با توجه به روند سالمندی جمعیت کشور نیاز است که فرزندان بیشتری متولد شوند، اما قبل از هر چیز مادران باید آرامش روحی داشته باشند تا فرزندانی سالم به دنیا آورند و تحویل جامعه دهند.
سمیه یکی از مادرانی است که در بحبوحه همهگیری کرونا در کشور ماههای آخر بارداری خود را می گذراند. او که جزو دنبال کنندگان پر و پا قرص اخبار است، خیلی زود متوجه میشود که زنان باردار جزو گروههای پرخطر و حساس در مقابل این بیماری هستند.
سمیه علاوه بر نگرانی برای دختر ۴ ساله اش و فرزندی که در راه دارد، آینده و سرنوشت مبهمی پیش روی خود و فرزندانش میبیند و از این زمان روزگار برایش تیرهوتار میشود.
این مادر ۳۳ ساله از اوایل شنیدن خبر بارداریاش میگوید و با اینکه به گفته خودش بارداری دوم معمولا ذوق و هیجان چندانی ندارد، اما به خاطر عشق به فرزند خوشحال بوده؛ خوشحالی که با ورود میهمان ناخواندهای به نام کرونا جای خود را به استرس، دلهره و نگرانی میدهد.
تجربه سخت و متفاوت سمیه از بارداری در دوران همه گیری کرونا این روزها تجربه مشترک مادران بارداری بسیاری است که علاوه بر تمام نگرانی های دوران بارداری، حالا نگران خطر ویروس منحوس کرونا برای خود و فرزندشان هستند.
وی از شروع دلهره و استرس از همان لحظه شنیدن خبر شیوع ویروس کرونا در چین میگوید و ادامه میدهد: من فقط نگران مبتلا شدن خودم نبودم، نگرانیم فراتر از اینها بود؛ اینکه اگر مبتلا شوم و بیماری را به جنینم منتقل کنم چه بلایی به سر پاره تنم خواهد آمد؟ او را از دست میدهم؟ یا بدتر از آن فرزندی با ناهنجاری و معلولیت به دنیا خواهم آورد؟ بهمحض رهایی از این فکر، موضوع دیگری ذهنم را آشفته میکرد؛ اینکه اگر برای من اتفاقی بیفتد سرنوشت دخترم بدون مادر در این دنیای پر از هیاهو چه میشود؟
باوجود اینکه استرس و نگرانی کل وجودم را گرفته بود اما بیشتر از هر کسی اصول بهداشتی را جدی گرفته بودم و رعایت میکردم. مهمانی و بیرون رفتن تعطیل بود و تنها کسانی که میدیدم خواهر و مادرم آنهم خیلی محدود و صرفاً برای رفع دلتنگی و آگاهی از سلامتیشان با استفاده از ماسک بود.
سمیه میگوید: یکشب همسرم با بدندرد و کمردرد شدید از سرکار به منزل آمد، درحالیکه فکر میکرد کمردرد و بدندردش ناشی از کار زیاد و سرد و گرم شدن بدنش است. رفته بود حمام زیرآب داغ، اما فریاد میزد:" چرا آب سرد است!؟ "
با اینکه از اوایل اسفند هر روز و هر ساعت احتمال میدادم به ویروس کرونا مبتلا شده باشیم؛ آن لحظه اصلاً به فکر کرونا نبودم و اصلاً احتمال نمیدادم همسرم به این زودی مبتلا شود، فقط به دخترم گفتم امشب به پدرت نزدیک نشو و بیشتر در اتاقت بمان چون احتمالاً سرماخورده است. آن شب چندین بار دمای بدن همسرم را اندازه گرفتم و دماسنج دمای بدنش را ۳۸ نشان میداد و تب داشت.
از نگرانی خوابم نمیبرد به خاطر همین به سالن پذیرایی رفتم و روی مبل استراحت کردم تا صبح زود برایش سوپ درست کنم و همسرم بعد از خوردن صبحانه با تصور اینکه سرماخورده به سرکار رفت. موضوع را با خانواده همسرم در میان گذاشتم و آنها بلافاصله گفتند احتمالاً کرونا دارد، ما طبقه زیرزمین را برایش آماده میکنیم تا بیاید آنجا و در قرنطینه خانگی باشد. من و دخترم نیز با فرض اینکه کرونا گرفتهایم خودمان را قرنطینه کردیم و تمام وسایل خانه را ضدعفونی کردم.
وی از پریشانی و نگرانی آن روزها میگوید و توضیح میدهد: نبود همسرم در خانه حس میشد، ازیکطرف نگران شدید شدن بیماری همسرم و از طرفی نگران ناقل بودن خودم و دخترم بودم و اینکه چه زمان و چطور علائم ما بروز میکند.
سه روز از نبود و قرنطینه همسرم میگذشت و ما هنوز علامتدار نشده بودیم. خانوادهام میگفتند اگر مبتلا شده بودی تا حالا علامتدار شده بودی اما من شنیده بودم دوره نهفتگی بیماری از ۲ تا ۱۴ روز است برای همین همچنان نگران و منتظر شروع بیماری بود، تا اینکه روز پنجم حال عجیبی پیدا کردم، گلویم خشک و بدنم داغ شده بود. اول اهمیت ندادم اما بعد برای اطمینان چند بار دمای بدنم را اندازه گرفتم که متغیر بود. عصر خواستم میوه پست بکنم که متوجه درد شدیدی در انگشتان دستم شدم، طوری که حتی قادر به انجام کار سادهای مثل میوه پوست کندن نبودم.
حس دوگانه امید و ناامیدی
سمیه از حس دوگانه امید و ناامیدیاش میگوید و به افکار مثبت و منفی که دائماً از ذهنش میگذشته و میافزاید: گفته بودند گروه خونی o کمتر به کرونا مبتلا میشوند، به خاطر همین خودم را دلداری میدادم اما افکار منفی دستبردار نبودند و دوباره حس ترس و نگرانی غلبه میکرد.
او به سونوگرافی ۳۳ هفتگیاش اشاره میکند و میگوید: با پزشکم تماس گرفتم و گفت چون در ارتباط با فرد مبتلا بودهای هر زمان درد زایمان داشتی باید به بیمارستان امین یا عیسی بن مریم بروی و همانجا زایمان کنی. با شنیدن این جمله غم دو عالم در دلم نشست! نگرانی بابت محیط آلوده بیمارستانهای کرونا، همراهی که مبتلا خواهد شد و از همه مهمتر فکر اینکه بچه حتی اگر سالم باشد آنجا مبتلا خواهد شد...
چند روز بعد حس کردم هیچ بو و مزهای را نمیفهمم. دیگر مطمئن شدم که کرونا گرفتم، اما باز هم سعی کردم خوشبینانه فکر کنم که کرونا نیست. روز بعد به اصرار مادرم با کلی تجهیزات، ماسک و شیلد برای انجام آزمایش کرونا رفتم و متأسفانه همانطور که احتمال میدادم، کرونا مثبت بودم. باوجوداینکه از قبل میدانستم اما باز هم حس وحشتناکی داشتم. در آن لحظه فقط از خدا خواستم به دخترم و بچهای که در راه دارم رحم کند.
این بار قرنطینه را تنگتر کردیم، یعنی من هم از دخترم جدا شدم و خودم را در یک اتاق ۱۲ متری حبس کردم. در این مدت خواهرم از من و دخترم مراقبت میکرد. با اینکه خودم را جدا کرده بودم اما دیگر دیر شده بود چون دخترم هم شب بعد تب و آبریزش بینی داشت و به نظرم او هم مبتلا شده بود...
به گزارش ایسنا، برای پی بردن به اثرات بیماری کووید ۱۹ برزنان باردار پژوهشهای مختلفی در حال انجام است، اما در حال حاضر دادهها محدود هستند، درحالیکه هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد زنان باردار نسبت به افراد دیگر بیشتر در معرض ابتلا به نوع شدید بیماری قرار دارند. اگرچه به دلیل تغییرات جسمی و سیستم ایمنی در زنان باردار، میدانیم که ممکن است به دلیل برخی عفونتهای تنفسی، بهسختی بیمار شوند. بنابراین بسیار مهم است که زنان باردار از اقدامات احتیاطی برای محافظت از خود در برابر کووید ۱۹ استفاده کنند.
با داشتن همسری همراه، جای نگرانی نیست
دکتر پریرخ سلطانی، متخصص زنان و زایمان در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه بارداری یک موهبت و نعمت الهی است و باید قدردان و شکرگذار این نعمت بود، میگوید: قبل از هر چیزی مادران باردار نیازمند همسرانی همراه و همدل هستند. اگر همسری همراه و یاور داشته باشند تمام سختیها و مشکلات برطرف میشود و جای هیچ نگرانی برای مادر باقی نمیگذارد.
وی با اشاره به بیماریهایی مثل سارس، آبله، سرخک که درگ ذشته پاندمی شدند و بعد واکسن آنها تولید شد و اکنون برای همه عادی شده، توضیح میدهد: کرونا یک بیماری عالمگیر است و فقط برای ما ایرانیان نیست، این بیماری هم تمام خواهد شد، اما برای سلامتی نیاز به آرامش داریم، بنابراین مادر باردار باید ترس و وحشت را از خودش دور کند و اگر خود و خانواده و اطرافیانش توصیههای بهداشتی را با جدیت و دقت رعایت کنند به بیماری مبتلا نخواهند شد.
دائماً اصول بهداشتی را به مادر یادآوری نکنید
این متخصص زنان با توجه به اینکه نیازی نیست دائماً به مادر باردار یادآوری شود که مراقب باش، این کار را انجام بده و این کار را انجام نده، ادامه میدهد: اگر سیستم ایمنی یک خانواده سالم و قوی باشد و سبک زندگی سالمی داشته، مثل خواب بهموقع، عدم استعمال دخانیات، تغذیه مناسب معمولاً بیماری سراغ چنین افرادی نخواهد آمد.
سلطانی بر لزوم فرهنگسازی برای محافظت افراد از سلامتشان تأکید میکند و ادامه میدهد: افراد باید به یکدیگر احترام بگذارند، فاصله اجتماعی را حفظ کنند و زمانی که یک مادر باردار وارد مترو یا تاکسی میشود، باید به او احترام بگذارند.
به گفته او، مادر باردار مقدس، عزیز و دوستداشتنی است، پس باید کمک کرد در دوران همهگیری کرونا، ترس و استرس و نگرانی به او وارد نشود و مادر باردار آرامش داشته باشد.
استرسهایی که بیپایه و اساس است
این متخصص زنان با اشاره به اینکه برای مادران باردار مبتلا به کرونا بیمارستانها و بخشهای ویژه در نظر گرفتهشده، توضیح میدهد: بخش زنان و زایمان در بیمارستانها جداست، وقتی مادری وارد بیمارستان میشود؛ ماسک زده و با رعایت اصول بهداشتی، اول به قسمت درمانگاه رجوع میکند. ما بهمحض اینکه شک کنیم مادری به کووید۱۹ مبتلا باشد برای او مشاوره عفونی انجام میدهیم، یعنی وی را نزد پزشک تخصص عفونی میفرستیم تا اقدامات و معاینات لازم انجام شود.
بخش زنان، بخش خبرهای خوش است
سلطانی از بخش زنان بیمارستان بهعنوان یک بخش تمیز، همراه با آرامش و خبرهای خوش یاد میکند و ادامه میدهد: اینگونه نیست که هر کسی وارد بیمارستان شد، کرونا بگیرد. ما در تمام بیمارستانها اصول بهداشتی را رعایت میکنیم، بنابراین استرس برخی مادران باردار کاملاً بیپایه و اساس است؛ حتی برای مادران بارداری که بهطور اورژانسی به بیمارستان رجوع میکنند، اتاق ریکاوری مخصوص داریم.
وی با اشاره به اینکه نوزاد بعد از تولد از مادر جداشده و در اتاق مخصوص با رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی نگهداری میشود، توضیح میدهد: از مادر میخواهیم با رعایت اصول بهداشتی شیر خود را بدوشد و در ظرف مخصوص به نوزاد میدهیم. کارکنان بیمارستان در بخش زایمان هم بیشتر از هر کسی از مادر و نوزاد مواظبت میکنند.
سلطانی خاطرنشان میکند: در بیمارستان تمام اصول بهداشتی رعایت میشود، اما در خارج از محیط بیمارستان مادر تا جایی که امکان دارد نباید سوار مترو و وسایل نقلیه عمومی شود، در صف نانوایی و ... نایستد و اعضای خانوادهاش باید اصول بهداشتی را رعایت کنند.
مادر باردار به لبخند پزشک و پرستار نیاز دارد
این متخصص زنان با اشاره به اینکه وقتی یک مادر باردار وارد درمانگاه میشود به لبخند پزشک، پرستار و ماما نیاز دارد، تأکید میکند: کارکنان باید با لبخند و روی باز پذیرای مادر باردار باشند، باید به آنها اطمینان و آرامش خاطر بدهند که این درمانگاه و بخش مخصوص زنان باردار است و هر کسی اجازه ورود به آن را ندارد.
نه زایمان ترس دارد و نه کرونا
سلطانی با اشاره به برگزاری کلاسهای آمادگی زایمان قبل از شیوع کرونا، میگوید: این کلاسها موجب از بین رفتن ترسهای از زایمان میشد، در حال حاضر برای مادران باردار نه زایمان ترس دارد و نه کرونا. همه مردم وقتی باید بترسند که با شروع تعطیلات عدهای بار سفر میبندند و به شهرهای شمالی و سایر شهرستانها سفر میکنند. ایکاش مردم ما یاد بگیرند در خانه بمانند تا فرزندانشان نیز بدانند قانون چیست و چطور باید رعایت شود.
این متخصص زنان و زایمان با بیان اینکه اگر در خانواده یک نفر به کرونا مبتلا شد، نباید او را طرد کرد و همسر و خانواده باید مراقب او باشند و میافزاید: آسیب روحی که به شخص وارد میشود از کرونا سختتر خواهد بود، بنابراین باید به بیمار امید و انگیزه داد. باید بیماری را جدی گرفت و نکات بهداشتی را رعایت کرد، اما نباید ترسید.
سلطانی با اشاره به اینکه در حال حاضر برای درمان کرونا داروی خاصی وجود ندارد، توضیح میدهد: به مادر بارداری که تب داشته جز مسکن داروی دیگری داده نمیشود، مگر عفونتی سوار بر این ویروس شود و عفونت ریوی ایجاد کند که در این صورت آنتیبیوتیک تجویز میشود که برای مادر باردار ضرری ندارد. بهطورکلی هنگام ویزیت مادر باردار دارویی تجویز میشود که عوارضی برای جنین نداشته باشد و پزشکان در هنگام تجویز دارو برای مادر باردار کاملاً آگاهانه و با توجه به جنین و وضعیت دارو تجویز میکنند.
تا رسیدن به آرامش روحی و آمادگی جسمی بارداری را به تأخیر بیندازید
وی بابیان اینکه سیستم ایمنی بدن مادر تا حدودی سرکوب میشود تا شرایط برای رشد ۹ ماه جنین در رحم او فراهم شود، میگوید: بنابراین توصیه میکنم مادرانی که بسیار نگران هستند و فوبیای وارد شدن به بیمارستان را دارند بارداری خود را تا زمانی که احساس میکنند از نظر روحی و جسمی آماده هستند به تأخیر بیندازند، اما مادرانی که باردار هستند باید در صورت داشتن استرس زیاد به روانشناس مراجعه کرده و یا سؤالات و نگرانیهای خود را با متخصص زنان در میان بگذارند.
توصیههای برای حفظ آرامش در مادران باردار
این متخصص زنان با بیان اینکه در این دوران لازم است یک نفر به کمک مادر باردار بیایید تا در پختن غذا و ضدعفونی کردن سطوح به او کمک کند، ادامه میدهد: مادر باردار شبهنگام میتواند حدود یک ساعت با همسرش در پارکها و فضای آزاد قدم بزنند، تا علاوه بر ورزش کردن به آرامش برسد و تبعا سیستم ایمنی او بالا رود.
او یادآور میشود: بیشتر بیماریها به علت استرس است، بنابراین پیادهروی شبانه کمک زیادی به مادر باردار میکند و چند کلمه صحبت کردن با همسر آرامش را به مادر تزریق خواهد کرد.
مادران باردار اخبار را روزانه دنبال نکنند
سلطانی با بیان اینکه مادران باردار نیازی نیست اخبار را روزانه دنبال کنند و میگوید: اگر مادران باردار در جمعی هستند که راجع به کرونا صحبت میکنند باید آن جمع را ترک کند، چراکه هیچکدام از ما سیاستمدار نیستیم که بتوانیم نظر بدهیم و مشکلات را حل کنیم، کار هر یک از ما متفاوت است. وقتی هر کس کار و وظیفه خودش را انجام دهد و در سایر امور دخالت نکند، به آرامشخواهیم رسید.
وی با اشاره به اینکه تمامکارهای خداوند با حسابوکتاب است و اگر مردم به این موضوع توجه کنند به آرامش میرسند، توضیح میدهد: گوشیهای تلفن همراه نیز یکی از عوامل استرسزا برای مادران است، بنابراین بهتر است در منزل سعی کنند گوشی تلفن همراه را خاموش کنند و شبها هم در یک محیط تاریک و آرامبخش بخوابند. ضمن اینکه اطرافیان باید حواسشان به مادر باشد و هر حادثهای را برای او بازگو نکنند.
سلطانی با بیان اینکه برخی از مردم هرچه داشته باشند باز هم ناراضی و نگران هستند، خاطرنشان میکند: انسان از یک جایی باید خودش را اصلاح کند، بیجهت استرس و نگرانی به خود ندهد و در صورت لزوم به مشاور و روانشناس مراجعه کند. با توجه به روند سالمند شدن جمعیت نیاز است که فرزندان بیشتری متولد شوند، اما قبل از هر چیز مادران باید آرامش روحی داشته باشند تا فرزندانی سالم به دنیا آورند. ما باید یک اجتماع سالم درست کنیم تا در کنار افزایش جمعیت، فرزندانی سالم تحویل جامعه دهیم.
و الله خیر حافظا و هو ارحمالراحمین
سمیه تحمل مسائل روحی روانی این دوران را بسیار سختتر از تحمل کرونا میداند و میگوید: دخترم بسیار به من وابسته است، از پشت در حرف میزد، صدای گریهاش را میشنیدم که با بغض میگفت: "مامان با ماسک و دستکش بیا بیرون و دستم را بگیر و... " نگران سلامتی خواهرم و مادرم بودم که برای مراقبت از ما آمده بودند، اما هر وقت نگرانیام زیاد میشد و سرگیجه و تنگی نفس به سراغم میآمد با گفتن این جمله، دلم آرام میگرفت: «و الله خیر حافظا و هو ارحمالراحمین»
بالاخره دخترم در این روزهای سخت و پراسترس به دنیا آمد. سلامتی او بهیکباره تمام خستگیها و سختیها را از بین برد و خدا را شاکرم که لطف و رحمتش نصیب من و خانوادهام شد و این روزها با پایان شیرینی برایم خاطره ساز شد. امیدوارم مادرانی که در موقعیت و شرایط مشابه من هستند بتوانند بر روی روحیه و فکر خود کنترل بیشتری داشته باشند و به هیچ عنوان خود را آزار ندهند چون پایان این ۹ ماه با خوشی همراه است.
انتهای پیام
نظرات