عبدالرضا هشترودیلر در وبینار«اهمیت و جایگاه نقد فیلم» که توسط معاونت فرهنگی سازمان جهاددانشگاهی استان برگزار شد، اظهار کرد: سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی، پیشرفت کمی و کیفی داشت و توانست محصولاتش را در حوزهی مسائل اجتماعی از اواسط دههی ۶۰ ارائه دهد.
وی افزود: در دههی ۶۰ و ۷۰ فیلمهایی مانند اجارهنشینها و آپارتمان شماره ۱۳ ساخته شد که در آنها به مسائل اجتماعی مانند بیکاری و مشکلات ازدواج پرداخت میشد، اما فیلمهای دههی ۹۰، مانند جدایی نادر از سیمین و دیگر آثار اصغر فرهادی و ... به مسائل متفاوتی میپردازند و این نشانگر پیچیده شدن مسائل و سختتر شدن تحلیلها در سینما است.
وی خاطرنشان کرد: به نظر میرسد سینما به عنوان هنری تاثیرگذار و فراگیر و پرمخاطب در این سالها به دلایل متعدد مانند دلایل اقتصادی، ساختار ضعیف و جذاب نبودن فیلمها و اخیرا به دلیل شیوع بیماری کرونا با استقبال کمتری مواجه بوده است، که امیدواریم به زودی رونق پیدا کند.
این منتقد فیلم متذکر شد: هرچند هنر سینما در مقایسه با سایر هنرها مانند ادبیات و هنر از عمر کمتری برخوردار بوده و بیش از حدود ۱۳۰ سال از عمر آن نمیگذرد، به لحاظ تأثیرگذاری و فراگیر بودن، جذابیتهای بیشتری برای تماشاگران در عصر کنونی دارد، قطعا هنر سینما با رویکرد جدی به معضلات و بحرانهای اجتماعی و مناسبات افراد، مشکلات روانشناختی و بحران وجودی که انسان امروزی درگیر آن هست و همچنین یافتههای علمی و تکنولوژی و عواقب مثبت و منفی آنها در حیات بشر، مخاطبان بسیاری را به سوی خود جلب کرده است.
به گزارش ایسنا، وی با تاکید بر اینکه برای پاسخ به سوالاتمان در مورد پیام فیلمها به ابزار نقد و تحلیل احتیاج داریم، گفت: نقد و تحلیل به دنبال پاسخ به مسائل پیچیده انسانی و اجتماعی در فیلمها و به اشتراک گذاشتن آن با مخاطبان است؛ برای پیبردن به حرف اصلی هر فیلم، مطالعهی نقد آن فیلم بسیار کمک خواهد کرد.
وی گفت: هنر و به تبع آن سینما امروزه محل تنفس مناسبی با وجود بحرانهایی چون نابودی محیط زیست، جنگ، فقر،مهاجرت، یاس و ملال برای انسان میتواند باشد.
این کارشناس و منتقد سینما، تماشای فیلم را به تعبیر برخی از نظریهپردازان و هنرمندان موجب لذت و تذکیه روانی تماشاگران و ... عنوان کرد و افزود: نقد و تحلیل باعث روایت عمیقتر و ژرفتر از فیلم شده و انسان را از بحرانهای روزمره خارج میکند.
وی، با بیان اینکه سینما از طرف بعضی از مخاطبان به عنوان محلی برای گذران اوقات فراغت، سرگرم شدن و تلف کردن وقت مطرح میشود، اظهار کرد: هنری بودن، وجه پررنگی از سینما است که حرفهای زیادی برای گفتن دارد؛ برای فهمیدن حرف یک فیلم، باید زبان هنری و گرامر سینما را بدانیم.
وی تاکید کرد: جذابیت سینما غیر قابل انکار است و امیدواریم با روند تولید و ساخت فیلمهای ارزشمند سینما هم رونق پیدا کند.
هشترودیلر با تاکید بر اینکه نقد فیلم قصد تداخل و یا سختتر کردن شیوهی ارتباط تماشاگر با فیلم را ندارد، گفت: هدف نقد این است که لذت تماشای فیلم را با شناخت و عمیقتر توأم کند، اما نقد در مورد فیلمهایی که صرفا تجاری و برای پر کردن گیشه و یا برای سرگرمی هستند، چندان مناسب نیست، بلکه نقد مختص آثار ارزشمند با لایههای پنهان و دارای ظرفیت روایی و تکنیکی است.
وی با اشاره به وجود نظریههای متعدد و مختلف در حوزه نقد فیلم، افزود: زمانی نقد مولف یکی از پرطرفدارترین نظریهها در زمینه نقد فیلم بود که توسط منتقدین جوان مجله معروف فرانسوی یعنی" کایه دو سینما" بنیان گذاشته شدگ اما با بسط و تحولات بعدی به ویژه در گستره نقد ادبی خواننده(تماشاگر) و متن ( روایت فیلم) نیز به عنوان دو گزینه مهم در امر نقد و تحلیل مورد توجه قرار گرفت.
وی، با بیان اینکه معتقد هستم بین دو مقولهی نقد و تحلیل تفاوت چندانی وجود ندارد، اظهار کرد: اما در نهایت به دنبال پاسخ سوالات مخاطب و به دنبال این هستیم که آیا این فیلم ارزش دیدن را دارد یا نه؟؛ تحلیل به بررسی نقاط قوت و ضعف یک فیلم و نقد به بازی بازیگران، میزانسن، رنگ، نور، فیلمبرداری و سایر موارد میپردازد.
وی در ادامه وجود نظریههای جامعه شناختی متاثر از تئوریهای منتقدین چپ گرا، روانشناختی الهام گرفته از نوشتههای روانشناسانی چون فروید، لاکان و ... ، نظریه فمنیستی، پسا استعماری و ... را در مقوله نقد آثار سینمایی مهم عنوان کرد.
هشترودیلر در خاتمه، نیاز به دانستن و آگاهی را اولین گام نقد و مطالعهی نقدهای مختلف عنوان کرد و گفت: آمار نشان میدهد سرانهی مطالعه در ایران بسیار کم تر از حد متوسط جهانی است، و این باعث شده نوعی توهم آگاهی در ما به وجود بیاید که همه چیز را میدانیم و کمتر به دنبال ایجاد سوال برای خود و جستجوی پاسخهایمان باشیم.
انتهای پیام
نظرات