محمدجواد فرزان
-
دیوان حافظ بازیچه فالبینان شد!
«حافظ میداند که جامعه از هم گسیخته، آتش آز و هوس تجاوز دیگران را برمیافروزد. او میبیند که ایران عزیزش و مردم مظلومش در آستانه یورش وحشیان تیموری و هژمونی جاهلان صفوی قرار دارد. او صدای پای تیمور را میشنود. افسوس که فریادهایش در هزار توی تاریخ گم شد. او گفت و جامعه ما نشنید و دیوانش بازیچه فالبینان شد. تاریخ ما به حافظ بدهکار است!»
-
از خوشباشیهای بیخودی تا ریاضتهای تارک دنیایی
از نظر حافظ خوشباشیهای بیخودی، گریز از واقعیتها و تن سپردن به هیجانات برای ندیدن مشکلات و فراموشی، همانقدر خودبینانه و بیمارگونه و نافرجامند که گرایشهای ریاضتگونه تارک دنیایی!
-
حافظ و دوران گذار از یورش مغول به ایران
رهیافت مسئولانه و هوشمندانه و وجه مشترک سعدی و حافظ در برابر کوتهبینیها و از خودبیگانگیها، بازنگری به انسان و جامعه انسانی، شناخت و تشریح آن، و به نمایش گذاشتن زیباییها و تواناییهای انسان بود.
-
درسهای حافظ برای گفتوگو
محمدجواد فرزان با اشاره به نکتهها و رازهایی که در شعر حافظ وجود دارد میگوید: همین توجه حافظ و ریزبینی و ظرافتهاست که پیام او زمین و زمان را در نوشته و او هنوز پرآوازهترین شاعر جهان است.