به گزارش ایسنا، صبح نو نوشت: همان ریشههای تکراری طرحهایی نظیر «رقابت درونجریانی» حالا به اشکال مختلف سعی دارد برای رسیدن به سهم بیشتری از صندوق رأی، با تکنیکهایی نهچندان اخلاقی در کورس انتخاباتی زیست کند. در چنین شرایطی تبیین صحنه و نشان دادن ابعاد تحرکات جریانهای مختلف میتواند تعیینکننده باشد و همصدایی بار دیگر میتواند جریان انقلابی را پیروز انتخاباتی سرنوشتساز گرداند. در چنین شرایطی تخریب مجلس در ماههای گذشته شرایطی را فراهم آورده تا دستاوردهای آن دیده نشود و بازنده این تحرکات تنها بخشی از جریان انقلابی نخواهد بود و تمام این جریان از این شرایط ضربه خواهند خورد. در همین راستا با عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
حضور تشکلهای جدید در جریان اصولگرا از جمله اخبار هفتههای گذشته بود که بهواسطه آن برخی نظریه ارائه لیستهای جداگانه اصولگرایان را مطرح میکنند. رویکرد اصولگرایان را در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی چگونه ارزیابی میکنید؟
آنچه مسلم است این است که ائتلاف و وحدت یک امر بدیهی و جمعی است که پایگاه رأی آن را مطالبه میکند و این پایگاه رأی هر نوع چنددستگی را برنمیتابد و آن را مناسب نمیداند. بنابراین اصل بر این است که وحدت صورت بگیرد. منتها بعضی از نیروهای جدید به میدان آمدهاند که اگر از طریق تخریب به اثبات خودشان نپردازند، اشکالی ندارد.
شاید آنها نمیخواهند کار منطقی انجام دهند و میخواهند مستقلا لیست بدهند؛ اما اشتباه بالاتر از این سطح است و برخورد تخریبی آنها با نیروهای قدیمیتر، با سابقه روشنتر و کارکرد بیشتر صورت میگیرد. آنها با این برخورد تخریبی میخواهند خودشان را به جایگاهی برسانند و این بسیار نامطلوب است. ما این روزها شاهد یک برخورد خلاف اخلاق و اصول هستیم.
در خصوص نیروهای جدیدی که ظهور و بروز یافتهاند هم این موضوع صدق میکند؟
یکسری نیروی جدید وظیفه و کارکرد خودشان را اینگونه تعریف کردهاند که نیروهای با سابقه را تخریب کنند تا خودشان جایگاهی پیدا کنند. این دیگر بحث وحدت و غیر وحدت نیست، بلکه بحث اخلاق و غیر اخلاقیات است. اگر آنها به هر دلیلی به وحدت نرسیدند و وحدت که یک اصل بدیهی کار سیاسی است را نمیپذیرند، مشکلی ندارد. آنها صرفا در موضوع یک لیست واحد اختلاف ندارند، بلکه اختلافشان با تخریب بیان میشود. بهویژه اینکه نتیجه کارهایشان به سود کشور نیست. یعنی آن نیروی مخالف با استقلال کشور که مجلس را تخریب میکنند، بهنوعی از اقدامات تخریبی این سیاسیون نوپا استفاده میکنند. این موضوع نشان میدهد که همزمان یکسری افراد نورسیده هم این کار را انجام میدهند که این موضوع باید برای آنها قابل تأمل باشد. اگر خودشان این درک را ندارند که در حال انجام کار غیراصولی هستند، همراستا بودن فعالیتهایشان با کاری که مخالفان استقلال کشور انجام میدهند، باید برای آنها یک مقوله جدیتر باشد. فهم این مطلب باید برای آنها ضروریتر باشد که چرا کاری را انجام می دهند که به نفع مصالح کشور نیست.
تخریب مجلس در این روزها با چه رویکردی صورت میگیرد؟
ما میتوانیم فعالیت انتخاباتی داشته و حتی به ضرورتهای کار سیاسی هم بیتوجه باشیم؛ اما نمیتوانیم به این نکته بیتوجه باشیم که وقتی تحرکاتی برای تخریب مدیریت مجلس صورت میگیرد، ما همین کاری که آنها میخواهند را انجام بدهیم. آنها نباید این کارها را برای رسیدن به قدرت و سکوهای نمایندگی انجام دهند.
این موضوع از نظر مردم دور نخواهد بود و شاید ابتدا آنها با یکسری جنجال بتوانند همراهی و همصدایی خودشان را با نیروهای معارض پنهان کنند؛ اما بعدها این قضیه مورد ارزیابی جدیتر تودههای مردم قرار خواهد گرفت و این قضیه برای آنها به هیچوجه دستاورد خوبی به همراه نخواهد داشت. به جای اینکه آنها بتوانند قدرت خودشان را توسعه دهند، دچار یک نوع بحران هویت شدهاند؛ بحران هویتی که ناشی از همصدایی با نیروهای خارجنشین است.
این ادعا که میگویند به دلیل عدم حضور اصلاحطلبان در این انتخابات، اصولگرایان به جای یک لیست واحد، چند لیست ارائه میدهند را تا چه حد به واقعیت نزدیک میدانید؟
خیر. این اصلا نزدیک به واقعیت نیست. ۱۱۰ نفر از اصلاحطلبان دعوت به مشارکت کردند و قطعا لیست هم خواهند داد و این توجیهی است از جانب کسانی که میخواهند در انتخابات سهمخواهی کنند و به نام مقابله با نیروهایی که بهزعم آنها مدتها در قدرت جا خوش کردهاند، به این بهانه میخواهند بهنوعی میدان را برای خودشان خالی کنند. این بحث که اصلاحطلبان در انتخابات وجود ندارند، پس ضرورت برای وحدت نیست، کاملا حرف بیاساسی است؛ چراکه اصلاحطلبان زیادی تأیید صلاحیت شدهاند، به میدان آمدهاند و تشکیلات خودشان را سامان میدهند. اصلاحطلبان هم فقط جبهه اصلاحات نیستند، اصلاحطلبان در قالب احزاب مختلفی هستند.
بعضی از عناصر تندروی یک حزب اصلاحطلب خواهان تحریم انتخابات هستند و بقیه اصلاحطلبان در این وادی هم دعوت به مشارکت میکنند و هم قطعا سعی خواهند کرد تا انتخابات افرادی را هم به مردم معرفی کنند تا پایگاه مردمیشان به آنها رأی بدهند.
بیانیه ۱۱۰ اصلاحطلب، پایگاه رأی اصلاحات را در انتخابات پیشرو فعال خواهد کرد؟
همانطور که ۱۱۰ نفر از اصلاحطلبان بیانیهای برای مشارکت صادر کردند که این موضوع نشان میدهد آنها تلاش دارند پایگاه رأی خودشان را فعال کنند. بنابراین چنین سخنهایی توجیهگرانه است که از جانب جوانان اصولگرا مطرح میشود. آنها میگویند «چون رقابت با اصلاحطلبان نیست، ما میخواهیم رقابت را در درون اصولگرایان دنبال کنیم.» حتی اگر این امر در صحنه واقعیت داشته باشد که ندارد و از قضا صحنه نشان میدهد که رقابت در انتخابات بهصورت جدی دنبال میشود، باید رقابت به صورت اخلاقی دنبال شود. اینکه ما بهصورت بیاخلاق عمل کنیم که اصلا تفاوتی بین ما و کسانی که میخواهند کل نظام را تخریب کنند، مشخص نباشد، به هیچوجه قابل توجیه نیست.
خوب است آنها از ابتدای ورودشان به مسائل سیاسی تلاش کنند با پایبندی به یکسری اصولی که از هر مسلمانی انتظار میرود، کار و فعالیت سیاسی را برای تقویت قدرت خودشان دنبال کنند.
تحلیل شما از جابهجایی آقای باهنر به کرمان چیست؟
این موضوع هم در جبهه اصلاحات صورت گرفت که آقای نوبخت به رشت رفتند و رفتن آقای باهنر به کرمان نشان میدهد که طبیعتا جریانهای مختلف در درون اصلاحطلبان و اصولگرایان تدابیری را انجام میدهند تا با این تدابیر، شانس خودشان را در انتخابات بالا ببرند. قطعا آقای باهنر برخلاف آنچه گفته میشد که «خارج از جریان اصولگرایان با او پیوند خواهد خورد و لیست واحد با آنها میدهد.» عمل نکرد. مواضع آقای باهنر خیلی با آن جریان مطابقت نداشت و طبیعی بود که صحنه را عوض کنند، بنابراین ایشان به کرمان رفتند.
طبیعتا در شهرستان ایشان بیشتر بهصورت شخصی و منفرد عمل خواهند کرد، درحالیکه در تهران اگر کسی خارج از لیست باشد، شانسش برای رأی آوردن کاهش پیدا میکند. آقای باهنر یا باید به یکی از این ائتلافها میپیوست یا شانس کمی برای رأی آوردن می داشت که در مجموع ایشان ترجیح داد از صحنه رقابت تهران خارج شود.
بنابراین آنچه گفته میشد از لحاظ سیاسی دقیق نبود. گفته میشد «آقای باهنر با آقای متکی ائتلاف خواهد کرد.» خیلی قرابتی بین این دو بزرگوار وجود ندارد، ازاینرو ایشان از تهران به شهرستان منتقل شد.
انتهای پیام
نظرات