به گزارش ایسنا، امروز ۲۲ آبان چهل و ششمین سالروز اشغال مطبوعات و رادیو تلویزیون ملی ایران از سوی نظامیان و اعتصاب کارکنان آنان در سال ۱۳۵۷ است، اعتصابی که با پیوستن کارکنان اداره برق تهران ۹۹ روز طول کشید.
بعد از استعفای جعفر شریفامامی مدعی دولت آشتی ملی و آزادی مطبوعات و رادیو تلویزیون در تاریخ ۱۴ آبان ۱۳۵۷، دولت نظامیِ ارتشبد غلامرضا ازهاری یک هفته بعد به دستور محمدرضا پهلوی و رای مجلس شورای ملی به کابینهاش، سکاندار اداره کشور شد.
دولت نظامی ازهاری در اولین اقدام دفاتر مطبوعات و روزنامهها و رادیو تلویزیون ملی ایران را اشغال کرد و با گماشتن فرماندهان و ماموران در دفاتر آنها انتشار حقایق جاری کشور را متوقف کرد و صفحات و برنامههای آنها را به چاپ و تولید مسائل با درجه اهمیت «پایین» اختصاص داد. دومین اقدام حساسیتبرانگیز دولت نظامی تعطیلی یک هفتهای مدارس ابتدایی، متوسطه و عالی بود.
روزنامههای کیهان، اطلاعات و آیندگان مطرحترین روزنامههای ایران در پاییز ۱۳۵۷ بودند. کارکنان این رسانهها در اعتراض به حضور نظامیان در دولت نظامیِ ارتشبد ازهاری تهدید به اعتصاب ۹۹ روزه کردند و فرمانداری نظامی تهران در واکنش به این تهدید، دفاتر هر سه روزنامه را بستند و تعداد زیادی از خبرنگاران و نویسندگان آنها را دستگیر کردند.
دولت ازهاری نه تنها دفاتر مطبوعات را اشغال کرد که سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران تحت مدیریت ناصرالدین شاهحسینی استاد زبان و ادبیات فارسیِ دانشگاه تهران را نیز اشغال کرد و برنامههای این رسانه را تحت کنترل خود درآورد.
این رفتار موجب واکنش منفی کارکنان رادیو تلویزیون ملی و صدور بیانیهای اعتراضی و اعلام آغاز اعتصاب ۹۹ روزه آنان شد. اعتصابکنندگان در این بیانیه از عموم مردم ایران خواستند تلویزیونهای خود را در اعتراض به اشغال رادیو تلویزیون خاموش کنند. از بیش از ۳۰۰۰ کارمند سازمان رادیو تلویزیون ملی فقط ۱۷۰ نفر از کارکنان ردههای مختلف سازمان با نظامیان همکاری کردند.
رادیو تلویزیون ایران آن روزها به دلیل حاکم شدن فضای امنیتی - نظامی، اعتراضات و راهپیماییهای خیابانی تهران و شهرستانها را تکذیب کرده و مخالفت مردم با رژیم پهلوی را شایعه و بیاساس میدانست. با حاکم شدن چنین فضایی در رادیو و تلویزیون کارکنان این سازمان با صدور اعلامیهها و تراکتهای متعدد نسبت به این وضعیت اعتراض کردند و اشغال ساختمانهای جامجم توسط نظامیان را به اطلاع مردم رساندند و رادیو تلویزیون را «سازمان رادیو تلویزیون نظامی ایران» لقب دادند.
کارکنان واحدهای مختلف سازمان رادیو تلویزیون ملی با اعتصاب همبستگی خود با سایر اقشار، طبقات و ادارات دولتی اعتصاب کننده را اعلام کردند.
در اعتصابات رادیو تلویزیون، برخی گویندههای خبر که حاضر به خواندن اخبار دروغ نبودند نیز دست از کار کشیدند و به جمع اعتصاب کنندگان پیوستند. این اتفاق موجب شد دولت نظامی چهرههای جدید و ناشناس را در رادیو و تلویزیون استخدام کند که صدا و تصویرشان برای بینندگان ناآشنا بود.
اعتصاب کارکنان شبکههای اول، دوم و بینالمللی در ابتدا نمودی نداشت به همین دلیل اعتصابگران از کارکنان اداره پخش که همچنان به همکاری با نظامیان ادامه میدادند، درخواست کردند موضع خود را نسبت به اعتصابات و همراهی با دیگر همکارانشان را روشن کنند. تعداد زیادی از کارکنان اداره پخش سازمان رادیو تلویزیون ملی نیز همبستگیشان با همکاران اعتصابکننده را نشان دادند و از ساعت ۱۷ روز چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۵۷ از پخش برنامههای تلویزیون خودداری کردند.
این اتفاق موجب تماس مدیران ارشد سازمان رادیو تلویزیون با مدیران و کارکنان اداره پخش سازمان برای منصرف کردنشان از اعتصاب شد اما مذاکرات به نتیجهای نرسید و از ساعت ۱۷ تا ۱۸ هشتم آذر ۱۳۵۷ هیچ برنامهای روی آنتن شبکه اول سیما نرفت.
این اقدام موجب حساس شدن بینندگان و پیگیریها و تماسهای پیدرپی با روابط عمومی سازمان شد. اپراتورهای مرکز تلفن سازمان رادیو تلویزیون به دستور و تهدید عوامل نظامی، علت پخش نشدن برنامههای شبکه اول را به دروغ «قطع برق» اعلام کردند.
با وجودی که نظامیان تلاش زیادی کردند تا از پخش اخبار اعتصاب کارکنان تلویزیون و رادیو جلوگیری کنند اما بسیاری از کارکنان سازمان به وسیله تماسهای تلفنی با دوستان و اقوام یا از طرق دیگر، مردم را از اعتصاب خود آگاه کردند.
بعد از ساعت ۱۷ و ترک محل کار توسط کارکنان اداره پخش، خیابان جامجم و محوطه تلویزیون بار دیگر توسط نیروهای نظامی تازهنفس محاصره شد. آنان با تیراندازی هوایی کارکنان اعتصابی سازمان را از محوطه سازمان بیرون کردند. یک ساعت بعد در ساعت ۱۸ بدون اطلاع قبلی و پشت سر هم چند برنامه قدیمی توسط نظامیان حاضر در اداره پخش و کارکنان فنی باقی مانده در سازمان روی آنتن رفت که حین پخش نیز با اشکالات فنی زیادی روبرو شد. شبکه دو سیما هم به صورت همزمان همان برنامهها را پخش کرد، شبکه بینالمللی هم قطع شد.
فردای آن روز نظامیان مستقر در سازمان از ورود کارکنان اداره تولید فنی و سایر بخشهای سازمان به محوطه جامجم جلوگیری کردند. بقیه کارکنان واحد مرکزی خبر در خیابان جردن نیز از روز پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۵۷ به اعتصابکنندگان پیوستند و این ساختمان نیز به اشغال نظامیان دولت ازهاری در آمد.
گل به خودی شریف امامی و ازهاری
پهلوی پسر که با معرفی جعفر شریفامامی به بیست و چهارمین دوره مجلس شورای ملی دست نیاز به سوی شیخ محمدحسین نظامالاسلام معروف به «آقا شریف» پدرِ جعفر، شاگرد و پیشکار میر محمد امامی امام جمعه وقت تهران، نوه دختری ناصرالدین شاه قاجار دراز کرده بود تصمیم داشت وضعیت حساس کشور را به اعتبار خانواده شریفامامی سر و سامان دهد تا با این حربه شکاف بین شاه و مردم را کم کند.
جعفر شریفامامی هم ۲۱ شهریور ۱۳۵۷ با شعار دولت آشتی ملی از مجلس بیست و چهارم رای اعتماد گرفت.
محمدرضا برای به دست آوردن دل مردم با تعطیلی حزب رستاخیز، کازینوها و قمارخانهها موافقت کرد. او همچنین تاریخ رسمی کشور را که توسط نخستوزیر سابق به شاهنشاهی تغییر یافته بود بار دیگر به هجری شمسی بازگرداند، پُست وزارت مشاور در امور زنان را حذف کرد، احزاب و تشکلهای سیاسی را به رسمیت شناخت، با چاپ اخبار سیاسی در مطبوعات و نشریات موافقت کرد، مذاکرات مجلس و برخی جلسات دولت را به صورت مستقیم از رادیو و تلویزیون پخش کرد و ۱۱۲۶ نفر از زندانیان سیاسی، مذهبی و فرهنگی از جمله آیتالله سید محمود طالقانی و آیتالله حسینعلی منتظری را از زندان ساواک آزاد کرد.
اما با این حال در دولت ۵۵ روزه آشتی ملی مردم برای اولین بار شاهد کاهش ساعات منع آمد و شد و «حکومت نظامی» بودند. این رفتار متناقض موجب مقاومت مردم شد.
در دولت شریف امامی دو جنایت خونین ۱۷ شهریور و ۱۳ آبان در خیابان و میدان ژاله و دانشگاه تهران و خیابان شاهرضا اتفاق افتاد.
محمدرضا پهلوی مستاصلتر از قبل برای مهار بحران سیاسی و اجتماعی چاره کار را در انتصاب دولت نظامی دید. او این تصمیم را با مشورت مقامات وقت آمریکا و انگلیسی گرفت. او در روزِ استعفای جعفر شریفامامی در ۱۴ آبان ۱۳۵۷، ارتشبد غلامرضا ازهاری ۶۹ ساله را مامور تشکیل کابینه نظامی کرد.
نظر ارتشبد ازهاری از آغاز ریاستش بر دولت زهر چشم گرفتن از مردم با به گلوله بستن تجمعهای اعتراضی آنان بود اما با مخالفت برخی وزرای کابینه تصمیم به تشکیل کمیته بحران گرفت.
ریاست این کمیته که با ارتشبد عظیمی وزیر جنگ بود متشکل از امیرخسرو افشار قاسملو وزیر امور خارجه، دکتر عاملی تهرانی وزیر آموزش و پرورش، ارتشبد قرهباغی وزیر کشور، سپهبد ابوالحسن سعادتمند وزیر اطلاعات، سپهبد مقدم رییس ساواک، سپهبد صمدنیا رییس شهربانی، سپهبد محققی رییس ژاندارمری و ارتشبد اویسی فرماندار نظامی تهران بود.
کمیته مذکور موظف بود با رصد اعتراضات خیابانی تمهیدات لازم را اتخاذ کند. ارتشبد ازهاری علاوه بر تشکیل کمیته بحران اکثر استانداران کشور را از نظامیان انتخاب کرد.
در دوره او شدت بازداشتها چند برابر شد و دست و پای مطبوعات برای نوشتن مقالات انتقادی و بیان حقایق بسته شد با این حال اعتراضات و اعتصابات و تجمعهای خیابانی لحظه به لحظه شدت گرفت.
با پیروزی انقلاب اسلامی و در نخستین روزهای انقلاب، نماینده اعتصابیون سازمان رادیو تلویزیون ملی به محضر حضرت امام در مدرسه علوی رفت و نظر ایشان درباره اعتصاب و آینده سازمان را جویا شد.
امام خمینی پاسخ دادند: «نظر من درباره رادیو - تلویزیون این است که در خدمت ملت باشد و دولتها حق هیچ نظارت ندارند. تاکنون دولت ایران و شاه سابق برخلاف قواعد بینالمللی رفتار میکردند. ما اصلا این دولت را به رسمیت نمیشناسیم تا چه رسد به اینکه دولت، حق دخالت در رادیو - تلویزیون و مطبوعات را داشته باشد.»
منابع:
روزنامه کیهان، دی و بهمن ۱۳۵۷
مروری بر اعتصاب کارکنان رادیو تلویزیون، رضا معصومی
انتهای پیام
نظرات