به گزارش ایسنا، صلاح الدین خدیو در یادداشتی در کانال تلگرامی شارنامه نوشت:
دیشب خاورمیانه یک گام دیگر به یک جنگ فراگیر منطقەای نزدیک شد.
خطری که در یک سال گذشته و از زمان حمله حماس مانند شبح بر سر منطقه در پرواز بوده است.
حملە ایران پس از یک دوره خویشتن داری به نسبت طولانی و دردناک رخ داد.
دورەای که با ترور اسماعیل هنیه در تهران آغاز شد و با ترور سید حسن نصرالله به نقطه جوش خود رسید.
اسرائیل با تغییر تمام قواعد بازی چارەای جز تلافی جویی برای ایران باقی نگذاشت و باعث شد صبر راهبردی و خویشتن داری تهران به محافظه کاری و مماشات ترجمه شود.
ارزیابیهای ابتدایی حاکیست حمله جدید ایران در قیاس با حمله گذشته با غافل گیری بیش تری همراه بوده.
همچنین با استفاده از پرتابەهایی جدید موفقیت بیش تری در عبور از پدافند هوایی مستحکم و چند لایه اسرائیل داشته است.
هر چند به نظر می رسد ایران تعمدا از هدف گرفتن مراکز جمعیتی و مناطق شهری اجتناب کرده است.
با این امید که نفس عبور بخشی از پرتابهها بازدارندگی لازم را ایجاد کرده و طرف مقابل را از بیم حملە به مراکز غیر نظامی، از واکنش غیر متعارف و انتقام جویی شدید باز دارد.
اکنون همه چیز به پاسخ اسرائیل و نوع واکنش آن بستگی دارد.
در بهار گذشته پاسخ اسرائیل تحت فشار آمریکا و متحدان غربیش محدود و نمادین بود.
آیا اکنون هم این اتفاق میافتد؟
پاسخ این سوال در گرو دو مساله است.
هر گونه حمله گسترده به ایران جدا از تبعات سیاسی سهمگین و غیر قابل محاسبه، با فرض هدف قرار دادن پالایشگاهها و مراکز اقتصادی، به بالا رفتن تصاعدی قیمت نفت می انجامد و یک بحران بزرگ اقتصادی در مقیاس بین المللی به وجود می آورد.
با این وصف به نظر نمی رسد اسرائیل بدون یک اجماع بزرگ تر در سطح جهانی قادر به کشیدن ماشه جنگی بزرگ و قراگیر باشد.
مساله دوم دولت تندروی اسرائیل است که با برخی موفقیتها در لبنان، ناکامی در رسیدن به اهداف اصلی در جنگ غزه را جبران کرده و به اصطلاح سیاست "دست پیش گرفتن " را در پیش گرفته است.
این محرک باعث می شود که نتانیاهو فرصت مذکور را مغتنم شمرده و ضربه زدن به ایران را در راستای بهبود وجهه داخلی خود ببیند.
پویایی محصول امتزاج دو متغیر فوق نوع پاسخ اسرائیل را تعیین می کند.
هنوز منطقه روزنەای باریک برای فرار از یک جنگ بزرگ را داراست.
انتهای پیام
نظرات