، از دلایل اصلی این اعتراضات و ناآرامی های خیابانی است .
این کارشناس مسائل عراق در تبیین مولفه سوم که در سخنان خود به آن اشاره کرده بود، تصریح کرد: ایران به لحاظ فرهنگی، جغرافیایی و مذهبی دارای همبستگیهایی با عراق است و این باعث شده که از نفوذ و اثرگذاری قابل توجهی در این کشور برخوردار باشد. همچنین وجود احزاب شیعه، عتبات عالیات، گردشگری مذهبی، قرابتها و تجانسهای فرهنگی، زبانی، مذهبی و عشیرهای بین اقوام مختلف مرزی ایران و عراق این روابط را نزدیکتر و پیچیده تر کرده است و در مجموع همه این عوامل باعث شده که ایران از یک «نفوذ طبیعی» در این کشور برخوردار باشد. صرفنظر از این «نفوذ طبیعی»، مسائلی چون الزامات راهبردی سیاست خارجی و امنیت ملی از یک سو و همچنین راهبردها و سیاستهای کشورهای فرا منطقهای مثل آمریکا و همچنین برخی از کشورهای منطقه مانند؛ عربستان و ترکیه و ...، در ساحت عراق، باعث شده که ایران مجبور شود که به صورت پنهانی و یا آشکار مناسبات نهادینه شدهای را با گروههای مختلف سیاسی عراق از جمله؛ شیعیان، اکراد و گروههای شیعی در این کشور داشته باشد .
وی در ادامه توضیح این موضوع ابراز عقیده کرد :از این رو لاجرم ،ماتریس این الزامات راهبردی در روند تحولات به نقاط تقاطع و تعارضی می رسند چنان که در برخی از مقاطع، محمل ها و فضاها، به نظر می رسد در نقطه مقابل مصالح و منافع ملی واحد سیاسی عراق قرار می گیرند .
برنا بلداجی با اشاره به تاثیر این نفوذ که در چارچوب منافع ایران و همچنین الزامات مصالح عالیه شیعیان در آن منطقه صورت گرفته است، ادامه داد: ولی یک واقعیت انکارناپذیر وجود دارد و آن این است که؛ این الزام راهبردی بعضا منجر شده که فضای ذهنی شهروندان عراقی بخصوص شیعیان این کشور، طی فرآیندی تدریجی، نسبت به اهداف ایران برای حضور در این منطقه منفی و منفیتر شود و طبیعی است که در این میان تلاشهای برخی از رقبای منطقهای و فرامنطقهای ایران و برخی از گروههای شیعه در این کشور از جمله؛ اقدامات عربستان، حزب دموکرات کردستان، ملی گرایان و تکنو کرات های عراقی، گروه سائرون به رهبری مقتدا صدرکه اخیرا تلاش کرده تا یک موازنه ای بین نفوذ ایران و عربستان در این کشور ایجاد کند و... در ایجاد این ذهنیت در بین شهروندان عراقی، یعنی افسانه یا واقعیت دخالت ایران در امور عراق، موثر بوده است.
این کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه ادامه داد: نباید این مساله را نیز از نظر دور داشت که کم و کیف مدیریت افرادی مانند «نوری المالکی» نخست وزیر سابق عراق که قبل از روی کار آمدن «حیدرالعبادی» مسئولیت امور اجرایی در عراق را بر عهده داشت، با توجه به همبستگی معنا داری که او با ایران داشت، باعث شد که برخی از اقدامات نادرستش که ناشی از ناکارآمدی بود، به نوعی به پای ایران نوشته شود.
برنا بلداجی تاکید کرد : مجموع عواملی چون، پایین بودن کارآمدی دولت عراق با توجه به فساد گسترده اداری و اقتصادی در این کشور، کند بودن روند بازسازی آن، پایین بودن سطح رفاه شهروندان، ناقص بودن زیرساختهای عراق، و عزل و نصبهای جناحی- عشیرتی نامناسب در این کشور ، شرایطی را ایجاد کرده که مردم عراق بخصوص مردم جنوب این کشور در اعتراض به شرایط نامناسب به خیابانها بیایند و اعتراضاتی دامنه دار در کف خیابانهای عراق انجام دهند .
این نماینده پیشین مجلس در ادامه این مصاحبه با بیان اینکه با توجه به اینکه رهبران برجسته گروههای معارض در عراق از جمله؛ شیعیان، اکراد و سنیها با تجارب گرانباری که دارند، در طول سال های اخیر با پوست وخون خود درک کردهاند که هزینه مدیریت روند تحولات در عراق نوین به چه میزان بوده است، در همین چارچوب راهی ندارند که به یک اجماع ملی پایدارتری برسند و با وارد کردن فشار بر روی حکومت مرکزی عراق آن را مجبور به یک خانه تکانی در راستای سالم تر، شفاف تر فساد ستیز تر بودن از طریق «تکنوکرات کردن» هر چه بیشتر دولت کنند، تصریح کرد: باید افراد متخصص که از دانش کافی برخوردار هستند، صرفنظر از اینکه این اشخاص از چه مذهب یا چه قوم و قبیلهای هستند، در دولت جدید عراق مشغول به کار شوند، تا بتوانند فضای نامساعد کنونی را تا حدودی مدیریت کنند.
وی در پایان خاطرنشان کرد : به نظر میرسد تنشها در عراق در یک بازه زمانی سه ماهه که منجر به معرفی نخستوزیر و هیات وزیران جدید میشود، فروکش کند و با توجه به اینکه فساد اقتصادی و اداری در حوزههای دولتی و شبه دولتی عراق رسوخ گستردهای پیدا کرده است، باید انقلاب جدی اداری در این حوزه ایجاد شود و راه این انقلاب از دالان مبارزه موثر با فساد ،ایجاد شفافیت فزاینده ، استقرار بیشتر امنیت ، پاسخگو تر کردن مسئولان اداری، تقویت نظارت دولتی، ارتقاء سطح مشارکت واقعی مردم در مدیریت امور ، به خصوص در حوزه نظارت بر قراردادهای دولتی، تسریع روند بازسازی عراق، جلب فزاینده سرمایه گذاری خارجی، توسعه زیر ساختهای رفاهی حداقلی و ... می گذرد .
انتهای پیام
نظرات