علیاصغر باباصفری، در گفتوگو با ایسنا و با بیان اینکه مهمترین ویژگی اشعار مولانا جنبه عرفانی آن است، اظهار کرد: ما میتوانیم مولانا را اندیشمندترین شاعر جهان بدانیم. در شعرِ هیچ شاعری بهاندازه مولانا به طرح مسائل مختلف و اندیشههای گوناگون پرداخته نشده است و تقریباً کمتر بیتی از مثنوی مولانا است که حاوی یک نکته، مطلب یا اندیشهای نباشد.
او افزود: اوج ادبیات عرفان اسلامی _ ایرانی در شعر و اندیشه مولانا قابلمشاهده است و به همین دلیل در حقیقت مهمترین ویژگی که شعر او پیداکرده، طرح اندیشههای مختلف است. اصل اندیشه مولانا بر پایه عرفان اسلامی و ایرانی شکلگرفته است و در حقیقت ما اوج عرفان اسلامی ایرانی را در شعر مولانا میبینیم. عرفان، شعر و اندیشه مولانا اوج دوره شکوفایی عرفان اسلامی ایرانی است که البته تحت تأثیر مستقیم عرفای ایرانی قبل از او همچون عطار نیشابوری و سنایی غزنوی بوده است. خودِ مولانا نیز در شعری به این موضوع اشاره میکند: «عطار روح بود و سنایی دو چشم او / ما از پی سنایی و عطار آمدیم.»
این مدرس زبان و ادبیات فارسی افزود: مولانا خود را دنبالهرو راه سنایی و عطار میداند. سنایی در بزرگترین اثر عرفانی خود «مثنوی حدیقهالحقیقه» به طرح اندیشههای عرفانی پرداخته است و میتوان گفت ۴۰ درصد از مضامین و موضوعات مثنوی مولانا، در «حدیقه» سنایی و مثنویهای عرفانی او آمده و ۶۰ درصد آن را نیز در شعر و اندیشه عطار نیشابوری میبینیم که در اشعار او گسترش پیداکرده است؛ به این دلیل که عطار بعد از سنایی است و بعد از عطار نیز مولانا است که اوج این مضامین در شعر او دیده میشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه اندیشه عرفان اسلامی ایرانی، برآمده از کل عُرفای ایرانی بخصوص عرفای خراسانیِ ما همچون «بایزید بسطامی» و «ابوالحسن خرقانی» است، خاطرنشان کرد: شاخه عرفان ایرانی خراسانی، مقدمه رشد و شکوفایی این اندیشههای عرفانی است که اوج و نهایت این اندیشهها در شعر مولانا قابلمشاهده است. بعد از مولانا شعرا و عرفا چیز جدیدی بر اندیشههای مولانا نیفزودهاند؛ بلکه اشعار آنها یا تکرار همان اندیشهها بهنوعی دیگر است یا اینکه پیروان دیدگاه ابن عربی و عرفان نظری ابن عربی و ادامهدهنده راه او هستند همچون نورالدین عبدالرحمان جامی و شاه نعمت الله ولی که در این دسته قرار میگیرند.
او با بیان اینکه تأثیر اندیشههای مولانا بسیار گسترده است، اضافه کرد: میدانیم که شعر مولانا هم شاهکار ملی و هم شاهکار بینالمللی است و یک اثر هنگامی میتواند شاهکار بینالمللی باشد که در ابتدا یک شاهکار ملی باشد. شاهکار ملی به معنای اثری است که دارای سبک شخصی و فردی باشد و شعر مولانا به واسطه تشخصی که دارد، تأثیر بسیار عمیقی بر عرفان اسلامی و ایرانی گذاشته است که ما شاهد این تأثیر پس از حیات مولانا چه در شکلگیری فرقههای صوفیه مثل مولویه و دیگر فرقههایی که به پیروی از اندیشه مولانا در میان صوفیان شکل گرفتند، چه در خلق مضامین عرفانی و ادبی در شعر شاعران هستیم.
باباصفری مطرح کرد: ما کموبیش شاهد تأثیر مولانا در شعر برخی شعرا هستیم، ولی مولانا بهعنوان یک شاعر برجسته ادبیات جهانی شناخته میشود و شعر و اندیشه او یک شاهکار بینالمللی است. مولانا یکی از ۱۰ شاعر بینالمللی در ادبیات و فرهنگ جهانی است که شعر آنها شاهکار بینالمللی بوده که از این ۱۰ شاعر ۵ نفر از آنها ایرانی هستند؛ به این معنا که نیمی از شاهکارهای ادبی جهان متعلق به این سرزمین است و این افراد به ترتیب، فردوسی، سعدی، مولانا، حافظ و نظامی گنجوی هستند؛ و اسامی دیگر شعرای بینالمللی شامل گوته از ادبیات آلمان، ویلیام شکسپیر از ادبیات انگلیسی، ویکتور هوگو از ادبیات فرانسه، دانته از ادبیات ایتالیا و پوشکین از ادبیات روسیه است.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: این برای فرهنگ، زبان و ادبیات ایرانی افتخار است که ۵ چهره بینالمللی دارد و لازم به ذکر است که ادیبان جهان بر این مطلب اتفاقنظر دارند و شعر این شعرا، ویژگی بینالمللی داشته و شاهکار بینالمللی است.
انتهای پیام
نظرات