• شنبه / ۲۳ دی ۱۴۰۲ / ۰۸:۰۹
  • دسته‌بندی: گلستان
  • کد خبر: 1402102315891
  • خبرنگار : 50652

در گفت‌وگوی ایسنا با بانوی کارآفرین گلستانی بخوانید:

تولیدات چرم زنان گلستانی در سفری از شرق به غرب جهان/ داستانی از مسیر حرکت بانویی کارآفرین

تولیدات چرم زنان گلستانی در سفری از شرق به غرب جهان/ داستانی از مسیر حرکت بانویی کارآفرین

ایسنا/گلستان شرایط مهاجرت برای من از چندین سال پیش مهیا بود اما وقتی می‌بینم در کشور خودم هستند زنانی که نیاز به کمک دارند و من می‌توانم کمکی هرچند کوچک به آن‌ها کنم چرا آن را انجام ندهم و همه چیز را رها کنم و بروم؟ پاسخ این سوال مرا به بودن و فعالیت در کشورم تشویق می‌کند، این بخشی از سخنان یک بانوی کارآفرین است.

مریم دیانتی متولد  ۱۳۵۸ بوده و از سال ۱۳۹۵ در حال فعالیت درزمینه چرم است، او چرم را کالای لوکسی عنوان کرد که هیچ گاه از مد نمی‌افتد و کیفیت و دوام آن زبانزد است، کار کردن روی آن هنر خاصی می‌خواهد و همیشه در انحصار قشر ثروتمند بوده؛ خودش می‌گوید "من می خواستم جوری روی آن کار کنم که همه مردم بتوانند از آن استفاده کنند و سوالم این بود که آیا واقعا این محصول گران است؟ آیا واقعا نمی‌شود که در دسترس همه قرار بگیرد؟"  این ها بخشی از گفت‌وگو با بانویی است که حتی در هجمه های کرونا و بسته بودن کارگاه هم دست از تلاش برنداشت، دوباره بلند شد و از اول شروع کرد؛ بانویی که خودش را کارآفرین نمی‌دانست و می‌گفت: "این لطف خدا و باعث افتخار است که من در کنار زنان دیگر سرزمینم و برای کشورم کار می‌کنم".

ایسنا: کارتان را چگونه آغاز کردید؟

من بدون اینکه آموزش ببینم با یادگیری از اینترنت اولین کیف را درست کردم این در حالی بود که تا قبل از آن حتی سوزن نمی‌توانستم نخ کنم و یک دکمه بدوزم بعد از پایان کار خوشم آمد و شروع کردم به تولید در دفترکارم با یکی از خانوم هایی که با وجود سن کمش کنار من کار می‌کرد و تحت حمایت کمیته امداد بود.

کم کم دوتایی تولید کیف پول را شروع کردیم و بعد هم کیف دوشی به آن اضافه شد، رفته رفته کار بزرگتر می‌شد که تصمیم گرفتیم فروش نمایشگاهی داشته باشیم و این مستلزم دریافت مجوز صنایع دستی بود و در نمایشگاه‌های تهران، مشهد و تبریز شرکت کرده و کارها را آن‌جا ارائه دادیم.

ایسنا: چگونه کار رشد پیدا کرد؟

مادر من اولین آموزشگاه فنی و حرفه ای بندر ترکمن را داشت و مدرک فنی و حرفه ای خیاطی می‌داد، من در آن آموزشگاه مدیر بودم و بچه هایی که برای آموزش می‌آمدند ما را در حال تولید محصولات چرمی دیده و به گروه اضافه می‌شدند، همینطور بود که کار گسترش پیدا کرد.

وقتی کار تولید می‌شد باید بازار فروش هم تامین می‌شد اینطور بود که من خودم دنبال بازاریابی افتادم که این مستلزم عکس برداری از محصول بود پس عکاسی صنعتی هم اضافه شد در کار بعدی دیدیم که باید کاتالوگ و برشور داشته باشیم و در کنار آن کار بسته بندی محصول را هم اضافه کنیم، همه اینها نیاز داشت که برند ما یک نامی داشته باشد نامش را «آپامن» به معنای خوش رنگ و زیبا که نامی اصیل و ایرانی است گذاشتیم بعد از آن شرکت باید ثبت می‌شد که در نهایت این کار را هم انجام دادیم.

ایسنا: به نظر شما یک کارآفرین چه ویژگی باید داشته باشد؟

بگذارید از اینجا شروع کنم، ببینید من چرم را نمی‌شناختم و خیلی سخت بود که شروع به شناخت دنیای وسیع چرم کنم از نوع، رنگ و برش گرفته تا فهم سلیقه مشتری همه اینها دنیای وسیعی بود که اگر در کار با علاقه و اشتیاق پیش‌روی کنی آن را می‌آموزی که البته افت و خیز بسیاری دارد.

گاهی موفق می‌شوی و گاهی سرت کلاه می‌رود، من خیلی در بازار و مراکز دباغی می‌چرخیدم تا مسیر تولید را بیاموزم و یکی از ویژگی هایم این است که دوست دارم در هرکاری عمیق شوم و می‌توان گفت یکی از علت هایی که همچنان در این کار ماندم همین است چرا که همچنان چیزی برای کشف و یادگیری وجود دارد؛ در یک کلام به نظر من کارآفرین باید صبور، عمیق و خستگی ناپذیر باشد.

به نظرم یکی دیگر از ویژگی‌های کارآفرینان این است که همیشه به دنبال یافتن راهی برای حل مشکلات هستند برایتان مثالی می‌زنم: من فقط بخاطر کار به بند ترکمن آمدم چرا که این منطقه محروم و آقایان اغلب تمایلی به کارکردن همسرانشان در بیرون از منزل ندارند من فکر کردم که چطور می‌توانم به این زنان کمک کنم، اوایل خیلی سخت بود و همکاری نمی‌کردند و در نهایت فقط کسانی که دانشجو بودند و کار را خیلی بلد نبودند برای برش و چسب می‌آمدند و ما بقی زنان را می‌رفتم در روستاها و در خانه‌هایشان آموزش می‌دادم، حتی مواد اولیه را هم برای کار با خودم می‌بردم و زمانی که حرفه ای می‌شدند همکاری ما شروع می‌شد.

زمان کرونا کارگاه بسته شد، بعد از آن کار را دوباره آغاز کردم اما خیلی سخت بود انگار که زمین خورده باشی باید دوباره بلند شوی خودت را بتکانی و از نو شروع کنی، این زمین خوردن من را فقط خانوم هایی می‌توانند درک کنند که در کار هستند و در شرایط سخت و بحران اقتصادی در حال کار کردن و روز به روز قوی تر شدن هستند.

ایسنا: زنانی که در کنار شما مشغول به فعالیت هستند را بر اساس چه ویژگی هایی انتخاب می‌کنید؟

ببینید وقتی در سطح بزرگ کار می‌کنید باید مدام کارتان را گسترش داده و به‌روز کنید که این گسترش مستلزم افزایش اطلاعات است و ناخودآگاه حجم کار افزایش پیدا می‌کند؛ من با یک نفر شروع کردم و بعد به ۳۵ نفر رسید، نمی‌خواستم با چرخ کار کنم چرا که اینطوری چند نفر از دور خارج می‌شدند اما چون به تعداد بیشتری نیرو نیاز بود با اداره زندان های استان گلستان ارتباط گرفتم یعنی در زندان کار می‌بردم و خانم‌هایی که آن‌جا بودند کار را انجام می‌دادند.

در کنار اداره زندان‌ها با کانون اصلاح و تربیت گنبد و گرگان هم ارتباط گرفتم، آن ها ابتدا کاری بلد نبودند حتی سوزن دست گرفتن هم برایشان سخت بود، گفتم اگر واقعا دوست دارید کاری یاد بگیرید فقط شروع کنید، صفر تا ۱۰۰ بقیه اش با من اینطور شد که در محیط زندان آموزش‌ها شروع شد که این زندانیان پس از تحویل کار نیز حقوق دریافت می‌کردند؛ در کنار آن با کمیته امداد هم همکاری کرده و با آن ها هم قرار داد بستم.

تولیدات چرم زنان گلستانی در سفری از شرق به غرب جهان/ داستانی از مسیر حرکت بانویی کارآفرین

ایسنا: در مجموع چند نفر در کنار شما مشغول به فعالیت هستند؟ 

کارگاه ما یک شعبه در بندر ترکمن و یک شعبه در تهران دارد که ۱۵ نفر به طور مستقیم در بندرترکمن و ۵ نفر در تهران مشغول به کار هستند، ببینید این ها چون در روستا هستند کار را به خانه می‌برند در خانه عروس و دامادهایشان و بقیه اطرافیان نیز کار انجام می‌دهند و ما حقوقشان را پرداخت می‌کنیم؛ به همین جهت تعداد افرادی که به طور غیر مستقیم به تولید محصولات چرمی در کنار ما می‌پردازند بسیار زیاد است.

ایسنا: آیا شما صادرات هم دارید؟

بله برای اینکه برند من برند ملی و ثبت جهانی شود مستلزم عضویت در اتاق بازرگانی و داشتن کارت بازرگانی بود، یک تاجر فرش در عمان کار من را دید و پسندید و درخواست ارسال آن‌ها به عمان را داشت و بعد از آن کارها به ترکیه و ایتالیا ارسال شد که در ایتالیا با اقبال بسیار خوبی رو به رو ش؛ فرش، پادری، کناره پوست و چرم از جمله محصولات صادراتی بود و من فکر نمی‌کردم این محصولات آنجا انقدر سریع به فروش رود.

ما یک دفتر در آلمان بازکردیم، تازه راه افتاده و ۲ ماه پیش اولین پارت باری برای آلمان را فرستادیم، در آن‌جا هم اغلب زنان ایرانی مشغول به فعالیت هستند اما در کنار آنان آلمانی ها هم حضور دارند، این را بگویم حس خیلی قشنگی است که هنر کشورت را به افرادی با ملیت های متفاوت آموزش می‌دهی؛ قرار است کار را گسترش داده و به غیر از آلمان برای کل اتحادیه اروپا نیز ارسال انجام دهیم که مقداری از رایزنی ها انجام شده است. 

ایسنا: تا به امروز این کار زندگی کسی را متحول کرده است؟

خانومی به من مراجعه کرد که همسرش سرطان داشت و شرایطش وخیم بود ما با کمک بچه های کارگاه و رایزنی هایی که انجام شد مشکل او را حل کردیم و به لطف خدا وضعیت همسرش بهبود پیدا کرد.

خاطرم هست خانم بی سرپرستی بود که به من التماس می‌کرد پیش من کار کند تا بتواند فقط پول نان شبش را به دست آورد، نمی‌توانم بی اهمیت رها کنم و بروم شرایط مهاجرت برای من از چندین سال پیش مهیا بود اما وقتی می‌بینم در کشور خودم هستند زنانی که نیاز به کمک دارند و من می‌توانم کمکی هرچند کوچک به آن‌ها کنم چرا آن را انجام ندهم و همه چیز را رها کنم و بروم؟ پاسخ این سوال مرا به بودن و فعالیت در کشورم تشویق می‌کند.

ایسنا: مشکلی که در کار با آن مواجه هستید چیست؟

اکثر مشکلات راه حل دارند و با کمی صبوری و همت حل می‌شود اما یکی از گره‌هایی که در کار برایم پیش آمده این است که رفت و آمد برایم سخت است، من باید برای کار و عقد قرار داد به کشورهای دیگر سفر کنم اما هر دفعه باید زمان و انرژی زیادی را صرف پروسه دریافت ویزا کنم، درخواستم این است که در صورت امکان تدابیری جهت تسهیل این امر صورت بگیرد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha