به گزارش ایسنا، صابر گل عنبری در یادداشتی کوتاه در کانال نگاه دیگر نوشت: بنیامین نتانیاهو از سفر آمریکا بازگشته است و همه منتظر واکنش اسرائیل به حادثه دیروز مجدل شمس هستند. با وجود نفی حزب الله، اما اسرائیل همچنان اصرار دارد که این حمله موشکی از جانب لبنان بوده و در نتیجه خلل فنی گنبد آهنین رخ نداده است. با این حال، به نظر میرسد که ساکنان عرب دروزی مجدل شمس چندان با روایت اسرائیلی همراهی نمیکنند و نشانه آن را میتوان در حمله امروز آنها به اسموتریچ وزیر دارایی تندروی اسرائیل، جنایتکار خواندن او و همچنین درگیر شدن با نیروهای پلیس دید؛ البته این اتفاقات دلایل دیگری نیز دارد.
فارغ از صحت و سقم هر کدام از دو روایت متناقض، اما حالا که اسرائیل تهدید به حمله سنگین به لبنان کرده است، باید دید این حمله در چه سطحی خواهد بود. چنان که قبلا نیز بارها گفته شده است، نه طرف اسرائیلی، نه طرف لبنانی، نه بازیگران منطقهای و بینالمللی و نه آمریکا هیچ کدام تمایلی به وقوع یک جنگ با حزب الله که میتواند به جنگ منطقهای گستردهای تبدیل شود، ندارند.
حالا یک اتفاق بزرگ میدانی رخ داده است و همه این بازیگران در پی آن هستند که به نوعی آن را مدیریت کنند که به چنین جنگی ختم نشود. از یک طرف، اسرائیل معتقد است که باید واکنش شدیدی از خود نشان دهد که اهداف آن فراتر از مجدل شمس و با هدف تحمیل قواعد بازی جدید بر حزب الله برای وادار کردن آن به امتیازدهی در مسائل مرزی و کوتاه آمدن از پیوند دادن درگیریها به جنگ غزه است. با این حال، دولت نتانیاهو بیم آن دارد که اگر این حمله با واکنش موشکی سنگین از جانب حزب الله مواجه شود، نه تنها آن بازدارندگی و اهداف پیشگفته محقق نشود بلکه عملا با وضعیت و تنگنای بدتری مواجه و در داخل بیشتر در معرض انتقاد و فشار قرار گیرد.
ظرف یک روز اخیر آمریکا با تمام توان و از طرق مختلف به حزب الله و لبنان پیام داده و فشار میآورد که پاسخ حزب الله به حمله اسرائیل کنترل شده و محدود باشد. اما گویا حزب الله تهدید کرده است که اگر حمله سنگینی اتفاق بیفتد با همان شدت و لو به قیمت شروع جنگی گسترده واکنش نشان خواهد داد. به هر حال حزب الله هم با وجودی نگرانی از تبعات سنگین هر نوع جنگی برای لبنان، اما از آن بیم دارد که عدم پاسخ به حمله سنگین اسرائیل منجر به شکل گیری قواعد نبرد جدیدی شود که عملا اسرائیل را در موقعیت برتر قرار میدهد و راه را برای حملات سنگینتر هموار میکند.
شکی در این نیست که اسرائیل در مقابل لبنان از قدرت مطلق هوایی برخوردار است و عملا میتواند لبنان را به وضعیت غزه دچار کند، اما این بدان معنا نیست که دستش کاملا برای حمله سنگین و راه اندازی جنگی علیه لبنان باز است؛ بلکه با محدودیتها و معذوریتهای بسیار زیادی مواجه است. همچنان که بعد از ده ماه جنگ غزه نتوانسته است که آن را به نفع خود و تحقق اهدافش تمام کند و عملا راهبردی برای خروج از این وضعیت قفل شده و بن بست در غزه ندارد، نگران آن است که در جبهه شمالی با حزب الله نیز عملا وارد چنین پروسه و بن بستی شود.
از این رو، به نظر میرسد که همچنان تمرکز نتانیاهو بر جنگ غزه (جبهه جنوبی) است و نمیخواهد تحولات جبهه شمالی به سمتی رود که بر آن سایه بیفکند و با وضع پیچیدهتری مواجه شود. بی بی هنوز به دنبال «دستاورد بزرگی» در جنگ غزه است که ماندن او در قدرت را حفظ کند که بعد از ده ماه جنگ به دست نیامده است و به همین خاطر بعید است که ریسک چنان حمله سنگینی به لبنان را بپذیرد که او را در تنگنای بیشتری قرار دهد.
حالا احتمالا نتانیاهو به دنبال انجام حملهای است که در چنین وضعیت دشواری و در سایه این معذوریتها هم به یک جنگ گسترده منجر نشود هم بتواند از فشار و انتقادات داخلی مبنی بر بیعملی در مقابل حزب الله تا حدودی رهایی یابد؛ هم قواعد جدیدی را در این نبرد وضع کند. انتخاب سادهای نیست؛ چون در آن طرف نیز حزب الله نیز هر چند مانند اسرائیل تمایلی به وقوع یک جنگ ندارد، اما احتمالا به دنبال پاسخی به حمله احتمالی اسرائیلی است که هم مانع شکل گیری قواعد پیشگفته و هم مانع دستاوردسازی نتانیاهو شود و نیز سرنوشت این دور از درگیریها فشار داخلی بر او را مضاعف کند.
در این میانه آنچه واضح است این که نیت و تصمیمی برای شروع یک جنگ گسترده وجود ندارد، با این حال، چه بسیار جنگهایی که در طول تاریخ بدون تصمیم پیشینی شروع شده است. تحولات میدانی مشخصی میتواند موجب تغییر تصمیمات شود. با این حال وقوع جنگ بعید به نظر میرسد.
انتهای پیام
نظرات