این مطالعه تلاش میکند که با بررسی گزیدهای از فیلمهای علمی- تخیلی حوزه هوش مصنوعی، بخشی از تصویری که ما و خصوصا نویسندگان، فیلمسازان و آیندهپژوهان ما از آینده جوامع انسانی دارند را ترسیم کند. محققان در پژوهشی با عنوان« حیات هوش طبیعی در روزگار هوش مصنوعی؛ نگاهی به جامعه آینده از دید فیلمهای علمی تخیلی مبتنی بر هوش مصنوعی» آوردهاند، این مطالعه به تحلیل تماتیک استفاده و تلاش شده که فیلمها از نظر محتوایی به کوچکترین مؤلفههای تشکیل دهنده خود تفکیک شوند و این مؤلفهها پالایش، دستهبندی و معرفی شده، میپردازند.
در این پژوهش که توسط روحالله حسینی عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و شاهو صبار عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران انجام شده آمده است؛ ادبیات و سینمای علمی- تخیلی درباره آینده با ما سخن میگویند و آن را در بیشمار اشکال آرمانشهری و ویرانشهری که میتوان تصور کرد، ترسیم میکنند. پرسش این است این تصویر تا چه اندازه دقیق است و چقدر باید باور کرد که جهان آینده شبیه این تصویر خواهد بود؟ پاسخ دادن به این سوال مشکل است و به سادگی نمیتوان دریافت که سینمای علمی- تخیلی تا چه اندازه در این رابطه با ما صادق و پیشبینیهایش قابل اعتنا است.
با این حال، چیز دیگری هست که سینمای علمی-تخیلی میتواند با دقت بالایی برای ما امیدها و نگرانیهای بشر در مورد آینده را ترسیم کند. قرنها و بلکه هزاران سال است که بشر از راه نقاشی، موسیقی، مجسمهسازی و هنرهای دیگر امیدها، ترسها، تخیلات و پیامهای خود را بیان کرده است. حال هنر هفتم ابزاری به مراتب قویتر و جامعتر در اختیار او قرار میدهد تا با ترکیب این هنرها، حسهایش را به تصویر بکشد. آخرین تکنولوژیهای رایانهای هم، چنان این ابزار را قدرتمند ساختهاند که آنچه بر پرده سینما ظاهر میشود، میتواند بیکم وکاست شبیه غریبترین خوابها و خیالهای ما باشد. از این رو، سینما شاید بهترین جایی باشد که میتوان امیدها، نگرانیها و تصاویر ذهنی بشر در مورد آینده را جست و جو کرد.
محققان میگویند، یکی از رویکردها به خوانش آثار ادبی یا سینمای آیندهنگر از جمله ادبیات و سینمای علمی- تخیلی آن است که در این فیلمها به تحلیل ابعاد آرمانشهری و ویرانشهری جامعه آینده که به تصویر کشیده شده بپردازیم و ببینیم این تصویر به نظریات کدام مکتب فلسفی و جامعه شناختی نزدیک است. نمونه این رویکرد، پژوهشهایی است که فیلمها را از منظر آرمانشهرها و ویرانشهرهای فلسفی و سیاسی مختلف تفسیر کردهاند.
مطالعات تکنولوژی آینده در ایران
در ایران مطالعات قابل توجهی در زمینه تکنولوژیهای آینده و بررسی آثار اجتماعی آنها صورت نمیگیرد که دستکم میتوان دو دلیل برای آن ارائه کرد؛ یکی آن که ایران از کشورهای پیشرو در ساخت و توسعه تکنولوژیهای آینده به حساب نمیآید و دوم آن که سینمای علمی- تخیلی در میان ساختههای سینمایی ایران تقریباً هیچ جایی ندارد. به نظر میآید که ما پذیرفتهایم که در زمینه تکنولوژی و خصوصاً تکنولوژیهای پیشرفتهای چون هوش مصنوعی تقریباً به طور کامل مصرف کنندهایم و بنا هم نیست که این شرایط به زودی تغییر کند. با این حال توجه به چند نکته میتواند اهمیت این گونه مطالعات را در ایران نشان دهد.
تجربه چند دهه اخیر نشان داده است که اگرچه ایران نقش برجستهای در ابداع و تجاریسازی تکنولوژیهای روز، به ویژه تکنولوژیهای رایانهای و هوش مصنوعی ایفا نکرده است، اما این تکنولوژیها با فاصله اندکی پس از خلق، وارد ایران شده و آثار اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آشکاری برجای گذاشتهاند. ایران به عنوان کشوری که میل دارد جزو اولین مصرف کنندگان آخرین تکنولوژیهای ساخته شده در جهان باشد، شناخت، درک و پیشبینی تکنولوژیهای آینده و آثار اجتماعی آن در ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. به نظر میآید روند تغییرات جهانی نیز به سویی حرکت کرده که ماهیتاً انتقال تکنولوژیهای جدید به کشورها سرعتی فزاینده یافته است.
به عنوان نمونه به تلاشهای متخصصان هوش مصنوعی در زمینه زبان و تشخیص صدا بیندیشید. این حوزه، از قضا، ماهیتی محلی دارد زیرا گروههای متخصص رایانه، زبانشناس، فیزیکدان و غیره که برروی پروژه طراحی نرمافزاری برای تبدیل صدای فرد به متن کار میکنند، عموماً کار خود را بر روی یک زبان خاص که طبیعتاً انگلیسی است، محدود میکنند. این تکنولوژی چند سال پیش ضعفهای جدی داشت و اغلب، بسیاری از واژههایی را که میشنید اشتباه تایپ میکرد. برای این که متوجه شویم متخصصان چگونه با توسعه نوعی هوش مصنوعی تا حد زیادی بر این مشکل غلبه کردند، میتوانید «دستیار گوگل» را بر روی تلفن همراه خود فعال کنید، جملهای انگلیسی بگویید و به فرایند تبدیل آن به متن دقت کنید. در بسیاری از موارد اتفاقی که میافتد این است که به محض شنیدن صدای شما کلمهها پشت سر هم نوشته میشوند، اما در بسیاری موارد نرمافزار به عقب بازمیگردد و بعضی از کلمات قبلی را اصلاح میکند، این کار شبیه کاری است که مغز انسان انجام میدهد.
براساس این پژوهش، با شنیدن کلمات جدید ذهن ما درک بهتری نسبت به موضوع مورد بحث پیدا میکند و به عقب باز میگردد و برداشتش را از کلمات قبلی اصلاح میکند. در چنین شرایطی عجیب نخواهد بود که زبانی چون فارسی به دلایل مختلف، بسیار دیرتر جزو زبانهایی قرار گیرد که هوش مصنوعی آن را تشخیص میدهد، از جمله فعال نبودن پژوهشگران و شرکتهای ایرانی در زمینه توسعه این تکنولوژی برای زبان فارسی، مشکلات کشور به خاطر تحریمها و عدم عضویت ایران در قانون کپی رایت بینالمللی و محدود بودن کسانی که به زبان فارسی سخن میگویند. این در حالی است که میبینیم با فاصله اندکی، این تکنولوژی در مورد زبان فارسی هم به کار گرفته میشود.
میتوان گفت تمام فیلمهای مورد بررسی جامعهای را نشان میدهند که هنوز محقق نشده و در نتیجه به نوعی زمان آینده را ترسیم میکنند. بعضی از این فیلمها زمانی که در آن فیلم رخ میدهد را مشخص کردهاند، مانند فیلم اتوماتا که دقیقاً سال ۲۰۴۴ را برگزیده است و دیگر فیلمها زمان دور یا نزدیک نامشخصی را به تصویر میکشند که در آن تغییرات تکنولوژیک زیادی صورت گرفته و جوامع انسانی در شرایطی متفاوت با روزگار ما شکل میگیرند. منشاء تکنولوژیهای جدیدی که در زمان رخ دادن فیلم حضور دارند را در دو جا ادامه تکنولوژیهای موجود و آرزوهای بشر میتوان دید. در این فیلمها شاهد حضور رباتهای هوشمند، خودروهای پرنده و کامپیوترهای بسیار پیشرفته هستیم و قرینه این تکنولوژیها را میتوان در تکنولوژیهای موجود یافت و از این رو طبیعی است که نویسندگان درباره آینده احتمالی این تکنولوژیها خیالپردازی و نظریهپردازی کنند یا با مطالعه روندهای پژوهشی و صنعتی جاری نسخههای بسیار تکامل یافته این تکنولوژیها را تصور کنند.
در مورد تعدادی از این تکنولوژیهای آینده نیز ممکن است نتوان به سادگی قرینهای روشن در میان تکنولوژیهای موجود پیدا کرد، اما چه باک. این تکنولوژیها از آن جهت که به نوعی آرزوهای دیرین و بنیادین بشر را برآورده خواهند ساخت، موضوع داستان پردازی نویسندگان و هنرمندان قرار خواهند گرفت. همانطور که نویسندگان پیشین در مورد سفر به اعماق دریا و پرواز کردن داستان میگفتند و کنجکاوی بشر را در مورد جهانهای زیر دریا و آرزوی عمیق او را برای پرواز بیان میکردند، بشر امروز نیز به تلاش برای یافتن راهی برای جاودانه شدن ادامه میدهد ولو با تبدیل خودش به یک کد کامپیوتری که قرار است در درون حافظه یک کامپیوتر زندگی کند.
پژوهشگران میگویند، این مطالعه تلاش کرد با رویکرد کیفی بخشی از اندیشهها، خواستهها، ترسها و آرزوهای فیلمسازان را از ساختههایشان استخراج کند و این تصورات را به اجزایشان بشکافد. با توجه به این نکته که رویکرد این مطالعه کمی و مبتنی بر مقایسه وزنی حضور این اندیشهها در فیلمها نبود، بلکه مطالعات آماری و قضاوتهایی از این دست صورت نمیگیرد. از دید بعضی از افراد، استخراج اندیشهها و تقسیم آنها به اجزای تشکیل دهنده آنها، تا زمانی که تحلیلی ثانویه بر رویشان صورت نگیرد و روابط معنیداری را کشف نکند، صرفا در حد توصیف باقی مانده و بعد تحلیلی ناکاملی دارد. اما بسیاری معتقدند، کافی است تحلیل کیفی اندیشههای درج شده در متون متعدد را بیرون کشیده، این اندیشهها را به اجزای تشکیل دهنده آنان تقسیم کنیم و در نهایت با دستهبندی و طبقهبندی این اجزا درک منسجمی از محتوای متون تحلیل شده ارائه دهیم و این به اندازه کافی به درک علمی ما از یک پدیده کمک میکند.
اگر تکنولوژی میتواند اندام، بدن و حتی مغز ما را ترمیم کند یا اساساً فرایند پیری را معکوس کند که چه بهتر؛ اگرنه، دستکم برای ما شهری در فضای مجازی و در حافظه یک کامپیوتر میسازد که میتواند ما را به آنجا آپلود کند تا ما زندگیای بسیار شبیه به این جهان واقعی را در آنجا ادامه دهیم. با انجام ادغام و دستهبندی ثانویه میتوان گفت که تکنولوژیهای بیستگانه و ویژگیهای آرمانشهری دهگانه در مجموع به پنج هدف، آرزو یا امید بشر اشاره دارند. فهرست ویژگیهای ویرانشهری جوامعی که در فیلمها ترسیم شدهاند، بیشتر مبتنی بر مشکلاتی هستند که اکنون در جوامع بشری وجود دارند و ما نگران شدیدتر شدن آنها هستیم.
حتی آنجا که نگرانی ما از سلطه هوش مصنوعی است، میتوان استدلال کرد که مدت زمان زیادی است که هوش مصنوعی ولو در سطح توسعه نیافته کنونیاش وارد جامعه شده و مشاغل بسیاری افراد را از آنان گرفته است و همچنین به ابزاری برای سلطه بیشتر قدرتمندان بر ما تبدیل شده است. این فهرست نیز عموما بر پنج نگرانی ما از آینده دلالت دارد که ممکن است قدرتمندان قدرتمندتر شوند و ما را بیش از پیش استثمار کنند. ممکن است تضادهای طبقاتی بیشتر شود. ممکن است محیط زیست از این نیز بیشتر آسیب ببیند. ممکن است ناامنی، کشتار و جنگ بیش از پیش دامن ما را بگیرد و ممکن است جوامع ما بیش از پیش خالی از عواطف شوند.
جامعه به پیش خواهد رفت، تکنولوژیهای موجود تقویت خواهند شد و تکنولوژیهای جدید ظهور خواهند یافت. بهتر است چه جوامع تولیدکننده این تکنولوژیها و چه جوامع وارد کننده آنها تلاش کنند اثرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این تغییرات را از پیش بسنجند و برای به حداکثر رساندن فایدهمندی این تحولات و به حداقل رساندن زیان آنها برنامهریزی کنند. یکی از منابع ارزشمند برای رصد این تغییرات آینده، مطالعات فیلمهای عمیق و آثار نویسندگانی است که خود بخش بزرگی از زحمت تحقیق و تفکر در این زمینهها را کشیدهاند و میکشند و تحلیل محتوای سخنان و ساختههای آنان میتواند منشاء یافتهها و ادراکهای ارزشمند باشد.
این پژوهش در فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در سال ۱۳۹۷ منتشر شده است.
انتهای پیام
نظرات