• پنجشنبه / ۲۳ خرداد ۱۳۹۸ / ۱۲:۰۰
  • دسته‌بندی: بوشهر
  • کد خبر: bushehr-309

کارگاه «بوم و پسابوم در ادبیات داستانی» در بوشهر برگزار شد

کارگاه «بوم و پسابوم در ادبیات داستانی» در بوشهر برگزار شد
داستان‌نویس پیشکسوت بوشهری با گریزی به خاطرات کودکی و نوجوانی خود در بوشهر به مرز محو خیال و واقعیت در ذهن مردمان بومی این منطقه اشاره کرد و از شگفت‌انگیزترین قصه‌های خیالی گفت که جاشوهای بندر برای اهالی تعریف می‌کردند.

به گزارش ایسنا منطقه بوشهر، احمد آرام، داستان‌نویس پیشکسوت بوشهری و صاحب بیش از 14 اثر منتشر شده در حوزه ادبیات داستانی و ادبیات نمایشی است. وی از آن دست نویسندگانی است که فعالیت هنری‌اش تنها محدود به نوشتن نمی‌شود و تجربه‌های فراوانی در چند رشته هنری مختلف دارد. روزگاری دغدغه سینما و تئاتر داشته و دارد، زمانی به نقاشی و گرافیک پرداخته و سپس به نمایشنامه‌نویسی و داستان‌نویسی رو آورده است. تجربه سال‌ها کار مداوم و انتشار چندین عنوان رمان و مجموعه داستان و نمایشنامه است که برخی آثار وی شامل رمان‌های «باغ استخوان‌های نمور»، «مرده‌ای که حالش خوب نیست»، «کسی ما را به شام دعوت نمی کند»، «تربیت کننده سگ‌ماهی»، «همین حالا داشتم چیزی می گفتم»، «کافی شاپ لوک» و مجموعه داستان«به چشم های هم خیره شده بودیم» نمایشنامه «صداهای نزدیک و در عین حال بسیار دور از صفدر و صفورا»، «دوچرخه و سینما» «خانه  تلخ» و... می‌شود.

شگرد مخصوص آرام در داستان‌نویسی، مدرنیزه کردن فرهنگ بومی است؛ به‌طوری‌که در آثار وی هیچ‌وقت شکل خام و دست‌نخورده بوم وجود ندارد؛ بلکه با دست‌کاری و خیانت، از این فرهنگ، نوع تازه‌ای از فرهنگ را می‌سازد که هم غریب است و هم آشناست.

این برنامه که در آستانه اختتامیه جایزه ادبی بوشهر رخ داد و موجب شد تا داوران بخش داستان این دوره حسن محمودی، صمد طاهری، محمد کشاورز، فرشته احمدی و همچنین برخی برگزیدگان مرحله نهایی جایزه همچون کیهان خانجانی نیز حضور داشته باشند.

در شروع مهدی انصاری، داستان‌نویس برنامه پیش رو را معرفی و اعلام کرد و سپس احمد آرام به سخنرانی پرداخت.

نویسنده «مرده‌ای که حالش خوب است» در ابتدا به معنای بوم و اهمیت پرداختن به این مساله مهم در ادبیات اشاره کرد و گفت: هر چیز عجیب‌وغریب و غیرواقعی از بوم به شما می‌رسد آن را در ذهنتان نگه‌دارید در آینده تبدیل به بومرنگ‌هایی خواهد شد و به شما برمی‌گردد.

آرام در ادامه به وجود زیبایی نهفته در جان همه‌چیز تاکید کرد و افزود: در پس دردآورترین مسائل جغرافیای ما یک زیبایی وجود داشته است و این زیبایی بیشتر اشاره به زیبایی‌شناسی دارد، در موسیقی، تئاتر، رقص و... زیبایی در همه‌چیز هست.

این نویسنده با گریزی به خاطرات کودکی و نوجوانی خود در بوشهر به مرز محو خیال و واقعیت در ذهن مردمان بومی این منطقه اشاره کرد و از شگفت‌انگیزترین قصه‌های خیالی گفت که جاشوهای بندر با اطمینان برای مردم تعریف می‌کردند و روایت‌هایی که خرافه، توهم و سنت تار و پودش را در هم پیچانده بود.

وجود باورهای موازی در بنادر جهان از کرانه خلیج‌فارس تا عمان، بنادر ایتالیا و تمریکای جنوبی موضوع دیگری بود که آرام به آن پرداخت. رمز و رازهایی که در نگاه به پدیده‌های هستی به طرز غریبی در نگاه مردمان بندرنشین شباهت دارد و گویی موج‌های دریا آن را به هر ساحلی رسانده است. از اعتقاد به وجود موجودات ماورایی تا شخصیت بخشی به پدیده‌های غیر جاندار!

آنچه آرام بر آن دست گذاشته بود خصلت ویژه مردمان جنوب بود. نوعی روایت سیال ذهن در کلام مردم بندر... اینکه مردم بندر میل غریبی به روایت‌های تو در تو، پرش موضوعی با تداخل وهم و خیال دارند.  

وی همچنین در تشریح پاشنه آشیل بومی‌گرایی در آثار جوانان گفت: اغلب نویسندگان جوان اطلاعات کمی از بوم‌گرایی در داستان دارند و همین اطلاعات کم باعث توقف کار آن‌ها در ادامه می‌شود. آن‌ها این‌گونه تصور می‌کنند که برای نوشتن داستان‌های بومی باید از واژه‌های بومی استفاده کنند، این در حالی است که الزامی به این کار نیست. ما در آثار «صادق چوبک» که جایگاه مهمی در ادبیات بوشهر و ادبیات داستانی فارسی دارد، می‌بینیم که او وقتی سوژه خود را انتخاب کرده، واژه‌های بومی مخصوص آن را پیداکرده و داستانش را خلق کرده است واژه‌هایی که فقط در خصوص آن داستان کارایی داشتند. بنابراین الزامی نیست که برای بومی نویسی حتماً از واژه‌های بومی استفاده شود؛ چراکه گاهی واژه‌های غیربومی به تکامل معنایی سوژه بیشتر کمک می‌کند؛ اما باید در نظر داشته باشیم که واژه‌های بومی را انتخاب کنیم که دارای ضرباهنگ باشند و به جذابیت متن بیفزایند.

نکته‌ای که این نویسنده بر آن اصرار داشت، اینکه باورهای بومی را نباید به همان شکل که هست نوشت؛ بلکه باید به این باورها خیانت کرد تا در نوشته‌های یک نویسنده برای همیشه جریان داشته باشند و به پایان نرسند. نمونه‌ای که برای شاهد مثال آن آرام به آن اشاره داشت اثر منیرو روانی‌پور (داستان‌نویس بوشهری که با الهام از افسانه‌ها و باورهای خرافی مردم (جفره) بوشهر رمان «اهل غرق» را در اواخر دهه شصت منتشر کرد) بود. وی معتقد است که روانی‌پور در داستان‌هایش باورهای بومی و افسانه‌ها را به همان صورت موجود وارد کرده، برای همین منبعش در آثار اولیه به پایان رسیده است.

آرام ادامه داد: ما از اطرافمان غافل می‌شویم، دوروبر ما سختی هست، درد و رنج هست و می‌گوییم چقدر ما داریم رنج می‌کشیم، چقدر ما بدبختیم؛ این‌ها درست، اما باید ببینیم همین حس را چطور می‌توانیم به داستان ربط بدهیم؟ نویسنده ما بعضی مواقع به ممیزی ایراد می‌گیریم که ممیزی جان ما را گرفته و نمی‌گذارد ما حرف بزنیم. این‌که دارد می‌گوید «نمی‌گذارد» ما را وارد مقوله جدیدی می‌کند و به ما واژه‌هایی می‌دهد که وقتی داستان را می‌نویسیم می‌بینیم که این داستان چقدر خفقان‌آور است. پس آن آدم درد و رنج را در زیبایی‌شناسی دیده که برای از مبدا رساندن به مقصد رساندن آن مساله مطلوب بوده است.

گفتنی است کارگاه «بوم و پسابوم در ادبیات داستانی» از سری برنامه‌های سومین دوسالانه ملی جایزه ادبی بوشهر چهارشنبه‌شب، 22 خردادماه با حضور «احمد آرام»، داستان‌نویس و منتقد ادبی (به‌عنوان مدرس) برگزار شد.
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha