«حِیَل» واژهای عربی و جمع حیلههاست. معادل فارسی آن را میتوان گفت «نیرنگ» است که جمعش «نیرنگها» یا «نیرنجات» میشود. پدران و مادران ما در دورانی از تاریخ ایرانزمین به علم «مهندسی مکانیک» میگفتند علم الحیل! همانطور که برای مثال پزشکی را «طب» و شیمی را «کیمیا» مینامیدند. داستانِ حیله هم از این قرار است که دانشمندان ما بر اساس علمِ حیل موفق به ساخت برخی ابزارهای مکانیکی میشدند.
همین کوشش هوشمندانه و دسترنج عالمان مکانیک که مردم عادی را ذوقزده و حیران میکرد، حیل نام گرفت! در اصل، اتوماتیکبودن ابزارها و دستگاهها مردم را به شگفت میآورد و برایشان رازآلود بود؛ مخصوصاًچون رسم نبود که مخترعان آنها مکانیسم یا روال کار ابداعات خود را به مردم کوی و برزن بگویند. و در واقع بین عوام و خواص به پنهانکاری علاقه داشتند. مردم هم آن دستگاهها را نتیجه یک جور شعبده و تردستی میدانستند. مردم مغزشان غافلگیر میشد! شوکه میشدند و به هیجان میآمدند. و اینگونه در دل میپنداشتند که بله، حتماً حیلهای در کار است؛ حیله هم نه، بلکه حیلهها یا حِیَل!
سه برادر همخون؛ یک تیم علمی متحد
به جز علم مهندسی مکانیک که به آن حیل میگفتند، هر کتاب نگاشته شده در این حوزه نیز دقیقاً به همین «حیل» معروف میشد. اولین و پُراسم و رسمترین کتاب حیل در تاریخ ایران پس از اسلام خود «الحیل» نام دارد؛ بدون پیشوند و پسوندی که در زبان گیرای فارسی آن را «ابتکارات خارقالعاده مکانیکی» هم ترجمه کردهاند. این کتاب به زبان عربی، در شهر بغداد و احتمالاً در حدود سال ۲۳۶ هجری قمری به قلم آمده است.
در باب نویسنده یا نویسندگان آن، دو نظر در منابع پیدا میشود؛ گفتهاند که «احمدبنموسیبنشاکر خراسانی» نویسنده این اثر است. در برگردان و ترجمان رساله به فارسی نیز نام نگارندهاش را همین احمد نوشتهاند. از طرفی، در منابع تاریخ علم رایجتر است که این کتاب را به تلاش احمد و همزمان دو برادر دیگرش نسبت دهند؛ یعنی حیل کتابی است از محمد و احمد و حسن که کمتر نظیرشان در طول تاریخ ما پیدا میشود. غالباً مرسوم است که بگویند «الحیل» اثر بنوموسی، یعنی باب نیست که آن را صرفاً بهنام احمد بشناسند.
محمد و احمد و حسن پسران موسیبنشاکر بودند. موسی پسر شاکر از ایرانیان خوارزم بود که امروزه بخشی از آسیای مرکزی است و میشود گفت در محدوده دو کشور ازبکستان و ترکمنستان قرار دارد. از زیست پدر و پسرها هر دو دادههای کمی در دست است. زندگی خود موسی که اصلاً افسانهوار است. وی را از آن راهزنهای مردمآزار و کلهشق تاریخ میدانند که یک روز سرش به سنگ خورد و توبه کرد و به جهان علم و دانش پناه برد و همین آرزو را برای پسرانش هم داشت. هرچند قبل از دیدن بزرگسالی سه پسر از دنیا رفت. این برادران هم کموبیش زندگی مبهمی دارند. مثلاً زمان دقیق تولدشان را نمیدانیم، اما آنقدر در تاریخها نوشتهاند محمد و احمد و حسن که همه آنها از بزرگ به کوچک به همین ترتیب میدانند! در واقع، کتابهای مختلف به شکل دیگری نام این سه پسر زبروزرنگ و دانشور را ذکر نکردهاند!
آنچه بیش از همه درباره سه برادر میدانیم و تاریخ در آن شکی ندارد، فعالیتهای علمی محمد و احمد و حسن و به ویژه همکاری و همفکری آنها در این عرصه است. وقتی تاریخ علم را ورق میزنیم متوجه میشویم که محمد و احمد و حسن در حوزه رشتهشان که همان کسبوکارشان هم بود، مثل کوه پشت هم بودند! از علم مکانیک و ریاضی و نجوم گرفته تا جمعآوری و ترجمه رسالههای علمی یونانی به عربی همواره از یکدیگر حمایت میکردند. آن حسادتها، اختلافات اعتقادی، بگومگوها و دعواهای تاریخی که از روابط برادرها و خواهرها میگویند، به این سه نفر هیچ ربطی ندارد! جز دوستی و همدلی و مباحثه علمی چیزی بینشان نبود.
نسخههای متعدد «الحیل»
«الحیل» بنوموسی با وجود قدمتش و با وجود سابقه بد ما ایرانیان در نگهداری رسالههای علمی در برخی از برهههای تاریخی، تمام و کمال بر جای مانده است. و تنها نکته ابهامآمیزش همان نویسنده دقیقش است. با وجود به یادگار ماندنش برای ما ایرانزمینیها، اثری ناشناخته بود و چند پژوهنده خارجی کتابمان را به خودمان معرفی کردند! مهمترین آنها دونالد هیل نام داشت؛ محققی انگلیسی که کتاب را به زبان مادریاش ترجمه کرد و بعدها همین نسخه مبنای ترجمههای ما به فارسی نیز قرار گرفت. هیل این ترجمه را در ۱۹۷۹ میلادی برابر با ۱۳۵۸ شمسی انجام داد.
چندین نسخه با اصالت از «الحیل» در دنیا وجود دارد که برای ترجمه و تفسیر و حاشیهنویسی مورد توجه جهانیان بوده است. سه نسخه خطی و بدون نقص از «الحیل» بنوموسی در سه کشور ترکیه و واتیکان (دولتشهر) و آلمان نگهداری میشود. دو نسخه دیگر هم وجود دارد که کامل نیستند و در هلند و آمریکا یافتنیاند. اگر دستتان به هیچکدام از مناطق یادشده نمیرسد و به هر دلیلی شوق دیدن نسخهای اصیل از «الحیل» را دارید، ناامید نشوید! باید بگویم که در کتابخانه مجلس شورای اسلامی کشورمان هم نسخهای از آن وجود دارد. هرچند نارسا و غیر کامل است. شماره ثبتش نیز در آن کتابخانه ۴۰۷۲ به شمار میآید.
در کتاب «الحیل» چه حیلهها ساختند!؟
کتاب «الحیل» دربردارنده ۱۰۰ مورد طرح ابداعی و شرح و اجرای آنهاست. این ۱۰۰ طرح را در واقعیت میتوان به ۱۰۰ دستگاه کاربردی برای استفاده در زیست روزمره یا در اقتصاد و صنعت بدل کرد. جالبتر آنکه کتاب مصور است و اگر دستگاهی از قرون نخستین اسلامی به دستمان نرسیده، دستکم یک نقاشی یا تصویر از آن به یادگار مانده است.
این را هم بگویم که بهترین معادل «الحیل» در دنیای علمی و آموزشی کنونی همان «مهندسی مکانیک» است که پیوندی با علم فیزیک دارد. اما این «الحیل» بنوموسی را میتوان دربردارنده چند شاخه علمی دانست که به جز مکانیک، مهمترینش «مهندسی هیدورلیک» است. طبیعی است که هرچه در دنیا علوم و دانشها تخصصیتر میشوند، معادلهای واژگانی چون حیل هم گسترش مییابد. و بدیهی است؛ چون در گذشته، به وسعت امروز، دانشها و علوم گوناگون تخصصی و مستقل نبودند.
اما مهمترین دستگاههایی که از طرح و ابداعشان در کتابهای «الحیل» از جلمه این کتاب حرف میزدند، کدام بودند یا دقیقتر در کجاها کاربرد داشتند؟ به بیانی دیگر، به همان زبان عوامانه روزگار خودشان در چه حوزههایی حیله و نیرنگ ساخت و پاخت میکردند!؟ توصیفِ ساخت ترازو که در آن اندازهگیری وزن و تنظیم مرکز ثقل یا گرانیگاه اهمیتی بسزا داشت و مباحثاتش کار مردم کوچه و بازار نبود، یکی از وظایف مهم اهلِ علم حیل محسوب میشد.
ساعتهای ثابت و قابلحملی که در جامعه ایرانی رایج بود، چون شنی و آبی و شمعی و آفتابی، طراحی و ساختشان بدون علم الحیل ناممکن بود. از این ساعتها، هم برای تعیین روز و هم مکان قبله استفاده میشد. ابزارهای مهم کشاورزی از جمله دستگاههای آبیاری و آبکشی که اجزای مکانیکی مهمی چون توربین، چرخدنده، سیلندر و پیستون داشت، در زیر همین شاخه علمی ساخته و پرداخته میشد. به جز استفاده از نیروی آب، بهرهمندی از نیروی باد نیز با علم حیل ممکن بود که مخصوصاً در آسیابهای بادی بحث مهمی به شمار میرفت.
به این موارد باز هم میتوان اضافه کرد. در خیلی از کارگاهها و کارخانههای قدیم و صنایع کوچک و بزرگ، مانند کاغذ سازی، فولادسازی، شیشه و بلور، پارچهبافی، قفل و کلیدسازی، ساخت کشتی و ابزار جورواجور دریانوردی علم حیل یا نیرنگ دانشمندان این رشته نقشی چشمگیر داشت و اصلاً بدون آن شدنی نبود. در یک جمعبندی کلی باید گفت بخشی از کار حیلدانان، مانند برادران موسی، این بود که به مردم سرزمینشان و البته دیگران یاد بدهند که نیروهای مهم باد و هوا و آب یا دیگر مایعات را چگونه در اختیار خود بگیرند و در زیستشان استفاده کنند.
علم حیل در بین ما ایرانیان یا در کل در بین مسلمانها جایگاه مهمی داشت. همین بنوموسی نخبگان پُرشور و کنجکاو و شوقمندی بودند که برای کشف و ابداع سر از پا نمیشناختند. ما به هر دلیلی آنها را کمتر میشناسیم. اما امثال بنوموسی برای خودشان کسی بودند. و علم حیل را نه با حیلهها که با مطالعه مداوم و خون دل و پشتکار خود زیرو رو کردند. دنیا مات و مبهوت بنوموسیهای ما در علم حیل بود. ساعتهای ساخت ایران یا جهان اسلام وقتی به اروپا میرسید، غربیان از عظمت و حرفهای بودنشان هاج و واج میماندند. نمونه آن ساعتی است که هارونالرشید عباسی برای شارل کبیر به فرانسه فرستاد. وقتی درباریان شاه فرانسه ساعت را دیدند، آن را یکی از هشت عجایب دنیا دانستند.
در گذشته، مردم تأثیر علم مکانیک را بهخوبی در زندگی خود احساس میکردند و اصلاً همانها بودند که نام حیل را روی آن گذاشتند. اگر صنعت خودروسازی را از حوزههای مهم و امروزی علم حیل بدانیم، آیا واقعاً این شاخه مردم را به شگفتی میآورد و برایشان پُرحلیه و جذاب است!؟ آیا بیشتر در خدمت حیات مردم است و زندگیها را آسانتر کرده یا به یکی از علل ثابت مرگومیر در ایرانمان بدل شده!؟ نمونههای آن کم نیست. یکی دیگر از مصادیق علم الحیل در دنیای کنونی، صنعت هوافضاست. ما الان در همین لحظه دقیقاً در کجای این صنعت ایستادهایم؟ و از اینجایی که در آن به سر میبریم، در بهترین حالت به کجا خواهیم رسید؟
مراجع:
ـ احمدبنموسیبنشاکر خراسانی (۱۳۷۲)، «ابتکارات خارقالعاده مکانیکی یا الحیل»، بهکوشش دونالد. هیل، ترجمه از انگلیسی به فارسی از سرافراز غزنی، مشهد: آستان قدس رضوی.
ـ ناطق، محمدجواد و فرید قاسملو (۱۳۷۷)، دانشنامه جهان اسلام؛ مدخل «بنوموسی»، زیرنظر غلامعلی حداد عادل، تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی.
ـ ناطق، محمدجواد (۱۳۸۹)، دانشنامه جهان اسلام؛ مدخل «حیل، علم»، زیرنظر غلامعلی حداد عادل، تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی.
انتهای پیام
نظرات