به گزارش ایسنا، روز ۱۶ فروردین ماه ۱۳۲۳ بود که در انستیتو پاستور تهران به دنیا آمد و در همان محله هم قد کشید. از دوران ابتدایی به دلیل فیزیک خوب قدی و علاقهای که به رشته نه چندان پر هوادار والیبال داشت در زنگهای ورزش به جای فوتبال با دیگر دوستانش والیبال بازی میکرد. به دلیل نقل مکان خانواده برای زندگی به شرق تهران دیپلم ریاضیاش را از مدرسه کمال نارمک با مدیریت دکتر سحابی، تدریس شهید رجایی به عنوان معلم ریاضی و مهندس بازرگان به عنوان معلم فیزیک گرفت.
عشق او به والیبال او به دوران ابتدایی محدود نبود و در دوران دبیرستان نیز والیبال خود را با حضور در مسابقات بین مدارس ادامه داد تا اینکه نیروی هوایی ارتش تصمیم به تیم داری در این رشته گرفت و او توانست جذب تیم عقاب تهران شود. تیمی که معروف به توپ گیرها بود. برای ادامه تحصیل در رشته زبان و پشتیبانی هواپیما به آمریکا رفت و در آنجا هم دو سال هم ادامه تحصیل داد و هم در رقابتهای بین کالج آمریکا به مقام قهرمانی رسید.
برای ادامه خدمتش به تهران بازگشت و در سال ۱۳۷۰ بود که با دعوت محمدرضا یزدانیخرم رئیس وقت فدراسیون والیبال به صورت پاره وقت دعوت به همکاری شد تا فعالیت سرهنگ والیبال ایران در فدراسیون شروع شده و تا به امروز ادامه داشته باشد. سعید درخشنده در حال حاضر نزدیک به سه دهه است که بخاطر تواناییهای بالایش در پستهای مختلف فدراسیون والیبال مشغول به فعالیت است. او با حضور در ایسنا اتفاقات نزدیک به سه دهه والیبال ایران را بررسی و مطرح کرده است که در ادامه مصاحبه او با ایسنا را میخوانید:
*در تیم عقاب تهران بازی میکردم
او در مورد نحوه ورودش به والیبال گفت: "گرایش من به والیبال از همان دوران ابتدایی بود چرا که فیزیک خوبی داشته و به والیبال هم علاقمند بودم. در دوران ابتدایی و دبیرستان با حضور در مسابقات بین مدرسهای والیبال را ادامه میدادم تا اینکه فهمیدم نیروی هوایی ارتش والیبالیست میخواهد. پس از آن بود عضو تیم عقاب تهران شدم که در آن زمان معروف به تیم توپگیرها بودیم. تاکتیک بازی ما دو پاسور چهار اسپکر بود که اگر مسعود قدیمی و اسماعیلی صبایی خدا بیامرز الآن بازی میکردند، بدون شک بهترینهای والیبال دنیا بودند.
من همه دوران ۳۰ سال خدمتم در نیروی هوایی را به دلیل حضور در تیم عقاب، در تهران بودم و تنها دو سال را برای ادامه تحصیل در رشته تخصصیام که زبان انگلیسی و پشتیبانی هواپیما بود به آمریکا رفتم. البته در همان زمان هم در مسابقات والیبال بین دانشگاههای آمریکا بازی میکردم و چندین کاپ هم گرفتیم.
جا دارد یک خاطره هم از مدرسه کمال نارمک بگویم، من دیپلمم را از این مدرسه گرفتهام. یک روز به مدرسه رفته بودم که دیدم خبری از مدیر و برخی معلمان ما نیست. وقتی به من گفتند آنها در زندان هستند. تا اینکه فهمیدم دکتر سحابی مدیر، شهید چمران و مهندس بازرگان معلمان ریاضی و فیزیک ما بودهاند (با خنده)."
*قدیمیترین کارمند فدراسیون هستم
درخشنده در پاسخ به این سوال که آیا قدیمیترین کارمند فدراسیون است؟ اظهار کرد: "بله، من قدیمیترین کارمند فدراسیون هستم و از سال ۱۳۷۰ با درخواست آقای یزدانیخرم به فدراسیون والیبال آمدم. از آنجایی که برادر آقای یزدانیخرم در نیروی هوایی بود بنده را میشناخت. در آن زمان فدراسیون والیبال در دفتر امور مشترک فدراسیونها بود و تنها دو اتاق ۳ در ۴ داشت که من به صورت پاره وقت مشغول به کار شدم.
در آن زمان آقای داریوش جمالی کارهای بینالملل فدراسیون را انجام میداد و وقتی من آمدم باور کنید که نمیدانم چگونه شد که آقای یزدانیخرم به آقای جمالی گفت همه نامههای بینالمللی را ابتدا بدهد من ببینم بعد اقدام کند. یادم است در آن زمان یک تیم ما بنیاد شهید بود که اصغر و اکبر نائینی در آن تیم بازی میکردند. این تیم در حال اعزام به هندوستان بود که به من گفتند شما هم با تیم برو. نمیدانم با چه اعتقاد و شناختی از سوی یزدانیخرم اعزام شدم."
*با حقوق ۱۵ هزار تومانی رسماً وارد فدراسیون شدم
او در پاسخ به این سوال که چه زمانی رسماً با فدراسیون والیبال قرادداد همکاری امضا کرد؟ توضیح داد: "در سال ۷۱ بود که من از نیرو هوایی بازنشسته شدم و به صورت رسماًً با ماهی ۱۵ هزار تومان حقوق جذب فدراسیون والیبال شدم. مدیر روابط امور بینالملل شدم که پس از آن به سالن جدید (آزادی) آمدیم. آقای یزدانیخرم گفتند تا ما بالا سر ملک خود نرویم صاحب نمیشویم و آن زمان هم جنگ زدهها را در آنجا اسکان داده بودند اما ما وارد سالن شده و فعالیت خود را در آنجا ادامه دادیم.
به خاطر همان دوره زبان انگلیسی که در دانشگاه آمریکا دیدم و تسلط خوبی بر این زبان داشتم، مسئولیت روابط بینالملل فدراسیون به من واگذار شد و ارتباطات بینالمللی فدراسیون در آن زمان آنلاین بود. به گونهای که وقتی "ماتسو دایرا" بزرگ مرد والیبال آسیا و جهان (دارنده طلای المپیک ۱۹۷۲ مونیخ) به تهران آمد، به یزدانیخرم گفت: "یک اتفاقی در فدراسیون شما افتاده است که پاسخ نامهها سریع داده میشود و قبلاً این گونه نبود ". در جواب او آقای یزدانی خرم هم گفتند: من یک فرد منظم و دقیق را برای فعالیتهای امور بینالملل فدراسیون انتخاب کردهام."
*اولین میزبانی ایران مسابقات جوانان آسیا در سال ۷۱ بود
مسئول امور بینالملل فدراسیون والیبال در مورد اولین میزبانی ایران از مسابقات بینالمللی والیبال نیز گفت: "سال ۱۳۷۱ ما توانستیم اولین میزبانی را برای والیبال ایران بگیریم که مسابقات قهرمانی جوانان آسیا بود. البته آن زمان به ما گفتند در کجا میخواهید مسابقات را برگزار کنید که ما سالن استاندارد نداشتیم و اعلام کردند باید سه ماه سالن آزادی را آماده کنیم و آقای یزدانیخرم این موضوع را قبول کردند.
پس از آنکه طرح را به ما دادند آقای یزدانیخرم دستور دادن این سالن را کوبیدند و سه ماهه باز سازی کردیم. یادم است که وقتی واکاوو به ایران آمد گفت باور کردنی نیست این سالن را در دو ماه ساختهاید. به این ترتیب باید بگویم اولین میزبانی ما جوانان آسیا بود."
*نمیتوان منکر صغر سن در والیبال ایران بود!
او در پاسخ به این سوال که آیا شایعات وجود صغر سنی در زمان مدیریتهای قبلی صحت داشت؟ اظهار کرد: "صحت دارد، صغر سنی وجود داشت و کسی نمیتواند بگوید نبود اما، آقای یزدانیخرم دخالتی در این مورد نداشت و اصلاً رسماً به کسی نگفته بود این کار را کند. از گفته خود مطمئنم چون میتوانم بگویم از نظر ورزشی من نزدیکترین فرد به او بودم. یزدانیخرم میگفت ملاک ما شناسنامه و گذرنامه است. او میگفت اگر این موارد را بررسی کنیم به ثبت احوال و پلیس گذرنامه توهین کردهایم چون آنها عامل رسیدگی به این موارد هستند. هیچگاه به کسی نگفت و نگفتیم سنش را کمتر کند.
وقتی دولت به کسی گذرنامه داده است یعنی آن شناسنامه را با رسمیت قبول دارد. حتی یکبار در مسابقات قهرمانی آسیای جوانان ناظر بودم و شناسنامه و گذرنامهها را کنترل میکردم که خدا شاهد است پاکستانیها با دست تاریخ شناسنامهها را عوض کرده بودند. من میخواستم آنها را نپذیرم ولی آقای "ماتسو دایرا" به من گفتند ارتباطی به شما ندارد چون دولت پاکستان مهر زده است پس یعنی معتبر است. بازیکنان پاکستان سنشان را ۱۰ سال با دست کمتر کرده بودند اما "دایرا" به من گفت شما به احترام این مهر کشور پاکستان نمیتوانید دست بزنید و باید احترام بگذارید.
*ستکوویچ عمداً خواست در فینال ببازیم
دوست دارم اینجا یک خاطره را بگویم، در مسابقات قهرمانی نوجوانان جهان ۲۰۰۹ رئیس فنی مسابقات بودم و به جرأت میگویم که تیم ما در فینال مقابل صربستان به آقای ستکوویچ باخت و این شکست عمداً توسط او برای تیم ایران رقم خورد. این موضوع را همه جا گفتهام، ما در فینال دو ست اول را از صربستان بردیم و ستکوویچ به عنوان سرمربی ایران که صربستانی بود، بازیکنان اصلی تیم ما را عمداً بیرون آورد که ببازیم. ستهای سوم و چهارم را باختیم و تازه در ست پنجم بازیکنان اصلی ما را به زمین آورد که دیر شده بود و تیم باخت. آقای داورزنی هم بود و در آن زمان من سمت تیمی نداشتم اما رئیس فنی مسابقات بودم از طرف فدراسیون جهانی. به ستکوویچ گفتم فکر نکند که من نفهمیدم، دستیارش آقای ایوان و ستکوویچ صربستانی بودند و این باخت کاملاً عمدی بود. وقتی سرود ملی صربستان را به عنوان قهرمان زدند اشک من جاری شد چون آن قهرمانی برای ما بود."
*استارت شکوفایی والیبال ایران با یزدانیخرم بود
درخشنده در پاسخ به این سوال که کدام یک از دو مدیر (یزدانیخرم و داورزنی) را میتوان شکوفا کننده والیبال ایران دانست؟ اظهار کرد: "واقعیت این است که شرایط فرق میکند، امکاناتی که یزدانیخرم در اختیار داشت، با آن اوضاع مالی و اسپانسری، متفاوت با زمان داورزنی بود. او تلاشش برای جذب استعدادیابی در کشور ستودنی بود و حتی به مدارس روستاهای ایران میرفت و بازیکن انتخاب میکرد. بازیکنانی چون محمد ترکاشوند، نادی و مهدوی کشف شدند. وقتی ما والیبال را تحویل گرفتیم به عراق و کویت هم میباختیم. اما کمکم به بازیهای ْآسیایی پوسان رسیده و دوم آسیا شدیم که اولین نقره ما در آسیا بود. در آن زمان یزدانیخرم به دلیل کسب این موفقیت بزرگ تلاش کرد و برای همه بازیکنان ۲۰۰ متر زمین در کیش داد. پس از آن هم در مسابقاتی چون قهرمانی نوجوانان جهان در مصر قهرمان شدیم.
*کشورهای عرب به ما حسادت میکردند
یزدانیخرم ارتباط خوب بینالمللی به وجود آورد و دوست داشت مسابقات مختلف در داخل ایران باشد. بودجه نبود و کار خیلی سخت بود. زمانی که آقای "ماتسو دائرا" به ما میزبانی دادند، امکانات مجانی هم به ما دادند و یک مربی کاملاً رایگان یعنی آقای "ماتسو موتو" از کشور ژاپن را در اختیار تیم ملی ایران قرار دادند تا والیبال نوین را به کشور ما منتقل کند. موتو اعتقاد داشت بازیکنان ایران سیستم جایگیری و تاکتیک درون زمین در والیبال نوین را بلد نیستند و روی این مسائل با ما کار کرد. موتو هیچ هزینهای برای ایران نداشت و حتی حقوقش را از بنیاد ژاپن میگرفت و یک ریال برای فدراسیون ایران هزینه نداشت. تنها کاری که فدراسیون کرد یک خانه را در خیابان نفت پیدا کرد که موتو پول آن خانه را هم خودش داد. تنها هزینه فدراسیون ایران یک ماشین ۴۰۵ با راننده بود که در اختیار او قرار داده بود تا موتو را از سر تمرینات به خانه ببرد. ما حتی در فوجی ژاپن با آن هزینههای سنگین دو هفته به صورت رایگان اردو برگزار کردیم هرچند که در انتخابی المپیک موفق نبودیم و بازیها را راحت باختیم. با این حال کم کم پیش رفتیم تا به موفقیت رسیدیم. عربها به ما حسادت میکردند و اوایل حتی جواب سلام یزدانیخرم را هم نمیدادند. به جرأت میگویم مدیریت یزدانیخرم کاری کرد که برای انتخاب کرسیهای جهانی و آسیایی با او مشورت میکردند.
حتی در یک دوره میخواستند یزدانیخرم را به عنوان رئیس آسیای مرکزی که الان آقای داورزنی هستند منصوب کنند. یزدانیخرم گفت چون ادیتیان پیشکسوت است بهتر است او رئیس باشد و همین که من عضو هیأت رئیسه هستم کافی است. یک روز با او در اتاق بودم که تلفن زنگ زد و آقای علیآبادی بود، آن زمان دبیر بودم. به او گفته بود کشتی ۱۴ مدال دارد و والیبال یک مدال پس باید در کشتی فعالیت کنی که به همین دلیل او از والیبال رفت. از نظر من یزدانیخرم شروع کننده و استارتر شکوفایی والیبال بود که داورزنی آن را کامل کرد."
*داورزنی میگفت اما باور نمیکردم به المپیک برسیم!
دبیر اسبق فدراسیون والیبال در واکنش به این موضوع که گفته میشود داورزنی با توصیه یزدانی خرم به والیبال آمد، اظهار کرد: "نمیدانم با توصیه یزدانی خرم آمد یا نه اما، من رئیس والیبال نیروهای مسلح بودم و چون داورزنی در سپاه بود من را میشناخت و مدیر باشگاه سنم بود. وقتی که داورزنی رئیس شد همه فکر میکردند اولین فردی که عوض میکند دبیر فدراسیون است اما این گونه نشد. البته وقتی افشاردوست آمد دبیر کل شد و ما گویا دبیر کل نبودیم دبیر بودیم (با خنده). وقتی داورزنی رئیس فدراسیون شد من را خواست و در اتاق به من گفت تصمیم ندارم شما را تغییر دهم و به عنوان دبیر فدراسیون کنار او باشم. حتی به نظر من یکی از دلایل موفقیت داورزنی این بود که پس از روی کار آمدن سریعاً دست به ترکیب فدراسیون نزد. من ۵ سال دبیر داورزنی بودم و بعد از آن به صورت پیاپی از سازمان بازرسی نامه میآمد که نمیشود یک فرد بازنشسته دبیر فدراسیون باشد و در نهایت داورزنی دبیرش را تغییر داد.
همان روز اول داورزنی تابلویی را داخل اتاقش داشت که روی آن نوشت: اگر بخواهیم میتوانیم. اول قهرمان آسیا میشویم، سپس قهرمان بازیهای آسیایی میشویم، بعد از آن وارد لیگ جهانی خواهیم شد و در نهایت وارد بازیهای المپیک خواهیم شد. واقعیت این است من با سه مورد اول مشکلی نداشتم اما مورد چهارم برایم غیر قابل باور بود که در المپیک باشیم. ورود به لیگ جهانی پرش والیبال ایران بود که برای حضور در این رقابتها از هر تیم ۸۰۰ هزار دلار میگرفتند. از نظر من داورزنی واقعاً معمار نوین والیبال است چون توانست با جذب اسپانسر و فراهم کردن شرایط والیبال ایران را وارد لیگ جهانی کند."
*نسل طلایی والیبال ایران از زمان گائیچ کشف شد
او در پاسخ به این سوال که در زمان چه مربی نسل طلایی والیبال ایران ظهور کرد: توضیح داد: "استارت این اتفاق را "زوران گائیچ" زد و داورزنی خیلی تلاش کرد او را به ایران بیاورد اما چون دخترش در روسیه بود و در آنجا باشگاه داشت نتوانست به ایران بیاید. پس از آن هم با تیترهایی که خبرنگاران با عنوان"سرمربی پروازی نمیخواهیم" شرایط را برای او سخت کردند. تکمیل کننده فعالیتهای گائیچ آقای "خولیو ولاسکو" بود که واقعاً والیبال ایران به او مدیون است."
*فکر میکردند ولاسکو تمام شده است
درخشنده در پاسخ به این سوال که آیا خبرهای آن موقع درباره علاقه مربیان بزرگ والیبال دنیا برای حضور در ایران صحت داشت؟ اظهار کرد: "این صحبتها صحت دارد. وقتی این پتانسیل، فیزیک بدنی، علاقه دولت مردان به ورزش و طرفداران به والیبال را میدیدند، به حضور در ایران علاقه داشتند. حتی خود FIVB میگوید فقط تماشاگر و کشوری که تماشاگر دارد باید حمایت شود.
زمان آقای داورزنی در اتاق معاون FIVB آقای "ربادنگو" بودم که داورزنی به من زنگ زد و گفت به ربادنگو بگو چند گزینه مربیگری در ایتالیا دوست دارند به ایران بیایند که آقای ربادنگو دست گذاشت روی خولیو ولاسکو و گفت: اگر برای ایران سرمربی میخواهید ولاسکو بهترین گزینه برای شما است چون شما یک مدیر خیلی جدی هم میخواهید. رایزنیها را سریعاً انجام دادیم و نتیجه آن تحول در والیبال ایران بود.
در آن زمان چون ولاسکو تیم نداشت همه فکر میکردند او تمام شده است اما، او یک تئوریسین عالی بود و آن زمان هم برنامهریز تیم اینتر میلان در ایتالیا بود. حتی سال ۲۰۱۲ در شهر خیخون کشور اسپانیا یک دوره مدیریت والیبال هم گذاشته بودند که یکی از مدرسانش ولاسکو بود. البته خود او هم در ایران متحول شد."
*بازیکن سالاری وجود ندارد
او در پاسخ به این سوال که ایا بعد از ولاسکو بازیکن سالاری در والیبال ایران رواج یافت؟ توضیح داد: "به نظر من زمان فرق کرده است، زمانی که ما بازی میکردیم جرأت اینکه یک دقیقه دیر یا زود سر تمرین برویم را نداشتیم. الآن سیستم عوض شده است و اگر در کانادا هم سر اردوهای تیمهای ملی بروید میبینید که همه دانشگاه میروند و پس از آن به سر تمرینات میآیند. از نظر من نمیتوان بازیکن سالاری را درست دانست چون اگر بازیکن سالاری باشد این نتایج کسب نمیشود.
یک زمانی همه به فرهنگ همبستگی تیمی ما ایراد میگرفتند اما دیدید که کار تیمی هم در فرهنگ ما هست. یادم میآید که در بازی انتخابی المپیک در ژاپن من سرپرست تیم بودم. پارکی وون سرمربی بود و میخواستیم به زمین برویم که امیر حسینی لنگ میزد و ما با کره بازی داشتیم که اصلاً این تیم را نبرده بودیم. یک آمپول برای حسینی تجویز کرده و زدند تا بازی کند. پارکی وون پیش از ورود به زمین بازی در رختکن اشک ریخت و گفت: "من تا به حال این مربی را نبردهام، کاری کنید که این بازی را ببریم." بازیکنان از جان و دل گذشتند و در نهایت سه بر هیچ کره را بردند. کاری ندارم که کانادا مخصوصاً بازی را واگذار کرد تا ما به المپیک آتن صعود نکنیم. مگر ورزشکاران چقدر بازی میکنند، رسیدن به این سطح زجر و زحمت زیادی میخواهد."
*رئیس نه ولی دبیر حتماً باید والیبالی و شجاع باشد
سرپرست سابق تیم ملی والیبال در پاسخ به این سوال که بهتر است رئیس آینده فدراسیون والیبالی باشد یا نه؟ توضیح داد: "در جلسهای با پیشکسوتان این موضوع را مطرح کردم که اگر اسم نبریم ۶ نفر والیبالیست رئیس فدراسیون شدند، آیا این ۶ نفر موفق بودند یا دو رئیس غیر والیبالی که همه این پیشکسوتان گفتند عملکرد دو مدیر غیر والیبالی با آنها قابل قیاس نیست. رئیس نه اما دبیر کل لازم و ملزوم است والیبالی باشد و شجاع، به نحوی نباشد که برای آب خوردن هم از رئیس فدراسیون اجازه بگیرد، دبیر باید قدرت داشته و مدیریت کند و در مجامع بینالمللی هم حضور یابد. ایرادی هم که من برای ضیایی گرفتم همین بود که چرا شخص دیگری را برای اجلاس جهانی فرستاده است. دبیر باید حتماً والیبالی باشد.
با این حال اگر یک استثنا از جمع والیبالیها برای ریاست فدراسیون پیدا شد که تحت حمایت وزارت ورزش بود و در رأس قرار بگیرد چه بهتر. بهنام محمودی هم میتواند باشد اگر حمایت شود. مهم این است که حمایتها از او وجود داشته باشد."
*ضیایی با مشاورههای غلط در تصمیماتش عجله کرد
او درباره دلایل اختلافاتش با احمد ضیایی به عنوان رئیس فدراسیون والیبال، گفت: "به هر حال ضیایی هم ۷-۸ سال نایب رئیس بود و پس از انتصابش در جلسهای که گذاشت به قدری اعتماد داشت که دوتا سه حکم به من داد که سازمان لیگ، مدیر امور بینالملل و سخنگو از جمله این سمتها بودند. چند جلسه بعد به ضیایی گفتم زمانی که از من در مورد موضوعی سوال میکنند بیخبرم و اگر من سخنگوی فدراسیون هستم باید در جلساتش باشم تا جوابی داشته باشم. بعد از آن به یک خانم که کارمند روابط عمومی بود حکم داد که مدیر روابط امور بینالملل فدراسیون باشد، البته انصافاً او به زبان انگلیسی هم مسلط است. حتی من با او اولین سفر را هم با توصیه داورزنی رفتم و او را به عنوان مدیر جدید روابط امور بینالملل در فدراسیون جهانی معرفی کردم. به ایران برگشتیم که برای اجلاس بعدی ضیایی این خانم را به تنهایی فرستاد و من به این موضوع اعتراض کردم که بهتر بود یکی از مقامات ایران برای دفاع از جایگاه والیبال ایران میرفت اما ضیایی ناراحت شد.
*ضیایی را برای کرسی بین المللی معرفی کردند
بدون اطلاع من دو کار اشتباه را در بعد بینالمللی انجام دادند چون با من به عنوان کسی که سالها است در والیبال هستم و کوچه پس کوچههای FIVB را مانند کف دستم میشناسم، مشورت نکردند. منظمی را جای افشاردوست و ضیایی را برای کرسی بینالمللی معرفی کردند بدون آنکه مشورت کنند، شخصی هم که به ضیایی مشورت داد کار بلد نبود. ضیایی به من حکم مشاوره داده بود و من با این تجربیاتم میتوانستم بگویم سهمیهها نفری نیست و انتخابی است. مگر وقتی آقای هاشمیطبا را از IOC برداشتیم، توانستیم کسی را جایگزین او کنیم. از فدراسیون جهانی به داورزنی زنگ زده بودند که در فدراسیون والیبال ایران چه خبر است؟ حداقل باید از داورزنی مشورت میگرفتند.
نادر انصاری را برای کمیته ساحلی، درخشنده کمیته مسابقات، حسابی برای برای پرس، دکتر نوروزی کمیته پزشکی و منظمی به عنوان کمیته مربیان معرفی کرده بودند اما نامه را اشتباه نوشتند. طول میکشید این نفرات جایگزین شوند چون پروسه خاص خود را دارد و این هم یکی از تنشهای بود که باعث شد اطراف ضیایی خالی شود. پس از آن برای فدراسیون جهانی صورت جلسه کردند که دولت خواستار برکناری ضیایی است در حالی که اگر میگفتند این تصمیم، تصمیم پارلمان است صحبتها به پایان میرسید. آقای ضیایی تنها در تلاش بود تا با حمایتهای فدراسیون جهانی در فدراسیون والیبال ایران بماند.
*مشکل وصول طلب والیبال قابل حل است اگر رسیدگی کنند
دبیر سابق فدراسیون والیبال در پاسخ به این سوال که چرا مشکل طلب فدراسیون از اسپانسرها برطرف نمیشود؟ اظهار کرد: "واقعیت این است که این قراردادها در زمان دبیری من بسته نشده بود و من در جریان ریز اتفاقات قرار ندارم، اما این موضوع قابل حل شدن است به شرطی که بخواهند رسیدگی کنند. خیلی واضح میتوان مشکلات را بررسی کرد.
اگر اسپانسر مدعی است که پول را واریز کرده است، باید فیش یا پرینتی داشته باشد چون این روزها حتی برای یک ریال پرداختی هم فیش صادر میکنند. خیلی راحت میتوان این مشکل را برطرف کرد البته اگر بخواهند. واقعیت این است که هزینهها در این روزها بسیار بالا است و کار سختی در پیش داریم، چهار بازی ما در لیگ ملتها داخل ایران است اما با این حال برای سایر رقابتها هزینه بلیت ما یک و نیم میلیارد میشود."
*عدم ثبات مدیریت باعث افت والیبال میشود
او درباره جا به جایی زیاد در رأس فدراسیون والیبال نیز گفت: "این اتفاق اصلاً به صلاح نیست و جا دار بگویم که خیلی حیف شد داورزنی از والیبال رفت، هرچند که الان هم قلبش برای والیبال میتپد چون برای ان زحمت کشیده است. ضمن اینکه ثبات مدیریت در هر رشته و جایی حرف اول را میزند. آری گراسا در آغاز همه سخنرانیهایش میگوید ۱۷ سال رئیس فدراسیون برزیل بودم و همه تجربیات من در آنجا بود، اما در ایران سریع مدیران را عوض میکنند. "آکوستا" ۲۵ سال مستر والیبال دنیا بود، برای والیبال کاخ سفید درست کرد که دلیل این دستاوردها ثبات مدیریت بود. امیدوارم هر کسی که مستقر میشود والیبالی یا غیر والیبالی بتواند ثبات داشته و حداقل دو دوره ریاست کند. عدم ثبات کاملاً لطمه میزند.
طبق خبرهایی که من شنیدهام برای مجمع والیبال بعد از انتخابی المپیک است که اگر همین طور باشد یک حسن دارد. افشین داوری الآن سوار کار است و اردوهای ما برنامهریزی شدهاند و تیمها در حال تمرین هستند. نظر شخصی من این است اگر فعلاً به ترکیب داوری دست نزنند خوب است تا ما مسابقات پیش رو را به پایان برسانیم. تغییر مدیریت در این بازه زمانی خیلی آسیب زننده است و همه سیستم از نظر روحی لطمه میخورند."
*این دوره شانس بالایی برای المپیکی شدن داریم
درخشنده در پاسخ به این سوال که بزرگترین دستاورد ایران در والیبال چیست؟ گفت: "مهمترین مقام ایران در والیبال سومی جهان (قهرمانی بین قارهای) بود که ارزشمند است اما، حضور در المپیک اتفاق بی نظیری بود، چرا که ما همین الآن هم نمیتوانیم بگوییم المپیکی هستیم. با این حال به نظر من چون ژاپن میزبان است ما د ر این دوره هم با توجه به سهمیه خوب آسیا در المپیک حضور خواهیم یافت. شانس خوبی برای حضور در المپیک ۲۰۲۰ توکیو داریم و من امیدوارم."
*بزرگترین شکست والیبال یازدهمی در لیگ ملتها است
او در مورد بزرگترین شکست والیبال ایران نیز گفت: "از نظر من بزرگترین شکست ایران در والیبال لیگ ملتهای سال گذشته است که یازدهم شدیم. ضعیفترین نتیجه برای تیم ما بود با اینکه تیم خوبی داشتیم، اما تنشهای موجود در تیم نگذاشت به نتیجه برسیم.
دوست دارم این را هم بگویم که در مسابقات جهانی ۲۰۱۵ ژاپن آقای بروچیچ رئیس کنفدراسیون اروپا به بنده گفتند که در بازیهای حساس ایران مقابل کشورهای آمریکا، روسیه و ایتالیا در هیأت ژوری باشم که من اصلاً این انتظار را نداشتم چون یک طرف مسابقات ایران بود. این اتفاق افتاد و انعکاس کمی داشت اما یکی از بزرگترین افتخارات در زندگی من بود انعکاس نداشت اما از افتخارات من بود."
*معدنی بهترین و کیاچ بدترین مربی ایران بودند
درخشنده در پاسخ به این سوال که از نظر او بهترین و بدترین مربی تاریخ تیم ملی والیبال ایران چه کسی است؟ گفت: "در مربیهای ایران یکی از آینده سازان ما مرحوم حسین معدنی بود که با ادامه فعالیتش میتوانست روزهای خوبی را بسازد. همچنین بسیاری از جوانان از جمله پیمان و بهروز و… خوب هستند.
کیاچ هم بدترین مربی ما بود. او پیش از حضور کواچ با ایران همکاری کرد و به نظرم چنگی به دل نمیزد. "
*جلال شاهسون بهترین بازیکن تاریخ ایران بود
سرپرست سابق تیم ملی والیبال ایران در پاسخ به این سوال که بهترین بازیکن تیم ملی از نظر او چه کسی است؟ گفت: "اگر بخواهم یک بازیکن ۶ دانگ از نظر فیزیکی، اخلاقی و تاکتیکی را نام ببرم قطعاً آن بازیکن جلال شاهسون است که همیشه مورد علاقه من بود."
*والیبال ایران توقف کرد و افت نداشت
او در پاسخ به این سوال که چرا والیبال ایران در این سالها با افت قابل توجهی مواجه شده است؟ توضیح داد: "فراز و نشیبها همیشه برای هر تیمی در هر رشتهای هست. وقتی به اوج میرسید همیشه نمیتوان آنجا ماند و کم کم ثابت هستید. همه مسائل از تکنیکی و سخت افزاری گرفته تا بازیکنی و… دست به دست هم میدهند تا یک روند رو به رشد طی شود. رسیدن به قهرمانی سخت است و نگه داشتنش سختتر.
جهش ما خیلی سرعت داشت و مثل یک کوهنوردی بود که سریع به قله رسید و حالا نیاز به استراحت داشت که به همین دلیل در قله ایستاد، این موضوع باعث شد کشورهای دیگر هم بیکار نباشند، کار کنند و به ما برسند. پس ما افت نداشتهام و این توقف بود.
موضوع دیگر هم تغییرات مدیرتی بود که از دیگر عوامل توقف والیبال ما بود. اینها همه پیوند زنجیرهای هستند که اگر یکی از آنها پاره شود باعث توقف میشود و فکر میکنم با توجه به پتانسیل ما در سطح جذب استعدادها از ردههای جوانان و نوجوانان، بار دیگر میتوانیم پشتوانه خوبی داشته و با یک ثبات مدیریت به روزهای اوج برگردیم."
*بعد از المپیک نیازمند تغییر نسل هستیم
درخشنده در پاسخ به این سوال که به نظر او تیم ملی والیبال نیازمند تغییر نسل است؟ گفت: "برای المپیک نه و باید بعد از ۲۰۲۰ این کار انجام شود چون از نظر من تغییر کلی برای المپیک جایز نیست. بازیهای المپیک جای کسب تجربه نیست، کسی که وارد زمین المپیک میشود باید المپیکی فکر کند. باید بعد از توکیو ریزشی داشته باشیم."
*سکوی المپیک بزرگترین آرزویم است
او در پاسخ به این سوال که بزرگترین آرزوی سعید درخشنده چیست؟ اظهار کرد: "اگر بخواهم یکی را عنوان کنم دیدن تیم ملی والیبال ایران روی سکوی المپیک بزرگترین آرزوی شخصی من است که انشاءالله جامه عمل بپوشد.
اگر به طور کلی بگویم، بزرگترین آرزوی من فراهم شدن زیر ساختهای استاندارد برای باشگاههای والیبال ایران است. والیبال ما جهانی است اما لیگ ما از نظر زیر ساخت در حد شهرستان است. همه سالنهای ما سوله هستند. کشورهایی مانند میانمار، تایلند و چین تایپه که هیچ کجای والیبال دنیا نیستند سالنهایی مجهز دارند. متأسفانه در ایران ضعف زیادی در این بخش داریم که امیدوارم برطرف شود."
*انتظار داشتم از من تقدیر کنند
سعید درخشنده در پایان و در پاسخ به این سوال که آیا انتظار داشتهاید پس از نزدیک به سه دهه خدمت برای والیبال ایران از شما تقدیر شود؟ گفت: "حقیقت این است که چنین انتظاری را داشتم ولی هیچوقت نشد."
انتهای پیام
نظرات