ادبیات متعهد
-
شهریار زمانی عنوان کرد
تفاوت ادبیات متعهد و روشنفکری پیش و پس از انقلاب
شهریار زمانی میگوید: ادبیات متعهد و ادبیات روشنفکری پیش از انقلاب تحت تأثیر جریان مبارزه با استبداد بود و بعد از انقلاب به خاطر تغییر شرایط خود را در قالب روابط اجتماعی و انسانی نشان داد.
-
بهروز یاسمی عنوان کرد
یک تقسیمبندی سیاسی در ادبیات
بهروز یاسمی میگوید: اینکه جریان روشنفکری را در مقابل تعهد در ادبیات قرار میدهند، یک تقسیمبندی سیاسی و ایدئولوژیک است.
-
منصور یاقوتی عنوان کرد
ادبیاتی که با بایکوت جامعه مواجه میشود
منصور یاقوتی با انتقاد از کسانی که در برابر تعهد در ادبیات ایستادهاند، تأکید کرد: آسیب ایستادن در مقابل ادبیات متعهد متوجه کسانی است که از تعهد میگریزند و آثارشان با بایکوت جامعه روبهرو شده است.
-
محمد حنیف:
نویسندگان زاویهدار غیر متعهد نیستند
محمد حنیف میگوید: نویسندگانی زاویهدار را نویسنده غیرمتعهد نمیدانم، بلکه بهنظرم ادبیات عامهپسند و سطحینگری که مخاطبش را سطحیانگار بارمیآورد و در دنیای غیرواقعی غرق میکند، در زمره ادبیات غیرمتعهد قرار میگیرد.
-
حسین اسرافیلی:
تفکر حکومتی یعنیچه؟!
حسین اسرافیلی با انتقاد از کسانی که ادبیات متعهد راحکومتی میدانند، میگوید: اگر بخواهیم ادبیات را شقه شقه کنیم، چیزی از آن نمیماند. تفکر حکومتی یعنیچه؟!
-
حمیدرضا شکارسری عنوان کرد
شعری که به شعار تبدیل میشود
حمیدرضا شکارسری میگوید: تعهد شعر را محدود میکند و اگر این تعهد به شعر تزریق شود، آن را به شعار تبدیل میکند.
-
منصور انوری:
ادبیات متعهد از اتهام ابایی ندارد
منصور انوری میگوید: ادبیات متعهد هیچ ابایی ندارد که اتهام ادبیات حکومتی به آن بچسبد.
-
راضیه تجار:
دست نویسنده متعهد باز است
راضیه تجار با بیان اینکه ادبیات در ذات خود تعهد دارد، میگوید: بعد از انقلاب سوژهها و مضامین بسیارند و دست نویسنده متعهد باز است.
-
اکبر صحرایی عنوان کرد
ایجاد حفره در ادبیات معاصر
اکبر صحرایی میگوید: تقسیمبندی ادبیات به متعهد و روشنفکری باعث فاصله و دشمنی بین نویسندهها و ایجاد حفره در ادبیات معاصر شده و نتیجهاش این است که ادبیات نابی شکل نگیرد.
-
ابراهیم زاهدی مطلق مطرح کرد
ابراز بیزاری از تقسیمبندی نویسندهها
ابراهیم زاهدی مطلق میگوید: تقسیمبندی نویسندهها به متعهد و روشنفکر به نفع هیچکس نیست. انگار آنقدر بیمسئله شدهایم که آدمها را تقسیمبندی میکنیم تا بازی فرهنگی درست کنیم.
-
کامران پارسینژاد:
تقابل ادبیات روشنفکری و متعهد، سیاسی است
کامران پارسینژاد میگوید: نباید مفهوم ادبیات متعهد را در مقابل ادبیات روشنفکری قرار داد؛ این تقابل اشتباه است و بیشتر خط و ربط سیاسی دارد.
-
محمدرضا گودرزی عنوان کرد
ناقص کردن ادبیات بهخاطر گرایش سیاسی
محمدرضا گودرزی با بیان اینکه ادبیات در ذات خود متعهد است میگوید: اینکه بخواهیم تعهد ادبیات را از بیرون و با گرایش سیاسی تعریف کنیم، ادبیات را ناقص کردهایم.
-
علیرضا محمودی ایرانمهر عنوان کرد
وقتی ادبیات به حد درگیری سیاسی میرسد
علیرضا محمودی ایرانمهر میگوید: اگر ادبیات متعهد و روشنفکری دارای زیرساخت اجتماعی، فکری و فلسفی باشند از تضاربشان پویایی اتفاق میافتد، اما زمانی که گرایش سیاسی داشته باشند در حد درگیری سیاسی بیاهمیت باقی میمانند.
-
احمد شاکری عنوان کرد
خطر نویسندههای متعهدی که روشنفکر شدهاند
احمد شاکری با خطرناک خواندن "جریان سومی که غیر از ادبیات متعهد و روشنفکری شکل گرفته"، میگوید: این جریان در ظاهر نامش متعهد است اما روح روشنفکری دارد، و این موضوع خطرناک است.
-
علیاکبر والایی مطرح کرد
افول ادبیاتی که به یک گرایش محدود شود
علیاکبر والایی با بیان اینکه روشنفکری در ذات ادبیات است و تعهد بعدا به آن عارض شده، میگوید: اگر ادبیات به یک گرایش فکری خاص محدود شود، افول میکند و راهی جز انزوا ندارد.
-
محمد قاسمزاده عنوان کرد
وقتی ادبیات به بیانیه تبدیل میشود
محمد قاسمزاده میگوید: در ادبیات متعهد "چه" باید بگوییم مطرح است نه "چگونه" باید بگوییم، و این "چه" باید بگوییم ادبیات را به بیانه تبدیل میکند که ارزش ادبی ندارد.
-
محمدجواد جزینی عنوان کرد
مغازه دونبش ادبیات متعهد و غیرمتعهد
محمدجواد جزینی میگوید: ادبیات متعهد و غیرمتعهد شبه نظریهای است همانند یک مغازه دونبش که برخی نویسندهها پشت آن سنگر گرفتهاند.
-
گفتوگو با شهریار عباسی
کسانی که بهتر است مقاله سیاسی بنویسند
شهریار عباسی با بیان اینکه نباید به ادبیات داستانی نگاه ابزاری شود میگوید: ادبیات اگر به چیزی تعهد داشته باشد آن کشف حقیقت است نه مرام و ایدئولوژی خاص.
-
ابراهیم حسنبیگی عنوان کرد
روایتی از تقابل ادبیات متعهد و روشنفکرانه
ابراهیم حسنبیگی با بیان اینکه امروز به تقسیمبندی ادبیات به روشنفکری و متعهد اعتقادی ندارد، میگوید: خود من جزء کسانی بودم که به ادبیات متعهد معتقد بودند و به نوعی در تضاد و اشکال با ادبیات بهاصطلاح روشنفکری قرار داشتم.