ایسناپلاس-فاطمه کریمخان: داستانهایی که واقعیت ندارند و عمداً خوانندگان را گمراه میکنند باعث بیاعتمادی فزاینده در بین مردم میشوند. فرقی نمیکند این داستان در مورد پول گرفتن فلان شخصیت سیاسی از یک چهره خارجی شناخته شده باشد یا در مورد کشف فساد مالی در یک بنگاه اقتصادی و یا در مورد بازداشت دختر فلان مقام عالی به جرم جاسوسی، همه این داستانها یک هدف را دنبال میکنند و آن بی اعتماد کردن مردم به هم دیگر، بی اعتماد کردن مردم به حکومت و فراهم کردن زمینه برای ایجاد اعتراض به رویدادی خیالی یا خشونت است. از طریق انتشار همین اخبار جعلی است که همسایهها در برابر هم قرار می گیرند، اعضای خانواده به هم دیگر بدبین میشوند و زمینه برای دو و چند قطبی شدن جامعه فراهم میشود.
چرا کسی باید این کار را انجام دهد؟ مردم، سازمانها و دولتها برای دو هدف متفاوت از اخبار جعلی استفاده میکنند. اول، آنها تضادهای اجتماعی را تشدید میکنند تا ایمان مردم به فرآیند دموکراتیک و توانایی مردم برای همکاری با یکدیگر را تضعیف کنند و دوم اینکه افکار مردم را از مسائل مهم منحرف میکنند تا مسائل حل نشده باقی بماند. این بخش به بررسی نحوه استفاده از اخبار جعلی برای پرت کردن حواس و تشدید درگیریها میپردازد.
اخبار جعلی به سرعت باعث حوادثی در جهان واقعی میشوند
وقتی صحبت از تعرض به حجاج ایرانی در عربستان به میان آمد، کسی باور نمیکرد که داستان « تجاوز به دو حاجی نوجوان» باعث هجوم به سفارت عربستان و تعطیل شدن روابط دو کشور شود، ولی این اتفاق افتاد و اشتباه نکنید، این تنها نمونه از تاثیر اخبار جعلی بر زندگی واقعی مردم نیست.
ماجرای پیتزا گیت یکی دیگر از نمونه های جنجالی تاثیر اخبار جعلی در دنیای واقعی است، انتشار شایعاتی که عمدتا توسط کیوانان(اینجا) منتشر می شد و ادعا می کرد که گروهی از دموکرات های امریکا از یک رستوران برای پوشش تجارت بهره برداری جنسی از نوزادان استفاده میکنند، نشان میدهد که مساله فقط بهره برداری سیاسی و نظام مند از انتشار اخبار جعلی نیست، خیلی وقت ها حماقت است که باعث می شود مردی با تفنگ نیمه اتوماتیک وارد یک پیتزا فروشی معمولی در واشنگتن دی سی شود و به کارمندان آن تیراندازی کند چون متقاعد شده است که این پیتزا فروشی محل تجارت نوزادان برای اعضای کمپین تبلیغاتی هیلاری کلینتون است.
داستانی که منجر به تیراندازی پیتزا گیت شد از کجا آمده است؟ یک گروه راست افراطی این داستان را اولین بار اختراع کرد تا نظر مردم را به خودش جلب کند، بعد وب سایت های خبری جعلی با ذکر مکان های خاصی مانند پیتزا فروشی که تیراندازی در آن رخ داد داستان را بال و پر دادند. لینک این ماجرا دست به دست در میان کاربران شبکه های اجتماعی گشت و در گروه های مختلف به اشتراک گذاشته شد، و با باز انتشار توسط ربات ها باز هم توجه بیشتری دریافت کرد و تا آنجا پیش رفت که یک تیراندازی عمومی به بار آورد.
عکس : ادگار مدیسون ولچ، مردی که به دنبال شایعه حضور یکی از سرحلقه های تجارت گوشت نوزاد در یک پیتزافروشی با اسلحه نیمه اتوماتیک به آن پیتزافروشی حمله کرد.
اخبار جعلی تعارض های اجتماعی را تشدید می کند
حتما به یاد دارید که در جریان اعتراضات به بیآبی در خوزستان تصویری منتشر شد که نشان می داد زنی در حال آب خوردن از یک گودال آب است، این تصویر به سرعت دست به دست شد و باعث شد بسیاری فکر کنند وضع بی آبی در خوزستان چنان بد است که مردم به آب خوردن از آبچاله ها روی آوردهاند، اغلب کسانی که میگفتند این عکس جعلی ست هم در آن مقطع با اتهام رو به رو شدند، اما بعدا برای همه روشن شد که عکس متعلق به ده ها سال قبل و زنی که در آن دیده می شود فاقد تمیز روانی ست اما این وقتی بود که بحران اعتراضات در خوزستان تا حدود زیادی آرام گرفته بود. این نمونه نشان میدهد که اخبار جعلی چطور سر بزنگاه مثل بنزین روی آتش تعارضات عمل میکند و منجر به تشدید آنها می شود.
در یک نمونه جدیدتر میتوانید به تحولات اخیر در عراق نگاه کنید، انتشار اخباری مانند کشته شدن ایرانیها در درگیری تازه در منطقه سبز بغداد، یا انتشار یک اظهارنظر جعلی منتسب به حضرت آیت الله سیستانی، برای تحریک بیشتر احساسات مردم و درگیر آنها در حادثهای که ابعادش هنوز روشن نیست، نه تنها توجهها را به خود جلب میکند و ورودی سایتها و کانالهای تلگرامی منتشر کننده را بیشتر میکند بلکه باعث افزایش بدبینی و تخاصم بین ناظران میشود. برنده این تفرقه اندازی غیر از کسانی که نفع مالی دارند، کسانی هستند که منافع سیاسیشان را در دشمنی و افزایش بدبینی دنبال میکنند.
تصویر: پاسپورت ایرانی پیدا شده در عراق
آدم ها میتوانند با غرض و نیت مشخص و برای تشدید درگیریهای داخلی بین گروههای مختلف مردم اخبار جعلی پخش کنند. اخبار جعلی با انگیزه سیاسی از منابع متعددی منتشر شد: دولتهای خارجی، مانند آژانس تحقیقات اینترنتی روسیه، عوامل سیاسی آمریکایی که از دادههای فیس بوک به طور غیرقانونی برای متقاعد کردن کاربران رسانههای اجتماعی برای رای دادن استفاده کردند و گروه های با انگیزه سیاسی، مانند alt-right، alt-left، نظریه پردازان تئوری توطئه از جمله کسانی هستند که دست به انتشار اخبار جعلی می زنند و میوه آن را هم به سرعت برداشت میکنند.
شاید مورد کمبریج آنالیتیکا در مورد چگونگی کار شرکت هایی که برای انتشار اخبار جعلی به دولت ها مشاوره می دهند نمونه بدی نباشد، کمبریج آنالیتیکا شرکتی بود که در استفاده از دادههای رسانههای اجتماعی برای ایجاد پروفایل های روانشناختی در مورد کاربران در کشورهای مختلف تخصص داشت. این شرکت اطلاعات 87 میلیون کاربر فیس بوک را بدون اطلاع یا رضایت آنها جمع آوری کرده بود و با این دادهها – بهویژه «پسندهای» آنها – می توانست ترجیحات سیاسی مردم را پیشبینی کند. در جریان رقابت های انتخاباتی که دونالد ترامپ در آن برنده شد، عوامل کمپین سیاسی او با هماهنگی استیو بنن، استراتژیست ارشد این کمپین، از این اطلاعات این شرکت برای تبلیغات سیاسی هدفمند در فیس بوک استفاده کردند که عمدتاً بر بی اعتبار کردن کمپین ریاست جمهوری هیلاری کلینتون تمرکز داشت. پیامهای تبلیغاتی که با استفاده از این اطلاعات منتشر شد اغلب تحریکآمیز، هیجانانگیز، گاهی خشونتآمیز و همگی نادرست بودند!
انتشار اخبار جعلی با حمایت دولت ها؟ بله و نه!
این تنها ایران، آمریکا یا فرانسه نیست که درگیر مساله اخبار جعلی ست، تمام جهان درگیر رقابت سیاسی و تجاری است و بنا بر این مساله اخبار جعلی گرفتاری تمام مردم و تمام سیاست مداران دنیاست؛ در جریان درگیریهای میانمار، یکی از چیزهایی که باعث شدت برخورد سربازان ارتش میانمار با اقلیت مسلمان روهینگیا شد انتشار تصاویری بود که نشان می داد مردم روهینگیا سربازان ارتش را آتش زده اند، در نتیجه عده ای از مردم هم با ارتش در آتش زدن خانه و زندگی مردم روهینگیا همراه شدند؛ بعدا روشن شد که این تصاویر توسط ارتش میانمار برای توجیه حمله به مسلمانان روهینگیا ساخته و منتشر شده است.
شایعاتی وجود دارد که دولت چین یک لشکر سایبری دو میلیون نفری دارد که برای هر توییت و پست شبکه اجتماعی پنجاه سنت پول دریافت می کنند، یا ترکیه لشکر سایبری دارد که با 200 لیر در ماه جدایی طلبی را در سایر کشورها تبلیغ و تشویق می کنند، مگس های سایبری سعودی نام گروهی ست که در فضای مجازی مخالفان دولت پادشاهی سعودی را با باد دروغ و فحش و اتهام می گیرند. سیاسیونی هم هستند که به صورت مقطعی برای خودشان لشکرهای سایبری دست و پا می کنند تا در آستانه انتخابات یا درگیری های سیاسی بتوانند افکار عمومی را کنترل یا منحرف کنند.
اما چرا این چنین برای ساخت و انتشار اخبار جعلی سرمایه گذاری می کنند؟ به نظر چندان دور از انتظار نیست اگر بگوییم مردم حرفی که از چند نفر، چند حساب یا چند سایت مختلف بشنوند راحتتر قبول می کنند تا حرفی که تنها از یک نفر می شنوند. بنا بر این داشتن لشکر سایبری برای اهداف سیاسی چندان هم دور از نظر نیست، در واقع انتشار اخبار جعلی یکی از ابزارهایی است که با آن می توان مردم را در مورد عملکرد افراد یا گروه ها قانع کرد و به سمت کار یا رای مشخصی تشویق شان کرد، به غیر از این، انتشار ویروسی محتوا، یعنی انتشاری چنان وسیع که نتوان از ان روی برگرداند و به چیزی غیر از ان فکر کرد، یک استراتژی کارآمد برای کنترل افکار است.
آنچه در بالا آمد نشان می دهد که چگونه اخبار جعلی میتوانند درگیری ها را تشدید کنند و گفتگو درباره مسائل اجتماعی را سرکوب کنند. نظریهپردازان تئوری توطئه با انگیزههای سیاسی متفاوت مطالب عمدتا دروغ را در رسانه ها و شبکه های اجتماعی خودشان منتشر می کنند تا از این طریق درگیریهای ملی را تشدید کنند. دولتها با انتشار پستهای جعلی در شبکههای اجتماعی تلاش می کنند تا شهروندان را راضی نگه دارند و توجه آنها را از مسائل مهم اجتماعی منحرف کنند. آن چیزی که مهم است نتیجه تمام این کارزارهای انتشار اخبار جعلی است، در نهایت کارزارهای اخبار جعلی به ناامیدی مردم از مشارکت سیاسی در اداره زندگی و جامعه شان منجر می شود و دست های بیشتری از قدرت کوتاه میشود. اخبار جعلی برای منتشر کننده های آن پول ساز و برای هدایت کننده های آن تامین کننده قدرت است.
انتهای پیام
نظرات