اسیر جنگی
-
روایت آزادهای که پس از آتشبس اسیر شد
اگر خورشتی هم بود، دو قاشق به هر کسی میرسید همراه ده قاشق سرصاف برنج. موقع کشیدن و تقسیم غذا با خطکش صاف میکردیم، چون غذا کم بود و ما حساس بودیم که مساوی تقسیم کنیم.
-
زمردیان: ۳۰ عنوان کتاب درباره شهدای غریب اسارت چاپ میشود
دبیر کنگره شهدای غریب گفت: در سال جاری چندین برنامه موضوعی برای گرامیداشت یاد شهدای غریب اسارت اجرا خواهد شد.
-
یک اتفاق خاص در عملیات «نصر۷»
بعد از خنثی شدن مینها، به همراه بچههای گردان امام حسین (ع) وارد کانال شدیم. در همان لحظات بود که عراقیها متوجه حضور ما شدند و درگیری شروع شد. مقاومت داخل کانال و سنگرهای دفاعی اولیه فوقالعاده بود. عراقیها حدود هفت سال در این زمینها مستقر بودند و بهخوبی تمام نقاط آن را میشناختند.
-
بلایی که عدسهای آمریکایی سر اسرای جنگی آورد
بدوناینکه منظور خاصی داشته باشم و فقط چون موقع بازکردن گونیهای عدس دیده بودم که روی آنها نوشته شده بود USA، گفتم آره بابا، عدسهایش آمریکایی است.
-
تجربه نخستین شب قدر یک اسیر ۱۳ ساله
اردوگاه عنبر در استان الانبار قرار داشت؛ یکی از جنوبی و کویریترین استانهای عراق که هممرز با اردن و عربستان بود. آب و هوای گرم و خشکش چیز استثنائیای بود. به هر مصیبتی که میشد گرسنگی روزهای بلند و کشدار تیرماه را تحمل میکردیم، اما تشنگی بیچارهمان کرده بود.
-
تبادل بزرگ اسرای جنگی میان روسیه و اوکراین
مسکو و کییف اعلام کردند یکی دیگر از بزرگترین تبادل اسرا میان آنها انجام شده است.