لشكر 27
-
آنچه در کوهستان آتش گذشت
بعضی از برادران ما؛ کارمند ادارات دولتی یا شرکتهای خصوصی یا کارگر کارخانه بودند و به خاطر حضور چندماهه در جبهه، ادارهها و کارخانهها، دستور قطع پرداخت حقوق ماهیانهشان را داده بودند. برای تعدادی دیگر از آنها هم؛ غیبت غیرموجه، حکم اخراج از محل کارشان صادرشده و آن احکام را به خانوادههایشان تحویل داده بودند؛ که همین ابلاغ حکم، در روحیه خانوادههای آنان، کلی تأثیر منفی بهجا گذاشته بود.
-
/ ایستگاه ایثار/
فرماندهای که مهر شهادت خورد
علیرضا در «عملیات امام علی(ع)» در غرب سوسنگرد از ناحیه پا به سختی مجروح شد و علاوه بر آن ۱۲ ترکش به قسمتهای مختلف بدنش اصابت کرد. او را به بیمارستان شیراز منتقل کردند، پزشکان معتقد بودند این فرمانده به شهادت رسیده است و مهر شهادت به سینه وی زدند.
-
«نقطه تسلیم» راوی زندگی یک فرمانده بسیجی شد
محمود امینی در خاطرات خود به آغاز انقلاب اسلامی و پیروزی آن، شروع جنگ، تشکیل تیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص) و عملیاتها پرداخته است.
-
برگی از تاریخ
بیقراری برای یک عملیات/خاطره
با توجه به اعتراض نیروهای گردان کمیل، شهید معصومی که به شهید حاجی پور گزارش میداد که دیگه نمیتوانیم نیروها را کنترل کنیم، اینجا هرروز هلی کوپتر های عراقی داخل شیارها را بمباران و با راکت میزنند و از طرفی به خاطر نزدیکی ارتفاعات و دیدن صحنههای درگیری، با توجه به سابقه گردان کمیل که همیشه خطشکن بوده، کنترل نیروها خیلی مشکل است.
-
این لشکر در عملیات «نصر۷» درخشید
سرانجام ساعت ۲ بامداد با اعلام رمز (فاطمه الزهرا)، عملیات «نصر ۷» آغاز شد. توپخانه و ادوات لشکر ۲۷ با اجرای آتش روی مواضع دشمن، از گردانهای عملکننده پشتیبانی میکردند. گردان عمار با یک گروهان و ۲ دسته به سمت راست یال دوپازا حرکت کرد و پس از درگیری کوتاهی هدف خود را تصرف کرد. بخشی از اهداف لشکر ۳۱ عاشورا؛ شامل یک تپه و یک یال را نیز به تصرف درآورد و ساعت ۳ بامداد با گردان مالک الحاق کرد.
-
انهدام رازآلود یک هلیکوپتر
عراقیها هنوز در کلهقندی بودند نمیشد بالای کلهقندی برویم، خیلی موانع و مین داشت و بالا رفتنش تلفات زیادی به ما وارد میکرد. ما برای اینکه تلفات ندهیم گفتیم بالاخره عراقیها در محاصره قرار گرفتهاند و مجبور به تسلیم هستند، جایی نمیتوانند بروند، برای چه بخواهیم بالای کلهقندی برویم و تلفات بدهیم؟
-
سخن خاص شهید دستواره درباره یاری امام حسین(ع)
پس از شهادت شهید همت و انتصاب عباس کریمی به سمت فرماندهی لشکر ۲۷، دستواره به عنوان قائم مقام لشکر منصوب شد و ۱۳ تیرماه ۱۳۶۵، در عملیات «کربلای ۱» در جبهه مهران، بر اثر انفجار گلوله خمپاره دشمن به شهادت رسید.
-
/برگی از تاریخ/
موشکهایی که ورق عملیات را برگرداند
علی حتی یکلحظه هم مرعوب صفیر مرگ خمپارهها و زوزه وحشتناک گلولهها نمیشد. سرگرم کار خودش بود و آن را به بهترین شکل انجام میداد.نکته جالب در آن روز این بود که تانکهای دشمن با قبضه طرح شهید ناهیدی منهدم میشدند؛ قبضهای که حاصل زحمات بچههای خودمان بود.
-
شهید رضا چراغی که بود؟
یکی از همرزمان شهید چراغی میگوید: «دشمن در ارتفاع ۱۴۳ فکه پاتک سنگین زده بود. به هر ترتیبی بود خود را به آنجا رساندم. رضا چراغی، عباس کریمی، اکبر زجاجی و سه نفر بسیجی، مجموعاً ۶ نفر، روی ارتفاع سالم مانده بودند که سخت مقاومت میکردند. هرچه اصرار کردم به عقب برگردند، قبول نکردند.
-
به یاد یک فرمانده با صلابت
اکبر زجاجی پس از ماهها تلاش و مجاهدت در جبهههای غرب و جنوب، در ۲۱ اسفند ۱۳۶۲، در عملیات خیبر، در جزیره مجنون با گلوله تکتیرانداز عراقی به درجه شهادت نائل شد.
-
روزی که عمران به آرزویش رسید
بعد از عملیات وقتی به خانه میآید به مادر و خواهر خود میگوید که آرزو دارم شهید شوم و میدانم خدا این آرزویم را برآورده میکند. شاید جنازهام به دست شما نرسد. سر مزار هر شهیدی که رفتید و فاتحهای خواندید به من هم میرسد.
-
مستند زندگی شهید علیاکبر حاجیپور در «پارتیزان» منتشر شد
کتاب «پارتیزان؛ سرگذشتنامۀ مستند شهید علیاکبر حاجیپور، فرماندۀ تیپ یکم عمار لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص)» اثر گلعلی بابایی توسط انتشارات ۲۷ بعثت منتشر و راهی بازار نشر شد.
-
قولی که یک فرمانده شهید به همسرش داد
پس از تحویل گروگانها، عباس به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در مرکز آموزش سپاه منطقه ۱۰ به فعالیت پرداخت. او شبانهروز در سپاه کار میکرد و در دستگیری منافقین بسیار میکوشید، طوری که منافقین ترور او را در برنامههای خود قرار داده بودند.
-
خاطرات نفسگیر از نخستین روز عملیات بیتالمقدس
چشمهایم را بسته بودم و گمان میکردم در آستانه شهادت هستم. شنیده بودم که هنگام شهادت، ائمه و ملائک بر بالین شهید، حاضرشده و او را تا بهشت مشایعت میکنند.
-
شهادت یک فرمانده به روایت شهید همت
دشمن تصور میکرد که نیروهای زیادی روی ارتفاع است. عصر که دوباره به ارتفاع رفتم، دیدم عباس کریمی و دو نفر از بسیجیان، پیکر غرق به خون چراغی را با برانکارد حمل میکنند. شهید چراغی ۱۱ بار در طول سالهای دفاع مقدس مجروح شده بود و خودش گفته بود که اگر خدا بخواهد بار دوازدهم شهید میشوم و چنین شد.»
-
مرور زندگی شهید عباس کریمی
عباس کریمی با پوشیدن لباس مبدل و نفوذ به داخل گروهکها، اطلاعات ارزشمندی برای سپاه تهیه میکرد. در عملیات محمد رسولالله (ص) نیز بهعنوان بلدچی، همراه گردان ادغامی ارتش و سپاه حضور داشت.