نظام حزبی موضوعی جاافتاده در نظامات سیاسی توسعهیافته دنیاست. در ایران اما افراد حتی اگر با حمایت احزاب به قدرت برسند هم خود را مستقل از هر گونه حزبی اعلام و سعی میکنند این طور در افکار مردم وانمود کنند که اساسا به هیچ حزب و جناحی تعلق ندارند. نتیجه چنین کنشی این میشود که احزاب نیز خود را موظف به پاسخگویی در قبال فردی که با حمایتهای آنان به قدرت رسیده است، نمیدانند.
میلاد رهنما، عضو شورای جوانان حزب کارگزاران در گفتوگو با ایسنا با اشاره به اهمیت برخورداری نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری از پشتوانه حزبی، اظهار کرد: انتخابات حزبی محصول توسعه سیاسی است. معرفی نامزد حزبی چند مزیت قابل توجه دارد؛ ابتدا اینکه مردم باتوجه به شناختی که از حزب، برنامهها و شعارهای آن در طول سالهای فعالیتش دارند، میتوانند پیشبینی کنند در صورت رأی آوردن نامزد هر حزبی، با چه برنامه و چه کابینهای روبرو خواهند شد و سیاستهای دولت این نامزد در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد، فرهنگ، سیاست و روابط بینالملل چیست.
بیبرنامهگی؛ از عوارض نبود احزاب قدرتمند
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به آسیبهای عدم وجود نظام حزبی قدرتمند در کشور، اضافه کرد: داشتن شناسنامه حزبی به نامزدها برنامه میدهد. گاهی نامزدها در فضای تبلیغاتی شعارهای بدون پشتوانه میدهند که زمینه اجرای آن در کشور فراهم نیست و پس از تصدی مسئولیت ناتوان از اجرای این سیاستها به مسئولیت خود ادامه میدهند که این سبب میشود مردم رایشان را ناکارآمد بدانند.
عضو شورای جوانان حزب کارگزاران سازندگی ایران با اشاره به دیگر آسیبهای عدم وجود نظام حزبی قدرتمند در کشور گفت: عدم حضور احزاب در انتخاباتها و همچنین عدم حضور در توسعه منطقهای باعث شده تا فراگیری فعالیت حزبی در کشور محقق نشود و در سیاست نیز شاهد تمرکزگرایی در پایتخت باشیم. در صورتی که ما بایستی با کمک احزاب و تدوین برنامههای مختلف، ویژگیهای هر استان، شرایط اقلیمی، وضعیت صنعت و غیره را احصا کرده و توسعه هر استان را به افرادی که در آن استان زندگی کرده و با چالشهای آن درگیر هستند، بسپاریم.
رهنما با اشاره به تعدد احزاب در کشور اظهار کرد: در کشور احزاب ثبتشده زیادی داریم؛ اما نکته مهم این است که نظام سیاسی ما باید تصمیم بگیرد که میخواهد به چه شکل آنها را مدیریت کند. در کشوری مثل آمریکا نظام سیاسی دوحزبی است و احزاب دیگر در فرآیندهای سیاسی و انتخاباتی با یکی از این دو حزب ائتلاف میکنند. در اروپا اما بحث چندحزبی رواج دارد. در برخی کشورهای آسیا مانند چین هم نظام تکحزبی حاکم است؛ اما فرآیند در داخل حزب کاملاً دموکراتیک است.
وی با تاکید بر اینکه باید تکیه بر احزاب مبنای دستیابی به قدرت باشد، عنوان کرد: این تصمیمی است که باید توسط نظام سیاسی کشور اخذ شود. تعدد احزاب مشکلی را حل نمیکند، بهعنوان مثال در جریان اصلاحطلبی به نظر میآید دو یا سه حزب فراگیر میتوانند تمام نظریههای اصلاحطلبی را نمایندگی کنند، اما امروزه در کشور شاهد احزابی هستیم که مجموع اعضای هر کدام آنها به ۳۰۰ نفر هم نمیرسد تا بتوانند کنگره سالیانه خود را با رعایت موارد لازم کمیسیون ماده ۱۰ احزاب برگزار کنند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه احزاب وظایفی دارند، تاکید کرد: حاکمیت باید بستر را برای فعالیت جدی احزاب فراهم کند، باید در انتخابات اجازه داده شود تا احزاب لیست دهند و خودشان نامزد مدنظر را معرفی کنند، حتی میتوان فرآیندی را ایجاد کرد که تأیید صلاحیت در خود احزاب انجام شود، در این صورت خود حزب نهایت وسواس را به خرج خواهد داد تا کسی را بهعنوان نامزد حزبی معرفی کند که کمترین شائبه و ضعف در او وجود داشته باشد. حاکمیت با حمایت از احزاب و قانونگذاری در این حوزهها میتواند فضای نقشآفرینی را برای احزاب ایجاد کند.
رهنما اضافه کرد: به علاوه احزاب نیز باید در مدیریت کشور برنامههای مشخص داشته باشند، صداوسیما باید به احزاب مختلف تریبون دهد تا در طول سال بتوانند برنامههای خود را ارائه دهند، دولت مستقر را نقد کنند و دولت هم از برنامههای خود دفاع کند. این فضای پویای سیاسی باید در طول سال جریان داشته باشد و نباید تنها مختص به زمان انتخابات شود.
وی با بیان اینکه متاسفانه فعالیت حزبی در کشور ما پرهزینه است، اظهار کرد: ما احزاب زیادی داشتیم که در برههای از زمان در کشور بسیار فعال بودند، به نظر من فرهنگ فعالیت حزبی در کشور ما جاافتاده نیست. قشر جوان و تحصیلکرده در جامعه ما تمایلی برای فعالیت حزبی ندارند و باید برنامهریزی بلندمدتی در جهت اصلاح این دیدگاه صورت بگیرد. از طرفی احزاب نیز بایستی با برنامهریزی و ارتباط مداوم با نیروهای فعال خود تلاش کنند تا این نیروها با حرکت در مسیر حزب، چگونگی فعالیت سیاسی را بیاموزند.
تکثر احزاب در کشور سبب تفرقه میشود
حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی نیز برخورداری از پشتوانه حزبی را یکی از اصلیترین عوامل تاثیرگذاری میداند و معتقد است که باید عضویت حزبی به یک ارزش سیاسی در کشور تبدیل شود.
وی در گفتوگو با ایسنا با تاکید بر اهمیت داشتن پشتوانه حزبی برای نامزدهای انتخابات، اظهار کرد: هنگامی که نامزدی از یک پشتوانه فکری، خرد جمعی و تشکیلاتی منسجم برخوردار باشد، قدرتش در انتقال پیام و تأثیرگذاری بر جامعه چندین برابر نامزدی میشود که هیچ تشکیلاتی ندارد.
این فعال سیاسی اصولگرا افزود: فردی که از یک پشتوانه تشکیلاتی برخوردار باشد، برای به کارگیری نیروهای همفکر و همعقیده خود در مسئولیتی که به عهده میگیرد، دچار جهل نمیشود، بلکه اطلاعات تشکیلات در اختیار فرد است و میتواند از نیروهای آموزش و تربیتدیده تشکیلات برای توسعه فعالیتهای خود استفاده کند.
ترقی با اشاره به مزیت برخورداری از عقل جمعی به عنوان دیگر مزیت عضویت در احزاب، بیان کرد: فردی که پشتوانه تشکیلاتی و حزبی داشته باشد، تنها متکی به فکر محدود خود کار را پیش نمیبرد، بلکه از عقل جمعی که در رشتههای گوناگون توانمندی و آگاهی دارند، برای تصمیمگیریهای کلان و مهم خود استفاده میکند و این امر موجب میشود تصمیمگیریها و نقطهنظرات فرد جامعتر شود. باتوجه به این خصوصیات نامزدی که پشتوانه تشکیلاتی داشته باشد ارجحتر نسبت به نامزدی است که پشتوانه تشکیلاتی ندارد.
رئیس شورای وحدت در خراسان رضوی با اشاره به اینکه اغلب نامزدها خود را مستقل اعلام میکنند، گفت: یکی از علل این است که احزاب جایگاه خود را به عنوان یک مرجعیت اجتماعی و سیاسی در افکار عمومی جامعه پیدا نکردهاند. نکته بعد این است که گاهی برخی از احزاب انتظارات و توقعاتی خارج از قانون و ضوابط دارند و اعضا نمیتوانند به خواستهها و توقعات در ایفای مسئولیت خود عمل کنند، به همین دلیل نامزدها سعی میکنند وابستگی خود را به تشکیلات کاهش دهند تا این توقعات موجب نشود منافع حزبی را بر منافع ملی ترجیح دهند.
ترقی اضافه کرد: هنوز وابستگی حزبی در کشور ما به عنوان یک ارزش سیاسی در افکار عمومی جا نیفتاده و اصلاح این روند نیازمند اصلاح نگاه به احزاب است. به این منظور هم احزاب باید رویههای نادرست خود را تغییر دهند و هم حاکمیت باید قوانینی را وضع کند که زمینه حضور فعالتر احزاب در حوزه سیاسی و قدرت است فراهم شود.
وی با اشاره به تعدد شدید احزاب و تحقق نظام حزبی در کشور، اظهار کرد: تعدد و تکثر احزابی که از یک مبانی مشترکی برخوردار هستند، جز تفرقه در جامعه اثر دیگری ندارد. از ابتدای انقلاب برای اینکه راه و روشهای مختلف را در جهت اهداف انقلاب تغییر دهیم، مجبور به تشکیل انجمنهای اسلامی صنفی شدیم. این تشکلها عمدتا برای سازماندهی صنفی شکل گرفت، اما اکنون به احزاب تبدیل شدهاست.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه ادامه داد: حزب باید تشکیلاتی فراگیر باشد که صرفا بر اساس خاستگاه اجتماعی قشر خاصی از مردم نیست. احزابی که صنفی هستند، در صنف خود فعالیت دارند و نمیتوانند در جرگه احزاب ملی و فراگیر عمل کنند، منتها چون هنوز قانونی نداریم که محدوده آن را مشخص کند، اکنون تشکلهای صنفی هم بهعنوان حزب تلقی میشوند.
ترقی افزود: در کشور برای اینکه بدنه اجتماعی احزاب قویتر باشد و پایگاه اجتماعی گسترده و وسیعتری داشته باشند، بایستی کثرت احزاب در کشور کاهش یابد و نهایت به ۳ یا ۴ حزب قوی تبدیل شوند و اگر میخواهند تشکیلاتی صنفی داشته باشند، در ذیل تشکل اصلی آن را سازماندهی کنند.
وی با بیان اینکه بخشی از علل عدم تحقق نظام حزبی به کنشگری احزاب مربوط است، گفت: اراده حاکمیت از ابتدای انقلاب تاکنون بر این بوده که از تحزب در جهت تقویت و پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی استفاده کند، منتهی کارکردی که از احزاب ظهور پیدا کرد اینچنین نبوده است.
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: همانطور که هیچ مشوقی در قانون اساسی برای تحزب پیدا نمیکنیم، نمیتوان فعالیت افراد در احزاب را منع کرد. اکثریت اعضای حاکمیت در احزابی که اول انقلاب با اذن امام تشکیل شده بود، حضور داشتند و همگی به منافع کار تشکیلاتی قائل بودند، اما چون احزاب هنوز خود را در ترازی قرار ندادهاند که نقش موثری در ارائه راهکار و برنامه برای اداره مطلوب کشور داشته باشند، نیازمند به توانمندسازی احزاب از سوی دولت هستیم تا اثرگذاری آنان در معادلات سیاسی داخل کشور افزایش یابد.
انتهای پیام
نظرات