به گزارش ایسنا، تقی دژاکام در یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: زندگی و شهادت رئیسی شباهتهای زیادی به شهدای شاخص کشورمان داشت. او در شرایطی بزرگ شد که مانند رئیسجمهور شهید رجایی که در جوانی کاسهبشقابفروش بود، به دلیل یتیم شدن در پنجسالگی از همان اوایل نوجوانی کارگری و پادویی کرد تا بتواند خرج زندگی خود و مادرش را تأمین کند. او مانند رجایی به تحصیل علم و دانش پرداخت و توانست هم در علوم دینی مراتب عالی را طی کند و هم در علوم جدید مدرک دکترا بگیرد.
او همچنین مانند رجایی زندگی بسیار ساده و حداقلی داشت. مانند رجایی که اجازه نداد حتی فرزندش سوار موتور بیتالمال شود، رئیسی علاوه بر اینکه نزدیکانش هیچ امتیاز بیشتری دریافت نکردند، خودش هم حتی یک ریال از حقالتولیه قانونی و شرعی موقوفات که به متولی آستان قدس رضوی میرسد، استفاده نکرد و حتی بابت مسئولیتش در آنجا هم حقوق نگرفت و گفت من کارمند قوه قضائیه هستم و مأمور به آستان و به همان حقوق قوه قضائیه بسنده میکنم. او حتی در اقدامی عجیب، پس از آنکه از تولیت آستان به ریاست قوه قضائیه رسید، بابت همه ناهارها یا شامهایی که در حرم به خدام حضرت هم میدادند و ایشان نیز میل کرده بود، چکی به حساب آستان کشید و بهای آن را پرداخت. دیروز هم مدیرمسئول پیشین روزنامه ایران در فضای مجازی نوشت که حاجآقا دستور داده بودند در ایام انتخابات اخیر، از آنجا که نامزد مجلس خبرگان در استان خراسان جنوبی است، تا فردای انتخابات از بهکار بردن تصاویر ایشان در صفحه یک و بهصورت برجسته پرهیز شود و اخبار حاجآقا بدون عکس و حداکثر با عنوان رئیسجمهور یا رئیس شورای عالی امنیت ملی استفاده و اکتفا شود.
اینها دقت و وسواس در استفاده از بیتالمال است تا نکند یک ریال از حق مردم وارد مال و زندگی او شود، اما در کنار این دقت و وسواس، حواس رئیسی به طبقه پایین و محروم و کسانی که معمولاً توجه کمتری به آنان میشود، بسیار بیشتر بود. رسیدگی بیشتر به بازنشستگان بهخصوص حداقلبگیران در این دو سال اخیر، توجه به مناطق محروم، خدمات و حمایت فراوان از کارگران بیکار شده یا کارگرانی که مثل کارگران هفتتپه حقشان تضییع شده بود، سفرهای استانی و تأکید همیشگی به سرزدن به بخشهای محروم شهرها و استانها، رفتن در میان بدنه مردم و شنیدن مستقیم حرفهای آنان به جای نشستن در پشت مانیتور و وقت ندادن حتی به وزرا برای درخواستهای مهمشان یا رفتن به داخل کارخانه در ماشین شاسیبلندی که حتی شیشههای آن را پایین نداده! از امتیازات بزرگ رئیسی و شباهتهای بسیارش با کسانی، چون شهید رجایی است. پایان زندگی دنیایی این دو هم شبیه هم شد و به قول عرفا که بالاترین مرگ را «محروق» شدن میدانند، رجایی در آتش انفجار منافقان سوخت و رئیسی در آتش خدمت به مردم به اوج قله شهادت رسید.
شهید دکتر رئیسی با شهید دکتر بهشتی هم شباهتهای زیادی داشت. در اینکه در قضاوت به دیدگاههای طرف کاری نداشت. نگاه کنید به نوع رفتاری که بهشتی با همسر بنیصدر داشت و رفتار رئیسی با روشنفکر دگراندیشی، چون عباس معروفی. نگاه کنید به خاطره مشهور معروفی از دیدار ناامیدانهاش با رئیسی و حیرت و تعجب فراوانش از نوع رفتار بسیار محترمانه و عادلانهای که با او داشته. معروفی میگوید وقتی کتاب رمان من را طلب کرد و من آن را به او هدیه کردم، تا پول کتاب را نپرداخت آن را از من نگرفت و اینکه آخر سر حکم سابق او با قضاوت رئیسی لغو شد.
شباهت دیگر رئیسی به بهشتی در شنیدن طعن و دشنام و توهینهای فراوان از این و آن و تحمل و شکیبایی فراوانش در برابر آنها بود. بهشتی البته این توهینها و دشنامها را از منافقان و نیز رئیسجمهور وقت میشنید و رئیسی علاوه بر توهینها و دروغها و نامردیهایی که در جریان انتخاباتها یا دوران مسئولیتهای مختلفش میشنید، از نیروهای خودی و حتی انقلابی هم کم طعن و کنایه و نیش و کملطفی ندید و نشنید. همین است که به نگاه من «مظلومیت» رئیسی حتی از بهشتی هم بیشتر بود. پایان زندگی دنیایی بهشتی و رئیسی هم مانند هم بود و هر دو در مظلومیت «محروق» شدند و در آتش آن
سوختند.
رئیسی علاوه بر رجایی و بهشتی، شباهتهای زیادی با شهید حاج قاسم سلیمانی داشت. او هم مانند سردار بزرگ میدان، تمام توشه و توان خود را در حمایت از مظلومان جهان به ویژه جبهه مقاومت مصروف کرد و شاید بزرگترین افتخار جمهوری اسلامی در زمان ریاست او به دست آمد و آن اینکه برای اولین بار یک دولت و یک نظام رسمی و نه یک جنبش، رسماً به اهداف نظامی مهمی در خاک فلسطین اشغالی به اسرائیل حمله کرد تا در عین حال از ملیت و ایرانیت و شهروندان شهید ایرانی هم با قدرت و قاطعیت دفاع کرده باشد. این قدرتنمایی تاریخی و بینظیر حتماً بدون همکاری و مدد دولت و شورای عالی امنیت ملی همراه با فرمانده کل قوا به دست نمیآمد.
رئیسی در شهادت هم مانند حاج قاسم «محروق» شد که بگذریم. دستت، اما حکایتی دارد...
انتهای پیام
نظرات